یک مدرس دانشگاه درباره جشنواره تئاتر دانشگاهی مطرح کرد:

کار را به دانشجویان بسپارید!

یک مدرس دانشگاه با تاکید بر لزوم بازنگری در شکل برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی می‌گوید: این جشنواره باید پاسخگوی نیاز امروز دانشجویان باشد.

 سید جواد روشن، مدرس و کارگردان تئاتر که در سال‌های گذشته جزو فعالان تئاتر دانشگاهی و دبیر چهاردهمین دوره این جشنواره بوده، همزمان با روز دانشجو در گفتگویی مفصل با ایسنا به آسیب‌شناسی جشنواره تئاتر دانشگاهی می‌پردازد و تاکید دارد که برگزاری این جشنواره باید به دانشجویان سپرده شود تا از شکل فرمایشی و تقویمی فاصله بگیرد.

او در آغاز این گفتگو آرزو می‌کند که مسائل همه دانشجویان و بویژه دانشجویان دانشگاه هنر که به شکل‌هایی گوناگون دچار مشکلاتی همچون بازداشت، تعلیق، محدودیت در تحصیل یا محرومیت از امتحان‌های پاین ترم شده‌اند، مرتفع شود و هنرمندان و مدرسانی نیز که در بازداشت به سر می‌برند، به زودی به کانون خانواده تئاتر بازگردند.

روشن برای آسیب‌شناسی جشنواره تئاتر دانشگاهی که همچنان دوره بیست و چهارم آن بلاتکلیف مانده است ، روند برگزاری این جشنواره و فراز و فرودهای آن را از آغاز تاکنون تشریح می‌کند.

او با اشاره به شکل‌گیری جشنواره تئاتر دانشجویان کشور که دهه ۶۰ و در دوره مدیریت دکتر علی منتظری در مرکز هنرهای نمایشی، به همت جهاد دانشگاهی برگزار شد، یادآوری می‌کند: اولین دوره‌ این جشنواره سال ۶۴  برگزار شد. در آن ایام برگزاری چنین جشنواره‌ای و توجه به دانشجویان، اتفاقی مهم به شمار می‌آمد بخصوص که در آن مقطع تعداد دانشکده‌های تئاتری بسیار محدود بود و این جشنواره با مشارکت بالای دانشجویان در سراسر کشور برگزار می‌شد. به بهانه جشنواره، کتاب و نشریات دانشجویی هم منتشر می‌شد و این رویداد در آن ایام از رونق خوبی برخوردار بود و تاثیر مثبتی بر بدنه تئاتر دانشگاهی داشت.

او با اشاره به تغییر ساختار سیاسی کشور از سال ۷۶ و شکل‌گیری مطالبات جدید فرهنگی و اجتماعی می‌افزاید: از اوایل دهه هشتاد که بیش از یک دهه بر از عمر جشنواره گذشته بود و با توجه به تغییر ساختار سیاسی کشور در سال ۷۶ و مطالبات جدید فرهنگی، نقدهایی به جشنواره وارد و بتدریج نیاز به جشنواره‌ای با دیدگاهی تازه در بستر دانشگاهی احساس شد.

روشن در عین حال اضافه می‌کند: البته آنچه آن زمان  به عنوان آسیب‌های جشنواره جهاد دانشگاهی مطرح می‌شد، بعضا می‌توانست به عنوان نقطه قوت آن هم شناخته شود چراکه این جشنواره دبیرخانه دایمی، با مرکزیت تالار مولوی داشت که آن زمانی زیر نظر جهاد دانشگاهی اداره می‌شد و دبیر آن هم تقریبا ثابت بود ولی این دیدگاه هم بود که نگاه و سلیقه ثابتی بر این جشنواره حاکم شده است. به هر حال با مساعدت مرکز هنرهای نمایشی و گفتگویی که با وزارت علوم شکل گرفت، قرار شد جشنواره‌ای در کنار جشنواره تئاتر فجر و به عنوان بخشی از آن ولی با هویت مستقل شکل بگیرد.

این کارگردان تئاتر با یادآوری برگزاری اولین دوره جشنواره تئاتر دانشجویی فجر اضافه می‌کند: سال ۷۶ اولین جشنواره دانشجویی فجر در کنار شانزدهمین دوره جشنواره تئاتر فجر شکل گرفت. مدتی بعد از شکل‌گیری این جشنواره و در دوره هفتم آن که همزمان با پانزدهمین جشنواره دانشجویان جهاد دانشگاهی در سال ۸۱ بود، مسئولان جهاد احساس کردند شاید دیگر نیازی به برگزاری آن جشنواره نباشد. به همین دلیل پانزدهمین دوره جشنواره جهاد دیگر برگزار نشد و جشنواره تئاتر فجر دانشجویی حالا در بهمن سال ۸۲ دیگر تنها جشنواره‌ای بود که در بستر دانشگاهی برگزار می‌شد.

