امر الله شجاعیراد، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه یادداشتی را در اختیار ایسنا درباره دعبل خزاعی شاعر امام رضا (ع) قرار داده است که در ادامه می خوانید:
«دعبل بن علی بن رزین الخزاعی «أبو علی» (۱۴۸ ـ ۲۴۶ ق) شاعر اهل بیت(ع) که شعرش در مدح آنان به شهرت رسیده است. وی در فقه و کلام و تاریخ نیز سررشته داشت. اصل وی کوفی است و دوران امام کاظم و امام رضا وامام جواد (علیهم السلام) را درک کرده است. اشعار وی در باره اهل بیت و هجو و رد بر دشمنان آنان سروده شده است .به همین دلیل اکثر عمرش در فرار از دست دشمنان بود و سرانجام بخاطر هجو مستعصم عباسی به شهادت رسید و در شهر شوش دفن گردید.
قابل ذکر است که در باره زندگانی این شاعر بزرگ و عصر وی؛ رمان بسیار زیبا وخواندنی به نام « دعبل و زلفا » توسط نویسنده توانا حجت الاسلام آقای مظفر سالاری به نگارش در آمده که خواندن آن ؛ خصوصا به جوانان عزیز توصیه می شود.
کتاب «دعبل و زلفا»، روایتی تاریخی عاشقانه از آشنایی و زندگی پر فراز و نشیب دعبل خزاعی، شاعر اهل بیت(ع) و همسر سازشناپذیرش، زلفاست؛ در این کتاب، مقاطعی از زندگی دعبل در زمان امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) به صورت داستانی کنکاش شده است؛ عشق میان او و زلفا بستری جذاب برای ماجراهای فراوان این رمان است که تلاش دارد بر اساس دادههای تاریخی به بازسازی و بازآفرینی ماجراها و حوادث بپردازد. بهنشر این کتاب را در قطع رقعی در قالب 332 صفحه منتشر کرده است.
این شاعر گرانقدر دارای آثاری همچون:
۱- دیوان دعبل الخزاعی که مجموعه ای ست از قصائد معروف وی مانند : قصیده تائیه در مصائب آل رسول (ع) . مجموعا از ۱۲۳ بیت از ابیات سروده شده از جانب وی که در سفر خراسان برامام رضا (ع) خواند ومورد تشویق امام قرار گرفت . همچنین ۶۰۰ بیت در مدح اهل یمن سروده است. این مجموعه در دمشق به سال ۱۹۶۴ م توسط المجمع العلمی العربی وبا تحقیق عبدالکریم الاشتر و همچنین در بیروت توسط دارالکتاب اللبنانی به سال ۱۹۷۲ م با جمع و مقدمه عبدالصاحب عمران الدجیلی ، به چاپ رسیده است. نسخه های فراوان خطی از این کتاب موجود می باشد.
۲ـ طبقات الشعراء ؛ ظاهرا این اثر از آثار بسیار مهمی در عرصه شعر وادب می باشد که مورد استفاده بسیار ادبا و شعرادر حجاز و بصره وبغداد و همچنین مورد استناد مورخین قرار گرفته است.
۳ـ القصیدة التائیة ؛ نسخه های فراوان خطی از این کتاب موجود می باشد.
۴ـ کتـاب الـواحــدة فــی مثالب العرب ومناقبها
شهید مطهری در باره این شاعر ولائی می نویسد: دعبل ، شاعر عجیبی است ، به اصطلاح امروز یک شاعر انقلابی است ، که من خیال نمیکنم در عصرهای ما جنین شاعرهایی پیدا شده باشند . خودش میگفت پنجاه سال است که دار خودم را روی دوشم حرکت میدهم ، یعنی پنجاه سال است حرفهایی میزند که باید برود سردار . شعرهایی میگفت که بنیالعباس را آتش میزد . میگفت:
قبران فی طوس خیر الناس کلهم
و قبر شرهم هذا من العبر
(دو قبر در طوس، در یک جا بدترین خلق خدا و بهترنی خلق خدا ، و این عبرت است).
ما ینفع الرجس من قرب الزکی و لاعلی الزکی بقرب الرجس من ضرر
(آیا آن پلید هیچ سودی از این پاک میبرد؟ آیا به دامن این پاک از پلیدی آن پلید گردی مینشیند ؟ ابدا). معلوم است که از این شعر آتش میبارد .( آشنایی با قرآن 6 نویسنده : مطهری ؛ مرتضی؛ جلد: 1 صفحه : 29)
قابل ذکر است که این شعر حکیمانه دعبل نزدیک ضریح مطهر رضوی بر دیوار حرم رضوی نگاشته شده است. این اشعار زیبا بخوبی بعضی از شبهات در باره دفن هارون پلید در کنار امام رضا علیه السلام را دفع میکند.
