به گزارش ایسنا، خشونت تنها خشونت فیزیکی نیست، نگاههای آزاردهنده جامعه به زنان، ترس از طلاق و بیوه شدن، با لباس عروس رفتن و با کفن برگشتن، برچسب پیر دختر و ترشیده و متهم شدن به سوختن و ساختن در قعر جهنمی به نام زندگی خود مصداقهای بارزی از خشونت علیه زنان در جامعه است که معمولا در پس چهار دیواریهای شرم و ترس از آبرو مدفون و پنهان نگه داشته میشوند.
خشونت علیه زنان، در سراسر جهان شایع است و در همه طبقات، نژادها، سنین و مذاهب دیده میشود، خشونت علیه زنان شامل هر عمل خشونت باز جنسیت محوری است که برای زنان با آسیبهای جسمانی، جنسی یا روانشناختی شامل تهدید، زورگویی و قلدری کردن است، یعنی متعارفترین شکل خشونت علیه زنان، خشونت خانگی یا خشونت جسمانی و هیجانی و آزار جنسی زنان به وسیله شریک عاطفی آنها است.
در حقیقت میتوان گفت، خشونت، آزار و تحقیر زن با محدودیتهایی شروع میشود که آدمی را در بند میکشد و مرد خشونت خود را در زیر نقابی به نام عشق و غیرت توجیه میکند و از آنها زنانی بیاعتماد به نفس، بی قدرت، غمگین، تحقیر شده، ترسو، وابسته، تهدید به ترک شده و شاید کتک خورده میسازد که گاه ماندن در جهنم را به قضاوتهای نابجای جامعه و اطرافیان ترجیح میدهد.
آثار مخرب خشونت بر فضای خانواده
مژده ارشادی_ عضو انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: زمانی که از خشونت علیه زنان صحبت میشود در حقیقت در مورد خشونت علیه جوامع، نژادها، ادیان و فرهنگها با قومیتهای مختلف صحبت میشود.
این مدرس دانشگاه افزود: به همه رفتارهای خشونت آمیز و هر آنچه منجر به آسیب جسمی، جنسی یا روانی چه به صورت پنهان و چه آشکار شود جزو خشونت به شمار میرود، مثلا کتک زدن، تهدید، اجبار، سلب آزادی، بارداری اجباری، تن فروشیهای اجباری، نگاههای شهوت زا و ... از جمله خشونت علیه زنان به شمار میرود، البته خشونتهای کلامی شامل انواع طنزهای جنسیتی، فحاشیها، بالاتر دانستن مردان نسبت به زنان و تجاوز که امروزه متاسفانه بسیار زیاد است و به دلیل اینکه موجب بر هم زدن صلح، امنیت و آزادی زنان بوده در دسته خشونت قرار میگیرد.
ارشادی گفت: برخی افراد چنین تصور میکنند که خشونت فیزیکی تنها خشونت علیه زنان محسوب میشود، اما خشونت ناشی از انتقاد، سرزنش، ملامت، توهین، بی توجهی، بی محبتی، خیانت، تعدد زوجین، پرداخت نکردن نفقه، توجه نکردن به نیازهای یک زن جزو خشونتهای پنهان در جامعه هستند.
این روانشناس خانواده در خصوص دلایل بروز خشونت علیه زنان، بیان کرد: دلایل این تعرض میتواند فردی یا فرهنگی و اجتماعی باشد، در مواقعی نوع تربیت و رشد افراد به گونهای است که عقدههایی را از دوران گذشته با خود به همراه میآورند و این عقدهها ممکن است تاثیرات مخربی در زندگی مشترک و برخورد با همسر فرد بگذارد، آنچه بیشتر در باب مفهوم خشونت خانگی باید مورد توجه قرار بگیرد، بستر فرهنگی و اجتماعی و بافت فرهنگی جوامع است، چرا که برخی رفتارهای خاص در یک جامعه، عادی تلقی میشود در حالیکه همان رفتار در یک جامعه دیگر، یک خشونت است.
وی گفت: در هنگام اختلاف بایستی به جای سرزنش کردن، به شناسایی مساله و یافتن راه حل آن پرداخت و برای نیازمندیهای یکدیگر نیز ارزش قائل شده و در روابط کلامی، عاطفی و تصمیمگیریها به خواستههای همسر نیز توجه شود.
این مدرس دانشگاه توضیح داد: هرگونه خشونت، آثار مخربی بر فضای عاطفی و اجتماعی خانواده برجای خواهد گذاشت، البته برخی از این آثار میتواند سالها ادامه داشته باشد و سرنوشت نسل بعد از خود را نیز تحتالشعاع قرار دهد، در حقیقت فرزندانی که در خانوادههای دارای خشونت رشد و پرورش مییابند، استرس، اضطراب و انواع مشکلات و اختلالات در آنها وجود دارد.
ارشادی در ادامه تاکید کرد: در قوانین فعلی هیچ ساز و کاری برای محافظت از زن خشونت دیده وجود ندارد، معمولا در محاکم تنبیه زن برای اولین بار و حتی در صورت تکرار با شدت کمتر حق مرد دانسته میشود، حتی در بسیاری از موارد زنی که کتک خورده، پس از شکایت به مراجع مربوطه، مجبور است به همان خانهای که در آن مورد خشونت قرار گرفته است، برگردد و به زندگی خود ادامه دهد.
وی افزود: متاسفانه در جوامع مردسالار اگر مردی همسر خود را کتک بزند ایرادی ندارد و با تعبیر مثبت «اشکال ندارد، مرد است» مواجه میشویم، یعنی از زنی که مورد خشونت پنهان قرار گرفته تقدیر میکنیم، در حقیقت طبیعی جلوه دادن خشونت مردان از دیگر موارد خشونت علیه زنان شمرده میشود.
