به گزارش ایسنا، بدون شک هستند پسرانی که مسیر پدران خود را در پیش نگرفتهاند اما کم نیستند تعداد فرزندانی که با ادامه راه پدر همانند او به موفقیتهای چشم گیری دست یافتهاند. از موفقترین این افراد میتوان به خانواده توفیق در بسکتبال اشاره کرد. مجید و علی توفیق، پدر و پسری هستند که روی هم رفته نزدیک به یک قرن تجربه در دنیای بسکتبال از جمله در حوزههای بازیگری، مربیگری و مدیریت را داشتهاند تا به عبارتی تاریخ زنده این رشته دانشگاهی به شمار بروند.
مجید توفیق در دهه چهل ستاره بیچون و چرای بسکتبال ایران بود و موفق شد به عنوان نخستین مربی ایرانی به بسکتبال NBA راه یابد، او تجربه خود را به فرزندش علی داد تا او نیز به عنوان دبیر فدراسیون بسکتبال در دوره ریاست محمود مشحون (موفقترین رئیس فدراسیون بسکتبال در دو دهه گذشته)، یکی از تاثیر گذارترین افراد در تاریخ این ورزش به شمار آید. فردی که در راه اندازی بخش بانوان بسکتبال ایران نیز تاثیر بسزایی داشت و بدون شک همانند پدر خود یکی از موثرترین افراد در تاریخ این رشته دانشگاهی است. در همین راستا میزبان این پدر و پسر موفق در عرصه ورزش بسکتبال بودیم که در ادامه گفت و گوی آنها با ایسنا را میخوانید:
ایسنا: اجازه بدهید از پدر شروع کنیم، شما در ابتدای دوران ورزشی خود شنا میکردید و در واترپلو حضور داشتید. چگونه تصمیم گرفتید به بسکتبال ورود کنید؟
مجید توفیق: برادر کوچکم (محسن توفیق) قهرمان شیرجه شد و به من گفت تو نمیخواهی ورزش کنی؟ همین امر باعث شد در چندین رشته ورزشی ورود کنممجید توفیق:
- زمانی که من شنا را شروع کردم تکنیک قورباغه در جهان مرسوم بود، برای اینکه به درستی آن را اجرا کنم رفتم و از نزدیک قورباغه را نگاه کردم تا بفهمم چطور شنا کنم. وقتی که این کار را انجام دادن فهمیدم چیزی که همه شنا میکنند قورباغه نیست. در حقیقت من از خود قورباغه اقتباس کردم. در آن زمان یک مربی معروف اروپایی به نام "زومر" که پنج دوره مربی تیم ملی آلمان در المپیک و مسابقات جهانی بود به دعوت شهردار تهران آقای "پرویز امانی" به تهران آمد و وقتی بنده را دید، خیلی اصرار داشت که من برای او شنا کنم. هیکل بزرگی هم نداشتم و اصرار داشت در ورزشهای بدنی مثل بسکتبال حضور یابم تا قویتر شوم و همین شد که بسکتبال را شروع کردم.
- این را هم داخل پرانتز بگویم که ایجاد انگیزه بسیار مهم است. ما اهل آبادان هستیم و همانطور که میدانید همه امکانات رشتههای ورزشی و تفریحی به دلیل حضور شرکت نفت برای اولین بار در آبادان تاسیس شدند. برادر کوچکم (محسن توفیق) قهرمان شیرجه شد و به من گفت تو نمیخواهی ورزش کنی؟ همین امر باعث شد در چندین رشته ورزشی ورود کنم و با توجه به اینکه میخواستم شناگر شوم رکورددار ایران شدم. افرادی مثل "گروسی" با ما هم دوره بودند. در اولین فرصت که خیلی هم روی روحیه من تاثیر داشت قهرمان کشور را شکست دادم. در همین حین آقای زومر به ایران آمد و گفت که بایستی تمرینات وزنهای انجام دهم که آن زمان هم من خیلی زود مدل نمایشهای تمرینی او در اردو شدم.
ایسنا: و چگونگی ورود به بسکتبال؟
مجید توفیق:
- من سال ۱۳۳۶ شنا می کردم و برای بسکتبال هم انگیزه شدیدی در من باعث شد تا به این رشته ورود کنم و سخت کوش باشم. آن زمان بسکتبال بیشتر در مدرسهها بود و تیمهای شهرستانهایی که بسکتبال داشتند، میآمدند و در آبادان تیم شهر ما را شکست میدادند که باعث شد من نیز انگیزه پیدا کنم که به تیم شهر خودم کمک کنم. تصمیم گرفتم بسکتبالی را به وجود بیاورم که برنده باشیم و قهرمان ایران شویم که این اتفاق هم افتاد. در این مدت تمرینات بسیار زیادی هم کردم. تمریناتی که علمیتر بود را هم فرا گرفتم، به طوری که برخی تمرینات و سیستمهای بازی که در کلینیکهای ۵۰ سال پیش اشاره کردم همین الان در حال اجرا است.
مجید توفیق: وقتی سرمربی تیم ملی بودم متوجه شدم که بازیکنان تیم ملی ایران پایهترین موضوعات مانند نحوه ایستادن، دویدن و ... را نمیتوانند به روش صحیح انجام دهند.- روی تمرینات زیادی کار کردم و فهمیدم که یکسری از آنها اصلا به درد بسکتبال نمیخورند و وقت را به هدر میدهند. در تمرینات انتخاب کننده شدم و سعی کردم بهترینها را انتخاب کنم. همین امر باعث شد خود من خیلی بیشتر پیشرفت کنم و نتیجه آن این شد که در ششمین سال فعالیت بسکتبالیام، وقتی با یکی از تیمهای دانشگاهی امریکا بازی می کردیم اسطوره بسکتبال تاریخ (رد آورمن) به من بگوید باید در NBA بازی کنم.
ایسنا: با توضیحاتی که شما دادید مشکل فعلی بسکتبال ایران آموزش صحیح است.
