/یادداشت میهمان/

آموزش حیا و تربیت جنسی کودک

غریزه جنسی از ابتدای تولد در انسان وجود دارد و باید به گونه‌ای مراقبت شود تا در زمان بلوغ رشد آن کامل شود زیرا تحریک پیش از موعد این غریزه، کودک را زودتر از زمان خود، نسبت به آن هوشیار می‌کند و آسیب و صدمات جبران‌ناپذیری به او وارد می‌سازد.

طاهره خاکساران، حافظ و مربی قرآن کریم، در یادداشتی که با موضوع «تربیت کودکان در قرآن و روایات» نوشته و آن را در اختیار ایسنا، قرار داده می‌نویسد: غریزه جنسی از ابتدای تولد در وجود انسان وجود دارد و باید به گونه‌ای مراقبت شود تا در زمان بلوغ رشد آن کامل شود و تحریک پیش از موعد این غریزه، کودک را زودتر از زمان خود، نسبت به آن هوشیار می‌کند و آسیب و صدمات جبران‌ناپذیری به او وارد می‌سازد. به همین جهت، یکی از عواملی که زمینه بیداری زودهنگام این قوه حیوانی را در کودک نابالغ و نوجوان در آستانه بلوغ فراهم می‌سازد. حریم باز و استراحتگاه خصوصی بدون قانون والدین و عدم توجه آن‌ها به این مسئله هست.

خداوند در آیه ۵۸ سوره نور، به‌منظور پیشگیری از بلوغ زودرس و بروز انحرافات جنسی بر آموزش و تقویت حس حیامندی در کودک تأکید دارند و می‌فرمایند «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیسْتَأْذِنکمُ الَّذِینَ مَلَکتْ أَیمَانُکمْ وَالَّذِینَ لَمْ یبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنکمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیابَکم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّکمْ لَیسَ عَلَیکمْ وَلَا عَلَیهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیکم بَعْضُکمْ عَلَی بَعْضٍ کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمُ الْآیاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیده‌اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامی که لباس‌های (معمولی) خود را بیرون می‌آورید، و بعد از نماز عشاء؛ این سه وقت خصوصی برای شماست؛ اما بعد از این سه وقت، گناهی بر شما و بر آنان نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر بگردید (و با صفا و صمیمیت به یکدیگر خدمت نمائید) این‌گونه خداوند آیات را برای شما بیان می‌کند، و خداوند دانا و حکیم است!».

بدیهی است این دستور متوجه اولیای اطفال است که آن‌ها را وادار به انجام این برنامه کنند؛ چراکه آن‌ها هنوز به حدّ بلوغ نرسیده‌اند تا مشمول تکالیف الهی باشند و به همین دلیل، مخاطب در اینجا اولیاء هستند.

مشورت و احترام به رأی فرزندان

یکی از پیام‌های غیرمستقیم ماجرای ذبح حضرت اسماعیل (ع)، مشورت‌خواهی و تکریم فرزند است.

خداوند در آیه ۱۰۲ سوره صافات می‌فرمایند «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْی قَالَ یا بُنَی إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُک فَانظُرْ مَاذَا تَرَی قَالَ یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ؛ پس چون نوجوان (حضرت اسماعیل)، در کار و کوشش به پای او رسید، پدر گفت: ای فرزندم! همانا در خواب (چنین) می‌بینم که تو را ذبح می‌کنم پس بنگر که چه می‌بینی و نظرت چیست؟ فرزند گفت: ای پدر! آنچه را مأمور شده‌ای انجام ده که به‌زودی اگر خدا بخواهد مرا از صبر کنندگان خواهی یافت».

برای رشد و شخصیت دادن به فرزندان خود باید با آنان مشورت کرد و از آنان نظر خواست چنانچه حضرت ابراهیم (ع) مسئله ذبح را با فرزندش به‌روشنی در میان می‌گذارد و رأی و نظر او را جویا می‌شود چراکه برای او شخصیت مستقل، و آزادی اراده قائل است. او هرگز نمی‌خواهد فرزندش را کورکورانه به این میدان بزرگ امتحان الهی دعوت کند، بلکه قصد دارد فرزندش، نیز در این پیکار بزرگ با نفس، شرکت کرده و لذت تسلیم و رضا را همچون پدر بچشد.

تقویت حس مسئولیت‌پذیری در فرزندان

ماجرای به آب افکندن حضرت موسی (ع)، توسط مادرش، ازنقطه‌نظر تربیتی، دربردارنده پیام‌های متعدی است ازجمله تقویت حس مسئولیت‌پذیری فرزند، ایجاد روحیه اعتماد به نفس در فرزند، مهرورزی نسبت به برادر، شجاعت، هوشمندی و درایت در انجام مسئولیت

مادر حضرت موسی (ع) به دخترش مأموریت می‌دهد که وقتی من صندوقچه برادرت را به آب افکندم، آن را تعقیب کن و از دور مراقبش باش! در آیه ۱۱ سوره قصص آمده است «وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَهُمْ لَا یشْعُرُونَ؛ و (مادر موسی) به خواهر او گفت: «وضع حال او را پیگیری کن!» او نیز از دور ماجرا را مشاهده کرد درحالی‌که آنان (فرعونیان) بی‌خبر بودند»

دختر، از پی صندوقچه رفت و دید فرعون و همسرش، موسی را از آب برگرفتند. این تفحص و تلاش تا آنجا ادامه یافت که خواهر دریافت فرعونیان در جستجوی دایه‌ای برای کودک شیرخوار هستند. این دختر فکور و شجاع، با هوشمندی ستودنی، جلو می‌رود و آن‌ها را به دایه‌ای که همان مادر است، رهنمون می‌شود.

