این عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت فرهنگ و ادبیات بهویژه در فضای آکادمیک آن، همچنین در زمینه نشر کتاب و ... در دولت دوازدهم اظهار کرد: ادبیات، بهعنوان یکی از زیرمجموعههای کلیتر فرهنگ، باز هم تابعی از متغیرهای بزرگتری است که در جامعه وجود دارد؛ یعنی طبعا اوضاع کلی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور، مسائلی از قبیل فرهنگ را هم در اشکال مختلف تحت تاثیر خود قرار میدهد. وقتی وضع اقتصادی یک کشور نامتناسب یا دارای مشکلاتی باشد، یکی از مسائلی هم که به سرعت تحت تاثیر قرار میگیرد، مسئله فرهنگ و بودجههای فرهنگی کشور است.
او سپس گفت: ممکن است بسیاری از فعالیتهای فرهنگی کشور به این دلایل متوقف شوند یا روند آنها کند شود. ادبیات فارسی هم به طور کلی از همین مسائل فرهنگی عمومی کشور جدا نیست. شما میبینید وقتی بودجههای کلی کشور تحت تاثیر مسائل اقتصادی کلانتر کشور قرار میگیرند، اولین بودجههایی که از کشور حذف میشود، بودجههای مسائل فرهنگی و هنری است؛ نهادهایی از قبیل وزارت فرهنگ و ارشاد، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و ...؛ یا در حوزههای دولتی، عموما دانشگاهها تحت تاثیر این قضیه قرار میگیرند و این خودبهخود مشکلاتی را ایجاد و برخی از فعالیتها را محدود میکند.
شادرویمنش سپس به تاثیر شیوع ویروس کرونا بر وضعیت فرهنگی کشور اشاره و بیان کرد: البته یک عامل مخرب دیگر نیز به این مسائل کلی کلان کشور (اجتماعی، سیاسی و اقتصادی) ملحق شد و آن دنیاگیری بیماری کووید - ۱۹ بود. این بیماری بسیاری از فعالیتهای کشور در حوزه فرهنگ و ادبیات را متوقف کرد اما البته این خود از جهاتی هم سودمند بود؛ یعنی واردشدن به حوزههای فضای مجازی در بین ادبیاتخواندههایی که شاید بسیاری از آنها چندان ارتباطی با این عوالم نداشتند موجب شد تا آنها هم رویکرد تازهای نسبت به آن داشته باشند؛ چه در نهادهایی که متولی این قبیل امور بودند و چه در حوزههای دانشگاهی. گروههای علمی دانشگاهها در رشتههای مختلف، از جمله در ادبیات رویکردی تازهای به این قضیه پیدا کردند و سعی کردند راههای تازهای برای جذب مخاطب در این حوزهها پیدا کنند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: شما مکرر برنامههایی را از طریق نهادهایی مثل شهر کتاب، نشر میراث مکتوب و برخی از انجمنهای دانشگاهی و دانشجویی که بسیار در این زمینه خوب و موفق بودهاند، میبینید. و فراتر از اینها، اشخاص و افرادی که در حوزههای ادبیات و هنر فعال بودند، راسا شروع به برگزاری برنامههایی کردند که به صورت کلاسهای مرتب و زمانبندیشده یا به صورت گهگاه و اتفاقی است. این به اعتقاد من، اتفاق مبارکی بود که در ادبیات ما افتاد. البته نه فقط در ادبیات، بلکه در حوزههای دیگر هم بود. ولی برای ما ادبیاتخواندهها که خیلیهایمان کمتر عنایتی به این حوزه داشتیم، توانست نقش مهم و سازندهای ایفا کند.
محمد شادرویمنش در عین حال با یادی از درگذشتگان حوزه ادبیات و فرهنگ نیز گفت: اما به هر حال مسئله همهگیری کووید - ۱۹ موجب شد که بعضی از بزرگان فرهنگ، ادب، هنر و دانش کشورمان را از دست بدهیم. ما چند نفر از همکاران ارجمند دانشگاهیمان را در حوزه ادبیات از دست دادیم، مثل خانم دکتر استادزاده که پشتیبان گسترش زبان فارسی در خارج از مرزهای ایران بودند، خانم دکتر عصمت اسماعیلی را که از دانشگاه سمنان بودند، خانم دکتر میترا گلچین که در سالهای شکوفایی علمی خودشان بودند، آقای دکتر کامران احمدگلی که هر چند در حوزه ادبیات انگلیسی بودند ولی به ادبیات فارسی بسیار علاقهمند بودند و همچنین در زمینه تحقیقات بینارشتهای فعالیت داشتند. خارج از افراد دانشگاهی هم از استاد جلال ستاری باید یاد کرد که خدمات بسیار ارزندهای در طول عمر گرانبهایشان به ادبیات، فرهنگ و دانش انجام دادند و البته بسیاری از کسانی که الان فرصت یادکرد نام تکتکشان نیست ولی به هر حال این خلاءهایی است که پرشدنشان به سادگی برای ما امکانپذیر نیست. ولی مجموعه تصویری که از سالهای اخیر میبینیم، مجموعهای از خوبیها و بدیها است.
