یک مترجم ادبی:

بازار ترجمه‌های ادبی نیاز به نظارت دارد

یک مترجم ادبی با اشاره به لزوم نظارت بر کیفیت و کمیت ترجمه‌های ادبی، گفت: بازار ترجمه در ایران نیاز دارد که کنترل شود و این کار فقط از عهده گروهی از متخصصان در این زمینه برمی‌آید.

سارا حسینی‌معینی در گفت‌وگو با ایسنا همچنین با اشاره به ترجمه‌های موازی اظهار کرد: ترجمه‌های موازی نتیجه نپیوستن ایران به کپی‌رایت است؛ هرچند در این آشفته‌بازار ناشرانی هستند که به این قانون اهمیت می‌دهند و می‌کوشند از ناشران خارجی اجازه برای نشر کتاب‌هایشان بگیرند.

وی افزود: به هر روی، موازی‌کاری پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر است. برای خود من چند بار پیش آمده که کتابی را همزمان با مترجم دیگری ترجمه کرده باشم. اما متأسفانه برخی از ناشران انگار کارشان این است که سراغ آثار ترجمه ‌شده پرفروش و پرمخاطب بروند و در خوش‌بینانه‌ترین حالت آنها را دوباره ترجمه و روانه بازار کنند.

او تصریح کرد: ترجمه‌دزدی یکی از آفت‌های موازی‌کاری است. خوانندگان آثار هم از ترکش‌های آن بی‌بهره نبوده‌اند. بسیار شنیده‌ام که موقع انتخاب کتاب سردرگم‌اند کدام ترجمه را انتخاب کنند.  

مترجم رمان «خوش‌شانس‌تر از همه بودیم» وضعیت امروزی ترجمه ادبی، به طور مشخص آثار داستانی، را داغ توصیف کرد و گفت: از آنجایی که ژانرهای متعدد، مثل فانتزی، معمایی، علمی ـ تخیلی و عاشقانه مورد توجه ناشران قرار گرفته به‌ راحتی می‌توانید برای هر سلیقه‌ای در کتابفروشی‌ها کتاب‌ پیدا کنید. اما متأسفانه بسیاری از این کتاب‌ها از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و من مشکل اصلی را در ضعف مترجمان در فارسی‌نویسی می‌دانم.

حسینی‌معینی ادامه داد: مترجمی که با زبان فارسی اُخت نباشد و فقط چون زبان انگلیسی‌ می‌داند رو به این کار بیاورد، ترجمه‌هایش بی‌سروته و پر از جملات نامفهوم خواهد بود. ضمناً، اگر وظیفه مترجم ادبی را آشنا کردن خواننده فارسی‌زبان با ادبیات جهان بدانیم پس او باید قابلیت‌های خوبی در این زمینه داشته باشد اما بسیاری از مترجم‌ها ترجمه ادبی را کاری تخصصی نمی‌بینند و ادبیات توسط افرادی ترجمه می‌شود که از آن هیچ دریافتی ندارند.

او معتقد است: ناشران هم به دلایل مختلف این معضلات را جدی نمی‌گیرند. ملاک آنها برای استخدام مترجم فقط این است که زبان بدانند و بس. این سهل‌انگاری‌ها منجر به انتشار آثاری بی‌روح و پرغلط شده است.

این مترجم همچنین با اشاره به استفاده از گویش یا لهجه در ترجمه اظهار داشت: گویش یکی از ابزار نویسندگان برای شخصیت‌پردازی و فضاسازی است که مترجمان را با چالش‌های فراوانی روبه‌رو کرده است. اما به هر حال اگر گویش سهم مهمی در داستان داشته باشد مثل گویش شخصیت سیاه‌پوست داستان هاکلبری فین اثر مارک تواین، یا اشعار لنگستون هیوز، مترجم باید راهی برای انعکاس آن در متن بیابد.

وی در عین حال خاطرنشان کرد: البته مخالف این هستم که مترجم برای ترجمه گویش سراغ یکی از اشکال گویشیِ زبان مقصد برود یا صرفا به شکسته‌نویسی اکتفا کند چون با ویژگی‌های جغرافیایی زمینه داستان جور درنمی‌آید.