علی توفیق:
- وقتی پدرم هست من نباید صحبت کنم، کسی که سالهای سال از لحاظ مهارتی و تکنیک بر همه برتری داشتند. در این زمینه میتوانم در یک جمله بگویم که ما تداوم در کار نداریم. الان مربیان خوب اروپایی هم تکنیکهای لازم را به صورت ویدیو در دسترس عموم قرار دادهاند و نسبت به ۲۰ - ۳۰ سال پیش نیز دسترسی مربیان ما به مطالب خیلی راحتتر شده است. من حس میکنم دچار کم کاری شدهایم و حس میکنیم رسیدن به یک حد استاندارد مثل خوردن قرص است. متاسفانه در کار آموزش تداوم نداریم. با حفظ احترام به همه مربیان داخلی که اعتقاد دارم دانش بروزی دارند، تفاوت ما با مربیان خارجی مثل "دیرک باوئرمن" که سیستم جدیدی را در فدرالیته آلمان جا انداخت، این است که زمانی که ایشان در ایران بودند، وقتی همه مربیان خارجی در هتلها و آپارتمانها ساکن بودند، باوئرمن در خود سالن آزادی اقامت داشت.
- زمانی که بازیکنان در آزادی بودند ساعت ۷ صبح بازیکنانی را که به تمرین بیشتری نیاز داشتند بیدار میکرد تا کار کنند، بدون آن که مسئولیتی در این زمینه داشته باشد. بازیکنانی که نیاز به تمرین داشتند یا بازیکنانی که روی آنها حساب ویژه داشت را جمع میکرد و با آنها کارهای پایه را انجام میداد. برای بحث استعدادیابی هم در آمریکا شرایط متفاوت است. بسکتبال برای آنها یک فرهنگ محسوب میشود و استقبال عمومی متفاوت است. خیلی از کشورهای اروپایی که خود را مطرح کردهاند، تمام سعی خود را بر این گذاشتهاند تا فرهنگ ورزش و بسکتبال خود را به ایالات متحده نزدیک کنند. باید سیاستهای انگیزشی بیشتری را در جامعه ایجاد کنیم تا رشد و استعدادیابی تداوم داشته باشند.
مجید توفیق:
- من وقتی از آمریکا برگشتم در ذهنم این بود تا موقعیتی را به وجود بیاورم که دیگر به مربی خارجی نیاز نداشته باشیم. متاسفانه ما باید از ابتداییترین کارها شروع کنیم. وقتی سرمربی تیم ملی بودم متوجه شدم که بازیکنان تیم ملی ایران پایهترین موضوعات مانند نحوه ایستادن، دویدن و ... را نمیتوانند به روش صحیح انجام دهند. الان از بوشهر شروع کردهام، اما قصد دارم این موضوع را در ایران توسعه دهم تا آغاز حرکتهای پایه را ترویج دهیم.
ایسنا: به عقب برگردیم، جایی که مجید توفیق شانس حضور در NBA را به عنوان یک مربی به دست آورد:
رابطه من و "رد آورمن" بسیار نزدیک و صمیمی شد، حتی بعد از چند جلسه که سر تمرین بوستون میرفتم و در دفتر کار او حضور یافتم، جرات کردم حتی با او درباره قهرمانی بوستون نیز گفت و گو کنم. مجید توفیق:
- مربی بوستون سلتیکس را که جنرال منیجر NBA هم شد از سالها قبل و در دورهای که بازی میکردم میشناختم. او یکی از بنیان گذاران NBA امروزی است. از نظر انضباط و فرهنگ آمریکا را انتخاب کردم که به آنجا بروم. حضور در آنجا و هم سخن شدن با اسطوره تاریخ بسکتبال آمریکا، روی افزایش تجربیات و رشد افکارم خیلی تاثیرگذار بود. رابطه من و "رد آورمن" بسیار نزدیک و صمیمی شد، حتی بعد از چند جلسه که سر تمرین بوستون میرفتم و در دفتر کار او حضور یافتم، جرات کردم حتی با او درباره قهرمانی بوستون نیز گفت و گو کنم. یادم است که یکبار از من پرسید درباره قهرمان فصل (سالهای ۱۹۷۲ - ۱۹۷۳) چه فکر میکنی؟ که من گفتم بدون شک ما قهرمان میشویم. او گفت با این بازیکنانی که داریم چطور میشود قهرمان شویم که من جواب دادم دفاع تیمی ما خیلی بهتر از آنها است و در نتیجه هم ما اول شدیم.
- صبح فردای قهرمانی بخاطر من جشن گرفت و میدید که من خیلی عمیقتر به موضوع نگاه میکنم. رفاقت ما به قدری رسید که وقتی خواستم به ایران برگردم از من خواست در آمریکا و در تیم بوستون بمانم. حتی به من گفت اگر میخواهی شرایط تحصیل در یک دانشگاه را برای تو درست میکنم تا در آن شرکت کنی، اما من فکر کردم میخوام به مملکت خودم خدمت کنم که برگشتم. خصوصا اینکه آن موقع سرهنگ صادقی که بعدها به مقام تیمساری رسید برای من بلیت گرفت که برگردم.
- یاد دارم وقتی به ایران آمدم دو سال بعد (۱۹۷۵) من به او تلفن زدم که از بازیهای بوستون فیلم میخواهم. البته این موضوع غیر ممکن بود چرا که وقتی شبکههایی مثل CBS یا NBC و حتی خود NBA بودند، اجازه فیلمبرداری به کسی نمیدادند که فیلم بگیرد. با این وجود ایشان با یک دوربین بسیار ماهرانه دستور داد ۱۳ مسابقه را برای من فیلمبردار کنند و به وسیله یک آمریکایی که او هم در روابط بینالمللی معروف بود برای تلویزیون ایران و بخاطر من بفرستند. خود من هم روی آن ویدیوها صدا گذاشتم و بسیار علاقمندی مردم ما زیاد شد. یاد دارم پدربزرگها هم این مسابقات را تماشا میکردند.
