به گزارش ایسنا، در پنجاه و دومین نشست از سلسله نشستهای مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که به صورت مجازی و با حضور روسا و اعضای اندیشکده های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برگزار شد، دکتر حسین سلیمی با موضوع روند تکامل تحول روابط بین الملل، از راهکارهای آن در تدوین سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت سخنرانی کرد.
وی گفت: برای فهم تاریخ روابط بینالملل سه نگرش اساسی در سه دسته اصلی نوشته شده است. این سه دسته مشتمل بر نگرش رئالیستی یا واقعگرایان، وضعیت سیاست را جنگ همه علیه همه میدانند. آنان تاریخ روابط بینالملل را تاریخ جنگ و منازعه بیپایان میدانند. در کتاب جنگ و صلح وضعیت بالقوه، جنگ همیشگی درج شده است.
سلیمی ادامه داد: موجودیت دولت و ملتها از قرن نوزدهم شکل گرفت و به بازیگران اصلی روابط بینالملل بدل شدند. جنگ ناپلئون و دو جنگ جهانی اول و دوم ماحصل این تفکر است. حجم تلفات انسانی و غیرانسانی در هر یک از این سه جنگ به حدی بود که اگر همه جنگهای تاریخ را با هم جمع کنیم به پای یکی از این سه جنگ نمیرسد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: نگرش دوم که بخش مهمی از روابط بینالمللی گذشته و حال جهان را شکل داده است، نگرش مارکسیستی است. ۳۰ – ۴۰ درصد ادبیات تولید شده در حوزه روابط بینالملل، با نگرش مارکسیستی تولید شده است . این نگرش مبانی ماتریالیستم تاریخی دارد. این نگرش تاریخ روابط بینالملل را عرصه «سلطهگری» میپندارند.
سلیمی تصریح کرد: دولتهای سلطهگر تلاش دارند بر سایر کشورها سلطه داشته باشند. برای این نگرش، تاریخ و روابط تاریخ جهان محصول سلطهگری و تلاش کشورها برای فرار از سلطهگری است. تاثیری که این نگرش بر فهم تاریخی داشته است، مبارزه با سلطه است که نگرش حاکم در نگرش مارکسیسم است.
وی افزود: نگرش سوم، نگرشی تاریخنگارانه است که بر گرایش فردگرا استوار است. ابرمردان یا انسانهای بزرگ در این نگرش، حکمرانی میکنند. این نگرش لنین و ناپلئون بناپارت و سایر انسانهای بزرگ مصلح را مورد توجه قرار میدهند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به نگرش مدنظرش گفت: نگرش مورد نظر بنده، نگرش تکاملی به تاریخ روابط بینالملل است. ویژگی و نمونههای این نگرش و تاثیر آن بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تشریح میکنم. هویت این نگرش در نفی سایر نگرشهای تاریخنگارانه نیست. نگاه تکاملی به تاریخ، نافی جنگ و منازعه و تاثیر تعیین کننده آن نیست، اما آن را به چشم بنیاد روابط بینالملل نمیداند. وجود سلطه و مبارزه با سلطهگری را هم انکار نمیکند، اما همه تاریخ را به سلطهگری تقلیل نمیدهد.
سلیمی تصریح کرد: در پسِ سلطهگریها و تاثیر انسانهای بزرگ بر تاریخ، به تدریج ساختار آگاهی، رشد و تکامل انسان و جوامع انسانی در مسیر تکامل بوده است. در حرکت به سمت تکامل نمادهایی مثل نهادهای نوین بینالمللی و رشد علم و فناوری و اندیشههای انسانی پدید میآیند که نمادهای تاریخساز هستند. نگرش تکاملی به تاریخ روابط بینالملل و نمادهای مربوط به آن با آموزههای قرآنی و اسلام سازگار است.
