به گزارش ایسنا، هانیبال الخاص آمیختهای بود از یک انسان نقاش، منتقد، مدرس هنری، مترجم و نویسنده که در سال ۱۳۰۹ در شهر کرمانشاه متولد شد. پدر این هنرمند در گمرک کار می کرد و به همین دلیل بیشتر زندگی الخاص در سفر و شهرهای مختلف سپری شد. و البته همین سفرهای متعدد و زندگی در شهرهای مختلف را میتوان نقطه قوتی در تفکر وی برای داشتن ایدههای ناب به منظور خلق اثر دانست.
جایگاه ویژه آموزش در کارنامه هنرمند
هانیبال الخاص که یک نقاش نوگرا محسوب میشود، تقریبا شصت سال از زندگی خود را صرف هنر نقاشی کرد. بیشتر هنرمندان باسابقه ای که در کشور مشغول به فعالیت جدی در حوزه نقاشی هستند، نه تنها این هنرمند را میشناسند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از او آموزش دیدهاند.
آموزش در شناخت کارنامه هنری الخاص از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ چراکه پس از فوت پدرش و بازگشت از آمریکا به ایران، اولین شغل این هنرمند آموزش نقاشی محسوب میشود.
لرزشی که آثار هانیبال را خاص کرد
الخاص از کودکی دارای بیماریای بود که لرزشی در صدا و دست به او داده بود، اما بعدها همین بیماری تبدیل به چراغ راهنمایی به منظور شناخت آثارش شد. آثار این هنرمند و نویسنده عموما توسط اهالی هنر قابل تشخیص هستند و به عقیده خود الخاص بیماریاش شیوهای را در کارهایش ایجاد کرده بود که آنها را قابل تشخیص کرده است.
علاقه به نقاشی از تکبر و مهربانی آدم ها
با در نظر گرفتن آثار این نقاش در یک شمای کلی، متوجه خواهیم شد که انسان و چهرههای مختلف، موضوع اصلی بیشتر آثارش محسوب میشدند. یکی از اظهاراتی که این هنرمند کرده بود و ما را به تصدیق این فرضیه که انسان در آثارش موضوع محوری است، نزدیک میکند، به این شرح است: « خیلی دوست داشتم به قیافه و نگاه آدمها فکر کنم و عمق عواطف، اندوه، تکبر، خودخواهی و مهربانی آنها را دریابم.»
وی همچنین گفته بود: «در کلاس دانشگاه، از کشیدن اندام انسانها لذت میبردم. بیشتر دوست داشتم بروم در کلاسهای مدل زنده، نقاشی کنم. در همان کلاس بود که برای اولین بار کارهای ذهنی کردم. آن کار ذهنی پر از صورتهای آدم بود.»
هانیبال الخاص آدم خاصی نبود!
تاکنون چند مستند درباره زندگی این هنرمند و آثارش ساخته شده است. یکی از این مستندها که گالری آنلاین آرتیبیشن از شاگردان این هنرمند گرفته است، هانیبال الخاص را از نگاه شاگردانش مورد بررسی قرار میدهد. در طول این مصاحبهها احمد وکیلی، رضا بانگیز، احمد زهدی، ناصر محمدی، نیلوفر قادرینژاد، واهیک هارطونیان، مهتاب نعمت الهی، سمیرا دریا، میثم رسولینژاد و فرزین قاسمی، به گفتوگو درباره استاد نشستهاند.
میثم رسولینژاد، یکی از شاگردان وی در قسمتی از این مستند درباره شخصیت الخاص این چنین اظهار نظر کرده است: «من فکر میکنم مهمترین نکته مثبت در شخصیت آقای الخاص این بود که مثل همه بود و اصلا آدم خاصی نبود.»
مهتاب نعمت اللهی یکی دیگر از شاگردان الخاص، درباره اهمیت آموزش در کارنامه هنرمند بر این باور است: «وجود آقای الخاص با ویژگیهایی که داشت در من به تنهایی قیامتی برپا کرد و باعث شد تا من بمانم و کار کنم و یک انگیزه خیلی قوی برای زندگی و کار پیدا کنم. اگر آقای الخاص سر راه من قرار نمیگرفتند، شاید من امروز نقاش نمیشدم.»
آغداشلو: دنیای الخاص دنیای خاصی است
آیدین آغداشلو یکی دیگر از هنرمندانی است که درباره الخاص اظهارنظرهایی کرده است. این نقاش معاصر کشورمان در مراسم بزرگداشت اولین سالگرد درگذشت هانیبال الخاص ضمن اشاره به این نکته که دنیای او دنیای خاصی است، گفته بود: «الخاص مدرنیست صرف نبود و همیشه تلاش میکرد تا ارتباط خود را با گذشته قطع نکند. ملی و محلی نقاشی میکرد و گاهی سعی در فراتر رفتن داشت. او انسانی دقیق، آگاه و اهل نگاه کردن بود که با نگاه زبده خود به هر چیزی ارزش ثبت شدن میبخشید.»
بر هم زننده سلیقه نمایشگاه روهای مقرراتی
هانیبال الخاص که به سبب استفاده از طنز و ابتکارهای مختلف در برپایی نمایشگاه برهم زننده سلیقه نمایشگاه روهای مقرراتی دانسته میشود، سرانجام در تاریخ بیست و سوم شهریور ماه سال ۱۳۸۹ و در سن ۸۰ سالگی درگذشت.
علت مرگ این مدرس به حاد شدن بیماری سرطانش و کهلوت سن او بازمیگردد که در نهایت منجر به مرگ وی در ایالت کالیفرنیای آمریکا شد.
سوالی که در این میان وجود دارد این است که چرا این هنرمند در آمریکا دار فانی را وداع گفت و به خاک سپرده شد؟
در پاسخ باید به بزرگداشتی که شاگردان این هنرمند در خانه هنرمندان ایران در سال ۱۳۸۹ برگزار کرده بودند، اشاره کرد. این بزرگداشت بهانه سفر این هنرمند به کشور را محقق کرد اما تأمین نشدن هزینههای بیماری وی در کشور باعث شد تا الخاص در ایران ماندگار نشود و بار دیگر به آمریکا بازگردد. این بازگشت در نهایت باعث شد تا او در آمریکا از دنیا رفته و به خاک سپرده شود.
انتهای پیام