ایسنا: شما بسکتبال را در بالاترین سطح ممکن تجربه کردهاید، آیا بحث نبود برنامه مشخص برای تیمهای ایرانی را قبول دارید؟
مجید توفیق:
- متاسفانه مقدار زیادی اطلاعات غیر معقول و غیر واقعی به ذهن بسیاری وارد شده است. سیستم آمریکایی، اروپایی و ژاپنی باهم کلا فرق دارند اما موضوع پشتکار مشترک است. اگر یک مربی ایرانی بخواهد نتیجه معقول بگیرد، از اوقات کار خود بایستی صدها برابر یک مربی آمریکایی استفاده کرده و صدها برابر آن مربی آمریکایی دانش داشته باشد، چرا که شرایط متفاوت است. باید از زمان تمرین خود بیشترین استفاده را کند تا مکانیکهای تمرینی خود را بر اساس نیاز طراحی کند. در مجموع برای اینکه نتیجه بگیریم، مربیان ایرانی باید بسیار جلوتر از مربیان آمریکایی باشند.
علی توفیق: بر حسب یک اتفاق دبیر فدراسیون شدم. در آکادمی ملی المپیک تمرین میکردم که آقای مشحون و همکارانشان اسمی از من میآورند. از بد روزگار یا شانس خوب من آنجا تمرین میکردم و پیشنهاد دبیری به من شد.- چند روز پیش داستان زندگی یک بسکتبالیست بزرگ آمریکایی به نام "جرج گروین" که از ستارههای NBA بود را پخش میکرد. او در جریان بازی حرکتی انجام میدهد که این حرکت بسیار زیبا است. در آن حال همه حرکت او را میبینند اما به اصل قضیه توجه نمیکنند. اصل قضیه جایی بود که گوینده گفت "جرج گروین" کلید سالن را میگیرد، شب در سالن را باز کرده و ۵ ساعت تمرین میکند. ما در اروپا چنین چیزی را زیاد نداریم، در ایران هم مسلما با توجه به عدم راهنمایی درست برای بازیکنان، اصلا نداریم. مربیان تکنیک را آموزش میدهند، اما باید در ذهن داشته باشیم که وقتی بازیکنی به خانه میرود آن را تمرین کند و در واقع مشق شب داشته باشد. در حقیقت ما مشق شب نداریم و برعکس در جایی مثل آمریکا هزاران ساعت مشق شب دارد. باید به مربیان خود اطلاع دهیم که فکرشان را باز کنند و فقط به شبکههای اجتماعی نچسبند که صرفا تمرینات آنها را دنبال نکنند، مربیان ایرانی باید بر اساس نیاز و موقعیت خود تمرینات را طراحی کنند تا از زمان حداکثر استفاده را کنند.
ایسنا: در بحث مدیریتی، علی توفیق کارنامه قابل قبولی دارد. درباره نحوه ورودتان به مدیریت ورزش توضیح دهید. آیا در این زمینه مشورت پدر باعث شد به دبیری فدراسیون ورود کنید یا خیر؟
علی توفیق:
- در آن زمان بنده تازه به ایران برگشته بودم و درگیر کارهای عمرانی و رشته تحصیلی خودم بودم. قرار بود که من در یکی از ارگانهای دولتی به عنوان مدیر انجام وظیفه کنم که آن اتفاق نیفتاد و بر حسب یک اتفاق دبیر فدراسیون شدم. اصلا در کمپین و این بحثهای انتخاباتی نبودم. یک روز در آکادمی ملی المپیک و مرکز سنجش تمرین میکردم که از شانس در همانجا آقای مشحون و همکارانشان درباره اعضای فدراسیون تصمیم گیری میکردند که اسمی از من آورده بودند، از بد روزگار یا شانس خوب من آنجا تمرین میکردم و پیشنهاد دبیری به من شد. من بعدها و در طول همکاری از شرایط روابط وزارت با آقای مشحون مطلع شدم.
ایسنا: اصلیترین موضوعی که در دوران دبیری روی آن تمرکز داشتید چه بود؟
علی توفیق:
- جدای همه این موضوعات یکی از مسائلی که من شیفته آن بودم و سعی میکردم به نحو احسن انجام دهم بحث آموزش بود. در آن زمان با وجود تبلیغات بد علیه فدراسیون که میگفتند یکسری افراد باتجربه هستند که به صورت سنتی کار میکنند و به بحث آموزش خیلی بها نمیدهند، نهایتا ما بعد از یک سال کار کردن فدراسیون برتر در بحث آموزش شدیم. با وجود روابط نه چندان حسنه محمود مشحون رئیس فدراسیون و سرکار خانم دکتر هادوی مسئول کمیته آموزش، توسط وزارت ورزش مورد تقدیر قرار گرفتند. در آن دوره گودرزی وزیر بود و فدراسیون بسکتبال در بین ۵۲ فدراسیون، در زمینه آموزش برترین شد.
علی توفیق: ما برنامه داشتیم اما از سوی ارگانهای مختلف [وزارت ورزش] همکاری نشد. کاری هم که ما میکنیم استعدادیابی نیست، استعدادیابی روندی است که در کانادا، آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته از مدرسه انجام میشود.- ما در آن زمان چندین طرح آموزشی را پیش بردیم. مورد اول کلاسهایی بود که در آنها کارتهای درجه یک، دو و سه میدادیم. ما سیستمی را طراحی کردیم که دوره طولانی مدت آموزشی برای مربیان بود و باعث شد سطح فدراسیون بسکتبال بالا بیاید. طرحی دیگر که من دادم در زمان حضور باوئرمن بود که ۶ دوره آن انجام شد و برای یکسان سازی آموزش مربیان بود. به عنوان مثال من در اردوهای تیم ملی برای دعوت بازیکن ظرفیت محدود داریم اما در آن سال بیش از ۲۰۰۰ بازیکن را در ردههای مختلف شناسایی کردیم که مدارک آن هم در فدراسیون بود و الان نمیدانم. شما وقتی در یک رده ۳۵۰ نفر شناسایی کردید تنها ۲۰ نفر به تیم ملی میرسند و ۳۰۰ بازیکن دیگر را نباید دور بریزید، بلکه باید برای حفظ آنها برنامهریزی داشت که ما این کار را کرده بودیم. سیکلهایی را برای مربیان تعریف کردیم تا بر اساس یک شکل واحد بازیکنان را تربیت کنند اما این کار به دلیل عدم همکاری ارگانهای مختلف ادامه پیدا نکرد و متاسفانه متوقف شد، در حالی که میتوانستیم یک ذخیره خوبی از بازیکنان را برای آینده داشته باشیم.
