به گزارش ایسنا، امامیفر ضمن اشاره به این نکته که سیاستگذاران جشنواره باید ثابت باشند، اضافه کرد: «وقتی سیاستگذاران در هر دوره تغییر میکنند، هر سال سیاستهای جدیدی اعمال میشود. سیاستگذاران جشنواره باید به یک راهحل یکسان برسند و برنامهای برای چند سال آینده آماده کنند و بگویند که میخواهیم از اینجا به کجا برسیم و چه کارهایی قرار است بکنیم. به منتخبان چه امکاناتی میدهیم و چه امتیازاتی به هنرمندی که این مراحل را طی کرده است تعلق میگیرد.
او با بیان اینکه وزارت ارشاد و مرکز توسعه هنرهای تجسمی باید یک بار برای همیشه مشخص کنند که این جشنواره چه رویکردی باید داشته باشد، گفت: آیا قرار است گزیدهای از رویدادهای هنری یک سال گذشته را نمایش دهد و برگزیدگان آنها را معرفی کند یا اینکه محلی برای کشف استعداد و رقابت باشد. در شیوه اول باید رویدادهای هنری مانند دوسالانهها در طول سال برگزار شده باشد و برگزیدگان آنها به این جشنواره بیایند. بهاینترتیب آثاری که در جشنواره میبینیم حاصل گذشتن از داوریهای قبلی هستند و پیش از جشنواره به نمایش درآمدهاند. اما در شیوه دوم که رشتههای مختلف از هم جدا میشوند برعکس روش قبل گفته میشود که کارها نباید قبلا جایی نمایش داده شده باشند زیرا این جشنواره یک مسابقه است و کارها نباید قبلاً در رویداد دیگری شرکت کرده باشند.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: «نظر شخصی من این است که به شیوه نخست عمل شود و آثاری که قبلا از داوریهای متعدد گذشتهاند در جشنواره به جامعه هنری معرفی شود. بهاینترتیب جشنواره به جای اینکه مسابقه برگزار کند از بین این انتخابهای معتبر انتخاب دیگری انجام میدهد. بااینحال در شیوه غیر مسابقهای شاید آن شور و نشاطی که برای مشارکت هنرمندان در نظر گرفته شده است پایین بیاید.»
امامی فر ادامه داد: «در یک سیستم علمی انتخاب و گزینش افراد بر اساس کاری که در یک مدت کوتاه انجام داده و ارائه کردهاند انجام نمیشود، بلکه فرایند کار آنها در طول یک سال بررسی میشود و بعد بر اساس عملکرد سالانه آنها و فعالیتهایی که شخص در این مدت انجام داده است انتخاب صورت میگیرد. در این شرایط سلیقه داور نقشی در انتخاب ندارد زیرا مجموعه فعالیتهای شخص در نظر گرفته شده است و بهاینترتیب به فرایند کار یک هنرمند جایزه داده میشود نه یک اثر. درحالیکه وقتی یک اثر داوری شده و به آن امتیاز داده میشود، داوران نمیدانند که پیشینه آن چیست و در نتیجه بیشتر سلیقه آنها در انتخاب نقش دارد.»
او درباره ارتباط میان جشنواره هنرهای تجسمی فجر و اقتصاد هنر گفت: «این جشنواره اصلاً به بخش اقتصادی هنر توجه ندارد، درحالیکه در دنیای معاصر، قیمت اثر از شاخصههای جدید هنری است. امروزه شاخصههای یک اثر هنری در نحوه نمایش آن، محل نمایش، تعداد لایک و فالو کردن در فضای مجازی و... وجود دارد. این شاخصهای جدید جزئی از اقتضائات جدید جوامع است که خوب یا بد با آن درگیر هستیم و برای ارزیابی اثر هنری لاجرم به آنها رجوع میشود. اما در جشنواره فجر آثار هنری ارزشگذاری اقتصادی نمیشوند و صرفاً ارزشگذاری کیفی شده و برگزیدگان آن مقام اول تا سوم میگیرند.»
امامی فر اضافه کرد: «اینکه گالریها در بعضی از دورههای جشنواره حضور داشتند اتفاق خوبی بود که توانست ارتباطی میان جشنواره و اقتصاد هنر ایجاد کند. هنرمندان حرفهای که شناخته شده و صاحبنام هستند دلیلی برای شرکت در جشنواره ندارند و این مسئله باعث میشود جشنواره حالت دانشجویی به خود بگیرد زیرا معمولاً هنرمندان جوان در این رویداد شرکت میکنند و در نتیجه جشنواره به سمت کشف استعدادها حرکت میکند. اما وقتی آثاری که قبلاً در گالریها به نمایش درآمدهاست در جشنواره نمایش داده شود بهاینترتیب میتوان از نیروهای کارآمد دیگری هم استفاده کرد. حتی اگر جشنواره به طور مستقیم امکان فعالیت اقتصادی ندارد، مشارکت گالریها باعث میشود هنرمندان امکانی برای فعالیت اقتصادی پیدا کنند. آثار هنرمندان باید در جشنواره ارزشگذاری شود و گالری دارها آنها را ببینند و در گالری خود نمایش دهند تا به این صورت ارتباط جشنواره با اقتصاد هنر ایجاد شود. در روزگاری که لوازم کار بسیار گران است و هزینههای تولید آثار هنری به شدت افزایش یافته است هنرمند به سمتی میرود که او را حمایت کند و جنبه اقتصادی هم در آن وجود داشته باشد. جوایز مختلف و خرید آثار هنری از هنرمندان میتواند راهحلی باشد که آنها را به شرکت در جشنواره ترغیب کند.»
