ناگفته‌های تنها محیط بان قطع عضو کشور

کمتر کسی است که نام محیط‌بان «سید امین هادی‌پور» یا داستان او را نشنیده باشد؛ محیط‌بانی که حین ماموریت در ‌پاسگاه محیط‌بانی مورد اصابت گلوله متخلفان قرار گرفت و ‌پای خود را از دست داد اما به گفته این محیط‌بان با گذشت بیش از یک سال نه تنها جانبازی او احراز نشده بلکه موفق به تهیه ‌پروتز مورد نظرش و دریافت خسارت یا بیمه‌ بابت نقص عضو نشده است.

به گزارش ایسنا، حوالی بامداد ۲۶ فروردین سال گذشته چهار نفر ناشناس با نقاب‌هایی بر صورت به ‌پاسگاه محیط‌بانی کارون واقع در شهرستان گتوند استان خوزستان هجوم بردند و محیط‌بان سید امین هادی‌پور که تنها در این ‌پاسگاه حضور داشت را مورد اصابت گلوله در ناحیه زانو قرار دادند. این متخلفان ‌پس از یک ساعت و نیم که او را گروگان گرفته و مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار داده بودند، گاوصندوق حاوی سلاح‌های محیط‌بانی را سوار بر خودروی سرقتی کردند و متواری شدند. از آنجایی که فرمانداری به دلیل شیوع کرونا راه‌هایی را که به سمت تفرجگاه‌های طبیعی می‌رفت، به‌وسیله خاکریز بسته بود و فقط چند راه فرعی باز بود، این متخلفان خودرو و گاوصندوق را رها کردند و پیاده گریختند.

مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست هنگام حضور در بیمارستان از محیط‌بان هادی‌پور خواسته او را سوال کردند که او هم خواسته خود را پای مصنوعی هوشمند با متد روز برای ادامه فعالیت عنوان کرد و سازمان حفاظت محیط زیست نیز این خواسته او را قبول کرد و وعده تهیه ‌پای مصنوعی هوشمند به او داده شد. سید امین هادی‌پور در این باره می‌گوید: «پس از آن با وعده‌های داده شده توسط مسئولین مبنی بر تهیه پروتز هوشمند و درخواست پیش فاکتور، با جستجوی فراوان، نمایندگی شرکت کالای مدنظر را پیدا و پیش فاکتور تهیه کردم.» اما چندی بعد این سازمان اعلام کرد که قادر به ‌پرداخت هزینه این ‌پای مصنوعی هوشمند ساخت کشور آلمان نیست. حالا ‌پس از گذشت بیش از یک‌ سال از این حادثه که منجربه قطع شدن ‌پای این محیط‌بان و انجام چند عمل جراحی روی پایش شده است، هنوز موضوع جانبازی و تامین ‌پای هوشمند که در روزهای اول ‌پس از حادثه قول آن به او داده شده بود نه تنها میسر نشده بلکه اظهار نظرات مختلفی در این زمینه مطرح می‌شود.

منوچهر فلاحی- معاون یگان حفاظت سازمان محیط زیست کشور- به تازگی در برنامه‌ تلویزیونی «درنگ تنهایی» که ۱۵ مرداد ماه از شبکه یک سیما ‍‍پخش شد، گفته است: پزشکان کشور ‌پای مصنوعی ساخت داخل را برای این محیط‌بان تجویز کردند چراکه هزینه نگهداری پای مصنوعی خارجی زیاد است و چکی برای تهیه ‌پای مصنوعی این محیط‌بان از سوی شرکت بیمه طرف قرارداد سازمان حفاظت محیط زیست به او داده شده است اما محیط‌بان هادی‌پور آن را نگرفته و او تنها ‌پای مصنوعی خارجی می‌خواهد. او همچنین اظهار کرده است: اکنون کشور در شرایط تحریم است و اگر این محیط‌بان ‌پا را از کشور آلمان بیاورد و مشکلی برای ‌او ‌پیش آید، سازمان حفاظت محیط زیست چه کاری می‌تواند انجام دهد تا این ‌پا برای او مشکلی ایجاد نکند؟

سال گذشته نیز سرهنگ جمشید محبت‌خانی- فرمانده یگان حفاظت محیط زیست- اظهارات مشابهی داشت مبنی بر اینکه «پروتز پای داخلی هزینه‌های کمتری دارد و فرقی با نمونه خارجی ندارد و تهیه پای مصنوعی هوشمند خارجی علاوه بر هزینه‌های گزاف اولیه در مرحله نگهداری نیز هزینه‌بر است.»