ایسنا: فدراسیون بسکتبال همیشه به عدم آینده نگری از زمان مشحون محکوم میشود. در این مورد صحبت کنید.
علی توفیق:
- ما برنامه داشتیم اما از سوی ارگانهای مختلف [وزارت ورزش] همکاری نشد. ابتدا باید بگویم کاری که ما میکنیم استعدادیابی نیست و انتخاب گلخانهای است، چرا که استعدادیابی روندی است که در کانادا، آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته از مدرسه انجام میشود. ما بازیکنانی که دوست داشتند بسکتبال بازی کنند انتخاب میکردیم و با روندی مناسب پیش میرفتیم تا دیگر دوباره کاری نشود که بخواهیم در تیم ملی به نفرات دعوت شده دفاع کردن را یاد بدهیم، متاسفانه همکاری نشد و طرح آموزش مربیان ما ادامه پیدا نکرد. ما نمیتوانیم سیستمی که در صربستان هست را در ایران هم انجام دهیم. مساحت ایران زیاد است و باید با یک برنامه درست بتوانیم استعدادها را در مناطق مختلف پرورش دهیم.
- باید هیاتها را درگیر این کار کنیم. هیاتهای ما باید انگیزه و تمایل برای کار داشته باشند. با وسعت موجود باید گلخانهای پیش برویم، در غیر این صورت باید یک مربی بیاوریم و پول بیزبان را هم به او بدهیم تا با ۲۰ بازیکن کار کند و حالا ببینیم از داخل آنها بازیکن در بیاید یا خیر. متاسفانه سیستمی که داشتیم به دلیل عدم همکاریها پیاده نشد. در حقیقت وزارت و کمیته دافعه ندارد و شاید بودجه ندهد، اما نسبت به یک سیستم درست هیچگاه ممانعت نمیکند. متاسفانه برخی از دوستان میخواهند همه چیز به اسم خودشان تمام شود نه به اسم بسکتبال که آنجا ممانعتها و چوب لای چرخ گذاشتنها پیش میآید!
ایسنا: دلیل اصلی اینکه بسکتبال از اوایل دهه ۹۰ تضعیف شد و برعکس والیبال پیشرفت داشت چه چیزی بود؟
علی توفیق:
- در والیبال آقای یزدانیخرم به یک شکل مدیریت کرد که بعد آقای داورزنی آمدند و بخشی از سیستمی را که ایشان پایه گذاشته بودند را خوب پیش بردند، اما تفاوت فدراسیونی که من در آن ورود کردم با وجود آدمهایی که آنجا بودند فرق داشت. متاسفانه کاری نمیکردند ولی خودشان را جزو افراد پیشرو میدانستند، به همین دلیل متاسفانه اتفاقی نیافتاد. فضا و اتمسفر فیزیکی فدراسیون بسکتبال گویای این بود. اولین کار ما این بود که فدراسیون جابجا شود و خوشبختانه این اتفاق افتاد. در زمان پریچهره دنبال آن بودیم که لباس بسکتبال را تا حدودی اتو کنیم. با تمام احترام، آقای مشحون به بنده اعتماد کامل داشتند و میگفتند هزینه نباشد، ولی کارها انجام شود. جواز حضور ما به بسکتبال جدید از سال ۲۰۱۷ بود (فدراسیون جهانی فرمت برگزاری مسابقات را عوض کرد و حتی تاریخ رقابتها را هم تغییر داد تا مخاطبان خود را از دست ندهد) و یکی سیستم نوین در بسکتبال جهان پیاده شد. ما در فدراسیون بسکتبال بازاریابی علمی نداشتیم و تفاوت عمده والیبال و بسکتبال حضور برند والیبال در مارکتینگ ایرانی و بینالمللی بود. در حالی که بسکتبال زودتر به المپیک وارد شده بود.
علی توفیق: مشحون به بنده اعتماد کامل داشت، میگفت هزینه نباشد ولی کارها انجام شود. ما در فدراسیون بسکتبال بازاریابی علمی نداشتیم و تفاوت عمده والیبال و بسکتبال حضور برند والیبال در مارکتینگ ایرانی و بینالمللی بود.- ما سعی کردیم عقب بودن خود را جبران کنیم و با یک سیستم مدون کار راپیش ببریم. کسانی هم بودند که منافعشان تامین نمیشد و مخالف بودند. دومین مورد هم آموزش بود که درباره آن صحبت کردم. در سطح داوران بهترین مدرس و کسی که برنامهریز فیبا بود را خواستیم تا در ایران کلاس بگذارد و راه حلهایی را برای افزایش کیفیت داورها داد. در داوری خیلی زود به نتیجه رسیدیم و تمام مسابقات جهانی هم داوران ما قضاوت میکردند که یک نقطه عطف بود. اعتماد سازی متقابلی بین ما، فیبا و دفتر آسیایی فیبا بود. ما مشکلاتی هم در خصوص مراودات مالی داشتیم که به همین دلیل اسپانسر خارجی آوردیم و سیستمی را داشتیم که یک پشتوانه باشد تا مشکلات مالی را در سطح بینالمللی حل کنیم، اسپانسری بود که لباس و پول میداد. در بخش آموزش هم میخواستیم بهترین اساتید را به کار بگیریم که به دلیل عدم همکاریها ادامه پیدا نکرد و در یک جا متوقف شد.
ایسنا: در تایید حجاب بانوان بسکتبال و راه اندازی این بخش، شما تاثیر بسیار زیادی داشتید.
علی توفیق:
- بانوان قرار بود پروسه دو ساله و به صورت آزمایشی برگزار شود که در سال ۲۰۱۶ این کار به پایان میرسید. در واقع از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶. این موضوع تنها مختص به بانوان ما نبود. محل دعوا جایی بود که یک بازیکن تیم مردان هندوستان میخواست با "توربان" که پوشش "سیکها" هست بازی کند که یک ناظر ایرانی جلوی او را گرفته بود، چون با کدها و قوانین فیبا همخوانی نداشت. مسئله حجاب اسلامی از آنجا شروع شد و به خروج بازیکنان بانوان قطری از مسابقات آسیایی هم دامن که فدراسیون جهانی گفت باید همه منطبق با فدراسیون جهانی باشند.
