قلدری مجازی و آزار آنلاین، به اعمال خشونت از طریق فضای آنلاین گفته میشود. دوست حسودی که ممکن است بعد از یک بحث بخواهد از شما انتقام بگیرد، نامزدی که بعد از به هم خوردن رابطه بخواهد شما را مجبور کند به رابطه برگردید، همکاری که از شما خوشش نمیآید یا غریبههایی که از موضعی که گرفتید راضی نیستند، میتوانند شما را در معرض خطر قلدری مجازی و آزار آنلاین قرار دهند.
اگر شما فردی شناختهشده باشید موضوع میتواند ابعاد وسیعتری پیدا کند. هنرمندان، چهرههای عمومی، خیرین مشهور، روزنامهنگاران شاخص، فرزندان افراد مشهور و مانند آنان کسانی هستند که بطور مستمر در برابر آزار آنلاین و قلدری مجازی قرار دارند. این حرف که «مشهوربودن به معنی نداشتن حریم خصوصی است»، درست نیست. اخلاق روزنامهنگاری میگوید تنها آن بخش از حریم خصوصی افرادِ «در قدرت» را میتوان نقض کرد که شامل «خیر عمومی» باشد؛ بنابراین فیش حقوقی یک نماینده مجلس یا تغییر دانشگاه فرزند یک فرد عادی بعد از ورودش به پارلمان، شامل خیر عمومی است اما ثبت یک شرکت تجاری توسط فرزند فردی مشهور بدون اثبات نقشداشتن رابطه نسبیاش در کسب منفعت مالی در این شرکت، اخبار ازدواج و طلاق چهرههای مشهور، انتشار تصویر سونوگرافی یک بازیگر یا حضورش در یک مهمانی خصوصی، افشای روابط خصوصی مردم و اتفاقاتی که در چهاردیواری خانههایشان میافتد یا کارهایی که در سفرهای شخصی خارجی انجام میدهند، انتشار متن مکالمات آدمها در برنامههای پیامرسان و ... هیچکدام دربرگیرنده خیر عمومی نیست و همگی مصادیق دقیقی از قلدری و باجگیری مجازی و آزار آنلاین است.
بیشتر مردم نمیدانند که دلیل انتشار این محتواها چیست. به غیر از جاهایی که انتقام و انگیزههای شخصی وسط است، خیلیها از انتشار ادعاها در مورد زندگی خصوصی چهرههای شناختهشده پول درمیآورند. با ادعای انتشار اطلاعاتی در مورد زندگی دیگران دنبالکننده جذب میکنند و بعد برای صفحات مجازیشان نرخهای آنچنانی تبلیغات تعیین میکنند. برخی با این کار اغراض سیاسی را دنبال میکنند. بازیگری که امروز به سبب محبوبیت میتواند مردم را به کمکهای خیر تشویق کند، قطعا میتواند فردا مردم را به رایدادن در انتخابات هم تشویق کند؛ پس دستهای پشت پرده میگویند چه بهتر که با انتشار اطلاعات راست و دروغ در مورد زندگی شخصی و کاریاش از اعتبار او کم شود تا در مواقع لزوم نتواند تهدیدی علیه یک گفتمان سیاسی باشد.
آزارهای آنلاین، گاهی اهداف سازمانی دیگری را هم دنبال میکنند. خشونت مجازی علیه فعالان سیاسی و بخصوص روزنامهنگاران زن که بر اساس پژوهشهای یونسکو و فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، بیشتر تحت خشونت مجازی قرار دارند، در راستای تضعیف دموکراسی، هلدادن فضا به سمت تکصدایی و کاهش امکان و علاقه برای مشارکت سیاسی در فضای عمومی است.
اما اگر آزار آنلاین و قلدری مجازی اینقدر بد است، چرا این همه مردم آن را دنبال میکنند؟ اغلب ما که ساعتهای زیادی را در روز صرف گشتن در شبکههای مجازی میکنیم، درکی از اینکه اسامی و تصاویری که روی صفحههای موبایل میبینیم متعلق به آدمهای واقعی با پوست و گوشت واقعی است، نداریم. اگر خود شما یا اعضای خانوادهتان تجربه دردناک بههمخوردن یک رابطه عاطفی یا ازدستدادن یک جنین را داشته باشید، احتمالا میدانید که در مورد این موضوعات براحتی نمیتوان حرف زد اما اگر آدمی که چنین تجربهای را از سر گذرانده است صورتی در تلویزیون باشد، فکر میکنیم که احتمالا دردی متحمل نشده و میتوانیم براحتی در مورد آن حرف بزنیم و اطلاعات راست و دروغی را که صفحات مجازی با هدف بدستآوردن دنبالکننده منتشر میکنند بازنشر کنیم بدون توجه به اینکه قربانی بعدی این انتشار اطلاعات ناقص و غلط میتواند یکی از کسانی باشد که ما میشناسیم؛ شاید حتی آدمی که در آینه به ما نگاه میکند!
