به گزارش ایسنا، حمله به مناطق غیر نظامی و مسکونی، یکی از راهبرد های اصلی نظامی رژیم بعث عراق از همان روز های نخست جنگ، حملات هوایی و توپخانه ای عراق علیه مناطق مسکونی ایران و غیر نظامیان آغاز شد.
این حملات از بامداد روز ۱۷ مهر ۱۳۵۹ با اصابت سه فروند موشک «فراگ۷» به مناطق مسکونی شهر دزفول ابعاد تازه ای به خود گرفت و از آن زمان به عنوان یکی از راهبردهای اصلی نظامی رژیم بعث عراق در جنگ تبدیل شد که تا سال ۱۳۶۲ قبل از عملیات خیبر ادامه داشت. با ادامه این حملات امام خمینی (ره) در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۶۲ موافقت خود را با مقابله به مثل محدود علیه مراکز صنعتی، سیاسی و نظامی عراق اعلام کردند.
پس از موافقت حضرت امام خمینی (ره) و اخطار مسئولین نظامی ایران، عراق به این استراتژی خود ادامه داد و در روز ۲۲ بهمن ۱۳۶۲، تعداد ۵ فروند موشک «اسکات بی» به دزفول پرتاب کرد که یکی از آنها به بیمارستان افشار اصابت کرد. بعد از این حمله ایران به مردم ساکن در شهرهای بصره، مندلی و خانقین ۲۴ ساعت فرصت داد تا آن شهرها را تخلیه کنند و در ۲۳ بهمن ۱۳۶۲ توسط آتشبارهای توپخانه اقدام به مقابله به مثل کرد.
با این حمله ایران، حملات عراق به شهرها متوقف شد ولی با آغاز عملیات «خیبر» در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۲، حملات به شهر ها از سوی عراق از سر گرفته شد و بر خلاف پروتکل ۱۹۲۵ میلادی، رژیم بعث عراق در منطقه عملیاتی خیبر از بمب های شیمیایی استفاده کرد. نکته اساسی که در تفاوت اقدامات جمهوری اسلامی ایران و رژیم بعث عراق در مطالب گفته شده وجود دارد این است که ایران به مدت حدود ۴ سال از بعد از اولین حمله عراق به شهرهای خود، از حمله به اهداف غیر نظامی خودداری کرده است.
پس از وقفه ای کوتاه، حملات عراق به شهرهای ایران از تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۶۳ با حمله به پالایشگاه تبریز آغاز شد و همچنین در ۱۵ خرداد ماه هواپیماهای عراقی شهر بانه کردستان را که در آن مردم مشغول تظاهرات به مناسبت سالروز قیام ۱۵ خرداد بودند را بمباران کردند و در پاسخ، از ساکنان ۱۱ شهر عراق خواسته شد تا خانه های خود را ترک کنند و سپس تاسیسات سعیدیه و کفری بمباران شد و بصره، خانقین، مندلی و زرباتیه عراق زیر آتش توپخانه قرار گرفت.
سپس در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۶۳ با میانجی گری سازمان ملل توافقنامه عدم حمله به شهرهای مسکونی به امضاء رسید، که در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۶۳ توسط عراق نقض شد. این حملات با پرتاب ۵ فروند موشک- اسکاد بی- به شهر دزفول آغاز شد که باعث ویرانی صدها منزل، یک بیمارستان و یک دبستان و کشته شدن صد ها نفر شد. در مقابل، ایران ابتدا از طریق صدا و سیما به مردم شهرهای بصره، مندلی و خانقین اخطار داده و آنها را توسط توپخانه گلوله باران کرد. با از سر گیری حملات به شهرهای اهواز و بوشهر توسط رژیم بعث عراق در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۶۳ جنگ وارد مرحله جدیدی به اسم «جنگ شهرها» شد.
همچنین در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۶۳ عراق با استفاده از پیام رادیویی، ۳۰ شهر ایران را تهدید کرد که از جمله این شهرها می توان به دزفول، مسجد سلیمان، تهران، دهلران، اندیمشک، تبریز، هویزه، بانه، ایلام و سنندج اشاره کرد. به دنبال تهدید به مقابله به مثل ایران، سازمان ملل در نامه ای تأمل برانگیز در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۶۳ دو طرف را به توقف جنگ شهرها در ساعت ۲۳:۵۹ دقیقه روز ۱۸ مارس ۱۹۸۵ دعوت کرد که آقای دکتر ولایتی بر طبق نامه ای پذیرای آن بود.
