حال این روزهای افغانستان چگونه است؟

نزدیک به دو ماه است که نیروهای نظامی خارجی افغانستان را ترک کرده‌اند، دولت سقوط کرده است، از شورای انتقال خبری نیست و طالبان رسما قدرت را به دست گرفته است. به غیر از بمب‌گذاری و کوچ اجباری هزاره‌ها، هزاران نفری که آنچه می‌توانستند از زندگی خود بردارند به دندان گرفته به سمت مرزهای ایران، پاکستان، تاجیکستان و هند رفته یا می‌روند، میلیون‌ها نفر از جمعیت ۳۳ میلیونی افغانستان چاره‌ای غیر از ماندن در این کشور ندارند.

زندگی آنها چطور می‌گذرد؟ در غیاب روزنامه‌نگاران مستقل، روزنامه‌نگاران خارجی و تهدیدات علنی آزادی بیان رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران توسط طالبان، پاسخ‌دادن به این سوال که زندگی روزمره در افغانستان تحت حکومت طالبان چگونه است کار سختی است؛ بخصوص با در نظر گرفتن اینکه دسترسی به برق، اینترنت و تماس به خارج، مشکل و گران است و خیلی‌ها حتی اگر این دسترسی‌های اولیه را داشته باشند باز هم از ترس مایل به گفت‌وگو در مورد اوضاع زندگی روزمره‌شان نیستند.

حدود یک ماه از آغاز سال تحصیلی جدید در افغانستان گذشته است اما دختران هنوز اجازه پیدا نکرده‌اند به مدارس برگردند. طالبان می‌گوید در مدیریت بیماری کرونا در کشور موفق بوده است اما آماری از تست، بستری، درگذشتگان و تعداد واکسینه‌شدگان علیه کرونا در این کشور در دسترس نیست و سیستم بهداشت و درمان به قدری دچار بحران شده که طالبان از ایران درخواست کرده است تا مجروحان حادثه بمب‌گذاری در یک مسجد شیعیان در قندوز برای معالجه به ایران منتقل شوند. سفارتخانه‌هایی که هنوز در کابل، هرات و شهرهای بزرگ افغانستان بازند از جمله سفارت ایران در این کشور روزانه شاهد صف‌های بلند متقاضیان روادید برای خروج از افغانستان هستند. به نظر می‌رسد بسیاری از مردم با تمام قوا تلاش می‌کنند از افغانستان خارج شوند. چرا؟

غلامحسین رحیمی که تا پیش از کنترل کابل توسط طالبان در دانشگاه این شهر تحصیل می‌کرد، درباره وضعیت امروز افغانستان می‌گوید: «هر چه از مرکز دورتر باشید اوضاع بدتر است. در شهرهای بزرگ اوضاع بهتر از روستاهاست ولی شرایط برای همه سخت است. در بسیاری از جاها از جمله در پنجاب، برق و اینترنت هم نیست و همین موضوع باعث می‌شود که ندانیم در آنجا چه خبر است. خیلی کم از دانشجویان سر کلاس‌های خود حاضر می‌شوند. خیلی‌ها رفته‌اند. آنان که مانده‌اند هم یا ترس دارند یا پول برای آمدن به کابل ندارند. البته در راه‌ها نسبت به قبل اوضاع بهتر است و مثل قبل مردم را لت و کوب نمی‌کنند. طالبان در همین کابل مردها را تهدید کردند که کسانی که ریش خودشان را بزنند شلاق می‌زنند. برای همین خیلی‌ها کم از خانه بیرون می‌آیند. بیرون از خانه‌ها هم امنیت نیست و همه هنوز نگرانند. ما از کسانی بودیم که تلاش کردیم از طریق فرودگاه از افغانستان خارج شویم اما نتوانستیم. حالا مانده‌ایم تا بعدا چه بشود. پدر و مادر من در بامیان هستند و شاید هفته‌ها از آنها خبری نداشته باشم. در کابل در منزل کاکایم ساکن هستم که دو تا دختر دارد ولی دخترهایش در این روزها اصلا از خانه بیرون نمی‌روند. او هم کارمند اردوی ملی بوده است و از این جهت نگران است که طالبان او را دستگیر کنند. بیشتر کسانی که مثل او هستند و نتوانستند از طریق میدان هوایی از کابل بروند به سمت ایران رفته‌اند اما در آنجا هم پشت مرز می‌مانند یا برگردانده می‌شوند. در هرات هم ترس و وحشت است و می‌گویند اوضاع آنجا از کابل بسیار بدتر است. مردم در تهدید زندگی می‌کنند و نگرانی از این است که جنگ داخلی بین طالبان رخ دهد که برای ما خیلی سخت‌تر خواهد شد. بخصوص  برای کسانی که با دولت کار می‌کردند ترس و نگرانی بسیار زیاد است و کسانی را که بازداشت می‌کنند دیگر نمی‌توان امیدی به زنده‌دیدنشان داشت.»

