حسین میرزایی در گفتوگو با ایسنا در خصوص مردمشناسی و اهمیت آن اظهار کرد: بسیاری مردمشناسی را با نام انسانشناسی میشناسند، در حالی که این علم به شناخت آداب، رسوم و فرهنگ گذشته میپردازد و به ثبت و ضبط آن کمک میکند تا بخشهایی از فرهنگ مانند زبان، اسامی، مشاغل و صنایع دستی که به مرور زمان کمرنگ میشود، ماندگار شود.
وی با اشاره به وظایف یک پژوهشگر مردمشناس بیان کرد: مهمترین وظیفه یک پژوهشگر مردمشناس شناخت فرهنگهای متفاوت جامعه است. یکی دیگر از مهمترین وظایف پژوهشگر مردمشناس نیز پس از شناخت فرهنگ، انتقال آن به جامعه است تا با ثبت و ضبط فرهنگ به توسعه و پیشرفت جامعه کمک کند. یک پژوهشگر مردمشناس میتواند با آسیبشناسی عوامل ضعیفکننده فرهنگ آن را معرفی و به جامعه گوشزد کند و یا به تقویت عوامل مثبت فرهنگ بپردازد.
این استادیار دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص میزان شناخت مردم از فرهنگ عمومی و کمک به پیشرفت جامعه عنوان کرد: فرهنگ معنای کلانی دارد و زمانی که به آن اشاره میکنیم، یک موضوع خلاصه شده نیست بلکه شامل مسائل بسیاری از یک جامعه میشود. به عنوان نمونه ما در فرهنگ خانواده ایرانی و فرهنگ کار نقاط ضعف و قوتی داریم که با شناخت فرهنگهای اشتباه و اصلاح آن میتوان تاثیرات مثبتی در جامعه بر جا گذاشت. همچنین در مقابل با معرفی نقاط مثبت فرهنگ میتوان به پیشرفت آن کمک کرد.
میرزایی با بیان اینکه فرهنگ ایرانی فرهنگ مدارا و پذیرش فرهنگهای دیگر است، تصریح کرد: زمانی که ما این نقطه مثبت را شناختیم، میتوانیم از مزایای سایر فرهنگها استفاده کنیم. همچنین زمانی که از نقاط منفی فرهنگمان شناخت پیدا کردیم، میتوان به بهبود و رفع آن نیز کمک کرد. به عنوان زمانی که در فرهنگ عمومی یک جامعه به کسب علم و دانش بهایی داده نشود یا تعادلی میان زن و مرد در کسب علم برقرار نشود و مرد را در آموزش شایستهتر بدانند، با برطرف کردن این نقاط منفی میتوان به پیشرفت و ترقی آن جامعه کمک کرد.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه یکی از ویژگیهای عصر امروز شتابی است که به سرعت اتفاق میافتد. سرعت نوآوری آنقدر زیاد شده که در حفظ فرهنگ گذشته ناتوان مانده و نتوانستهایم به به روز شدن آن کمک کنیم. به عنوان نمونه هر منطقه از خراسان سبک پوشش، قصه و افسانههای خود را دارد اما همه اینها به مرور زمان از بین رفته است.
استادیار دانشگاه فردوسی مشهد عنوان کرد: یکی دیگر از وظایف یک پژوهشگر مردمشناس آگاه کردن مردم نسبت به فرهنگ گذشته است. به عنوان مثال طب سنتی مدت بسیاری جزو فرهنگ ایران بود و قدمتی ۱۰۰۰ ساله دارد اما امروز داروهای شیمیایی جایگزین آن شده و بسیاری از ظرفیتهای تاریخیمان اطلاعی ندارند. البته فعالیت و توسعه رسانههای اجتماعی و مجازی حساسیت و توجهها را نسبت به فرهنگ، غذاها و موسیقی بیشتر کرده است.
انتهای پیام