دعبل خزائی برای امام رضا علیه السلام اشعاری خوانده است و ایشان شعر دعبل را تکمیل کرده اند. در ادامه به ذکر ابیاتی از این قصیدۀ معروف همراه با ترجمه میپردازیم. گفتنیست این ترجمه بر اساس نقل و ترجمۀ علامه مجلسی است:
و هم نقضوا عهدالکتاب و فرضه
و محکمه بالزور و الشبهات
(آنها عهدی را که در آیات محکم و واضح کتاب خدا بر آنها واجب شده بود، با شبههها و افتراهای خود، شکستند.)
و لا تک الامحنهکشفتهم
بدعوی ضلال من هن وهنات
(و این غصب خلافت حضرت علی، نبود مگر امتحانی از جانب خداوند، که کفر آنها را ظاهر کند به علت قصد و غرضهای باطلشان.)
زرایا ارتنا خضره الافق حمرة
وردت اجاجاً طعم کل فرات
(اینها مصایبی است که آسمان سبز را به سرخی کشانید و در کام ما تمام آبهای گوارا را تلخ کرد.)
ولو قلدوالموصی الیه امورها
لزمت بمامون علی العثرات
(اگر این مردم کارهای خود را به همان کسی که حضرت پیامبر (ص) جانشین خود کرده بود، میسپردند، به حقیقت خود را به کسی که از هر لغزشی ایمن است، میسپردند.)
بکیت لرسمالدار من عرفات
و اذریت دمع العین بالعبرات
(در عرفات برای برجای مانده های خانۀ اهل بیت گریه کردم و آب چشم خود را ریختم و گریستم.)
اذا لم نناج الله فی صلواتنا
باسمائهم لم یقبل الصلوات
(کسانی که اگر زمانی در نماز خود نام مبارک آنها را نبریم، خداوند نمازهایمان را قبول نمیکند.)
فکیف یحبون النبی ورهطه
وهم ترکوا احشائهم و غرات
(پس چگونه حضرت پیامبر را دوست دارند، در حالی که خویشاوندان او را کشتهاند و وجود آنها از کینه و نفرت، انباشته است.)
افاطم لو خلت الحسین مجدلا
وقدمات عطشاناً بشط فرات
اذا للطمت الخد فاطم عنده
واجریت انهاراً علی الوجنات
(ای فاطمه، اگر حسین را که بر خاک کربلا افتاده و کنار فرات تشنه لب جان داده را در خیالت تصور کنی، بر گونۀ خود میزنی و نهرهای آب بر صورت خود جاری میکنی.)
افاطم قومی یابنة الخیر فاندبی
نجوم سموات بارض فلات
(ای فاطمه، بلند شو! ای دختر بهترین خلق خدا! بلند شو و بر فرزندانت که ستاره های آسمانند و بر زمین افتاده اند، نوحه کن.)
و قبر ببغداد لنفس زکیه
تضمنها الرحمن فی الغرفات
(و قبری که در بغداد است برای جان پاکی که خداوند او را در غرفه های بهشتی دربرگرفته است).
شیخ صدوق روایت کرده است که دعبل گفت: چون به اینجای قصیده رسیدم، حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: میخواهی در اینجا دو بیت الحاق کنم که قصیده تو تمام شود؟ گفتم: بله ای فرزند رسول خدا. پس حضرت این دو بیت بعد را فرمود:
و قبر بطوس یالها من مصیبه
الحت علی الاحشاء بالزفرات
الی الحشر حتی یبعثالله قائماً
یفرج عنا الغم و الکربات
(و قبری که در طوس است. وای از آن مصیبت که تا قیامت آتش حسرت و نالههای جانسوز در وجود من میافزاید. تا آن روزی که خداوند قائمی را ظاهر کند که فرجی بر غمها و مصیبتهای ماست.)
علی بن موسی ارشد الله امره
و صلی علیه افضل الصلوات
(که صاحب آن قبر علی بن موسی است. خداوند امرش را به صلاح آورد و بر او بهترین درودها را نثار کند.)
به نظر می رسد همان دو بیت از حضرت امام رضا علیهالسلام می باشد و بیت سوم را دعبل اضافه کرده است. بعد از آنکه حضرت آن دو بیت را اضافه نمود، دعبل گفت «یا ابن رسول الله آن قبری که در طوس خواهد بود قبر کیست؟» حضرت فرمود: «قبر منست و برجاست تا شهر طوس محل تردد شیعیان من و زائران من شود. به درستی که هر که در طوس و غربت من را زیارت کند، با من باشد در درجه من در روز قیامت و گناهانش آمرزیده شود.»
انتهای پیام