علی اکبر عنابستانی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص حاشیهنشینی اظهار کرد: مساله حاشیه و حاشیهنشینی به عنوان یک موضوع مبتلابه شهرهای کشورمان، سابقه دور و درازی در کشور ما ندارد و سابقه پیدایش مساله حاشیهنشینی به مفهوم امروزی آن به بعد از اصلاحات ارضی در کشور برمیگردد که توسط حکومت وقت تلاش میشود مدرنیزاسیون به سرعت در کشور ما تحقق پیدا کند یا ایران به دروازههای تمدن برگردد.
وی افزود: در این مسیر نیاز است جمعیت از روستاها به شهرها کشانده شوند و در شهرها تحت عنوان نیروی کار مورد نیاز کارخانجاتی که در فرایند تولید در شهرها ایجاد شدند، به کار گرفته شوند و فرایند مربوط به توسعه بافتهای شهری را پیگیری کنند؛ سرآغاز مساله از اینجا است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه تودههای فقیر شهری و جوامعی که در طول تاریخ از بضاعت کمتری برخوردار بودند، وجود داشته، اما با گستردگی امروز، پدیده جدیدی است، عنوان کرد: دهه ۴۰ به بعد نقطه آغاز و شکلگیری این موضوع تلقی میشود. اگر بخواهیم به مفهوم حاشیهنشینی به عنوان یک مفهوم انتزاعی و ذهنی بپردازیم، منظور افراد یا قلمروهای شهری است که افراد حاضر در آنها به دلایل مختلفی از مبداء خود کنده شده، مهاجرت کردند و وارد این قلمروها شدند، اما به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی نتوانستند در بستر جامعه اصلی آن شهر هدف جمع شوند و هستههایی را در داخل یا پیرامون شهر شکل دادند که تحت عنوان جوامع حاشیهنشین از آنها یاد میشود.
عنابستانی گفت: در تعریفی که به لحاظ علمی پیرامون این مساله وجود دارد، امروزه سه موضوع مورد استفاده قرار میگیرد که شامل اسکان غیر رسمی، بافتهای فرسوده و محلات حاشیهنشین است. ما در داخل شهرها پهنههای شهری مسالهداری داریم که برای ادامه حیات شهری چالش و موضوعاتی را در پی خواهند داشت.
استاد جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران ادامه داد: یک مورد بافتهایی هستند که به لحاظ کالبدی مساله دارند؛ یعنی سال ساخت آنها سپری شده، ساخت آن بافتها با مصالح ناکارآمد بوده، دچار فرسودگی شده و امروز نیاز به بازآفرینی دارد. پهنه مسالهدار دیگر، اجتماعی-اقتصادی است که در قالب سکونتگاههای غیر رسمی تجلی پیدا میکند و شامل مناطق فقیر شهری فرسوده و مناطقی میشوند که در حاشیه شهر به وجود آمدند.
اوج شکلگیری حاشیهنشینی در مشهد در دهه ۶۰ است
وی با اشاره به اینکه حاشیهنشینی در شهر مشهد متناسب با تحولاتی که در جامعه شهری کشور ما آغاز شده، معطوف به دهه ۴۰ است، اما اوج شکلگیری حاشیهنشینی در دهه ۶۰ بوده است، تصریح کرد: این اوجگیری دلایل مختلفی دارد، از جمله وقوع جنگ در مناطق غربی کشور، وقوع جنگ داخلی در افغانستان و مهاجرت ۴، ۵ میلیون نفری اتباع افغانستانی به ایران که بخش زیادی در شهر مشهد حضور پیدا میکنند و در آن مقطع نیز راهکارهایی برای اسکان آنها در فضاهای خارج از شهرها پیشبینی نمیشود؛ در نتیجه در داخل شهرها حضور پیدا میکنند، مانند اتفاقی که سال گذشته با روی کار آمدن طالبان مجددا آغاز شد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: پس از این اتفافات جمعیت مشهد از ۶۷۷ هزار نفر در سال ۵۵ به یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در سال ۶۵ رسید؛ یعنی در طول یک دهه، جمعیت ما تقریبا دو برابر شد که رشدی غیر عادی است. حجم عظیمی از این افزایش جمعیت ناشی از مهاجرتهایی بوده که به این شهر انجام شده است.
شتاب تحولات حاشیهنشینی در مشهد از دوره اصلاحات ارضی
عنابستانی گفت: در بررسی تحولات حاشیهنشینی در شهر مشهد میبینیم که تحولات از دوره وقوع اصلاحات ارضی به بعد شتاب بیشتری میگیرد؛ به طور مثال در سالهای وقوع انقلاب اسلامی مناطق مختلفی در پیرامون شهر از جمله محلات امیرکبیر، نخریسی، گلختمی، کوی کارگران، رضاییه، گود سیدی، محمدآباد، کوی طلاب، نیزه، حسینآباد، روحآباد، گلشهر، سمزقند، قلعه آبکوه، بحرآباد و غیره به تدریج به مشهد نزدیک شدند.
