احمد مازنی درگفت و گو با ایسنا، در تشریح ویژگیهای جریانهای سیاسی پویا، بخشی از این پویایی را به خود آنها و بخش دیگر را به حاکمیت و عوامل تأثیرگذار حوزه قدرت مربوط دانست وگفت: حاکمیت جریان های سیاسی کشور را به همان میزانی که در قانون اساسی به احزاب پرداخته شده و به صورت بینابینی بوده، جدی تلقی نمیکند.
وی در ادامه با بیان اینکه همیشه احزاب را در نظام انتخاباتی و مردمسالاری صاحب نقش مؤثر نمی دانند، گفت: برای مثال در انتخابات ریاستجمهوری افراد مختلف ثبت نام میکنند و تعدادی صلاحیتشان تأئید میشود، اما اصلا نگاه حزبی بر ثبت نام ها و تأیید صلاحیتها حاکم نیست. در زمینه اصلاح قانون انتخابات هم گام هایی برداشته شده که می توان به لایحه خوب در دولت یازدهم و دوازدم اشاره کرد. البته لازم به ذکر است این لایحه با تأخیر به مجلس ارائه شد و متأسفانه مجلس هم با تأخیر به این مسئله رسیدگی کرد و عملا در دستور و پیگیری قرار نگرفت.
مازنی در ادامه با بیان اینکه زیاد بودن تعداد احزاب نشاندهنده پویایی آنها نیست، تصریح کرد: متأسفانه نقش احزاب درحاکمیت کمرنگ است، بخشی از عوامل پویایی جریانهای سیاسی هم به خود آنها مربوط است، درحال حاضر بیش از 110 حزب سیاسی در کشور وجود دارند که دامنه جغرافیای بعضی از آنها محدود به استان بوده، اما اکثر آنها ملی و سراسری هستند. شاید اولین گامی که احزاب همسو ، همفکر و تاثیرگذار باید بردارند، برگزاری جلسه با یکدیگر، انتخاب و تشکیل یک حزب واحد و قوی است تا ما کم کم در مسیر انتخابات حزبی حرکت کنیم.
او در ادامه با بیان اینکه دلایل و تجربه تاریخی ایران نشان دهنده حزب گریزی است که همچنان هم ادامه دارد، به سخنان بیشتر سیاست مداران در غیرحزبی خواندن خود و افتخار به آن اشاره کرد و افزود: افتخار این است که سیاست مداران یک حزب را انتخاب و در چارچوب آن فعالیت کنند؛ زیرا زمانی که افراد غیرحزبی وارد سیاست می شوند برنامه مشخصی ندارند، اما در صورت حضور فعال احزاب، افراد یک مسیر را طی میکنند، آموزش می بینند و برنامه دارند و درصورت به دست آوردن رأی همان برنامه را اجرا می کند.
مازنی در ادامه این گفتوگو با تشبیه شرایط فعلی جریان های سیاسی به دوره فترت پیامبران، گفت: دوره فترت در تاریخ ظهور انبیاء به دوره ای گفته می شود که برای مدت طولانی پیامبری مبعوث نمیشد. پس از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری هم احزاب و کار حزبی به صورت بلا موضوع شده و این مسئله یک خطر جدی است. اگر واقعا جریان های سیاسی بر اساس قانون اساسی آزاد هستند و حکومت متکی به آراء مردم است و از رهبر انقلاب تا دهیار روستا توسط مردم انتخاب شوند، طبیعتا باید احزاب نقش موثر و فعالی داشته باشند، اما در حال حاضر به این صورت نیست. حتی به نظر می رسد جریان های اصولگرایی که الان غالب هستند از وضعیت خود در فقدان نگاه تشکیلاتی و حزبی راضی نیستند. در بین جریان اصلاح طلبی هم این احساس ایجاد شده که بخشی از نهادهای حاکمیتی میخواهند ثابت کنند نیازی به حضور اصلاح طلبان ندارند در حالی که این دو جریان همیشه در انتخابات ها حضور داشتهاند و مردم در این مقاطع از جریانی به سوی جریان دیگر میرفتند.
وی با بیان اینکه بدنه اصلاح طلبی مقداری دچار ریزش شده و این احساس را دارد که فعالیت سیاسی بی فایده است و از آن سو هم در جبهه اصولگرایی که توانسته حاکمیت یکدستی را بر کشور حاکم کند میبینیم اگر نتواند به اصول خود پاییند باشد و وعده هایش را عملی کند، ریزش پیدا میکند ، ادامه داد: چنانکه شاهد هستیم برخی نزدیکان آقای رییس جمهور که در انتخابات از فعالان جبهه انقلابی تعریف میشدند و به ستاد ایشان کمک کردند، نقد جدی به عملکردشان دارند. در مورد مجلس هم همین وضعیت وجود دارد. این باعث ریزش بدنه می شود و نتیجتا جامعه از هر دو جناح موثر نظام فاصله میگیرد و به نوعی گرایش به جریان سوم قوی است .