روشن در ادامه توضیح می‌دهد که مدتی بعد خواسته‌های تازه‌ای برای برگزاری همین جشنواره مطرح شد بخصوص که این جشنواره از سال ۸۰ و در پنجمین دوره آن بین‌المللی شد. بتدریج این خواسته شکل گرفت که این جشنواره از زیر سایه فجر خارج و به جشنواره بین‌المللی دانشجویان ایران تبدیل شود و این چنین بود که تاریخ برگزاری آن از بهمن به اردیبهشت موکول شد. به طوری که هشتمین دوره آن به عنوان جشنواره‌ای مستقل از نظر زمانی و عنوان، اردیبهشت سال ۸۴ ماه برگزار شد.

روشن که در آن مقطع جزو گروه برگزارکننده جلسات نمایشنامه‌خوانی «عصری با نمایش» بوده که به مدیریت آرش آبسالان و علی صلاحی در کافه تریای اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار می‌شد، با اشاره به رونق این جلسات و استقبال جامعه تئاتری از این برنامه ادامه می‌دهد: از دوره هشتم که پیمان گلی دبیری جشنواره تئاتر دانشگاهی را بر عهده داشت، برای برگزاری بخش نمایشنامه‌خوانی به دبیرخانه جشنواره دعوت شدم و این بخش هم به جشنواره اضافه شد. ضمن اینکه از دوره هشتم عنوان، شکل و زمان جشنواره مستقل شد و دبیران هم دیگر دانشجو بودند. در حالیکه پیش‌تر در برخی دوره‌ها، استادان یا کارشناسی از وزارت علوم، دبیری جشنواره را بر عهده داشتند ولی بعد از دوره هفتم، جشنواره دیگر کاملا در اختیار دانشجویان بود و مجمع تئاتر دانشگاهی و کانون‌ها به عنوان محافل دانشگاهی، در انتخاب دبیر جشنواره موثر بودند.

روشن می‌گوید: این فرآیند تا دوره دوازدهم و دوره دبیری ناصر حبیبیان دنبال شد و البته از دوره دهم حاشیه‌هایی برای انتخاب دبیر و نقدهایی به فعالیت‌های مجمع و کانون‌ها مطرح شد که بیشتر از دل خود کانون‌ها بیرون آمده بود. از سوی دیگر شاهد تغییراتی در وضعیت سیاسی کشور و مدیران وزارت علوم بودیم و بحث‌هایی درباره چگونگی انتخاب دبیر شکل گرفت که سبب شد انتخاب دبیر دوره سیزدهم با چالش‌هایی هم درباره زمان معرفی دبیر و هم چگونگی معرفی او همراه شود. زیرا در چند سال گذشته مرسوم شده بود در اختتامیه جشنواره، دبیر بعدی معرفی شود و دبیرخانه به سرعت کار خود را آغاز می‌کرد ولی از دوره دوازدهم به بعد، دبیر با تاخیر معرفی شد و در دوره سیزدهم اختلاف‌نظر بین مجمع و مدیر کل فرهنگی وزارت علوم بارزتر شد. در این دوره مدیر کل، مستقلا برای انتخاب دبیر وارد شد و تشکل‌ها اهمیت‌شان را از دست دادند و می‌توان گفت منحل شدند.