استاد جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران خاطرنشان کرد: در دهه ۶۰ که اوج جذب جمعیت در شهر مشهد تلقی میشود، فرایند توسعه در ضلع شمالی و شمال شرق مشهد توسعه پیدا میکند. همچنین مناطق مختلفی نیز به شهر مشهد اضافه میشود.
حادثهای که منجر به افزایش ساختوسازهای غیر مجاز شد
وی افزود: در سال ۱۳۷۱ که حادثه ناگوار اعتراضات مردم به ورود ضابطان ساختمان یا پلیس ساختمان و نهایتا ورود خود شهردار وقت به این جریان برای جلوگیری از ساختوسازهای غیر مجاز در بلوار طبرسی دوم اتفاق افتاد، سختگیری بر ساختوسازهای غیر مجاز کمتر شد و فرصتی را برای پیدایش شهرکهای جدید از جمله شهرک نوید، حجت و غیره در پیرامون شهر مشهد فراهم کرد.
جمعیت حاشیهنشین مشهد؛ یک میلیون و ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه امروزه بین ۶۶ تا ۷۰ محله در قلمرو حاشیهنشینی مشهد قرار دارند، تصریح کرد: تعدادی از این محلهها مانند قلعه آبکوه در محدوده بافتهای میانی شهر مشهد نیز قرار دارند، اما اکثر این محلات در شعاع پیرامونی شهر مشهد هستند که از جمله آنها میتوان به التیمور، قلعه ساختمان، گلشهر، خواجهربیع، سیدی، سیسآباد، رسالت یا دروی و محور قدیم قوچان اشاره کرد. جمعیت این پهنهها بین یک میلیون و ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر برآورد میشود.
عنابستانی ادامه داد: براساس آخرین آمار رسمی که وزارت راهوشهرسازی در خصوص جمعیت حاشیهنشین در استانهای مختلف کشور ارائه کرده، استان خراسان رضوی تقریبا جمعیتی بالغ بر یک میلیون و ۷۳۷ هزار نفر حاشیهنشین دارد که بالغ بر یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر آنها در شهر مشهد ساکن هستند. استان خوزستان با حدود ۱۰ هزار نفر اختلاف در رتبه اول و خراسان رضوی در رتبه دوم قرار دارد، تهران نیز با یک میلیون و ۵۹۰ هزار نفر حاشیهنشین در سال ۱۴۰۰ در رتبه سوم است.
استاد جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران با بیان اینکه محلات حاشیه شهر مشهد دارای ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی هستند، عنوان کرد: یکی از مهمترین ویژگیهای کالبدی این محلات، آشفتگی و نامنظم بودن بافت کالبدی سکونتگاهها بوده که ناشی از رشد سریع، ساختوسازهای بدون ضابطه، بافت بسیار ریزدانه و تراکم بسیار زیاد، اما ارتفاع بسیار کم است.
هویت مکانی در حاشیه شهر شکل نمیگیرد
وی اضافه کرد: ساختوسازها و طراحیهای ساخت در حوزه شهرسازی فاقد هرگونه طرح و نقشه قبلی است. در حوزه ساخت واحدهای مسکونی نیز طرح و نقشه قبلی وجود ندارد و مصالحی که مورد استفاده قرار میگیرد، با قیمتها و کیفیتهای بسیار پایین و غیر مقاوم هستند. فقدان وجود هویت مکانی در فضاهای کالبدی نیز در حاشیه شهر وجود دارد؛ زیرا حجم عظیم جمعیت وارد شده به این مناطق به یکباره در بازه زمانی بسیار کوتاهی رخ میدهد و عملا هیچگونه هویت مکانی در این مناطق شکل نمیگیرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: زمانی که افراد در یک فضا و مکان حضور پیدا میکنند، بعد از مدتی حضور در این فضا، حس دلبستگی برای آنها شکل میگیرد و زمانی که قصد دارند آن مکان را ترک کنند، دلبستگی ادامه پیدا میکند و به تعلق مکانی تبدیل میشود، اما با گذشت زمان، فرد خود را با آن مکان تعریف میکند. این هویت مکانی میتواند در زمینه ارتقای فضای کالبدی در محلات شهری نقش بیبدیلی ایفا کند که متاسفانه در مناطق حاشیه شهر این هویت مکانی کمتر امکان بروز و ظهور دارد.