نماینده سابق مجلس گفت : به همین دلیل فرصت طلبان از این موقعیت استفاده میکنند ، جریانی که هیچ وقت برنامه ای برای کشور نداشته مدعی جریان سوم می شود به طور مثال جریان برانداز مدعی جبهه سوم می شود. از درون دو جبهه افرادی به صورت فرصت طلبانه شناسنامه، تاریخچه و زندگی نامه خود را به بایگانی می سپارند و بعد می گویند که ما جریان سوم هستیم. من فکر میکنم در حال حاضر در جریان های سیاسی برای برون رفت از وضعیت حاضر و جلوگیری از ریزش بدنه باید بزرگان جناح های اصلی در قالب گفت و گوی ملی با یکدیگر صحبت و زمینه رقابت سیاسی واقعی را در چارچوب سازماندهی حزبی فراهم کنند.
وی اضافه کرد: اگرهم این اقدامات را نمیتوانند، انجام دهند دو جریان فراگیر جناحی که در کشور شکل گرفته مانند جبهه انقلابی واصلاح طلبان ایران اسلامی ثبت قانونی شوند و با تشکیلات منسجم و با تشکیل کنگره های فراگیر زنده بودن جریان های سیاسی را نشان دهند.
مازنی همچنین در پاسخ به این سوال که دلیل بی تفاوتی یا سکوت دبیران احزاب دربرابر حوادث گوناگون کشور چیست؟ گفت : تا جایی که به جبهه اصلاحات مربوط میشود، بی تفاوتی احساس نکردهام، طی یک سال گذشته چند کنگره حزبی دعوت و در آن شرکت کردهام. احزاب اصلاح طلب کنگره های حزبی را در زمان مقرر برگزار کرده اند، البته به دلیل شیوع بیماری کرونا احزاب نمی توانستند کنگره های بزرگی تشکیل دهند و نشست ها مجازی یا نیمه مجازی بوده است.
این نماینده پیشین مجلس همچنین ابراز عقیده کرد که صدای احزاب با هویت حزبی، کمتر به گوش میرسد و صدا وسیما هم اصلا جریانهای سیاسی را به رسمیت نمی شناسد.
این نماینده سابق مجلس در دفاع از فعالیت احزاب به حضور آنها در فضای مجازی هم اشاره کرد و گفت : داشتن شبکههای خصوصی و تولید محتوا هم به بودجه وامکانات نیاز دارد که احزاب در این زمینه مشکل دارند، بنابراین نه اینکه کنش و واکنشی وجود نداشته باشد، وجود دارد، اما دیده نمی شود.
مازنی در ادامه به درگیری مرم با مسائل بدیهی، ابتدایی و روزمره پرداخت و این امر را مانع توجه آنها به فعالیت احزاب یا غیرصادق دانستن آنها برشمرد.
این فعال سیاسی در عین حال اذعان کرد که فعالیت احزاب میتواند قوی تر باشد ،اما فضای کافی برای فعالیت هم باید برای آنها فراهم باشد تا صدایشان به گوش مردم برسد.
وی در بخش دیگر سخنانش با بیان اینکه در جامعه ایران این رسانه ها هستند که مسئولیت سنگین احزاب را به دوش می کشند، این مسئله را موجب وارد شدن آسیب های جدی به رسانه ها و دورشدن آنها از رسالت مطبوعاتی خود و تبدیل شدنشان به ارگان باند های سیاسی دانست که نتیجه این روند از دست رفتن اعتماد عمومی به رسانه ها میشود.
وی در پایان درباره پیشنهادش برای برون رفت احزاب از شرایطی که تا حدی به خود آنها بستگی دارد نه حاکمیت، گفت: من همیشه گفتوگوی ملی را پیشنهاد می کنم. در حال حاضر شورای گفت و گوی ملی داریم که تعدادی از بزرگان اصولگرا و اصلاح در جلسات منظمی که برگزار می کردند به بحث و گفتوگو در موضوعات می پردازند. پیشنهاد می کنم شورای مرکزی احزاب در ایران زمینه گفتوگوی ملی را بین احزاب و جناح های گوناگون فراهم کنند و از مسیر گفت وگو راه های برون رفت از این وضعیت شناسایی و گام های اولیه را در این جهت بردارند.
انتهای پیام