محیط‌بان هادی‌پور در گفت و گو با ایسنا با اشاره به اینکه برخی فعالان محیط زیست فراخوان‌هایی برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی بابت تهیه ‌پای مصنوعی هوشمند دادند، خاطرنشان می‌کند که سقف مبلغ این فراخوان‌ را با احتساب هزینه‌ای که سازمان حفاظت محیط زیست قرار بود به‌عنوان خسارت ‌پرداخت کند، تعیین کرده بودند اما متاسفانه سازمان حفاظت محیط زیست کمکی نکرد و ‌دیه‌ای- که ما می‌خواستیم به همراه کمک‌های مردمی برای تهیه ‌پای مصنوعی بپردازیم، آن هم در شرایطی که نرخ یورو ماه به ماه افزایش ‍‍پیدا می‌کند- را ‍‍پرداخت نکرد و این لطمه بزرگی به من است. چه کسی می‌خواهد جوابگوی این وضعیت باشد؟

این محیط بان اضافه می‌کند: اگر قرار باشد پای هوشمند تهیه شود آن هم با هزینه فراخوان مردم، ‌پس هزینه نگهداری آن نیز به عهده سازمان حفاظت محیط زیست نخواهد بود. از سوی دیگر تهیه پروتز مورد نظر نیازمند سفر به آلمان نیست و کسانی که ادعا می‌کنند حتما برای دریافت ‌این ‌پای مصنوعی هوشمند باید به کشور آلمان سفر کنم یا اطلاعات کافی ندارند یا خلاف واقع موضوع را بیان می‌کنند.  این شرکت در گذشته در ایران نیز نمایندگی داشته اما به‌ خاطر تحریم‌ها آن را معلق کرده‌اند اما همچنان در برخی کشورهای همسایه نمایندگی این شرکت وجود دارد.

چکی بابت تهیه ‌پای مصنوعی یا دیه به من تحویل داده نشده است

او همچنین درباره چکی که به گفته معاون یگان حفاظت سازمان محیط زیست برای تهیه ‌پای مصنوعی ساخت داخل کشور به هادی‌پور داده شده و او قبول نکرده است، تصریح می‌کند: چکی به من داده نشده بود و ‌پس از روی آنتن رفتن این برنامه با من تماس گرفتند که چک آماده‌ است و می‌خواهند تحویل اداره‌ کل محیط زیست استان خوزستان دهند تا به حساب من واریز شود این درحالیست که معاون یگان حفاظت محیط زیست در این برنامه گفته بود که چک را به من تحویل دادند و من آن را نگرفتم. چرا نباید می‌گرفتم؟ اصلا در این چک نوشته نشده که برای ‌پای مصنوعی است بلکه نوشته بابت ‌پرداخت علی‌الحساب دیه مربوط به بیمه شده است. این چک بخشی از دیه من است، ‌پس چرا به‌نام زیان‌دیده نیست و به اسم اداره‌کل محیط زیست استان خوزستان نوشته شده است؟  

این محیط بان ادامه می‌دهد: این چک علی‌الحساب ‌پول دیه برای نقص عضو است که هنوز به دست من نرسیده است. تاریخ صدور این چک مربوط به سال گذشته است، چرا تاکنون تاخیر داشته و چرا من باید چکی که به‌نام اداره‌کل محیط زیست استان خوزستان است را تحویل بگیرم؟  

چک ارسالی از سوی شرکت بیمه برای اداره کل محیط زیست استان خوزستان

به گفته هادی‌پور، مبلغ فراخوان توسط مردم تامین شده و موجودی هم مشخص است اما برای تهیه ‌پای مصنوعی هوشمند نیاز است هماهنگی‌هایی صورت گیرد تا به یکی از کشورهای همسایه - که نمایندگی این شرکت آلمانی در آنجا است - بروم.

سال ‌پیش حجت بهاری‌فر - مدیرعامل «بیمه ما» - به همراه فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط زیست در عیادت از محیط‌بان هادی‌پور با اشاره به تفاهم نامه همکاری بین شرکت سهامی بیمه "ما" و سازمان حفاظت محیط زیست در راستای تحقق اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرده بود که بر همین اساس تمام تلاش خود را برای تامین هزینه‌های درمانی همچنین خرید پروتز پای این محیط بان عزیز انجام می‌دهیم و در آینده نیز تمام هزینه‌ها و حمایت‌های بیمه ای برای سید امین هادی پور صورت خواهد گرفت.

"خسارت یا بیمه‌ای بابت نقص عضو به من ‌پرداخت نشده است و هنوز کلی فاکتور از هزینه‌های درمانی خود دارم."

این محیط‌بان درباره وضعیت ‌پرداخت بیمه و خسارات می‌گوید: خسارت یا بیمه‌ای بابت نقص عضو به او ‌پرداخت نشده است و هنوز کلی فاکتور از هزینه‌های درمانی خود دارد. «همچنین آن چک ۱۵۰ میلیون تومانی که مربوط به دیه من است نیز هنوز به من ‌پرداخت نشده است و اکنون نیز سر کار می‌روم و تنها حقوق خود را کمافی السابق دریافت می‌کنم.»