عنابستانی با اشاره به اینکه موضوع اقتصادی یکی از مهمترین ویژگیهای مناطق حاشیهای است، تصریح کرد: مناطق حاشیهای معمولا محل سکونت افراد با درآمدهای پایین هستند. زمین و مسکن سبب جذابیت بیشتر برای حضور این دهکهای درآمدی در این مناطق شده و حضور مضاعف افراد با توان اقتصادی پایینتر در این مناطق سبب میشود که ما با فضاهای بسیار غیر پایدار اقتصادی روبهرو باشیم که امکان هرگونه تحول و نوآوری را در حوزه اقتصاد سلب میکند، زیرا قدرت مانور اقتصادی و توان سرمایهگذاری در آنها وجود ندارد.
استاد جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران افزود: به دلیل همین توان اقتصاد پایین، اقتصاد رسمی به شکل بسیار گستردهای در این مناطق رواج پیدا میکند و در نهایت آنها حتی برای پرداخت هزینههای جاری زندگی در محدودههای شهری توان مالی ندارند؛ به همین دلیل معمولا از پرداخت هزینههای خدمات شهری فرار میکنند، خانه و زمینهای آنها عمدتا فاقد اسناد مالکیت رسمی است و معمولا پروانه ساخت و پایان کار گرفته نمیشود.
وی بیان کرد: به دلیل عدم رعایت ضوابط و شرایط زیستمحیطی و عدم تخصیص فضاهای سبز و باز شهری در این مناطق، به دلیل تراکم بسیار زیاد جمعیت و فقدان تخصیص فضا برای خدمات عمومی، معمولا چالشهای زیستمحیطی بسیاری در این مناطق وجود دارد؛ سطح بهداشت پایین است، در برابر بلایای طبیعی بسیار آسیبپذیر هستند، سطح پوشش معابر نامناسب است و سبب بروز چالشهای بهداشتی برای ساکنان میشود و معمولا سیستمهای فاضلاب و دفع زباله در این مناطق بسیار ناکارآمد است. در کمربند شمالی شهر مشهد محلات حاشیهنشین به تدریج به سمت حاشیه کشفرود در حال توسعه هستند که در بلوار طبرسی سوم تقریبا به کشفرود رسیده است.
۵ پیامد حاشیهنشینی برای مشهد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه این ویژگیها، پیامدهایی را برای مناطق پیرامونی یا حاشیهنشین مشهد به وجود آورده است، عنوان کرد: یکی از مهمترین آنها، پیامدهای کالبدی-فضایی بوده، یعنی ساختوسازها و فضاهای کالبدی که بدون برنامه و در بازه زمانی بسیار کوتاهمدت شکل گرفته و ناپایدار است. مهمترین چالشی که در این بخشها وجود دارد، بهسازی و بازآفرینی کالبدی این فضاها است.
عنابستانی خاطرنشان کرد: بخش بعدی پیامدهای اقتصادی است که افراد حاضر در این مناطق از توان مالی بسیار پایینی برخوردار هستند. هرگونه تغییر در سطح اقتصادی این مناطق با کندی و چالشهای بسیار زیادی همراه خواهد بود که ترمیم وضعیت اقتصادی این مناطق را با چالش روبهرو میکند.
با مهاجران فرااستانی روبهرو هستیم
استاد جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران گفت: در کنار این دو پیامد، پیامدهای اجتماعی بیشتر خود را نشان خواهد داد. ناهنجاریهای اجتماعی و حضور افراد دارای چالشهای اجتماعی یا افراد ناهنجار اجتماعی در این مناطق بیشتر جلب توجه میکند. اکثریت ساکنان محلات حاشیه شهر و مناطق کمبرخوردار، مهاجران بیرونی بودند که امروزه نیز در حال تدوام است و به جای مهاجران استانی با مهاجران فرااستانی روبهرو هستیم که عمدتا از استانهای سیستانوبلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی و مناطق جنوبی کشور هستند.
وی ادامه داد: موضوع دیگری که جلب توجه میکند، رانده شدههای شهر هستند که در داخل شهر توان مالی آنها به دلایل مختلف پایین آمده؛ بنابراین مجبور هستند به مناطق حاشیه و پیرامونی پناه ببرند. یک چرخه جابهجایی در این مناطق وجود دارد. زمانی که مهاجران در مناطق حاشیهای به توان مالی میرسند، تلاش میکنند این مناطق را ترک و به مناطق برخوردار شهری مهاجرت کنند که جای این افراد را مهاجران تازهوارد یا رانده شدههای شهری پر میکنند، در نتیجه بافت اجتماعی بسیار متزلزل، ناپایدار و دارای ناهنجاریهای اجتماعی شکل میگیرد. امروزه نه تنها در حوزههای شهری به پایداری اجتماعی نزدیک نمیشویم، بلکه هر روز از پایداری اجتماعی نیز فاصله میگیریم.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: پیامد بسیار مهم دیگر، بهداشتی و زیستمحیطی است که سبب میشود منشاء تولید و شکلگیری امراض مختلف و سرایت آنها در جوامع شهری شود که در موارد مختلف شاهد این موضوعات هستیم.
