به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «احتمالا شما هر روز که اخبار را میخوانید شاید لحظهای هم به این فکر کنید که این خبرها را از کجا و چگونه میخوانید و آیا منبع رسانهای که از آن استفاده میکنید حق مطلب را در رابطه با اتفاقی که رخ داد، ادا کرده یا خیر؟ یا شاید به این فکر کنید که چه گزارشهایی میشد منتشر شود که نمیشود. درباره این موضوع با شهاب اسفندیاری در مجموعه اعتمادآنلاین گفتوگو کردیم. آقای اسفندیاری هم در زمینه رسانه مطالعه کرده و هم در این زمینه کار اجرایی انجام داده و هماکنون رییس دانشگاه صداوسیماست.
گزیده این گفتگو در ادامه میآید:
- متأسفانه ما گاهی خودمان را هم در آیینه غرب دیده و شناختهایم. مستشرقان غربی ما را برای خودمان روایت کردند. در زمان امروز هم رسانههای غربی ما را روایت می کنند. خودمان را در آیینه روایتهای آنها دیده ایم.
- نهایت آن روایت ها این است که شما نمی توانید خودتان پیشرفت کنید، مگر آنکه ذیل ما تعریف شوید. چون ما ذاتاً از شما برتریم. اساساً مدرنیته اروپایی مبتنی بر این نگرش نژادپرستانه به «دیگران» بود.
- برخی از دولتمردان ما تا مغز استخوان مرعوب غرب بودند. تصورشان این بود که ما نمیتوانیم پیشرفت کنیم؛ مگر آنکه هضم شویم در نظام سرمایهداری جهانی. خودشان تمام نگرشهای استعماری را بازتولید میکردند.
- یک تحریف این است که میگویند در انقلاب اصلاً حرف از اسلام نبود! مردم فقط دنبال آزادی بودند و یکباره روحانیون همه مطالبات را مصادره کردند! اگر مردم صرفاً دنبال آزادی بودند، آیا چهرهای لیبرال میان مخالفین شاه نبود که مردم دنبال او راه بیافتند؟
- این توانمندسازی زنان که در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده، آیا در تاریخ ایران در هیچ دوره دیگری اتفاق افتاده است؟ آیا در تاریخ ایران هیچوقت این همه زن تحصیلکرده، وکیل، متخصص، پزشک، هنرمند، نویسنده و ورزشکار موفق در صحنههای بین المللی داشتهایم؟
- آمریکاییها از پیشرفت وضعیت زنان ایرانی در جمهوری اسلامی ناراحت هستند. در برنامه آنها قرار نبوده این اتفاقات در جمهوری اسلامی رخ دهد. تصویر مطلوب آنها از اسلام، داعش و طالبان است.
- آیا دولت آمریکا فیسبیلالله صدها هزار دلار پول میدهند به خانمی که علیه حجاب تبلیغ کند؟ دولت آمریکا مسئلهاش با ایران قانون حجاب است؟ چرا به یک مستخدم پول میدهند که ۵، ۶ سال متمرکز بر یک مسئله از میان صدها مسئله زنان پروپاگاندا کند؟ چون دنبال تنش و شکاف اجتماعی هستند.
- مشارکت گسترده زنانِ مسلمان در برنامههای جمهوری اسلامی در حوزه آموزش، بهداشت، ورزش، هنر و ... به دلیل حجاب ممکن شده است. حمایت نهاد دین از سرمایه گذاری گسترده دولت در این عرصهها و تشویق زنان به مشارکت در جامعه توسط رهبران دینی با وجود حجاب امکانپذیر شد. اگر اوضاع مثل رژیم گذشته بود آیا روحانیت و علما حمایت میکردند که چنین اتفاقاتی بیفتد؟
- یک عده که امروز از حقوق زنان حرف میزنند، سالها مسئولیتهای عالی داشتند، چرا دو جمله راجع به این موضوعات حرف نزدند؟ حالا ناگهان علمدار حقوق زنان شدهاند؟
- مگر افشاگریها و روایتهای آزار و تعرض مربوط به بعضی از همین روزنامههای اصلاح طلب نبود؟ اگر این آقایان مدعی واقعاً حقوق زنان برایشان مسئله بود چرا وقتی در روزنامههایشان چنین فجایعی اتفاق افتاد هیچ برخوردی نکردند؟ بلکه قربانیان را وادار به سکوت کردند.