هادی‌پور درباره شرایط کاری خود اظهار می‌کند: ابلاغ گرفتم و رفتم سر کار. به من وعده داده بودند که زمین می‌دهند اما این وعده محقق نشد. به من وعده دادند که از ‌پست محیط‌بان به کارشناس تبدیل وضعیت می‌شوم که آن هم میسر نشد و اکنون با سمت محیط‌بان به اداره می‌روم اما عملا هیچ کار مرتبط با محیط‌بانی نمی‌توانم انجام دهم و به‌عنوان یک کارمند یا نیروی اداری کار می‌کنم. اگر بحث جانبازی من مشخص شده بود، اکنون بسیاری از این مسائل نیز حل می شد.

‌پرونده جانبازی محیط‌بان هادی‌پور بین دستگاه‌ها دست به دست می‌شود

سید امین هادی‌پور- محیط‌بان گتوند- درباره ‌پرونده جانبازی خود به ایسنا می‌گوید که هنوز درصد جانبازی من از سوی سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران اعلام نشده است و از امتیاز جانبازی برخوردار نشده‌ام اما طبق آخرین اطلاعاتی که دارم ‌پرونده من به ستاد مشترک نیروهای مسلح ارسال شده است.

او اضافه می‌کند: با یکی از کارشناسان بنیاد شهید و امور ایثارگران صحبت کردم و به من گفتند که مسئول این سازمان ایراداتی را بر این ‌پرونده وارد دانسته و لازم است که برای ‌پاسخ‌گویی به برخی سوالات به تهران بروم. از این رو به تهران رفتم و به ابهامات ‌پاسخ دادم اما مسئولان این سازمان قانع نشدند و ‌تصمیم‌شان بر این بود که پرونده من را برای ستاد مشترک نیروهای مسلح ارسال کنند و از آن زمان دیگر اطلاعی از روند ‌پرونده جانبازی خود ندارم.

هادی‌پور در ‌پاسخ به این ‌پرسش ایسنا که سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران چه مواردی را به‌عنوان ابهامات پرونده اش مطرح کرده بودند،ادعا می‌کند: دلایل مختلفی را برای تعلق نگرفتن امتیاز جانبازی عنوان کردند که نشان دهنده این بود که می‌خواهند عمدا ‌پرونده را معطل کنند و به جای دیگری بفرستند چراکه برای همکار من حادثه مشابهی رخ داد که در محل کار و ‌پاسگاه محیط‌بانی به او شلیک شد و متخلفان نیز شناسایی و دستگیر نشدند اما جانباز معرفی شد.

او می‌افزاید: من ‌پایم را در محیط کار و حین ماموریت از دست داده‌ام، آیا نباید جانباز محسوب شوم؟ می‌گویند از دید بنیاد شهید و امور ایثارگران تفاسیر گوناگونی برای تایید جانبازی وجود دارد. چطور همکار من جانباز شد اما من نمی‌شوم؟ چند تن متخلف به ‌پاسگاه محیط زیست حمله کردند و من حین انجام وظیفه بودم. با اینکه می‌توانستم کلید گاو صندوق را به آن‌ها بدهم یا رمز گاوصندوق را سوال کنم و به آنان بگویم یا همکارم را که آن چهار نفر از من خواسته بودند او را به ‌پاسگاه بکشانم را خبر کنم که بیاید اما حالا که مقاومت کردم جوابم این است؟ از سوی دیگر اگر احراز جانبازی شوم هم بحث تعیین درصد و کمیسیون مربوط به آن مطرح می‌شود که آن نیز با این روند زمان‌بر خواهد بود.

تیر ماه سال گذشته سرهنگ جمشید محبت‌خانی - فرمانده یگان حفاظت محیط زیست- درباره پرونده جانبازی این محیط‌بان گفته بود که ما مدتی است پیگیر این ماجراییم و به‌دلیل محدودیت‌های کار اداری، جانبازی زمان می‌برد.

"اگر سازمان حفاظت محیط زیست ‌پیگیر ‌پرونده جانبازی من بود چرا اکنون ‌پرونده من باید به ستاد مشترک نیروهای مسلح ارسال شود؟ "

هادی‌پور در این‌باره اظهار می‌کند که اگر سازمان حفاظت محیط زیست ‌پیگیر ‌پرونده جانبازی من بود چرا اکنون ‌پرونده من باید به ستاد مشترک نیروهای مسلح ارسال شود؟ چرا باید تنها محیط‌بان قطع عضو سازمان حفاظت محیط زیست کشور که حین ماموریت و برخورد با متخلفان ‌پای خود را از دست داده است، در مورد احراز جانبازی به مشکل بر بخورد؟ «همان زمان کارشناس سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگارن به من گفت که فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در زمینه ابهامات ‌پیش‌آمده در ‌پرونده من نخواسته که دخالتی کند.» فرمانده یگان حفاظت محیط زیست از بحث جانبازی من دفاع نکرد و سازمان حفاظت محیط زیست تقریبا در هیچ موردی من را حمایت نکرد و حمایت آن‌ها ناقص بود و تنها مثل یک کالا با من برخورد کردند. حمایت اصلی زمانی‌ است که این سازمان به‌صورت رسمی ورود ‌پیدا کند و شکایتی طرح کند که این متخلفان و ضاربان وارد حریم دولت شده بودند، آن زمان دیگر این مساله شخصی نیست و یک نهاد دولتی شاکی این ‌پرونده است.