ایسنا: خروج بدون مجوز بانوان ایران از کشور هم دردسر ساز شد.
علی توفیق:
- این پروسه را من در جریان نبودم و وقتی که به ایران آمدند صحبت آن مطرح شد. تیم سه به سه ما از کشور خارج شد و برگشت، پس از آن وزارت به ما گفت که مجوز شورای برون مرزی را نداشتهاند، البته دلیل آن مطرح شدن موضوع به گونهای دیگر توسط رسانهها بود. حتی موضوع را از من جویا شدند که گفتم نمیدانم. بعد از پیگیریها وزارت ورزش درخواست جلسه کمیته انضباطی کرد که ما از این تهدید استفاده کرده و آن را به فرصت تبدیل کردیم. این موضوع ورژنهای مختلف تحریف شد که باید توضیح کامل بدهم. تیم ۳ به ۳ بانوان از ایران خارج شد، بازی کرد و برگشت؛ نصفه شب بود که از طرف وزارت به من پیامک آمد و من گفتم از موضوع خبر ندارم. آقای سلطانیفر که وزیر بودند تاکید کردند که کمیته انضباطی بگذارید، ما بیاطلاع بودیم.
علی توفیق: موضوع خروج بانوان بسکتبال از ایران آن هم بدون مجوز، ورژنهای مختلف تحریف شد که باید توضیح کامل بدهم. در شبکههای معاند خارجی این خبر را منعکس دادند که سوءاستفاده شد و گفتند شاید اینها بیحجاب بازی کردهاند.در شبکههای معاند خارجی این خبر را منعکس دادند که سوءاستفاده شد و گفتند شاید اینها بیحجاب بازی کردهاند. این موضوع وزارت را تحریک کرد تا به ما هشدار بدهند. وقتی این دوستان در کمیته انضباطی بودند (نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری بود) ورق برگشت و گفتند به جای این کار به دنبال کسب مجوز برای بانوان بروید که کار گروهی تشکیل و نفراتی چون خانم محمدیان معاونت توسعه ورزش بانوان وقت، خانم ترکان، شجاعی، کرمزاده و خیلی از دوستان دیگر عضو آن بودند. تنها عضو مذکر آن کارگروه بنده بودم. قصد داشتیم گزارشهای لازم برای گرفتن مجوز را تهیه کنیم.
- بنده شخصا مکاتبات لازم را انجام دادم و سعی کردم با اطلاعات کافی پیش برویم. در جریان تحقیقات به این موضوع رسیدیم که در جاهای دیگر دنیا هم یکسری کمپینها بابت این موضوع تشکیل شده است. به عنوان مثال بازیکن دختر محجبهای در مدارس آمریکا به نام "بلقیس عبدالقدیر" که هم رکورد پسران و هم دختران را از نظر کسب امتیاز در مدراس ایالات متحده داشت، وقتی میخواست به NBA برود بخاطر همین مسئله حجاب نتوانست ورود کند که پس از آن به اروپا رفت و آنجا هم نشد بازی کند و الان در کانادا با همسر خود یک جایی را برای مراقبت از بچهها درست کردهاند. ایشان این کمپین را داشت و یکسری امضا هم از نفراتی چون "لبران جیمز" جمع کرده بودکه پشتیبان او شده بودند، اما کمپین او متوقف شد.
پس از آن من یک گزارش تهیه کردم و محمدیان هم هفتهای یکبار این گزارش را چک میکرد. در زمینههای مختلف پیش رفتیم، از پراکندگی جهان اسلام، موضوعات پزشکی و ... ، چون حتی یکسری میگفتند اگر با سر پوشیده بازی کنید باعث بیماری پوستی میشود. از لحاظ مارکتینگ هم جلو رفتیم چون میدانستیم شاید بانوان برای خیلیها جذابتر باشد تا آقایان. من این موضوع را با عذرخواهی زیاد در یک جمع که همه خانم بودند مطرح کردم، چون سیر تکامل لباس بانوان در مسابقات تاکیدی بر این قضیه است و خیلی از شرکتهای بزرک نمیگذارند این اتفاق بیافتد. گزارش را تکمیل کردیم و خوشبختانه همزمان شد با رونمایی کمپانی نایکی از یک مقنعه برای یک قهرمان قطری. من حتی این را هم در تکمیل فرایند گزارش در زمینه مارکتینگ با این دید که اگر در ایالات متحده هر کسی یک مقنعه بگیرد درآمدزایی خواهد داشت، مطرح کردم.
- گزارش را به FIBA (فدراسیون جهانی بسکتبال) فرستادیم و بعد از آن مکاتباتی هم شکل گرفت. قرار بود با خانم "لارو" نماینده یونسکو در ایران هم صحبت شود که هیچ وقت این جلسه برگزار نشد. من از طریق اقوامی که در سازمان ملل دفتر تهران داشتم با یکسری از این دوستان صحبتهایی کردیم که جنبه بیطرف را اتخاذ کردند. جریان منوط بر این شد که نماینده فدراسیون جهانی اسفند ماه آن سال برای بازیهای بانوان به ایران بیاید که این اتفاق نیفتاد. فیبا آسیا جلسهای در لبنان داشت که فهمیدیم دبیر کل فدراسیون جهانی و رئیس فیبا به آن جلسه میآیند. من و آقای مشحون هم به آن جلسه رفتیم و نامهای را که تهیه کرده بودیم تحویل دادیم و یک جلسه خصوصی هم گذاشتیم. درخواست مجدد دادیم تا نماینده فیبا به ایران بیاید و بسکتبال بانوان ایران را از نزدیک ببیند. بعد از سال نو آقای "کُتلوبا" به ایران آمد و آن بازی نمادین برگزار شد. ایشان ساعت چهار میخواست برود که ساعت ۱ با من تماس گرفت و تبریک گفت. دلیل تبریک را پرسیدم که گفت من گزارش را به فیبا فرستادم و همه در فدراسیون جهانی خوشحال هستند، فقط باید هیات رئیسه تصمیم گیری نهایی را بکند که در هنگ کنگ درباره آن تصمیم گیری شد و همه اعضا رای مثبت دادند و من و او روی لباس بانوان کار کرده بودیم، درخواست کردیم رکابی و شورت را حفظ کنند، اضافات آقایان را هم اضافه کنیم و مشکل فقط سر و پوشش سر بود که توانستیم آن را هم جا بیاندازیم و در گزارش هم موجود است. یک نمونه درست کردیم و الان همه رشتهها از جمله فوتبال و والیبال هم از آن مدل استفاده میکنند. خوشحال هستیم که فدراسیون بسکتبال یک کار تنها ایرانی نکرد و یک کار بینالمللی بود. الان داوران محجبه هم در مسابقات جهانی و المپیک سوت میزنند.