صدور این نامه برابر شد با اجرای عملیات «بدر» در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۶۳ و عراق به منظور جبران شکست در مواضع زمینی بدون توجه به درخواست سازمان ملل به حمله خود به شهرها ادامه داد. در چنین وضعیتی مقابله به مثل موشکی در دستور کار قرار گرفت و در بامداد ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ رأس ساعت ۳:۲۰ بامداد اولین موشک میان برد جمهوری اسلامی ایران به سمت کرکوک عراق پرتاب شد که به یک پالایشگاه در کرکوک اصابت کرد.
دولت عراق در اولین واکنش این حمله را یک عملیات بمب گذاری از سوی ایران معرفی کرد. با تداوم حملات عراق به شهرهای ایران دومین موشک اسکاد بی ایران در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ رأس ساعت ۲:۴۰ به قلب بغداد پرتاب شد که به «بانک رافدین» بزرگترین بانک دولتی عراق اصابت کرد و ساختمان ۱۸ طبقهای آن را منهدمکرد. وجود اسناد و مدارک تجارت خارجی و قرار گرفتن مرکز شنود و استراق سمع سازمان اطلاعات و امنیت عراق در طبقه فوقانی این بانک، ارزش این حمله را فوق العاده افزایش می دهد.
از این زمان به بعد، مقابله به مثل ایران در مقابل حملات عراق به شهر ها بر اساس قدرت بازدارندگی موشک های جمهوری اسلامی ایران بود که عراق و رسانههای مقرض شدیدا در پی سانسور خبری موشک های ایران بود، اما با پرتاب چهارمین موشک در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ رأس ساعت ۶:۲۵ به مرکز بغداد که به منطقه «الکراده» رو به روی کاخ ریاست جمهوری و نزدیکی هتل های مریدان و شرایتون که محل اقامت اتباع خارجی بود برخورد کرد. دیگر عراق توانایی سانسور حملات موشکی ایران را نداشت هرچند تلاش کرد به منظور خنثی کردن اثرات سیاسی آن این موشک را انفجار یک خودرو بمب گذاری شده معرفی کنند.
پنجمین موشک جمهوری اسلامی ایران به ساختمان جدید وزارت امور خارجه عراق واقع در۶۰۰ متری کاخ صدام اصابت کرد و قدرت ایران در مقابله به مثل را به رخ صدام کشید. اما حملات صدام علیه مردم بی گناه متوقف نشد، برای همین هفتمین موشک زمین به زمین ایران با اصابت به مجتمع مسکونی افسران عالی رتبه عراق موجب هلاکت ۱۳۰ نفر نظامی از جمله ۳۰ افسر عالی رتبه عراق شد و خبرگزاری فرانسه نیز این حمله موشکی را پوشش داد.
با تداوم اقدامات مقابله به مثل ایران، رژیم عراق مجبور به متوقف کردن حملات خود به مناطق مسکونی ایران در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۳۶۴ شد اما به دلیل بلند پروازی سران این رژیم در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۶۴ دوباره اقدام به بمباران برخی از شهرهای ایران کردند. در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۶۴ دبیرکل سازمان ملل وارد ایران شد و در بازگشت و تسلیم گزارش خود به سازمان ملل یک طرح هشت ماده ای برای قطع مخاصمه را مطرح نمود که از این قرار است:
۱. متوقف ساختن حمله به مناطق مسکونی؛
۲. متوقف ساختن تهدید علیه خطوط هوایی؛
۳. عدم استفاده از سلاح شیمیایی و میکروبی؛
۴. خودداری از حمله کشتیهای بازرگانی دولتهای بیطرف؛
۵. خودداری از حمله به بندرها، تأسیسات و پایانههای مربوط؛
۶. مبادله اسیران بینالمللی با همکاری کمیته جهانی صلیب سرخ؛
۷. انجام اقدام های لازم برای اجرای مواد مذکور با حسن نیت؛
۸. حفظ تماس دایم با دبیر کل از جانب هر دو طرف.
