یکی از فرماندهان صدام از شنود و جنگ دریایی می‌گوید

صدام بی‌درنگ از ما پرسید نیروی دریایی با چه اطاعاتی دو فروند هواپیما را یکی پس از دیگری به مأموریت فرستاد و وقتی پاسخ دادیم هیچ اطلاعات خاصی نداشته‌ایم، دستور داد یک جنگنده میگ۲۵ برای تصویربرداری از منطقه اعزام شود.

به گزارش ایسنا، پس از سقوط صدام، شورای اطلاعات ملی آمریکا پروژه‌ای برای گفتگو با فرماندهان صدام را ترتیب داد تا به معمای شخصیتی او بیشتر پی ببرد. این پروژه از سوی مرکز بررسی اسناد درگیری‌ها (Conflict Records Research Center) به اجرا درآمد و نتیجه آن در کتابی با عنوان «جنگ عراق و ایران از دیدگاه فرماندهان صدام»، انتشار یافت.

متن زیر خلاصه‌ای از گفتگوی چند تن از کارشناسان آمریکایی ( کوین ام. وودز، ویلیامسون مورای) با سپهبد عبید محمد الکعبی درباره جنگ در خلیج فارس است.

وودز: ازنظر تاریخی، ارتباطات در جنگ‌های دریایی اهمیت بسیار بالایی دارد. برای نمونه، رمزگشایی ارتباطات آلمانی‌ها نقش عمده‌ای در پیروزی متفقین درنبرد آتلانتیک در دهه ۱۹۴۰م داشت. تا چه اندازه توانستید ارتباطات ایرانیان را رمزگشایی کنید؟

کعبی: البته، ما هم در طول جنگ تجهیزات مخصوص شنود اطلاعات مخابراتی در اختیار داشتیم.

وودز: نیروی دریایی قابلیت اجرای عملیات شنود هم داشت؟

کعبی: بله، خودمان این قابلیت را داشتیم ولی گاهی هم اطلاعات لازم را از نیروی زمینی و فرماندهی اطلاعات نظامی دریافت می‌کردیم.

مورای: در عملیات شنود، پیام‌های ایرانیان را رمزگشایی هم می‌کردید؟

کعبی: بله.

مورای: فکر می‌کنید این رمزگشایی ازنظر تشخیص زمان حرکت کشتی‌های ایرانی و حمله هوایی به آنها اقدام مفیدی بود؟

کعبی: بله، و به ویژه در تنگه هرمز وقتی می‌دیدیم ارتباطات ایرانیان در این منطقه حالتی غیرعادی دارد، حدس می‌زدیم یکی از کاروان‌های دریایی ایران در منطقه است.

وودز: نیروی دریایی عراق در چه سطحی از نظرات تاکتیکی مشاوران دیگر کشورها استفاده می‌کرد؟

کعبی: هیچ مشاوره خارجی در طول جنگ به نیروی دریایی عراق داده نشد.

وودز: شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه ایرانیان از مشاوره کارشناسان دریایی  کره شمالی استفاده می‌کردند. شاید شما از اطلاعات نظامی دریافتی یا از تجهیزات به غنیمت گرفته‌شده از ایرانیان به صحت‌وسقم این شایعات پی برده باشید، من نمی‌دانم. اما در مجلات و نشریاتی که بعدها منتشر شد چیزهایی در این مورد نوشته‌شده است.

کعبی: نظر خاصی در این مورد ندارم.

مورای: موضوعی با عنوان تحلیل ترافیک مخابرات وجود دارد که به زبان ساده می‌توان آن را این‌گونه تعریف کرد که از تبادل پیام‌های رادیویی دشمن از حضور کاروان نظامی‌اش خبر می‌دهد و کاهش آن عکس این معنا را القا می‌کند. برای تعیین جهت کاروان نظامی ایرانیان ایستگاه‌های جهت‌یاب هم داشتید؟

کعبی: رادار می‌تواند جهت، فاصله و همه اطلاعات خاصی را که نیاز دارید تأمین کند.

مورای: بنابراین، از طریق رصد پیام‌های رادیویی می‌توانستید به وجود کاروان نظامی دشمن و موقعیت آن پی ببرید، درست است؟

کعبی: رصد پیام‌های رادیویی تنها یکی از ابزارهای مان بود. درست است که امکان کشف هدف در فاصله ماه‌های مارس تا سپتامبر بهتر می‌شد اما در بقیه ایام سال این قضیه برعکس بود. یک‌بار که در قرارگاه فرماندهی نیرو نشسته بودم با خود فکر کردم همین‌الان ممکن است یکی از کاروان‌های نظامی ایران در منطقه باشد؛ زیرا قابلیت دید ما در آن فصل از سال عملا صفر بود. با این گمان که ایرانیان از این شرایط آب و هوایی برای اعزام کاروان نظامی‌شان استفاده خواهند کرد، یکی از بالگردهای مان را برای عملیات شناسایی نظامی منطقه اعزام کردم و هم‌زمان دو فروند هواپیما هم آماده کردم.

به خلبان هواپیمای اول گفتم به اینجا ( اشاره به نقشه) به این منطقه برو و اگر کاروان نظامی در آنجا دیدی، به‌طرف آن شلیک کن و به ماهم اطلاع بده. پس از حرکت دو هواپیما، هواپیمای دیگری را برای کمک به هواپیمای اول مسلح کردیم. در آن عملیات بدون هیچ اطلاعات نظامی توانستیم ۶ فروند کشتی را منهدم کنیم. نمی‌دانم خبر این عملیات چگونه به ستاد فرماندهی کل عراق رسید ولی  صدام بی‌درنگ از ما پرسید نیروی دریایی با چه اطلاعاتی دو فروند هواپیما را یکی پس از دیگری به مأموریت فرستاد و وقتی پاسخ دادیم هیچ اطلاعات خاصی نداشته‌ایم، دستور داد یک جنگنده «میگ۲۵ » برای تصویربرداری از منطقه اعزام شود. عکس‌ها نشان می‌داد که ۶ فروند کشتی در منطقه سوخته یا در حال سوختن بودند. صدام روز بعد مرا احضار کرد و به من نشان افتخار داد.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱ شهریور ۱۴۰۰ / ۰۸:۱۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1400060100078
  • خبرنگار : 71451