روشن که دبیر دوره چهاردهم جشنواره بوده، با اشاره به حاشیه‌هایی که با آن دست به گریبان شده است، می‌افزاید: حاشیه‌های زیادی داشتیم. تا قبل از آن، بخشی از ساختمان دانشگاه هنر در خیابان بالاور ، به دبیرخانه ثابت جشنواره تبدیل شده بود اما بعد از دوره سیزدهم، دانشگاه هنر آن ساختمان را گرفت و اعلام کرد که باید تخلیه شود. من هم دبیری بودم که با تاخیر معرفی شدم . شهریور ماه یعنی ۵ ماه بعد از اتمام جشنواره سیزدهم حکمم را گرفتم، در شرایطی که دیگر نه دبیرخانه ثابتی وجود داشت و نه ساختمانی داشتیم. همه چیز را در اتاقی در خانه تئاتر دانشگاهی در خیابان ویلا ریخته بودند و بخشی از انرژی و وقت‌مان صرف این شد که همه چیز را از نو شروع کنیم. این چالش‌ها از دوره سیزدهم شروع شد و از دوره چهاردهم به بعد خیلی بالا گرفت؛ تاخیر در معرفی دبیر، معرفی دبیرانی که چندان دقیق انتخاب نشده بودند، جا به جایی مداوم دبیرخانه، نبود حمایت‌های لازم و ... به آسیب‌های این جشنواره تبدیل شد. حتی در دوره‌ای که شاید دوره شانزدهم بود، بحث ریاست جشنواره به وجود آمد. به این معنا که برای جشنواره رییسی در نظر گرفته شود و همین مساله حاشیه‌هایی ایجاد کرد.

او با اشاره به بالا گرفتن حاشیه‌های جشنواره تئاتر دانشگاهی در چند سال گذشته می‌افزاید: اوج این حاشیه‌ها را در یکی دو سال گذشته و برای دوره بیست و چهارم شاهد بودیم زیرا با اینکه آبان ۱۴۰۰ فراخوانی برای انتخاب دبیر دوره بیست و چهارم منتشر شد و قرار بود آذر سال گذشته، همزمان با روز دانشجو دبیر دوره بعدی انتخاب شود، این اتفاق رخ نداد تا پایان سال که یکی از استادان را به عنوان دبیر علمی معرفی کردند و قرار بود دانشجویی در کنار ایشان قرار بگیرد. مدتی بعد این استاد از سمت خود کناره‌گیری کرد و هیچ هم خبری هم از معرفی دبیر و انتشار فراخوان نشد تا جایی که این جشنواره امسال برگزار نشد و برای سال آینده هم هیچ امیدی به برگزاری آن در زمان مقرر خودش نیست. اینها مهم‌ترین حاشیه‌های این جشنواره در چند سال گذشته بوده است.

او در پاسخ به این پرسش که با این وصف چگونه می‌توان این جشنواره را نجات داد، توضیح می‌دهد: با توجه به مطالبات جدید قشر جوان و دانشجو و با در نظر گرفتن وقفه‌ای که در برگزاری جشنواره ایجاد شده، اولین اقدام این است که باید در برگزاری آن پرسش‌های جدیدی را مطرح کرد. یعنی بازگشت به شکل سابق حتی در آن شکلی که مجمع‌ها فعالیت می‌کردند، دیگر راضی‌کننده نیست بویژه که در آن زمانی هم بحث دبیران انتخابی و انتصابی مطرح شده بود که البته بحث کاملی نیست اما به هر حال در همان زمان هم نقدهای جدی به آن ساختار مطرح بود زیرا دچار ایرادها و تنگ‌نظری‌هایی ‌شده بود که در دوره یازدهم بیشتر خود را نشان داد.

روشن در توضیح بیشتر این نکته می‌افزاید: در آن دوره من و امیرحسین حریری، دو دانشجوی ارشد از دانشگاه تهران، به عنوان گزینه‌های پیشنهادی دبیری به مجمع معرفی شدیم. ما در جلسات مصاحبه با تیم مجمع شرکت کردیم ولی شخصا معتقد بودم که دبیر جشنواره از قبل انتخاب شده بود و بحث‌ها و پیشنهادهای ما صوری بود. بنابراین آسیب‌هایی وجود داشت ولی در عین حال نمی‌توان منکر اهمیت آن هم شد اما نکته این است که در آن شیوه هم هر پیشنهادی مطرح می‌شد، بدون حکم مدیر کل هیچ اعتباری نداشت. بنابراین شکل برگزاری جشنواره به شرایط سیاسی و روحیه مدیر کل فرهنگی وزارت علوم به عنوان متولی برگزاری جشنواره، وابسته بود. آسیب دیگر این بود که بودجه جشنواره را مستقیما به دبیرخانه نمی‌دادند بلکه از کانال یک دانشگاه به عنوان دانشگاه میزبان به دبیرخانه پرداخت می‌شد. در این بین دانشگاهِ میزبان بعضا مدعی بود به عنوان یک دانشگاه تخصصی هنری، باید اعمال نظر کند تا جایی که در دوره چهاردهم به وضوح این را می‌دیدیم و من به عنوان دبیر این دوره، گویی دو رییس داشتم و لازم بود هم به بخش معاونت فرهنگی دانشگاه تهران و هم به مدیر کل فرهنگی وزارت علوم و این کار را سخت می‌کرد. همچنانکه در دوره‌ای که دانشگاه هنر میزبان بود، آنها به موارد بیشتری ورود کرده بودند.