او در این باره که چگونه به ترجمه علاقه‌مند شد گفت: دانشگاه که می‌رفتم در دوره کارشناسی استادی داشتیم که تکلیف‌های سختی می‌داد، مثلاً خودمان باید داستان می‌نوشتیم و به انگلیسی ترجمه‌اش می‌کردیم. در واقع اولین ترجمه ادبی را با ترجمه داستان‌هایی که خودم می‌نوشتم شروع کردم. بعد سراغ ترجمه اشعار انگلیسی به فارسی رفتم. برای دل خودم ترجمه می‌کردم. مدتی هم ترجمه سایت انجام دادم. اما کار جدیِ ترجمه کتاب را حدود هشت نه سال پیش با نشر کوله‌پشتی شروع کردم و از همان ابتدا عاشق این کار شدم.

مترجم رمان «خال‌کوب آشویتس» با اشاره به مترجم یا مترجمان مورد علاقه خود بیان کرد: فکر نمی‌کنم در بین مترجمان کسی باشد که آثار نجف دریابندری را نپسندد. ترجمه‌های داریوش آشوری، محمد قاضی، عبدلله کوثری، سروش حبیبی، لیلی گلستان، بهمن فرزانه را هم بسیار دوست دارم. آبتین گلکار هم مترجم خوب زبان روسی است. چند اثر از جورج الیوت با ترجمه رضا رضایی خواندم که عالی بودند.

حسینی‌معینی همچنین در این مورد که در ترجمه متاثر از مترجم/ مترجمان خاصی است یا به سیاق خود ترجمه می‌کند گفت: من مدام در حال بررسی و تطبیق ترجمه‌های مترجمان پیشکسوت هستم و پیوسته می‌کوشم از آن‌ها یاد بگیرم. سبک خاصی در ترجمه ندارم. جمله را می‌خوانم، معنی‌ می‌کنم و بعد به فارسی برمی‌گردانم. در این حین تمام تلاشم این است که اشتباه ننویسم، اصول ترجمه را رعایت کنم، به سبک نویسنده آسیبی نزنم، هنجار وارد زبان فارسی نکنم و به متن وفادار باشم که البته این امری نسبی است. مترجم ادبی باید به تک‌تک کلمات متن اصلی توجه کند و بعد با استفاده از ابزار زبان مقصد و شم زبانی خود آن‌ها را ترجمه کند.

وی در مورد معیارش در انتخاب اثر برای ترجمه نیز توضیح داد: مهمترین معیار من برای انتخاب کتاب علاقه شخصی است. یک بار رمانی ترجمه کردم که موضوع‌اش را دوست نداشتم. آن قدر عذاب کشیدم که با خودم عهد کردم دیگر این کار را تکرار نکنم. چون در واقع مترجم باید هفته‌ها و ماه‌ها با آن کتاب وقت بگذراد و تصور کنید که کتاب را دوست نداشته باشد! در این صورت قطعا کیفیت کار هم پایین می‌آید. مخصوصا برای مترجمی مثل من که ترجمه برایش بیشتر جنبه سرگرمی دارد. منظورم این است که من ترجمه می‌کنم چون از این کار بیشتر از هر کار دیگری لذت می‌برم.

او ادامه داد: موارد بعدی سطح زبان کتاب و زمینه موضوع آن است. مترجم باید با خودش روراست و از توانایی خود در ترجمه آگاه باشد. هرگز نباید سراغ موضوعی برود که تخصصی در آن ندارد. اگر کسی می‌خواهد ترجمه ادبی کند باید ادبیات را خوب بشناسد وگرنه متن ضعیف می‌شود و در نهایت مخاطب را جذب نمی‌کند یا اگر با موضوع کتاب بیگانه باشد ترجمه پر از اشکال خواهد بود.

حسینی‌معینی همچنین گفت: در انتخاب اثر برای ترجمه گاهی خودم می‌گردم و طبق علاقه‌ای که دارم کتاب انتخاب می‌کنم. گاهی هم ناشر کتاب معرفی کرده است.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ / ۱۴:۱۹
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 1400121108623
  • خبرنگار :