رحمت‌الله نبیل، یکی از کسانی است که می‌گوید در کابل جانش در خطر است: «من افسر پلیس وزارت داخلی جمهوری اسلامی افغانستان بودم و حالا از وقتی که طالبان کشور را تصرف کرده بیکارم. طالبان به دنبال بازداشت کسانی است که با دولت قبلی همکاری کرده‌اند و از این جهت بسیار ترسان و نگران هستیم. در حالی که معاش (حقوق) به ما پرداخت نمی‌شود و نمی‌توانیم از خانه هم بیرون برویم قیمت همه چیز در حال گران‌شدن است. یک گونی آرد که پیش از این ۱۵۰۰ افغانی بود الان تا ۲۰۰۰ افغانی هم رسیده است؛ تازه اگر گیر بیاید. روغن ۱۶ لیتری از ۱۱۰۰ افغانی به ۲۱۰۰ افغانی رسیده و هر چه هوا سردتر شود اینها هم گران‌تر خواهد شد. طالبان می‌گوید کارمندان ملکی به سر کار خود برگردند اما خیلی از آنها که توانسته‌اند فرار کرده‌اند آنها که به سر کار خود می‌روند هم معلوم نیست که طالبان بتواند معاش آنها را بدهد. برای برداشتن پول‌های خودمان از بانک‌ها باید ساعت‌ها منتظر باشیم. من یک بار از ساعت ۸ تا ۳ جلوی در بانک بودم. به هر کس مقدار مشخصی افغانی در روز داده می‌شود و اگر بخواهی حسابت را خالی کنی باید چندین روز جلوی بانک بایستی تا بتوانی خرد خرد پولت را در بیاوری. ما با هر کسی که حرف می‌زنیم فقط یک چیز می‌گوید که به ما کمک کنید از اینجا خارج شویم. من یک دختر دو ساله دارم و بسیار نگرانم که در ماه‌های آینده چه خواهد شد.»