روشن تاکید می‌کند: با توجه به شرایط امروز، اول باید تشکل‌های دانشجویی دوباره فعال شوند و دیگر اینکه صفر تا صد کار به خود دانشجویان واگذار شود. یعنی وزارت علوم حتی حکم دبیر جشنواره را نزند. از سوی دیگر برای پرهیز از معضل نگاه‌های سیاسی و اداری به این جشنواره، باید بودجه‌ای در دو وزارتخانه ارشاد و علوم به عنوان بودجه حمایتی تصویب شود و به شکل بلاعوض در اختیار مجمع قرار بگیرد و مجمع طی فرآیندی دموکراتیک، دبیر را انتخاب کند و بودجه مصوب مستقیما در اختیار دبیر قرار بگیرد.

او معتقد است که این شیوه گرچه کمی سخت به نظر می‌رسد، ولی شدنی است و این خوبی را دارد که بخشی از نگرانی‌های وزارت علوم از بابت برگزاری این جشنواره و لزوم پاسخگویی به عنوان متولی برطرف می‌شود. در این شکل، جشنواره به نهادی مستقل واگذار می‌شود و حضور وزارت علوم و ارشاد، تنها جنبه حمایتی دارد. حال مجمع است که باید هم به رسانه‌ها پاسخگو باشد و هم به تشکل‌ها و گزارش مالی و نوع هزینه‌کرد خود را ارایه دهد. با این شیوه هم بهتر می‌توان به مطالبات دانشجویان پاسخ داد و هم دخالت و نگاه دولتی که ایجاد محدودیت می‌کرد، از این جشنواره برداشته می‌شود و جشنواره می‌تواند با نگاهی مستقل‌تر و آزادتر حرکت کند.

او در عین حال خاطرنشان می‌کند: البته این جشنواره ۲۳ دوره برگزار شده و دیگر جای آزمون و خطا نیست و این توقع وجود دارد که بعد از این مدت و آزمودن روش‌های مختلف باید چندین گام به جلو حرکت کند و به پرسش‌ها و نیازهای امروز دانشجویان پاسخ دهد. دهه ۶۰ و ۸۰ نیازهای خود را داشت. در آن مقطع جشنواره می‌توانست خلاءهایی را پر کند ولی امروز بسیاری امور تغییر کرده است. پس در گام اول باید نیازسنجی و آسیب‌شناسی کرد تا جشنواره با نگاهی تازه و با چندین گام رو به جلو و به شکل کاملا مستقل توسط بدنه دانشجویان و با حمایت و مشورت استادان برگزار شود. امروز خواسته ما باید به این سمت حرکت کند چراکه برگشت به چیزی که چند سال قبل بوده، پاسخگو نخواهد بود.

روشن در پاسخ به این پرسش که آیا چنین اعتمادی در وزارت علوم وجود دارد، توضیح می‌دهد: اگر این پیشنهاد عملی شود، دیگر نگاه‌شان به جشنواره، حمایتگرانه است و متولی نیستند که پاسخگو باشند. ضمن اینکه این جشنواره ۲۳ سال برگزار شده و در کنار دوره‌های ضعیف، دوره‌های پرقدرتی هم داشته و نیروهای خوبی پرورده است. بنابراین این بضاعت قطعا وجود دارد و جشنواره می‌تواند از عهده حل مشکلات خود بربیاید و در نهایت هم دانشجویان درباره برگزاری آن تصمیم می‌گیرند. یعنی اگر بعد از دو سه دوره، نیازهای دانشجویان پاسخ داده نشد و رغبت آنان برای شرکت در این جشنواره کم شد، برگزارکنندگان متوجه می‌شوند برگزاری آن اهمیتی ندارد. الان دیگر یک جشنواره تشریفاتی، کارایی ندارد و تئاتر دانشجویی هم چنین نیازی ندارد بلکه باید در برگزاری جشنواره، شکل جدید و کارامدی جایگزین شود که هم دغدغه‌های دانشجویان را پاسخ دهد و هم دغدغه‌های وزارت علوم را مرتفع کند.

انتهای پیام

  

  • چهارشنبه/ ۱۶ آذر ۱۴۰۱ / ۰۸:۰۹
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1401091610479
  • خبرنگار : 71342