- ۲۰ سال است که اصلاحطلبان با توهم فروپاشی پیش رفتهاند. به قدری در این توهم فرورفتند که از کنش سیاسی معقول و مؤثر بازماندند. این سبب شده که گاه کارهایی انجام دهند که خودویرانگراست یا علیه منافع ملی است.
- یکی از وجوه غیراخلاقیِ کنشگری سیاسی در بین اصلاحطلبان این است که انگار دیدهاند شرایط فعلی فرصت خوبی است که بیایند دنبال وصول مطالبات قبلی خودشان. در این شرایط دنبال امتیازگرفتن هستند. مگر در ۷۸ یا ۸۸ توانستند امتیازی بگیرند که از آن روشها استفاده میکنند؟
- اصلاحطلبان در پاسخ به حمایت رهبری از اصلاحات و تأکید بر ضرورت مبارزه با فقر، فساد و تبعیض چه واکنشی نشان دادند؟ بیاعتنایی مطلق. گفتند نه! پروژه اصلاحات اینها نیست. تمام تمرکزشان را گذاشتند روی توسعه سیاسی و دغدغههای یک قشر خاص.
- مبارزه با فقر و فساد که خیلی در دستورکار دولت اصلاحات نبود، چون با «کارگزاران» متحد بودند. اما تحت عنوان مبارزه با «تبعیض» که رهبری هم پذیرفته بودند چقدر میتوانستند کار کنند؟ اما پروژه اصلاحات چگونه تعریف شد؟ «فتح سنگر به سنگرِ قدرت»! روزنامه اصلاحات چگونه تعریف شد؟ «توپخانه اصلاحات»!
- تمام ایراداتی که اصلاحطلبان به حاکمیت میگیرند به خودشان وارد است. یک مورد «امنیتیکردنِ فضای جامعه» بود. چند نیروی امنیتی جزو تئوریسینهای اصلی اصلاحات بودند؟ چه کسانی با انتشار نامه محرمانه در روزنامه سلام زمینهساز حوادث کوی دانشگاه شدند؟
- مورد دیگر «عدم تحمل مخالف» است. چقدر در روزنامههای اصلاحات تحمل مخالف وجود داشت؟ با آقای هاشمی که مدیون او بودند چه کردند؟ این تحمل مخالف بود؟
- میگویند حاکمیت هیچوقت از مواضع خود یک قدم عقب نمیرود. آیا اصلاحطلبان از ادعای دروغ و تهمت تقلب در انتخابات سال ۸۸ یک قدم عقب رفتند؟ با آنکه همه میدانستند که چنین کاری اصلا امکانپذیر نیست.
- اصلاحطلبان به اصولگرایان میگویند که شما شخصیتهای سیاسی را مقدس میکنید که قابل نقد نباشند. آیا اصلاحطلبان از سال ۸۸ یک نقد جدی به آقای موسوی وارد کردهاند؟ پرسیدهاند که او در ۸۸ با این کشور چه کرد؟ چرا همان سالی که در ابتدای آن اوباما به رهبر انقلاب نامه نوشته بود که حاضریم ایران هستهای را بپذیریم و در مورد مسائل گفتگو کنیم، چنین فتنه و آشوبی در کشور به پا شد؟
- تحریمهای وحشیانه و بیسابقه اقتصادی چه زمانی توسط آمریکا اعمال شد؟ درست پس از وقایع سال ۸۸. اینها را فراموش نکنیم. امروز که روزنامههای اصلاحطلب را میخوانیم همه طوری صحبت میکنند که انگار تمامِ مشکلات موجود از حاکمیت است و خودشان هیچ نقصی نداشته و ندارند.
انتهای پیام