که متأسفانه شورای امنیت (به عبارت صحیح تر) آمریکا، شوروی، فرانسه، انگلیس و چین جلسه ای را برای بررسی این گزارش و پیشنهادات دبیر کل سازمان ملل اختصاص ندادند. در این مقطع ۲۹ شهر و چندین روستا، ۱۱۸ بار مورد اصابت بمب و موشک قرار گرفت و ۱۲۲۷ نفر شهید و ۴۶۸۲ نفر زخمی شدند.
رژیم بعث عراق در جنگ شهرها پا را فراتر از حملات موشکی و توپ خانهای گذاشت و اقدام به استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه شهرهای ایران کرد. یکی از هولناکترین این حملات که به عنوان اولین شهر غیرنظامی جهان مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفت، شهر سردشت بود.
عراق که از بازپس گیری منطقه تصرف شده در عملیات نصر ۴ درمانده شده بود و حملات مکرر روزهای اول و پنجم تیر نیز او را سودی نبخشیده بود، یکشنبه هفتم تیر ۱۳۶۶ در جنایتی بی سابقه نقاط مسکونی و پر تردد شهر سردشت را در شلوغ ترین اوقات روز بمباران کرد. بمب افکنهای ارتش بعثی عراق در ساعات ۱۶:۲۵ و ۱۶:۳۰ نقاط مرکزی و پرتردد از جمله بیمارستان مرکزی، فرمانداری، سپاه پاسداران، یک آموزشگاه، اداره بازرگانی و نیز حاشیه شهر سردشت را با پرتاب ۲۰ بمب شیمیایی هدف قرار دادند و مردم مسلمانِ کُرد سردشت را به جرم میهن دوستی و وفاداری به انقلاب و جمهوری اسلامی و حمایت از رزمندگان آن و در حالی که به امور روزمره خود مشغول بودند غافل گیر کردند. مردم بیخبر از عمق جنایت دشمن، ناگاه خود را در توده انبوه گازها و عوامل شیمیایی گرفتار دیدند.
آنان بارها هدف حملات هوایی و آتش سلاح های متعارف قرار گرفته بودند، اما تصور چنین جنایت هولناکی را نمیکردند، برای همین همچون گذشته برای در امان ماندن از آثار بمباران ها خود را به پناهگاهها رساندند ولی طولی نکشید که با هشدارهای پیاپی گروه امداد تیپ پدافند شیمیایی ۱۲ امام سجاد (ع) سپاه پاسداران- که با بلندگو و آژیر ضمن اعلام تک شیمیایی، مردم را به رفتن به بالای ارتفاعات و اجرای دستورات حفاظتی فرا میخواندند- خود را به ارتفاعات و مکانهای مرتفع رساندند.
وسعت و شدت این جنایت سبب شد تا چندین هزار نفر از مردم شهر به نسبتهای مختلف مصدوم شوند. حدود هفت هزار تن مصدوم و ۲۰۰ تن شهید در پروندۀ این جنایت هولناک و فاجعه ضد انسانی رژیم عراق ثبت شده است. اغلب قربانیان زنان و مردان سالخورده و کودکان و بیماران بستری در بیمارستان مورد هدف بودند. هواپیماهای عراق دوشنبه ۸ تیر ۱۳۶۶ نیز بیمارستان مرکزی سردشت و روستای کله و اطراف سردشت را بمباران شیمیایی کردند.
گفتنی است که رژیم بعثی عراق با بیاعتنایی به همه معاهدات و قراردادهای بینالمللی، به رغم امضای پروتکل ۱۹۲۵ و کنوانسیون های مربوط، با مشاهده بیتوجهی اعضای شورای امنیت و چشم پوشی آنها از ارتکاب جنایت علیه بشریت، حملات شیمیایی علیه نیروهای ایران در سراسر جبههها را تشدید کرد و علاوه بر آن، روستاها و شهر های مرزی ایران و کردستان عراق را هدف بمب باران ها و گلوله باران های شیمیایی قرار داد که حاصل این جنایت در این دوره حدود ده هزار نفر مصدوم و هزاران نفر شهید اعم از نظامیان و مردم بی گناه ایران و عراق به خصوص کودکان، زنان و سالخوردگان بود. از جمله این شهرها می توان به خرمشهر، آبادان، سردشت و شلمچه اشاره کرد.
منابع :
۱- جنگ شهرها و دفاع موشکی، محمد حسین پیکانی
۲- جنایت جنگی، محمد باقر نیکخواه بهرامی
انتهای پیام