سعید بابایی ـ شاعر و فعال فرهنگی ـ با اشاره به این مطلب، در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار گرفته، همچنین آورده است:
«البته پاسخ پرسش اول ما بر همگان مشخص است. شاید وضعیت در شبکههای رادیویی کمی بهتر بوده باشد اما وضعیت در شبکههای متعدد تلویزیونی به گونهای بوده که میتوان گفت، سهم شعر و ادبیات در مجموع هزاران برنامه، آنقدر به صفر مطلق نزدیک بوده است که عبارت هیچ را برای آن بتوان بهکار برد. در همین سهم ناچیز هم که شعر بهعنوان زینتالمجلسی تفننی به کار گرفته شده است، بهراحتی میتوان دریافت که تهیهکنندگان و مدیران شبکهها تا چه اندازه به شعر و ادبیات اعتقاد ندارند، یا بیتوجه و ناتوان از درک ولو ابتدایی از آن هستند؛ وگرنه شعر فارسی به زور زینت بالماسکه هنرپیشههای سابقی عرضه نمیشد که همهی فعالیت هنریشان در سالهای گذشته، تبلیغ شامپوی رفع سفیدی مو در شبکههای ماهوارهای بوده است. یا فلان پژوهشگر ادبیات در قاب تلویزیون، سطح ارایه شعر را به چنان نزولی نمیرساند که بگوید در این مصراع، شاعر سرشناس ادبیات کهن ما که از دیدار یار حیرتزده است، واژههایی را انتخاب کرده که لب و دهان حین ادای آنها شکل باز (نشانه تحیر) به خود بگیرد و در مصراع بعدی که از بوسیدن یار میگوید، واژهها را طوری انتخاب کرده است که لبها شکل بوسه به خود بگیرند!
چه کسی است که نداند این نقطهی تاسفبار، نتیجهی مدیریت و بهقول دوستان، ریلگذاری سالهای گذشته همکاران آقای جبلی در سازمان صداوسیما بوده است. حالا اما رییس جدید میگوید که از این موضوع، درک متفاوتی دارد. او در دیدار یادشده گفته است:
ـ «برنامههای ما بر دو عنوان "هویت" و "عدالت" استوار است... و مهمترین عنصر هویتبخش در تاریخ و تمدن ایران، زبان و ادبیات فارسی است. درواقع هویت ما به زبان و شعر فارسی گره خورده است و قابل تفکیک نیست».
ـ «برپایی این نشست (با جمعی از شاعران) نشان ارادت و اهمیت رسانه ملی به ادبیات فارسی است. شعر میتواند بخش مهمی از مفاهیم جامعه را به مخاطب نشان دهد و بازتاب مهمی از رویدادهای جامعه باشد».
ولی از آقای جبلی باید خواست که دقیق و صریح توضیح داده شود که سهم شعر و ادبیات در برنامههای تلویزیون در دوران مدیریت ایشان، چقدر و چگونه افزایش خواهد یافت؟ آیا اینبار این سخنان، واقعی و از سر اعتقاد است و مانند گذشتگان، از روی ظاهرسازی مصلحتی نیست؟
این «چگونگی» در پرسش ما از رییس جدید سازمان صداوسیما، بسیار حیاتی است؛ چراکه ذهن همه ما دستکم پر است از واکنشهای مسوولان این سازمان پس از هر بار که مقام معظم رهبری، در دیدارها و سخنرانیهای خود، بر اهمیت توجه و پاسداشت زبان و ادبیات فارسی در برنامههای رادیو و تلویزیون تاکید داشتند؛ واکنشهایی که به نظر میرسد هیچکدام رنگ ایمان، اعتقاد و التزام عملی نداشتند. خبرهایی منتشر میشد از سازماندهی در این زمینه و تشکیل شورا و کمیته و چه و چه، مسؤولی هم از مدیران ارشد سازمان برایش تعیین میشد، اما دریغ از یک ارزن تلاش یا تغییر.
این قاطعیت در قضاوتِ ما را خود آقای جبلی خیلی خوب میتواند تایید کند.
خود آقای جبلی بهتر میداند که شعر و کلا ادبیات فارسی، حتی در شبکهی چهار که قرار بوده شبکه دانایی و فرهیختگی باشد، یا حضور نداشته، یا به شکل تفننی و غیرمستدام بوده است. در همین سال جاری، شعر و داستان در ۶ ماه گذشته در این شبکه، چه سهم واقعی و نه بهانهای را به خود اختصاص داده است؟ وقتی شعر و ادبیات در چنین شبکهای چنین غریب است، از دیگر شبکههای تلویزیون چه انتظاری میتوان داشت؟ شبکههایی که تمامی، مرعوب شاخهای فضای مجازی و سلبریتیهای فلان و بهماناند؛ حتی در هنگام ارایه شعر، ادبیات، اندیشه و کتاب.
هر چند که در پی چنین نقدهایی، بهاحتمال زیاد، بولتنهایی از طرف مدیران شبکهها به دست رییس سازمان میرسد که میخواهند ثابت کنند چقدر در این زمینهها کار شده است. گذشته از اینکه باید خدا را شکر کرد که رییس جدید سازمان، از نیروهای قدیمی و کارکشته و درنتیجه آگاه به امور آن است، رسانهای چون تلویزیون آنچنان ماهیت و خروجیاش عیان است که هر فردی از آحاد جامعه هم واقعیت آن را میتواند بهوضوح ببیند. پس، از رییس جدید سازمان صداوسیما باید بخواهیم در پی پاسخ به پرسش قبلی، به این پرسش هم پاسخ دهد که خط مشی ایشان در قبل گروههای متکثر، متنوع و بعضا متضاد از نظر فکری و عقیدتی در ادبیات معاصر ایران چیست؟ علاوه بر اینکه تحقق آنچه ایشان گفته است، در گرو چندصداییها خواهد بود، به هر حال، ایشان در نخستین اظهارنظر خود پس از انتصاب، تاکید کرده است که صداوسیما از این پس، صدای اقشار مختلف جامعه خواهد بود که بیصدا ماندهاند. شاید به تجربه، خیلی انتظار نداریم که در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، به این مدعا جامه عمل بپوشانند. همین یک قلم حوزه ادبیات اگر تحقق این وعده را ببیند، برای جامعه اتفاق بزرگی خواهد بود.»
انتهای پیام
آقای جبلی لطفا روراست باشید!
رییس جدید سازمان صداوسیما در همان روزهای ابتدایی انتصابش، با جمعی از شاعران نشستی برگزار کرد، تا هم بهصورت نمادین و هم لسانی، به اهمیت شعر و ادبیات در برنامههای این سازمان، تاکید کرده باشد. خودش هم تاکید کرد که این دومین نشستش با استادان و فعالان ادبیات است. اما مساله این است که سهم شعر و ادبیات در این سازمان در گذشته چقدر بوده است، چرا آنقدر بوده است و در زمان تصدی ایشان چقدر خواهد شد؟