او درباره برنامههای خود برای رشته رسانههای هنری جدید و دعوت از هنرمندان حرفهای گفت: «من به عنوان مسئول باید ابزاری داشته باشم که بتوانم از هنرمندان حرفهای برای شرکت در جشنواره دعوت کنم. اینکه با آنها تماس بگیرم و از اعتبار خودم برای دعوت هنرمندان استفاده کنم کافی نیست، زیرا هر هنرمند ارزش و معیار خودش را دارد و من باید ابزاری در اختیار داشته باشم که او را مجاب کنم. دبیران جشنواره باید امتیازاتی در اختیار داشته باشند تا به وسیله آن بتوانند چند هنرمند حرفهای را به جشنواره دعوت کنند و این کار باعث میشود عیار کار بالا برود وگرنه سطح جشنواره در حد جشنواره هنری دانشجویی خواهد ماند.»
امامی فر ادامه داد: «در شاخه هنر جدید با توجه به ابزارهای جدیدی که تکنولوژی در اختیار هنرمندان قرار داده است، تولید اثر هنری به سمتی حرکت میکند که بیشتر دیده شود و با فضای جدید تکنولوژی و اتفاقات جدید هماهنگ شود. در نتیجه بسیاری از هنرمندان که بر پایه رسانههای دیگری کار میکنند سعی میکنند از رسانههای جدید هم به دلیل فراگیری زیاد و تاثیرگذاری بسیار آنها استفاده کنند. این ابزارها باعث میشود اثر خود را در جایی غیر از گالری با مخاطب محدود و خاص نمایش دهند و با مخاطبان بیشتری در ارتباط باشد. اگرچه این رسانهها در کشور ما هنوز تثبیت نشده اما به سرعت در حال گسترش و نهادینه شدن است و فکر میکنم یکی از بخشهای جشنواره که همیشه از آن به نیکی یاد میشود و مخاطب زیادی دارد همین بخش است.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه امروزه هنرمند میتواند اثرش را در فضای مجازی عرضه کند گفت: هنرمند به راحتی متوجه میشود که اثرش چقدر بیننده دارد، مخاطب او عام یا خاص است، چقدر لایک میخورد، چه کامنت هایی میگیرد و.... دیده شدن و لایک خوردن به معنی تاثیرگذاری است و این تأثیرگذاری یک ارزش است که نباید نادیده گرفته شود. ولی ما هنوز شیوههای سنتی را برای عرضه و ارائه آثار هنری دنبال میکنیم. اگر رسالت جشنواره معرفی هنرمند، اثر هنری و مفهومی که هنرمند تولید کرده است باشد، به نظر میرسد رسانههای جدید که در اختیار تمام اقشار جامعه است و تاثیرگذاری بیشتری دارد میتواند ابزار مناسبی برای ما باشد. در نتیجه از مسئولین میخواهم به این ویژگی رسانههای جدید توجه ویژه داشته باشند. اگر قصد جذب مخاطب در جشنواره وجود دارد یکی از روشها این است که به سمت رسانههای جدید بیاییم و آثار را در فضای مجازی نمایش دهیم. این فضا بستر بسیار مناسبی برای ارائه آثار هنری است که ویژگی تکثیر، اشاعه و مستندسازی آماری را دارد و حتی مخاطبان خارج از تهران نیز میتوانند به آثار دسترسی داشته باشند.»
او در پایان گفت: «امیدوارم پاسخگوی نیاز هنرمندان باشیم، نه فقط فضایی برای معرفی آنها. معیشت هنرمندان بسیار دشوار شده است و بسیاری از آنها به دلیل مسائل اقتصادی از هنر دست کشیدهاند و چون نمیتوانند کار کنند در پیله انزوا رفتهاند. این در حالی است که در طول تاریخ همیشه هنرمندان برای کار کردن حامی مالی داشتهاند. ولی ما توجه به اقتصاد را به عنوان یک خصلت بد برای هنرمند تعریف کردهایم و به هر هنرمندی که حرف از اقتصاد بزند نگاه منفی داریم.»
انتهای پیام