عنابستانی بیان کرد: پیامدهای امنیتی موضوع دیگری است. امروزه مناطق حاشیهای شهر مشهد محل حضور افراد با دیدگاههای مختلف است. در گذشته شهر مشهد محل حضور و تراکم افراد با مذهب شیعه پیرامون مضجع شریف امام رضا(ع) بوده، اما امروزه با حجم عظیم ورود مهاجران فرااستانی از استانهای دیگر، گتوهای با اقلیتهای مذهبی در حال شکلگیری هستند، البته سابقه این مورد را در دهه ۶۰ در قلعه ساختمان داشتیم.
استاد جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران افزود: امروزه به شدت بر جمعیت این گتوها با اقلیت مذهبی در مناطق شمالی و شمال غرب مشهد افزوده میشود و شاهد جذب جمعیت در محلات حاشیهای و روستاهای پیرامون مانند روستاهای اسماعیلآباد، کشفرود، روستاهای جاده قدیم قوچان و نزدیک سپاد به عنوان یکی از کانونهای شکلگیری این اقلیتهای مذهبی هستیم.
وی ادامه داد: به دلیل سکونت در یک محدوده جغرافیایی خاص توان جذب شدن در جامعه شهری از این جمعیتها سلب میشود، هر روز بیشتر جدا میشوند و هر اتفاقی رخ میدهد، به دلیل تفاوت مذهبی آنها تلقی میکنند که سرآغاز شکلگیری اختلافات و تنازعات اجتماعی و اقتصادی در این مناطق حاشیهای خواهد شد. مدیریت شهری باید در این موضوع بسیار دقیق و با برنامه ورود پیدا کند تا جلوی این آسیب های احتمالی را در آینده بگیرد.
ساختار اقتصادی یکی از مهمترین عوامل زمینهساز شکلگیری حاشیهنشینی است
این استاد دانشگاه در خصوص روند شکلگیری حاشیهها گفت: با توجه به شرایط فعلی حاضر در کشور ما نه تنها روند شکلگیری حاشیهها کند نخواهد شد، بلکه بر سرعت آن نیز افزوده خواهد شد. ساختار اقتصادی کشور یکی از مهمترین عوامل زمینهساز شکلگیری حاشیهنشینی در شهرهای کشور است. اقتصاد ما مبتنی بر اقتصاد غیر تولیدی، یعنی وابسته به تولید و صادرات نفت است که در یک اقتصاد سالم، تولید اقتصادی محسوب نمیشود.
عنابستانی اضافه کرد: در این اقتصاد معیوب و ناسالم که اقتصاد رانتی است، شهرها مهمترین جاذبه این درآمدها هستند. افزایش جذابیت سبب شده بخش تولید ما در نواحی روستایی و شهرهای کوچک که مبتنی بر تولید بخش کشاورزی و مباحث پیرامونی آن است، روز به روز بیشتر به حاشیه رانده شوند، در نتیجه ما بیشتر محتاج محصولات کشاورزی میشویم. افزایش یا ارتقای سطح فناوری تولید در بخش کشاورزی نیز سبب میشود ما روز به روز نیاز کمتری به نیروی انسانی داشته باشیم؛ بنابراین جمعیت به شهرهای ما شارژ میشود، در نتیجه در مشهد نه تنها این جمعیت متوقف نخواهد شد، بلکه رو به افزایش خواهد بود.
استاد جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران خاطرنشان کرد: در حال حاضر علاوه بر محلاتی که داخل محدوده شهری هستند، ما در لبه شهر نیز ۱۵ سکونتگاه روستایی داریم که هر روز جمعیت بیشتری را جذب میکنند و به دلیل عدم نظارت مدیرت شهری و قیمت پایین زمین و مسکن، جمعیت آنها در استان به ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر نزدیک میشود. مانند مناطق قرقی، کشف، منزلآباد، کال زرکش، امیرآباد، اسماعیلآباد وغیره که دیر یا زود به شهر مشهد اضافه خواهند شد و این خود چالشی جدی برای شهر مشهد است.
وی عنوان کرد: مدیریت شهری باید به صورت جدی در کمترین زمان ممکن به این قلمرو ورود پیدا کند و آن را تحت تدبیر و مدیریت خودش در بیاورد، وگرنه نمیتوان آینده چندان خوبی برای فضای شهری مشهد تصور کرد. سیاستگذاریها و عدم مدیریت یکپارچه در برخورد با مناطق حاشیه شهر سبب شده نه تنها نتوانیم این مناطق را کنترل کنیم، بلکه بر سرعت توسعه آنها نیز بیفزاییم. مدیریت واحد و یکپارچه در برخورد با مناطق حاشیهای بسیار مهم است.
انتهای پیام