وی اظهار کرد: قرآن کریم انسانها، چه بد و چه خوب را دارای حقیقت واحد میداند. خدای کریم در سوره حجرات تاکید کرد «ما شما را برای این قبیله قبیله خلق کردیم که یکدیگر را بهتر بشناسید» علامه طباطبایی در تفسیر قرآن بر این حقیقت صحه گذاشته است. چنین نگاهی وقتی به بررسی تاریخ روابط بینالملل میپردازد، روند تکاملی نهادهای عقلایی انسان را در عین منازعات و جنگهای بینالمللی نگریسته است. جنگهای ۳۰ ساله مذهبی در قرن هفدهم از سال ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ در اروپا بین پروتستانها و کاتولیکها موجب مرگ یک سوم جمعیت اروپا شد. در همین قرن انقلابهای فکری هم پدید آمد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی متذکر شد: دو سوم کشورهای جهان تلاش کردند از درون جدالهای بزرگ خود را بیرون بکشند. دو فرآیند در این دوره تاریخی قابل رصد است. در یک سو نظام دوقطبی و جنگ سرد و در سوی دیگر نظامها و نهادهای بینالمللی و استانداردهای عقلایی جدید برای زیست بوم بشر مشاهده میشود. برای اولین بار در تاریخ شاهد همگرایی بینالمللی در سه قاره آسیا، اروپا و آمریکا هستیم. دو سوم کشورهای جهان در قالب کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها از قدرتهای جهان جدا شدهاند.
سلیمی تاکید کرد: همچنین در فضای مجازی نیز با رشد فزایندهای روبرو هستیم. از جمله اینکه از ۸ میلیارد نفر جمعیت جهان، ۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر در شبکههای اجتماعی حضور دارند که سهم فیس بوک بیش از دو میلیارد نفر است. پنج ششم جمعیت جهان در فضای همگرایی قرار دارند. بیشتر مناطق همگرا نیز در درون خود امکان جنگ را از بین بردهاند. در منطقه نفتا، مرگوسول، بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا و اتحادیه آفریقا، در درون کشورهای آسیای میانه و در کشورهای عضو سازمان سارک امکان جنگ از بین برده است. عمده جنگهای جهان در کشورهایی اتفاق میافتد که به سمت همگرایی منطقهای حرکت نکردهاند.
وی افزود: عواملی چون تحقیق و توسعه، درآمد دولت، سرمایههای اجتماعی و سرمایهگذاریهای خارجی بخش عمدهای عوامل قدرت را در اختیار گرفته است. به همین دلیل چین و هند به تدریج در حال ربودن گوی قدرت از کشورهای قدرتمندی چون انگلستان، فرانسه و روسیه هستند.
صدرا: ایران ابرقدرت معنوی جهان خواهد بود
در ادامه این مراسم دکتر علیرضا صدرا استاد دانشگاه تهران و رییس اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز با صحه گذاشتن بر مطالب استادِ دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: با چالش بزرگ جهانیسازی روبرو هستیم.
وی ادامه داد: در سازمان ملل بر نظم، توسعه، پیشرفت، وحدت و امنیت بینالمللی تاکید میشود. جهان از نظر فکری و بینشی در حال تحول است. جهان از دوره مدرنیسم در حال ورود به دوره پستمدرنیسم هست که برخی متفکران مثل فوکویاما این روند را پایان تاریخ میدانند که این نگرش نیز توسط پارهای دیگر از دانشمندان مورد نقد قرار گرفته است. در چنین شرایطی باید سیاستهای هوشمندسازی و نرمسازی مبنای حرکت انسان قرار گیرد. در بستر جهانی شدن دو راهبرد وجود دارد. اول توطئه جهانیسازی که نگاهی داروینیستی دارد
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: تمدن در حال برگشتن به منطقه خاورمیانه است. چهار قدرت بزرگ آینده مشتمل بر چین ابرقدرت اقتصادی، روسیه ابرقدرت نظامی، هند ابرقدرت نرمافزاری و ایران ابرقدرت معنوی هستند که مناسبات جهانی را شکل خواهند داد. در این تمدن جدید، ایران نقش حلقه میانی و کشور همگرا بین سه قدرت مذکور را هم خواهد داشت.
رییس اندیشکده سیاست مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت افزود: برای عینیت بخشیدن به این مهم سند الگوی اسلامی ایرانی اسلامی پیشرفت پیشبینی کرده که دولتسازی کارآمد، امتسازی تمدنی و تمدنسازی نوین اسلامی در کنار جامعسازی اقتصادی و پیشرفت فرهنگی و سیاسی را در خود پیشبینی کرده است.
صدرا بیان کرد: هندسه قدرت فقط قدرت مادی نیست بلکه قدرت معنوی را هم شامل میشود. معنویت وارد سیاست شده است. جبهه مقاومت مبتنی بر قدرت معنوی توانست خود را تقویت کند و قدرتمند شود.
انتهای پیام