دکتر امیر شعبانی در گفتوگو با ایسنا، همزمان با روز دانشجو در پاسخ به این سوال که اخیرا مطالبی از سوی برخی مطرح شد مبنی بر اینکه دانشجویان معترض شرکت کننده در اجتماعات اخیر ممکن است دچار مشکلات روانشناختی باشند که انجمن روانپزشکان نسبت به این امر صراحتا موضع گرفته و اعلام کرد که نمیتوان به راحتی دانشجویان معترض را متهم به داشتن مشکلات روانی کرد، در اینباره نظرتان چیست؟، اظهار کرد: یکی از اشتباهات بزرگ برخی از دستاندرکاران در ایام اخیر، مطرح کردن مشکلات روانشناختی برای دانشآموزان و دانشجویان معترض بود؛ ظاهراً این پیشفرض وجود داشت که ضعف آنها در کنترل هیجانات جوانی و نوجوانی عامل بروز رفتار متفاوتشان بوده است.
وی افزود: به دنبال اعلام چنین نظراتی از طرف بعضی از افراد و مسئولان، انجمنهای مرتبط با سلامت روان، بیانیههایی صادر کردند و هشدارهایی دادند که امیدوارم در اصلاح این بخش مورد توجه قرار گرفته باشد و هرچه زودتر روشنگری مناسبی از سوی مسئولان مربوطه صورت گیرد
این روانپزشک معتقد است که آموزش و ترویج تفکر خلاقانه و نقادانه و ارتقای توانایی ابراز وجود و جرأتمندی برای اعلام نظر از جمله اهداف آموزش و پرورش مورد نظر سیستم آموزشی مدرن است که این امر در برنامههای آموزشی کشور ما نیز به تدریج بیشتر مورد عنایت قرار میگیرد.
میزان پایه اختلالات روانپزشکی رو به افزایش است
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که با توجه به هشدار کارشناسان درباره کاهش سطح سلامت روان مردم طی حوادث اخیر، در حال حاضر مشخصا کدام یک از آسیبهای روانشناختی دانشجویان را درگیر کرده است؟، توضیح داد: در این مورد خاص با توجه به زمان کوتاهی که از شروع وقایع سپری شده طبیعتاً نتایج پژوهشی در اختیار نداریم، اما بر اساس آنچه از مطالعات گذشته میدانیم وقایعی در این حد و اندازه اثراتی عمیق برجا میگذارد. میزان پایه اختلالات روانپزشکی بالا بوده و مهمتر اینکه رو به افزایش است. میدانیم که هریک از تروماهای گسترده یا بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله شیوع این اختلالات را در منطقه مربوطه به شکل چشمگیری افزایش میدهد و در صورت عدم رسیدگی و حمایت کافی و مورد رضایت ذینفعان، این میزان در درازمدت نیز در سطح بالایی باقی خواهد ماند. در موارد تروماهای جمعی که با دخالت انسان ایجاد میشود سطح آسیب بالاتر و پایدارتر از بلایای طبیعی است و حافظه آسیبزای تاریخی آن حتی میتواند تا نسلهای بعد ماندگار باشد.
به گفته دبیر انجمن علمی روانپزشکان ایران، وقایع اخیر، هم دارای ویژگیهای ترومای فردی برای هریک از اعضای جامعه و هم دارای ویژگیهای ترومای جمعی برای یک جامعه است و اثرات این وقایع محدود به ایجاد بیماریهای اعصاب و روان و کاهش سلامت روان هر فرد نیست، بلکه سلامت اجتماعی مردم را هم به مخاطره میاندازد.
شعبانی با بیان اینکه ترمیم احساس ناامنی، بیاعتمادی، ناامیدی، پیشبینیناپذیری و بیآیندگی جمعی در مردم بسیار دشوار و در کوتاهمدت ناممکن خواهد بود، افزود: تصور بروز چنین شرایطی به خصوص برای دانشجویان که آیندهسازان کشورند و باید از امیدوارترین اقشار جامعه باشند، هراسناک است، ولی متأسفانه شواهد گویای آن است که هماکنون در مسیر تبلور این تصور قرار داریم و هر تأخیری در مدیریت منطقی بحران، جبران تبعات ناگزیر آن را دشوارتر میکند.
«احساس درماندگی» و مهاجرت دانشجویی
وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه اخیرا در خبری مطرح شد که تمایل به مهاجرت به دانشجوهای ترم یک رسیده است، این امر را از منظر روانشناختی چطور ارزیابی میکنید؟، اظهار کرد: پدیدهای مانند افزایش مهاجرت دلایل و جنبههای مختلفی دارد و مختص دانشجویان هم نیست. یکی از ابعاد آن که مورد پرسش شماست را میتوان در قالب صورتبندی تغییرات روانی-اجتماعی جامعه دید. در کنار مشکلات جدی اقتصادی و بیکاری، باید به نقش گسترش بیاعتمادی و تصور پیشبینیناپذیری آینده برای برنامهریزی شخصی و خانوادگی اعضای جامعه اشاره کرد.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، در شرایطی که برداشت افراد این باشد که هرگونه تلاش برای پیشرفت تحصیلی یا پیگیری راهکارهای منطقی در جهت ارتقای تواناییهای شغلی احتمالاً به نتیجه مورد نظر ختم نمیشود و آیندهی بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاه و افراد بالقوه کارآمد را به شکل بیکاری و وابستگی مالی به خانواده ببینند، «احساس درماندگی» به معنای دست کشیدن از تلاش بیشتر برای ایجاد تغییر بروز میکند.