این روانشناس خانواده اضافه کرد: استفاده از الفاظ رکیک به زنان و نسبت دادن آنها به این قشر نوعی ترویج خشونت است که به راحتی از آنها عبور میکنیم اما نمیدانیم نتایج اینها چیزی جز افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات خواب، تروماهای بزرگ، دردهای روان پیکری، دردهای استخوانی و عضلانی جدید و سرطان نیست، چه بسا قانون حمایت از خانواده وجود دارد اما قانونی به نام منع خشونت نداریم.
این مدرس دانشگاه یادآور شد: طبق تحقیقات، عواملی که منجر به پرخاشگر بودن یک شخص میشود، تحصیلات کم، سابقه بدرفتاری با خود شخص، خشونت خانگی، داشتن سوء مصرف مواد و الکل، شخصیتهای خودشیفته، داشتن سابقه خیانتهای عاطفی، نگرش مغرضانه و نسبت دادن موقعیت بالاتر به مردان، تقویت و تشویق خشونت در بین مردان در جامعه از جمله عواملی بوده که در بروز پرخاشگری مردان نسبت به زنان وجود دارد، البته زمانی که شخصی ضعیف است بیشتر از آن سوءاستفاده میشود، همچنین کسانی که پذیرنده خشونت هستند عموما در تحصیلات پایین، داشتن سابقه بدرفتاری، تجاوز، دارا بودن خشونت خانگی، اعتماد به نفس پایین، وابسته بودن، ترس از طرد شدن و نگرش پایین بودن جنسیت زنان نسبت به مردان در این افراد محرز بوده است.
وی تاکید کرد: اگر زن جامعه ارزش خود را بداند اجازه نمیدهد علیه او خشونتی صورت گیرد، مثلا اگر در قانون برای مردی که علیه زن رفتار خشونتآمیز دارد مجازات متناسب با رفتار ناصحیح او در نظر گرفته شود، قطعا باتوجه به تبعاتی که آن رفتار دارد بسیاری از جرایم کاهش مییافت، مثلا در کشورهای اروپایی زمانی که کودکی با اورژانس اجتماعی تماس میگیرد و اعلام وضعیت بحرانی میکند هر کدام از والدین که دچار خشونت باشند حقوق اجتماعی این افراد دچار مشکل و حتی از آنها سلب میشود، بنابراین لازم است قوانین موجود بازبینی شوند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: آنچه باید در جامعه یاد بگیریم، این است که از آسیب دیگران سوء استفاده نکنیم، با وجدان رفتار کنیم و به اندازه مسئولیت خود مرهم باشیم، اگر این موضوع در جامعه ترویج داده شود زمینه بسیاری از خشونتهای خانگی، اجتماعی، سازمانی و محیط کار از بین میرود، یعنی اگر مرد بداند که زن نور خداست قطعا بسیاری از این رفتارها را انجام نمیداد.
نگهداری افراد در معرض خشونت در مراکز؛ بنا به تشخیص اورژانس اجتماعی
فرزانه حیدری_ سرپرست معاونت امور اجتماعی ادارهکل بهزیستی چهارمحال و بختیاری اظهار کرد: موضوع خشونت و کودک آزاری جزو اولویتهای این ادارهکل است، البته تماسهایی با اورژانس اجتماعی در قالب همسر آزاری، کودکآزاری، سالمند آزاری و موارد مربوط به خشونت خانگی گرفته میشود اما بیشترین تماسها در فاز اختلافات خانوادگی و کودک آزاری است.
وی گفت: بعد از تماس با اورژانس اجتماعی و اعلام گزارش مربوطه، تیمی متشکل از مددکار و مشاور به محل اعزام میشود، در صورتیکه افراد نیاز به مشاوره حضوری داشته باشند به مراکز مراجعه و مشاوره حضوری را دریافت میکنند، البته زنان و فرزندان به نسبت کسی که به دلیل بیماری یا اعتیاد مرتکب خشونت شده، برای استفاده از خدمات مشاوره بیشتر قانع میشوند.
حیدری با بیان اینکه مراکز متعددی در استان برای ارائه خدمات به افراد خشونت دیده و کودکانی که مورد آزار قرار گرفته وجود دارد، تصریح کرد: مرکزی خاص برای زنان متاهلی که دچار خشونت شده وجود دارد، البته برای کسانی که مرتکب خشونت میشوند، اقدامات خاصتری به منظور جلوگیری از خشونت انجام و در صورت لزوم برنامههای آگاهسازی و مهارت اجتماعی اجرا میشود، همچنین در کنار مراکز نگهداری موقت، مراکز نگهداری برای افراد با شرایط بحرانی و خاص وجود دارد، یعنی نگهداری در مراکز تنها به شرط تشخیص اعمال خشونت و نیاز به سرپناه از سوی اورژانس اجتماعی بوده که در آن مراکز ساماندهی میشوند.
سرپرست معاونت امور اجتماعی ادارهکل بهزیستی چهارمحال و بختیاری در خصوص چرایی دیر رسیدن اورژانس اجتماعی، خاطرنشان کرد: گاهی تماسهایی که با اورژانس اجتماعی گرفته میشود، ممکن است تیم اعزامی موقعیت اورژانسی دیگری داشته باشد و دیر در محل حاضر شود، اما تلاش میشود به محض اعلام، مداخله سریعا صورت گیرد.
به گفته وی، امید است به سمتی پیش رویم کسی که مرتکب خشونت میشود خود به این نتیجه برسد که مشکلی دارد و باید برای رفع آن اقدام کند.
انتهای پیام