ایسنا: اگر به دور از مباحث مدیریتی مروری تاریخی داشته باشیم، توفیق بزرگ تاثیر گذارترین مربیان در بسکتبال ایران را چه افرادی میداند؟
مجید توفیق:
- من کار مربیانی که بعدها آمدند را ندیدم چون در آمریکا بودم، اما نفراتی مثل "دان لینهان" از NBA دعوت به همکاری شده بود و تنها به دلیل اینکه مربیگری را دوست داشت در این مسابقات شرکت نکرد. در اروپا و شوروی خیلی از او تشکر کردند که تحول بزرگی در بسکتبال آنها ایجاد کرد، اما از آنجایی که در کشور ما احساسات و منافع شخصی باعث میشود حقایق پوشانده شود، خیلیها طرف ایشان را نگرفتد. "واسیلیسکو لوچیان" بی تردید یکی از معلمین برتر تربیت بدنی و بسکتبال در اروپا بود، ولی ایشان مدت زیادی در ایران نبود و من دو سال شبانه روز با او بودم و وقت گذراندیم. با هم تبادل نظرهای زیادی داشتیم.
مجید توفیق: به فدراسیون گفتم "شیرالیو" مربی بسکتبال نیست. شاید مربی تربیت بدنی باشد، اما مربی بسکتبال نیست که بعدها هم متوجه شدم ایشان داور هندبال بوده است!ایسنا: بدترین مربی؟
مجید توفیق:
- "شیرالیو". او وقتی به ایران آمد از من خواست در بازیهای آسیایی بازی کنم، اما گفتم که مدتی است دیگر مربی شدهام و بازی نمیکنم. بعد از من خواست کنار ایشان مربیگری کنم که باز هم جواب من منفی بود، چون گفتم برای من مشکل است کنار تو مربی باشم. البته پس از درخواستهای متعدد خلاصه قبول کردم. در جلسه دوم بازیکنان را تست میکرد که من دیدم یک تناقض و تفاوتی در این تستها هست. شما در بسکتبال نهایت جابجایی را دارید اما نهایت سرعت را ندارید. به ایشان گفتم تستی که میگیرد اشتباه است، اما با غرور بسیار به من گفت پس چرا من را آوردهاند! از آن پس من به تمرینات تیم ملی نرفتم و از همان لحظه هم به فدراسیون اشاره کردم که این فرد مربی بسکتبال نیست. شاید مربی تربیت بدنی باشد، اما مربی بسکتبال نیست که بعدها هم متوجه شدم ایشان داور هندبال بوده است!
- از آن لحظه تا الان نسبت به مربیان خارجی که به ایران میآیند حساسیت خاصی دارم و در این مورد برخلاف همه آنهایی که مربیان خارجی میخواهند مخالف هستم. البته شخصا مخالف تبادل فرهنگی نیستم، اما نسبت به اینکه یک مربی خارجی فکر و استعداد ایرانی را با ایجاد یک محیط ناباوری زیر سوال ببرد بسیار مخالف هستم و الان هم اگر کمکی میکنم بخاطر اعتقاد به این فلسفه است.
ایسنا: بهترین مربی داخلی تاریخ بسکتبال ایران؟
مجید توفیق:
- برای من سخت است در این مورد صحبت کنم چون همیشه به عنوان بازیکن با همه آنها مخالفتهایی داشتم و بعدها هم از من معذرت خواهی کردند که حرف من درست بوده است. البته بعدها فهمیدم که تقصیر آنها نبود، چون در یک محیط بسته نسبت به این ورزش زندگی خود را گذرانده بودند و من نباید توقع میداشتم مثل منی که در سال ۱۳۴۵ حدودا ۵۵ سال پیش از دانشگاه "هاورد" نقشه شافل را میزدم فکر کنند. ۷ سال بعد تیم استرالیا آن نقشه بنده را کار کرد و من نبایستی از مربی ایرانی میخواستم که از آن آگاه باشد. بعدها خود کسی که آن نقشه نقض و رد کرد هم خود من بودم تا دیگر بسکتبال دنبال آن چیزها نرود. این است که برای من دانش مربیان ایران اصلا ملاک نیست، بلکه شخصیت آنها است که برای من مهم است.
مجید توفیق: از نظر من آقایان جبارزادگان و اشتری از مربیان خوب ایران بودند که شخصیت بسیار خوبی داشتند. اما درباره سطح فنی آنها نظری ندارم.- اگر درباره دانش آنها صحبت کنم اشتباه است و همه را گمراه کردهام. شاید چیزهای خیلی کمی می دانستند، ولی در حدی نبود که میبایست حتی در آن زمان میدانستند. با این وجود مربیان ما انسانهای والا و با شخصیتی بودند که روابط خوبی با آنها داشتم، البته بعد از دوران بازی که فهمیدند من چه میگویم و آنها چه میگویند. از نظر من آقایان جبارزادگان و اشتری از مربیان خوب ایران بودند که شخصیت بسیار خوبی داشتند.
علی توفیق:
- بهترین تجربه من با آقای توفیق بود. شاید در دوران کم تجربگی این موضوع را نمیدانستم، اما الان کاملا به این موضوع واقف هستم. من اعتقاد دارم در آن زمان روشی که در بسکتبال پیاده شد وقتی بود که ما شدیدا محدودیت داشتیم و اولویت کشور هم ورزش نبود. جنگ تمام شده بود و اولویت کشور چیزهای دیگری بود. در آن زمان نسلی جدید به بسکتبال معرفی و نگرش آنها هم تغییر داده شد. از نظر من کار بزرگ و جهادی بود. خروجی آن نسل هم کسانی بودند که الان خودشان در راس بسکتبال هستند و مربیان سازنده شدهاند. در حقیقت آقای توفیق دیدگاه جدیدی را به بسکتبال وارد کردند، به گونهای که از تمرینات سه جلسه در هفته، به ۱۰ جلسه در هفته افززایش یافت.