کاهش سطح تابآوری جامعه
این روانپزشک در بخش دیگر سخنان خود با بیان اینکه مطالعات سالهای اخیر نشان داده بود که میزان استرس در میان مردم به شکل غیرمعمولی بالا است و از جنبههای گوناگون تحت فشار هستند، بیان کرد: عوامل اقتصادی و اجتماعی، سلامت روان جامعه را به مخاطره انداخته بود و شیوع اختلالات روانپزشکی رو به افزایش بود. در حالی که این دوران نامطلوب رو به وخامت را میگذراندیم، رویدادهای آسیبرسان عمده و عمومی نوظهوری که هریک کشور را با بحرانی فراگیر مواجه میکرد پیدرپی فرامیرسید و سلامت روان جامعه در هرنوبت ضربه جدیدی را متحمل میشد.
دبیر انجمن علمی روانپزشکان ایران همچنین این را هم گفت که عصر کرونا نیز به افت بیشتر سلامت روان جامعه ما دامن زد که بحرانی در یک مقیاس جهانی بود. واقعیت مهم این است که هیچیک از این ضربات باعث نشد از روزمرگی خارج شویم و کماکان در مرحله انکار، نادیدهانگاری یا «عدم پذیرش مسأله» ماندیم، چه رسد به ورود به مرحله خروج از روزمرگی و آغاز تحول نگرشی و برنامهریزی متناسب. این توضیح اولیه برای این بود که تأکید کنم حوادثی که در ماههای اخیر در کشور رخ داده بر چه بستری واقع شده بود. در واقع از مدتها پیش روند نزولی و نگرانکننده سلامت روانی-اجتماعی مردم برمبنای پژوهشهای متعدد مشاهده و به کرات در این مورد از طرف مراکز و جوامع علمی کشور هشدار داده شده بود.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: بخشی از این پیامدها آسیبهای روانشناختی فردی است که به شکل بروز انواع اختلالات روانپزشکی – از قبیل اختلالات افسردگی و اضطرابی، اختلال استرس پس از سانحه و سوگ حلنشده فردی و جمعی – یا مشکلات عمومی سلامت روانی-اجتماعی از قبیل کاهش تابآوری تنشها و افت توانمندی مقابله با مشکلات نمایان میشود. بخشی از پیامدها نیز آسیبهای جمعی است که توده مردم را متأثر میکند و میتواند باورها و نگرش نسلی از مردم را به شکلی عمیق دستخوش تحول کند.
این روانپزشک خاطر نشان کرد: در جریان این تحول، با گسترش بیاعتمادی و سرخوردگی، سطح تابآوری کل جامعه به عنوان یک موجود مستقل ممکن است به حدی تنزل کند که سامان و ساختار کارآمد خود را که لازمه هرگونه توسعه و پیشرفت کشور و پیش از آن لازمهی تداوم یک حیات هنجار است را از دست بدهد. دانشجویان که از سرمایههای بیجایگزین کشور هستند در میان آسیبپذیرترینها قرار دارند و بیاعتمادی و سرخوردگی کنونی آنها، دریافت بیشترین لطمات کشور در آینده را تضمین میکند.
به جای برچسب زدن پاسخی سازنده بدهیم
وی معتقد است: به جای برچسب زدن به نسل جوان با عناوینی مثل «هیجانی بودن» یا با عبارتهایی به ظاهر علمی مانند «جماعت نیازمند کاهش آسیب» (harm reduction)، اینکه ببینیم نسل جوان یا دانشجوی ما با وجود همه دشواریها کماکان امیدوار به بهبود شرایط است و تلاش میکند با اعتراض خود در مسیر رفع مشکلات و اصلاح جامعه قدم بردارد را باید به فال نیک گرفت و از این پتانسیلِ نسل آیندهساز به عنوان محرک توسعه کشور بیشترین فایده را برد.
شعبانی در پایان سخنان خود با بیان اینکه بهرهگیری از این پتانسیل ابتدا محتاج پاسخی متناسب و سازنده به اعتراضات و کنترل عوارض جانبی آن بود، ادامه داد: جامعه علمی کشور میتوانست و میتواند مشاور مؤثری برای سیاستگذاران در این ابرچالش کشور باشد. روانپزشکان و روانشناسان و مددکاران تعیینکنندگان اصلی سلامت روانی-اجتماعی مردم نیستند بلکه با توجه به اثرگذاری کلیدی مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی، نقش محوری داستان بر عهده دولتمردان و سیاستگذاران است و انتظار میرود با اصلاح نگرشها و اولویتها در حوزه سلامت، رویکرد مشورتی با ارکان و مراجع علمی کشور در مدیریت بحران را در پیش گیرند.
انتهای پیام