حجتالاسلام ابراهیم کلانتری در جلسه چهارم از سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه" در خصوص "اصول و مکانیزمهای کمال دین اسلام"، در تکمیل مباحث جلسه گذشته، گفت: ولایت بر تشریع که مختص خداوند متعال است در بستر تاریخ بشر به شکل گیری شرایع آسمانی انجامیده که کاملترین و جامعترین شریعت آسمانی که از سوی خداوند بزرگ تشریع شده «اسلام» است.
به نقل از تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی(ع)، کلانتری ادامه داد: هرکس به دنبال دینی غیر از اسلام برود هرگز پذیرفته نمیشود. واژه دین و شریعت معمولا مترادف هم به کار برده میشود. لیبرالیسم که قانون گذاران و متفکران غربی آن را دین محسوب میکنند، ۵ رکن اساسی دارد. رکن اول: اومانیسم، رکن دوم: سکولاریسم، رکن سوم: پلورالیسم، رکن چهارم: لیبرالیسم و رکن پنجم: فردگرایی (Individualism).
او خاطرنشان کرد: در قرون اخیر، ده ها دین و مکتب ساخته بشر بوجود آمدهاند که نظرات مختلفی راجع به جهان دارند، پیرامون آیه فوق که اگر کسی غیر از اسلام، دینی بپذیرد، قبول نیست، باید گفت: اسلام با بعثت آخرین پیامبر خدا و با نزول کتاب آسمانی یعنی قرآن به کامل ترین دین الهی تبدیل شد و در این شرایط، دین ناقص مورد قبول نیست. ممکن است سوال شود چطور اسلام کامل ترین دین است در حالیکه درمورد مسائل دنیای امروز مثل لقاح مصنوعی، شبیه سازی موجودات زنده، نانو، سلاح هستهای و یا حتی مواد مخدر در هیچ روایت و یا آیهای صحبت نشده؟
تولیت حرم مطهر شلهچراغ(ع) اظهار کرد: اگر می گوییم اسلام دین کامل است، با درنظر گرفتن این سه اصل است؛ اولین اصل این است که هم قرآن و هم روایات یک سلسله از جزئیات ابدی و لایَتَغَیِر موردنیاز بشر را بیان کرده اند.
او دومین اصل که نشان دهنده کامل بودن اسلام است را بیان قواعد در دین اسلام دانست و اظهار کرد: در طول تاریخ هر انسانی که متولد می شود، و دارای توانایی مالی است، مشمول سفر حج میشود.
کلانتری پیرامون سومین اصلی که باعث شده، دین اسلام به کمال برسد، گفت: دو مکانیزم در اسلام داریم که در قرآن آمده، یکی مکانیزم امامت و دیگری مکانیزم تَفَقُه و اجتهاد در دین است. الْیوْمَ أکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ. وقتی اصل امامت آمد، دین شما کامل می شود.با آمدن امامت، دین کامل می شود. امام حیِّ قائم و معصوم در کنار قرآن که باشد قرآن به نطق می آید و از صامت به ناطق تبدیل می شود. حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام چه زیبا می فرمایند: هذا کتاب اللّه الصّامت این قرآن کتاب ساکت خداست. و أنا المعبّر عنه، من این برای شما تفسیر میکنم. فخذوا بکتاب اللّه النّاطق، تمسک کنید به کتاب ناطق الهی.
این استاد حوزه و دانشگاه، خاطرنشان کرد: قرآن و امام ازهم جدا ناپذیر هستند؛ یعنی قرآن منهای امام، با ما حرف نمی زند و مفهوم نمی شود. امام منهای قرآن هم اعتبار و حجیت ندارد.او گفت: راجع به تفقه در دین، آیه ۱۲۲سوره توبه اصلا جای شک باقی نگذاشته است. تفقه در دین یا این فقاهتی که میگوییم، قطعا حکم صریح قرآن است.
او در ادامه پیرامون سه واژه عِلم، فِقه و تَفَقُه گفت: این کلمات از َعلِمَ یعنی آگاه شدن، فَقِهَ یعنی عمیق تر آگاه شدن و تَفَقَهَ یعنی آگاه شدن بصورت تخصصی می آیند. همه ما نسبت به احکام الهی تا حدودی علم داریم. اگر رساله ها و کتب فقهی را خوب مطالعه کردیم این آگاهی عمیق تر است. و اگر واقعا در دین فقیه شدیم، متخصص دین می شویم. لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّین. در همه رشته ها هم همین طور هست. آیه ۱۲۲ سوره توبه با صراحت می گوید باید یک عده این کار را بکنند یعنی تفقه در دین. آنگاه پاسخ مسائل روز، در پرتو اجتهاد داده می شود.
تولیت حرم مطهر با ذکر خلاصه ای از مطلب گفته شده گفت: ولایت بر تشریع، نتیجه اش می شود شریعت آسمانی که بر اساس نگاه قرآن، کامل ترین آن شریعت اسلام است. در آیه ۳ سوره مائده است که "...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا" امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم. کمال اسلام هم با سه تا اصل مطرح شده است؛ جزئیات ابدی، قواعد و اصول و دو مکانیزم امامت و اجتهاد.
او خاطرنشان کرد: یکی از عوامل پویایی اسلام، همین باز بودن باب اجتهاد و متناسب بودن آن با زمان است. یک موضوع یکسان گاهی ممکن است در یک سوی مرز، یک حکم و در سوی دیگر، با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی و شرایط متفاوت، حکمی دیگر داشته باشد. اختلاف حکم و فتوا اینگونه ممکن است بوجود بیاید.
کلانتری پیرامون ولایت بر تشریع هم گفت: این ولایت نیز همانند ولایت تکوینی با اذن و اراده خداوند به برخی از انسان های برگزیده مثل پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار تفویض میشود.
این استاد حوزه گفت: این آیات و آیات مشابه نشان می دهد که پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز علاوه بر دریافت و ابلاغ و تبیین وحی، خود نیز اوامر و نواهی معینی داشته که خداوند مؤمنان را به اطاعت محض از ایشان فرا میخواند. چنانکه امر به اطاعت محض از اولی الأمر نیز بیانگر چنین واقعیتی است.
انتهای پیام