فهیم رسا یک روزنامه‌نگار در کابل هم از فردای افغانستان بسیار نگران است. او درباره وضعیت امروز کابل می‌گوید: «اگر کسی قبلا به کابل آمده باشد و امروز هم دوباره به کابل بیاید اصلا باور نمی‌کند که این همان شهر است. خیابان‌ها بشدت خلوت شده است. مردمی که زندگی شهری می‌کردند بسیاری‌شان کابل را ترک کرده‌اند. بیشتر مردم لباس‌های سنتی خود را دوباره به تن کرده‌اند و لباس‌های مدرنشان را کنار گذاشته‌اند. زنان در خیابان‌ها دیده نمی‌شوند. آنها که بیرون می‌آیند هم برقع می‌پوشند. افراد طالبان با همان شکل و قیافه نابه‌سامان با اسلحه‌های گران‌قیمت آمریکایی در خیابان‌ها گشت می‌زنند. مشکل مهم مردم بیکاری است. درآمدها بسیار کاهش پیدا کرده است و هر کسی را که می‌بینی به دنبال مهاجرت از کشور است. هیچکس نیست که خیابان‌ها را پاک کند یا ترافیک را مدیریت کند. کارمندان شهرداری مثل باقی نهادهای عامه چون از پرداخت حقوق خودشان مطمئن نیستند سر کار حاضر نمی‌شوند. به غیر از نهادهایی که وجود آنها حیاتی است دیگران به سر کار خودشان نمی‌روند. قیمت مواد غذایی در یک ماه اول کنترل کابل توسط طالبان بین ۳۰ تا ۵۰ درصد گران شده است اما این گرانی بیشتر می‌شود و اوضاع در شهرهای کوچک از این هم بدتر است. هر کس به بانک می‌رود فقط برای این است که پول خودش را از بانک بردارد. گاهی مردم از شب تا صبح جلوی در بانک‌ها می‌ایستند تا بتوانند قبل از اینکه پول بانک تمام شود بخشی از پول خودشان را بیرون بکشند. در هر هفته فقط می‌تواند ۲۰۰ دلار از بانک برداشت کرد و این هم به زودی تمام می‌ شود چون پول به کشور وارد نمی‌شود. حتی نان که قیمتش افزایش پیدا نکرده وزن و اندازه‌اش کوچک شده است. یک گونی ۲۵ کیلویی برنج چهارصد پانصد افغانی گران‌تر شده، عدس هر کیلو ۵۰ افغانی و گوشت هر کیلو ۵۰ افغانی گران‌تر شده، هر کسی می‌تواند اینها را می‌خرد و در خانه نگه می‌دارد. اوضاع بیمارستان‌ها هم خوب نیست. به زنان حتی در بیمارستان‌ها گفته‌اند که تا اطلاع ثانوی در محل کار خود حاضر نشوند. خیلی از پزشکان از کشور رفته‌اند و آنها که هستند سر کار خود بدون نظم حاضر می‌شوند. کتابفروشی‌های کابل که قبلا در هفته ۵ تا ۱۰ میلیون تومان درآمد داشتند حالا در یک ماه یک میلیون تومان هم نمی‌توانند بفروشند. کرایه خانه در کابل بشدت کاهش پیدا کرده، کرایه‌ها بیشتر از ۵۰ درصد ارزان شده چون خیلی‌ها از شهر رفته‌اند و خانه‌ها خالی مانده است. هر کس می‌تواند خودش را به مرز می‌رساند که از کشور خارج شود. خیلی‌ها به سمت ازبکستان و تاجیکستان رفته‌اند. دیگران به سمت پاکستان و ایران رفته‌اند. خیلی‌ها هم به این کشورها می‌روند تا از آنجا به جای دیگر بروند. همه می‌دانند که طالبان از پس حکومت برنمی‌آیند. کشور ها حاضر نیستند آنها را به رسمیت بشناسند و این نگرانی وجود دارد که در زمستان طالبان نتوانند برق و نیروی لازم برای گرمایش مردم را فراهم کنند. مشکل تامین سوخت به رسیدن زمستان بسیار جدی خواهد شد و با این که می‌گویند کمک‌های بشردوستانه می‌آید معلوم نیست که این کمک‌ها به چه کسانی برسد.»

اگر می‌شد امروز در خیابان‌های کابل یا هر شهر دیگری از شهرهای افغانستان قدم زد، حتما می‌شد تصویری دقیق‌تر از آنچه تحت حکومت طالبان در این کشور در جریان است به دست آورد اما فعلا آنچه در گفت‌وگوها موج می‌زند، نگرانی از آینده است.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۱ آبان ۱۴۰۰ / ۱۵:۳۸
  • دسته‌بندی: ایکسنا
  • کد خبر: 1400081108492
  • خبرنگار : 71359

برچسب‌ها