ایسنا: شما در مسابقات قهرمانی آسیا ۱۹۸۹ سرمربی تیم ملی بودید که ایران موفق شد برای اولین بار در تاریخ، فیلیپین را شکست دهد. درباره آن مسابقات هم صحبت کنید.
مجید توفیق:
- بله، آن برد اولین پیروزی ایران مقابل تیمی بود که فرهنگشان بسکتبال است. میتوانم بگویم نماز و روزه آنها بسکتبال است و بازیکنان نخبه خود را میپرستند. شکست دادن آن تیم در حالی بود که ما بعد از ۷ ماه عدم تمرین به دلیل شرایط مملکت و فقط با ۲۲ روز تمرین حاصل شد. اختلاف ما با چین در آن مسابقات تنها یک امتیاز بود، در حالی که فقط ۲۲ روز تمرین داشتیم. در آن مسابقات پاکستان ۹۶ امتیاز را مقابل کره جنوبی کسب کرد که همان روز، یکی از مربیان آمریکایی اهل اُرگان به من گفت شما به پاکستان میبازید. من هم در واقع کمی میترسیدم چون در زمان بازی خودم به زور با ۴ امتیاز پاکستان را برده بودیم و بعدها هم به پاکستان باخته بودیم، یعنی سابقه برد و باخت داشتیم. ولی تیمی که ما با آن ۲۲ روز تمرین کردیم در آنجا با ۴۵ امتیاز اختلاف پاکستان را شکست داد و همه تا مرز جنون رفتند. در زمان همان آقای "شیرالیو" که برای بازیهای آسیایی به ایران آمده بود، تیم ملی ما ۸ ماه تمرین مداوم با امکانات خوب داشت، ولی نهایتا فقط با ۴ امتیاز پاکستان را برد.
- باز هم نتایج بسیار درخشانی آن تیم داشت. ما پیش از آن مسابقات با ۳۲ اختلاف به هند باخته بودیم، اما با ۲۸ امتیاز آنها را شکست دادیم. فکر میکنم جمله مهمی است که میگوید: امید برای کسان من رحمت است، اگر امید نبود هیچ باغبانی درخت نمیکاشت و هیچ مادری به فرزندش شیر نمیداد. آن تیمی که با آن شرایط چنان نتایجی گرفت، به نظر من یک لوکوموتیو را از روی زمین برداشت و روی ریل گذاشت تا مسیر برای آیندگان راحت شود و با امید به دنبال آدمهایی با فیزیک و استعداد بالاتر بروند. در دوران بعد از آن بود که ایده و خواسته قلبی من به واقعیت تبدیل شد. همین نسل طلایی که همواره از آن اسم میبرید من را به آرزوی خودم رساند و قهرمان شدند، من پیش از آن همیشه میگفتم ما میتوانیم، اما هدف از سفر رفتن ها چیز دیگری بود و کسی به قهرمانی فکر نمیکرد.
ایسنا: باز هم به عقبتر برگردیم، بازیهای آسیایی تهران. چرا بسکتبال ایران با وجود آماده سازی خوب نتیجه مناسبی نگرفت؟
مجید توفیق: من اولین نفری که از تیم خودم خط زدم برادر خودم بود. اما درباره علی توفیق که پسرم هست با کمال تاسف باید بگویم ایشان در هر دو (مربیگری و مدیریت) از بهترینها هستند.مجید توفیق:
- برگزاری مسابقات طبق معمول با شرایط خوبی برگزار شد و من گزارشگر مسابقات بودم. شخصا خودم زیاد به تیم ایران امید نداشتم که با آن نوع تمرینات و با آن شخص مقام بهتری از پنجمی کسب کند. سطح بازی و توانایی بازیکنان آن تیم بجز یکی دو نفر، آنچنان نبود که برای گرفتن جایزه چندین میلیاردی تلاش کنند. با وجود تیمهایی مثل کره، تایوان و فیلیپین هم ما توان کسب نتیجه بهتر را نداشتیم. ضمن اینکه ما نباید توقع داشته باشیم آن نسل بسکتبال مثل تیمهای زمان بعد از آن بسکتبال باشد. استعدادهای شایانی داشتیم، ولی شغلشان بسکتبال نبود و به عنوان مثال محافظ نخست وزیر بودند. اکثرا ارتشی بودند، کارهای دیگری داشتند و انگیزههای دیگری بجز قراردادهای میلیاردی فعلی بسکتبال وجود داشت که همگی تاثیر گذار است.
ایسنا: اگر بخواهید به پسر خود در بحث مربیگری و مدیریت بسکتبال نمره دهید آن نمره چند است؟
مجید توفیق:
- من بسیار تشکر میکنم که به قدری مورد اطمینان ما هستم که بخواهید پسرم را قضاوت کنم. من اولین نفری که از تیم خودم خط زدم برادر خودم بود. با کمال تاسف ایشان در هر دو از بهترینها هستند. متاسفانه چیزهایی در شبکههای مجازی میبینم که اصلا خوب نیست. اگر میگویم متاسفانه، به دلیل ایجاد کینه و حسادت است.
ایسنا: بهترین خاطره شما در بسکتبال ایران کدام است؟
مجید توفیق:
- وقتی که برای بار سوم یا چهارم بود به منزل "جان وودن" میرفتم. یادم میآید که او به من گفت بانوان بهتر از مردان بازی میکنند، اما به او گفتم بانوان نقشه آفنس میزنند و ایکس و او بازی میکنند، کمی صبر کنی میبینی که بانوان هم مثل مردان بازی میکنند. به او گفتم ما مربیان به مدت ۴۰ سال بخاطر این تفکرات از شکوفایی بازیکنان جلوگیری کردیم. پس از چند روز دیدم یک سیستم (کامپیوتر) را برای من کادو فرستادهاند. یک فرد مشهور هم که در آن زمان بازیگران هالیوود را درسهای روانشناسی میداد و پکیجی از کتابهای بسیار گران قیمت (۳۰۰۰ دلار) داشت را به من هدیه داد.