او در ادامه با بیان اینکه در حوزه کتاب، بسیاری از کارهای چاپ و نشر کند شده، اظهار کرد: همچنان کتابهای بسیاری چاپ میشود که لابهلای آنها هم البته کتابهای بسیار خوب و درخشانی وجود دارد. گاهی به خاطر از دست رفتن فرصت معرفی این کتابها، بعضی از آنها بهکلی از دید صاحبنظران و مخاطبان اصلی آن کتاب مغفول باقی میماند و این شاید یکی از بزرگترین مضرات وضعیت کنونی و امروزی ما باشد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در همین زمینه توصیه کرد: جای آن است نهادهایی که متولی چاپ و نشر کتاب هستند و حتی فراتر از آن، در زمینه گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی فعالیت میکنند، برای معرفی کتابهای خوب تلاش بیشتری کنند، کتابهای خوبی که گاهی در بین انبوه کتابهایی که فقط اسم کتاب را دارند و محتوای آنها فقط مطالبی است که منفعت شخصی پدیدآورنده آن کتاب را تامین میکند و معنی حقیقی کتاب را به این معنی که پیشبرنده فرهنگ ایرانزمین و زبان و ادب و فرهنگ فارسی باشد، ندارد.
او در توضیح بیشتر گفت: بعضی از نهادهایی که مسئول کتاب و کتابخوانی هستند، نهادهای رسمی کشورند، مثل وزارت فرهنگ و ارشاد. اینها وظیفه مشخصی دارند که به کتابهایی که ارزشهای علمی و فرهنگی دارند، کمک کنند تا در میان انبوه کتابهایی که به صورت کتابسازی تولید شده، شناخته شوند.
محمد شادرویمنش همچنین به بیان اثرات وضعیت اقتصادی در اوضاع فرهنگ پرداخت و بیان کرد: مشکلات اقتصادی در حوزه چاپ و نشر هم تا حد زیادی خودش را نشان داده است. اکنون، کتابهایی که منتشر میشوند، قیمتهای بسیار گزافی پیدا کردهاند که به اعتقاد من، این قیمتهای گزاف برای خود کتابها - با توجه به تورم موجود در تولید کتاب - طبیعی است اما متاسفانه درآمدهای مخاطبان اصلی کتابها و خوانندگان به تناسب افزایش پیدا نکرده است و این باعث شده خرید کتاب دچار مشکلاتی شود و خوانندگان اصلی کتابها از بخشی از این کتابها محروم شوند. کتابخانهها هم دیگر کمتر کتابهای روز را در خود دارند و مراجعه به آنها بهخاطر مشکلات همهگیری دشوارتر شده و همه اینها در گسترش فرهنگ کتابخوانی و خواندن کتابهای روزآمد تاثیر میگذارد.
رئیس سابق انتشارات دانشگاه خوارزمی سپس از انتظارات خود از دولت جدید با اشاره به مسئله ممیزی گفت: شاید مشکل اصلی اهل کتاب (مولفان، نویسندگان، شاعران و ...) مسئله ممیزی کتاب و آثار هنری باشد. این است که عموما نیازمند تساهل و تسامح در برخور با اهالی علم، ادب و فرهنگ هستیم؛ به خصوص کسانی که به دانش و فرهنگ شناخته شده و پدیدآورندگان امروز فرهنگ ایران هستند. اینها نباید در چاپ و نشر با یک آقابالاسر برخورد کنند، یعنی کسی که درباره کتاب یا آثار هنری آنها تصمیمگیرنده باشد. این به اعتقاد من، یکی از مسائل و معضلات بزرگ فرهنگ امروز ما است. اگر از قدری دوردستتر در تاریخ به این قضیه نگاه کنیم، حتما این موضع جلوهگر خواهد بود.
او ادامه داد: بهخاطر مسائلی که به دلیل مسائل و مشکلات اقتصادی پیش آمده، نهادهای فرهنگی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد باید کمکهایی را به صورت سوبسید کتاب، کاغذ و ... که برای فرهنگ ما لازم است، به اهالی فرهنگ، ناشران و نظایر اینها عرضه کنند تا روند چاپ و نشر کتاب از پدید آمدن آنها در ذهن و ضمیر مولف و نویسنده تا خوانده شدن آنها در ذهن و ضمیر خواننده، یک حرکت و آهنگ طبیعی و منطقی داشته باشد؛ نه اینکه در این مسیر گرفتوگیرهایی به وجود بیاید.
شادرویمنش در پایان درخصوص لزوم فراهمآوری امکانات برای استادانی که با فناوریهای جدید آشنایی چندانی ندارند، بیان کرد: استادانی از نسل گذشته هستند که با مسائل مربوط به فناوری جدید و استفاده از رسانههای جدید و به خصوص شبکههای اجتماعی و... آشنایی چندانی ندارند و شاید در حال حاضر هم بعضا آمادگی این را نداشته باشند که به این امور نزدیک شوند. به اعتقاد من، باید نهادهایی مثل دانشگاه، گروههای ادبیات و نظایر اینها امکاناتی را برای این گروه هم فراهم کنند تا آنها هم بتوانند همچنان به افاضات خودشان در زمینه ادبیات و فرهنگ به نسل جدید ادامه دهند.
انتهای پیام