زندگی و شهادت در مسیر حق، عدالت و آزادی

درباره‌اش گفته‌اند: قاتل او همان عدل و مساواتش بود: و قُتِلَ فی مِحرابهِ لشِده عدلِهِ؛ و ضربه‌ای که در راه تصلب از حق، عدالت و دفاع از حقوق انسان بر سرش فرود آمد تا حکومتی را که نمونه کامل و درخشان جامعه اسلامی بود، تحقق بخشد.

عدالت علی(ع) نوع خاصی از فلسفه اجتماعی و تفکر خاصی بود که او بر آن اصرار داشت و فلسفه اجتماعی اسلام را استوار بر آن می‌دانست. در این زمینه گفت‌وگویی داشته‌ایم با مصطفی پیرمرادیان، دکترای تاریخ و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان که شرح آن را در ادامه می‌خوانید: 

از نظر شما عدالت به‌عنوان عنصر اساسی زندگی اجتماعی، چه شرحی دارد؟

 عدالت مفهومی نسبی است و در جوامع مختلف با توجه به وضعیت اقتصادی اجتماعی و سیاسی متفاوت، تعاریف مختلف دارد. همانطور که در جوامع بدوی و بیابانگرد یک مفهوم و در جوامع پیشرفته و متمدن مفهوم دیگری دارا است. بنابراین باید پذیرفت که این نسبیت وجود دارد و ما ناگزیر از پذیرش این موضوع هستیم که عدالت چارچوب و تعریف مشخص و قاطعی ندارد. با این وجود در تعریف عدالت، کلیتی است که آن را می‌توان در جوامع مختلف در نظر گرفت و آن عبارت است از حقوقی که برای فرد قائل می‌شویم؛ افراد و انسان‌ها حقوقی دارند که باید محترم شمرده شود. پیامبر هم در آخرین حج خود و بنا بر روایاتی در آخرین لحظات عمر به آن اشاره کرده‌ و بر آن تاکید داشته است و آن حرام بودن تعدی و تجاوز به جان، مال و آبروی افراد است؛ به تعبیر دیگر افراد یک موجودیت فیزیکی دارند، یک موجودیت مالی و  اقتصادی و یک شأن و شخصیت اجتماعی که هر سه این ساحت‌ها و موجودیت‌ها باید از تجاوز و تعرض مصون باشند.

با وجود این تعریف کلی همانطور که ذکر شد در جوامع مختلف، عدالت تعاریف و ظرائف مختلف پیدا می‌کند. همانطور که مفهوم علم از دیرباز وجود داشته، اما با پیشرفت بشر در هر دوره تعاریف مختلف برای آن ذکر شده است. عدالت هم با رشد و ارتقاء بشر جزئیات و دقت بیشتری پیدا می‌کند، چراکه انسان و نیازهای انسان بهتر و بیشتر شناخته شده است و شاید به همین دلیل است که در آیه‌ای از قرآن آمده: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»؛ همانا پیامبران را همراه با کتب آسمانی فرستادیم تا مردم برای عدالت قیام کنند. و این در ظاهر آیه هم استمراری آمده است تا تاکید این آیه بر برپایی عدالت در کل دوره زندگی انسان‌ها را بیان کند.

 عدالت به معنای مفهومی که توضیح داده شد در سیره حضرت علی(ع) چگونه اجرا و پیاده‌سازی می‌شود؟  

در بررسی این موضوع باید دو موقعیت را بررسی کرد؛ موقعیت اول زمانی که فرد در جایگاه شخصی از افراد جامعه، باید از تعرض به جان و مال و آبروی افراد بپرهیزد و به سهم خود به استقرار عدالت و دفاع از حقوق افراد کمک کند، اما در موقعیت دیگر به حضرت، به‌عنوان خلیفه و حاکم جامعه نگاه می‌کنیم. زمانی که دولت تشکیل می‌شود یک عده خواص و افراد نزدیک به دولت جایگاه پیدا می‌کنند و از اختیاراتی برخوردار می‌شوند. در زمان تشکیل دولت و ایجاد طبقه خواص میان منافع این طبقه و منافع عامه مردم تناقض و تضاد ایجاد می‌شود و اینجاست که بحث عدالت موضوعیت پیدا می‌کند و به همین دلیل حضرت علی(ع) وقتی که به خلافت می‌رسد خود را در شیوه زندگی به فقیرترین گروه مردم نزدیک می‌کنند. به عبارتی به‌دنبال درک خواسته‌ها و منافع پایین‌ترین طبقات جامعه است و به بقیه مسئولین هم توصیه و حتی از آنها درخواست می‌کنند که مرا کمک کنید تا جامعه، جامه عدالت بپوشد و حقوق مردم، جان، مال و و آبروی آنها حفظ شود. لذا شاخصه‌های عدالت در حکومت حضرت علی(ع) در بالاترین سطح ممکن در آن جامعه قرار دارد. در جایی که بحث بیت‌المال و حقوق مردم مطرح است نیز می‌بینیم که حضرت بیشترین حساسیت و ظرافت را به خرج می‌دهد. خاموش کردن شمع بیت‌المال در زمان صحبت‌های شخصی تا برخورد با اطرافیان و نزدیکان در هنگام درخواست‌های خلاف برای دریافت منافع و امتیازات بیشتر از نمونه‌های روش او است.
 