- البته دوست دارم این خاطره را هم بگویم. همان روزی که گفتن به پاکستان میبازیم، کاندراشین از پاکستان به مربی آمریکا گفت بسکتبال را به ما یاد دهید که مربی آمریکا به تیم ما گفت چگونه این نوع بسکتبال را بلد هستید؟ این هم از خاطرات خوب من است که با ۲۲ روز تمرین، یک اسطوره به ما گفت چگونه این بسکتبال را بلد هستید.
- یکی دیگر از خاطرات من همان تیمی است که فقط ۲۲ روز با آنها کارهای تاکتیکی را تمرین کردم و آن نتایج را کسب کرد. من اگر میخواستم تیم کاملی را عازم آن مسابقات کنم حدودا ۷۰ روز دیگر زمان لازم داشتم تا کارهای پایه بسکتبال را هم با آنها کار کنم اما نشد. به جرات میگویم که الان قادر هستم مربیانی را تربیت کنم که بهترین باشند. ضمن اینکه تعریف همبازیهای من از من نیز خاطرات بسیار خوبی است که وقتی حرکتی را میزدم، میگفتند مجید جون تو چی هستی؟
مجید توفیق: بازیکنان بسیار با استعدادی مثل نادر کاشانی، مظفر بنیهاشمی و مسعود ماهتابانی را به یاد دارم.علی توفیق:
- برای من همان بحث کار کردن روی مسئله حجاب بسیار لذت بخش است، چرا که دبیر کل فدراسیون جهانی در آن جلسهای که گفتم اسم فدراسیون ایران را با تاکید به میان آورد و بسیار شیرین و دلچسب بود. الان هم لذت بخش است که میبینم دختران ما میتوانند در میادین بینالمللی شرکت کنند.
ایسنا: تیم منتخب شما در بسکتبال ایران؟
مجید توفیق:
- نمیتوانم تیم کاملی را نام ببرم چون من بازیکنان بعد از ۱۹۹۰ را ندیدم و خارج از ایران بودم، اما بازیکنان بسیار با استعدادی مثل نادر کاشانی، مظفر بنیهاشمی و مسعود ماهتابانی را به یاد دارم. فردی مثل من هم که توپ بسکتبال نداشتم، با توپ فوتبال ساخت مجارستان تمرین میکردم.
- به یاد دارم که مربی المپیک آمریکا بنده را به دانشگاه "کلسته" فرستاد تا با کمک مربی او کار کنم که در همان روز اول از او ایراد گرفتم، ولی بعد از ۱۰ دقیقه توضیح گفت حق با تو است و قانع شدم. در ایران اما به میزبانی بوشهر کلاسی برگزار میشد که تا من گفتم این حرکت دابل استگر است، یکی از مربیان گفت آن حرکت دابل استگر نیست و استگر خالی است! متاسفانه مربیان ما خیلی در شبکههای مجازی ماندهاند.
ایسنا: نظر شما درباره مربی خارجی برای بسکتبال ایران چیست؟
مجید توفیق:
- وقتی یک ایرانی سازمان ملی فضایی آمریکا با بیش از ۳۰۰ دانشمند سطح بالا را مدیریت میکند، آیا برای بسکتبال چنین فردی را نداریم که بخواهیم مربی ایرانی بیاوریم؟ همان مربی آمریکایی برای بستن تیم یک روز وارد سالن میشود و از بین تعداد زیادی بازیکن درجه یک چند نفر را انتخاب کرده و قهرمان میشود. دلیل این موفقیت بازیکنانی است که آن مربی در اختیار دارد نه بحث توانمندی. خوراک آن مربی در خارج ایران با داخل ایران بسیار متفاوت است. در خارج ایران بازیکنانی را دارد که هزاران ساعت تمرین کردهاند، اما در داخل ایران چنین چیزی نیست و قطعا اگر همان بازیکنان آمریکایی در اختیار مربی ایرانی هم باشد به موفقیت میرسد. البته آن مربی هم میداند چگونه از بازیکنان استفاده کند.
ایسنا: با این توضیحات باید مدیر خارجی بیاوریم.
مجید توفیق:
- اجازه بدهید به این موضوع ورود نمیکنم، اما ما با یک روش کاملا دموکراتیک رئیس فدراسیون را انتخاب میکنیم که کم کم در هر انتخابات برای انتصاب یک فرد ۲۵۰ میلیون تومان پول خرج میشود! من با این موضوع هم مشکلی ندارم، اما درد ماجرا پس از انتخابات است. پس از مجمع رئیس فدراسیون با استانها و کسانی که به او رای ندادهاند کار نمیکند که درد است.
ایسنا: ما الان با حضور شما پدر و پسر، مقابل حدودا یک قرن تجربه بسکتبالی قرار داریم. اگر بخواهید توصیهای برای آینده جامعه بسکتبال داشته باشید چیست؟
مجید توفیق:
- با وجود شرایط سخت اقتصادی این روزها چیزهایی از بسکتبال ایران میشنوم که برای من باور نکردنی و فوقالعاده است. الان بسیاری از خانوادهها برای اینکه فرزندشان بسکتبال بازی کند محل زندگی خود را تغییر میدهند که این بسیار خوب است. اینکه در آمریکا بازیکنان با انگیزه بسکتبال تمرین میکنند به دلیل وجود سیاستهای انگیزشی درست است، چیزی که ما در ایران نداریم و امیدوارم به آن توجه کنیم. ضمن اینکه امیدوارم مربیان ما نیز با مطالعات بیشتر، در بحث یادگیری بیشتر این رشته کوشا باشند.
علی توفیق:
- من فقط خیلی کوتاه میگویم که امیدوارم همه افرادی که در بسکتبال ایران کار میکنند، طبق فرموده امیرالمومنین نظم و تقوا را در کارهای خود مد نظر قرار دهند، همانطور که خودم سعی داشتهام در رفتارم این دو موضوع را رعایت کنم. با رعایت این دو اصل بسیاری از رفتارهای نادرست را میتوان اصلاح کرد.
انتهای پیام