«وَ حَرَّمْنا عَلَیْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی أَهْلِ بَیْت یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ؛ ما همه زنان شیرده را از پیش بر او حرام کردیم (تا تنها به آغوش مادر برگردد) و خواهرش (به مأموران فرعون) گفت آیا شما را به خانواده‌ای راهنمایی کنم که می‌توانند این نوزاد را برای شما کفالت کنند و خیرخواه او باشند؟! (۱۲ قصص)

گذشت و چشم‌پوشی از خطاها

فرزندان باید بیازمایند تا راه صواب را از ناصواب تشخیص دهند. یک کودک یا نوجوان برای کشف استعدادها و توانایی‌هایش ناگزیر از آزمون و خطاست لذا خطا و اشتباه او نیز امری اجتناب‌ناپذیر است، والدین باید با دادن فرصت‌های دوباره زمینه شکوفایی و پیشرفت آن‌ها را فراهم سازند.

این راهبرد، زمانی کارایی دارد که کودک، قبل از هر چیز، از رفتار اشتباهش اظهار ندامت کند؛ در غیراین‌صورت، ممکن است به عصیان بیشتر وی بینجامد. در ماجرای حضرت یوسف، وقتی برادران از کرده خود نادم و پشیمان شدند به حضور پدر آمده و از او درخواست عفو و بخشش کردند.

در آیات ۹۷ و ۹۸ سوره یوسف خداوند می‌فرمایند «قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ گفتند: پدر، از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم. پدر گفت به‌زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می‌طلبم که او غفور و رحیم است».

در صفحه ۷۵ جلد ۱۰ تفسیر نمونه آمده است «حضرت یعقوب به هنگامی‌که فرزندان نزد او اعتراف به گناه و اظهار ندامت کردند و تقاضای استغفار کردند، فرمود «به‌زودی برای شما استغفار خواهم کرد و ظاهراً همان‌گونه که در روایات واردشده هدفش این بوده است که انجام این تقاضا را به سحرگاهان شب جمعه که وقت مناسب‌تری برای اجابت دعا و پذیرش توبه است، به تأخیر اندازد».
نقش تفریح در سلامت جسم و روان کودک

از مهم‌ترین فعالیت‌های کودک بازی، تفریح و سرگرمی متناسب با سن کودک است که تأثیر بسزایی در روحیه و شخصیت او می‌گذارد و موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت در وی می‌شود و والدین باید به این مهم توجه ویژه داشته باشند چراکه بازی‌های کودکانه نقش اساسی در فرآیند رشد کودک دارد. به همین خاطر بازی، ورزش و تفریح در زندگی کودکان، می‌تواند نقش بزرگی در سلامت جسم و روان او داشته باشد. والدین می‌توانند با مشارکت دربازی‌های کودکانه، بسیاری از مهارت‌های زندگی را در حین بازی به او بیاموزند.

در قرآن کریم در داستان حضرت یوسف (ع) می‌توان دریافت که بازی و تفریح یک ضرورت فطری است و پیامبران الهی با این ضرورت فطری هیچ‌گاه مخالفت نمی‌کردند. ازاین‌رو برادران حضرت یوسف (ع) وقتی می‌خواستند یوسف را از پدر جدا کنند به‌گونه‌ای موضوع را طرح کردند که پدرشان با توجه به پیامبری و بینش الهی نتواند با خواسته آن‌ها مخالفت کند.

آنان با نقشه قبلی به حضور پدر رفتند و گفتند «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یرْتَعْ وَیلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُون؛ ای پدر فردا یوسف را با ما به صحرا بفرست تا در چمن و مراتع بگردد و بازی کند (یوسف، آیه ۱۲)». حضرت یعقوب (ع) با درخواست آن‌ها مخالفت نکرد و تنها فرمود «می‌ترسم از او غافل شوید و گرگ او را بخورد».

در صفحه ۱۵۳ از کتاب تعلیم و تربیت اسلامی آمده است که امام موسی بن جعفر (ع) می‌فرمایند «شایسته است که کودک به هنگام خردسالی بازیگوش باشد تا در بزرگسالی صبور و شکیبا گردد».

با توجه به اهمیت تربیت دینی که بنیان جامعه اسلامی برآن استوار است و با در نظر گرفتن این مسئله که نسل حاضر به‌شدت در معرض شبیخون فرهنگی دشمنان اسلام قرار دارد، ضرورت ایجاب می‌کند که والدین و مربیان نسبت به این مسئله بی‌تفاوت نباشند و با استعانت از شیوه‌های تربیتی قرآن کریم به‌ویژه سورهٔ لقمان که بهترین و کامل‌ترین روش‌های تربیتی در آن نهفته است، نسبت به تربیت قرآنی فرزندانشان اهتمام بورزند.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۷ اسفند ۱۴۰۰ / ۱۲:۴۷
  • دسته‌بندی: قزوین
  • کد خبر: 1400120705204
  • خبرنگار :