 گفته شده که یکی از نکات بارز در سیره حضرت علی(ع) رعایت عدالت و انصاف در برخورد با دشمنان و مخالفان حکومت خود است، نمونه‌هایی از این نوع نگاه را بیان کنید؟  

یکی از قبایل کوفه به نام باهله با حضرت دشمنی می‌کرده است  اما او در زمان تقسیم حقوق به‌صورت کامل حقوق این قبیله که دشمن حکومتش محسوب می‌شدند، می‌پردازد و با حساسیت بسیار درآمد و حقوق آنها را پرداخت می‌کند. یا زمانی که خوارج از کوفه به منطقه حرورا می‌روند، حضرت در زمان تقسیم اموال، سهم آنها از بیت المال را به‌صورت کامل پرداخت کرده و به یاران خود می‌فرمایند: «مادام که این گروه دست به شمشیر نبرده‌اند سهم آنها از بیت المال را محفوظ بدارید». در واقع حضرت به این آیه از قرآن که می‌فرماید: «وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلیٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقویٰ؛ دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است!» اشاره دارد.  

در خصوص حفظ شأن و جایگاه انسان نیز او در بالاترین سطح است. کمااینکه در زمان جنگ با معاویه پس از مسلط شدن یاران حضرت بر آبی که معاویه به روی آنها بسته بود، آب را به دشمنان می‌بخشند، چراکه معتقد است افراد به‌عنوان انسان حقوق خاصی دارند که در هیچ شرایطی قابل تعرض نیست. او همچنین در برخورد با غیر مسلمان‌ها عالی‌ترین و انسانی‌ترین برخورد را دارد و در نامه‌ای به مالک اشتر می‌فرماید:   «مسلمانان، برادران ایمانی تو و افراد غیرمسلمان برادران خلقی تو هستند». لذا در ادای حقوق غیرمسلمان‌ها دقت عجیبی نشان می‌دهد. به‌طوریکه  با والی تحت امرش، پیرامون پرداخت حقوق مردم و سختگیری بیش از حد به آنها اختلاف پیدا کرده و به او عتاب می‌کنند که بر مردم سختگیری نکن. بنابراین در نگاه امیرالمومنین صرف زندگی انسان در جامعه اسلامی، حقوقی را بر حکومت لازم می‌کند که حضرت آن را به شکل اتم واکمل ادا می‌کرده است.  

در حفظ احترام به شخصیت انسانی افراد نیز حضرت علی علیه السلام  سیره‌ای بی‌مانند و فوق العاده دارد، آنقدر که بسیاری از یاران خود ایشان طاقت نمی‌آورند. زمانی که در یکی از جنگ‌ها حضرت به سمت بصره حرکت می‌کند،  بسیاری از یاران پیامبر از جمله محمدبن مسلمه، عبدالله بن عمر و سعد بن وقاص او را همراهی نمی‌کنند. با این دلیل که ما نمی‌خواهیم با مسلمانان بجنگیم. زمانی که مالک اشتر تیغ بر آنها می‌کشد، امیرالمومنین می‌فرماید: «خَلوهُم و ما رئا»؛ رهایشان کن که این عقیده آن‌هاست و  در واقع می‌بینیم که بالاترین حد آزادی بیان و آزادی عقیده در سیره امیرالمومنین مشاهده می‌شود. سعه صدر،  عدالت‌محوری و تاکید حضرت در حفظ حقوق در برخورد با افراد و گروه‌های مختلف، باعث شد که آنها جسارتی در مواجهه با خلیفه جامعه پیدا کنند که در زمان پیامبر و پیش از آن نداشتند و همه اینها به ما نشان می‌دهد که این حرف حرف دقیقی است که علی(ع) از شدت عدالت کشته شد است. چراکه شخصی جدی، دقیق و ملزم به رعایت حقوق مردم در عالی‌ترین سطح بود و تلاش در نشر این عدالت و تسری آن در جامعه می‌کرد، درحالیکه اگر مرتبه‌ای پایین‌تر از این حساسیت‌ها را داشت، شبیه معاویه، مردم از جمله یاران خودش، جسارت مقابله با او را پیدا نمی‌کرد.

 آیا وجوهی از این عدالت در جامعه ما وجود دارد و چطور می‌شود آن را در جامعه ایجاد کرد؟

ما نمی‌توانیم بگوییم که عدالت در جامعه‌ای به کلی منتفی است، اما می‌توان گفت که درجات و میزان اجرای عدالت در جوامع مختلف متفاوت است و این امری طبیعی است. با این وجود نمی‌توان انتظار داشت که در هیچ جامعه‌ای مادامی که انسان‌ها شأن، شخصیت، ‌ قدرت و قابلیت علی علیه السلام را ندارند، عدالت علوی پیاده شود، این  توقعی مافوق توان جامعه امروز است. اما رفتن به سمت عدالت و اجرای آن در حد وسع افراد، مورد انتظار است و رعایت عدالت در حد وسع جامعه بر مسئولان و مردم تکلیف است تا جامعه را به سمت‌وسوی عدالت بیشتر سوق دهند و با شکوفایی ظرفیت‌ها و استعدادهای انسانی در سایه اجرای حدی از عدالت، آن را در هر دوره یک گام به سوی بهبود وضعیت بیشتر هدایت کنند.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ / ۰۹:۴۸
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1401020300927
  • خبرنگار :