اما در مواجهه با قلدری مجازی و آزار آنلاین چه باید کرد؟ پاسخ به این سوال با در نظر گرفتن اینکه شما چه نسبتی دارید با فردی که مورد حمله قرار گرفته و کسی که حمله را آغاز کرده، متفاوت خواهد بود. اگر یک شهروند معمولی هستید، از دنبالکردن صفحاتی که مدعیاند اخبار پشت پرده زندگی خصوصی مردم را منتشر میکنند خودداری کند، پستهایی که با این مضمون منتشر میشوند را به اشتراک نگذارید و از دوستانتان هم بخواهید که به اشتراک گذاشتن این پستها را متوقف کنند، در صفحاتی که چنین محتوایی را منتشر میکنند به منتشرکننده و کامنتگذاران اعتراض کنید و دیگران را در مورد خطرات آزار آنلاین و قلدری مجازی آگاه کنید، صفحاتی که اطلاعات خصوصی در مورد زندگی دیگران را به اشتراک میگذارند گزارش (ریپورت) کنید، از امنیت خودتان حفاظت کنید و به یاد داشته باشید که همه دوستانتان ممکن است روزی دشمن شوند و هر آن چیزی که در موبایل یا لبتاب شما وجود دارد ممکن است روزی روی اینترنت در دسترس عموم قرار گیرد بنابراین هر عکس و متنی را با همین پیشفرض ارسال کنید و هر پستی را با همین پیشفرض بنویسید.
اگر دوست کسی هستید که تحت خشونت مجازی و آزار آنلاین قرار گرفته است، بدانید که آزار آنلاین و خشونت مجازی میتواند مرگآور باشد. پژوهشهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد بخصوص نوجوانان تحت تاثیر این آزارها خودکشی میکنند اما این به آن معنی نیست که بزرگسالان در امانند. از ارسال محتوایی که علیه دوستتان نوشته میشود خودداری کنید. مطمئن باشید کسی که تحت حمله و آزار آنلاین قرار دارد خیلی بیشتر از شما پیگیر چیزهایی است که در موردش گفته میشود. لازم نیست او را در مورد وسعت حمله و اینکه دیگران در موردش چه میگویند باخبر کنید. سعی کنید چند روزی او را از محیطی که در آن قرار گرفته دور کنید. از او بخواهید که چککردن اینترنت را برای مدتی متوقف کند. در کنارش باشید و با او حرف بزنید و به او اطمینان بدهید که آدمهای خوبی هم وجود دارند که آنچه در موردش گفته میشود را باور نمیکنند و تاکید کنید که قرار نیست او را تنها بگذارید. از تکرار اتهاماتی که مطرح شده است و سوال در مورد صحت آنها خودداری کنید. اگر لازم است دوستتان را برای دریافت کمک حرفهای حقوقی و روانشناسی راهنمایی و همراهی کنید.
اگر خود شما مورد حمله و آزار آنلاین قرار گرفتهاید، تلاش کنید استفاده از شبکههای مجازی را مدتی کاهش دهید، اطلاعات تماسی که از خودتان در اینترنت وجود دارد را پاک کنید، اگر میتوانید بصورت منظم اتهامها و تهدیدهایی که علیهتان نوشته میشود را ثبت و آرشیو کنید، آزارها را به پلتفرمی که در آن تحت آزار قرار گرفتهاید گزارش دهید، اگر لازم است کمک حقوقی و روانشناسی بگیرید و بدانید که شما تنها نیستید؛ قلدری مجازی و آزار آنلاین بستگی چندانی به رفتار شما در زندگی خصوصی و عمومیتان ندارد و این صرفا بخشی از فرهنگ غلط زیست مجازی در جهان است و همیشه میتوانید با حرفزدن در مورد ماجرا، تصویری که توسط آزارگران مجازی از شما ساخته شده است را تغییر دهید.
یک بار دیگر به یاد داشته باشید: دنبالکردن، بهاشتراکگذاشتن و بطور کلی میل به سرک کشیدن در زندگی خصوصی مردم را متوقف کنید. نهتنها به این دلیل که قربانی بعدی این فرهنگ قلدری مجازی ممکن است خود شما باشید بلکه به این دلیل که این سرگرمی سخیف بخصوص در جوامعی که هنوز تا حدودی سنتی هستند میتواند مرگآور باشد.
انتهای پیام