تنها شاکی ‌پرونده حادثه حمله چهار متخلف به ‌پاسگاه محیط‌بانی گتوند، محیط‌بان هادی‌پور است

او می‌گوید که نه سازمان حفاطت محیط زیست و نه اداره‌کل محیط زیست استان خوزستان یا اداره محیط زیست شهرستان گتوند هیچ شکایتی در زمینه حادثه حمله چهار فرد ناشناس مسلح به ‌پاسگاه محیط‌بانی کارون در شهرستان گتوند نکرده‌اند و تنها شاکی این ‌پرونده خود اوست.

این محیط بان اضافه می‌کند: «شکایتی از سوی سازمان حفاظت محیطی زیست و ادارات تابعه آن تنظیم نشده، اگر شکایتی تنظیم شود خیلی بهتر است. این متخلفان وارد حریم دولت شده‌اند. من که شخصی آنجا کار نمی‌کردم، گاوصندوق سلاح سازمانی را در یک خودرو سرقتی بار همچنین گروگان‌گیری کردند. چطور مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست شکایت نکردند و ساکت ماندند؟»

هادی‌پور درباره احساس خود طی این یک‌سال از زمان وقوع حادثه و از دست دادن ‌پای خود تا الان به ایسنا می‌گوید: من هنوز هم دوست دارم که در مناطق چهارگانه کار کنم. به‌محیط زیست علاقه‌مند بودم که وارد این شغل شدم و اکنون با این اوصاف خیلی غبطه می‌خورم که اگر خودم به‌عنوان همیار از طبیعت حمایت می‌کردم بهتر از این بود که به سازمان حفاظت محیط زیست می‌آمدم که هیچگونه حمایتی از نیروهای خود نمی‌کند. نیروهای محیط‌بانی واقعا با کمترین امکانات و حقوق در راه طبیعت جان‌فشانی می‌کنند.

"اگر با هلیکوپتر من را به تهران آورده بودند شاید ‌پایم را از دست نمی‌دادم."

این محیط‌بان ضمن انتقادات از اظهارات برخی مسئولان درباره اینکه او ‌پس از حادثه در اسرع وقت به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان قرار گرفته است، اظهار می‌کند که از زمان وقوع حادثه تا انجام اولین عمل جراحی ۱۶ ساعت گذشته بود و هر دو انتقال در این مدت یعنی از ‌پاسگاه محیط‌بانی تا بیمارستان خاتم‌الانبیا شهرستان شوشتر سپس به بیمارستان گلستان اهواز با آمبولانس صورت گرفت. اگر با هلیکوپتر من را به تهران آورده بودند شاید ‌پایم را از دست نمی‌دادم.  

او ادامه می‌دهد: اگر در بیمارستان حمایتی می‌شد، زودتر من را به اتاق عمل می‌بردند. وقتی یک نیروی دولتی به بیمارستان منتقل می‌شود باید یک سری افراد به‌عنوان نماینده از ارگان یا اداره مربوطه بالای سر او باشند تا روند انجام جراحی بر او را تسریع کنند یا درصورت کمبود امکانات زمینه انتقال او به تهران را فراهم کنند.

هادی‌پور ضمن بیان اینکه من حین انجام وظیفه مجروح شدم، اظهار می‌کند: آنجایی که من کار می‌کردم کانکسی بود که اطراف آن هیچ حصار یا دوربین مدار بسته‌ای نبود و در یک ملک غیر قرار داشت یعنی ملک به‌ نام اداره محیط زیست خوزستان نبود. از همه‌ چیز بدتر این است که کانکسی را جایی قرار دهی که جزو ملک شما نیست و کسی را در آن رها کنی و زمانی‌که حادثه‌ای برای او اتفاق می‌افتد هیچ مسئولیتی را نپذیرید.

تاکنون چندین بار مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست و نیروی انتظامی اعلام کرده‌اند که متخلفان این ‌پرونده را دستگیر یا شناسایی کرده‌اند اما هادی‌پور ضمن تکذیب این موارد می‌گوید: چندین نفر تاکنون دستگیر شده‌اند اما آن‌ها را آزاد کردند. از برخی از این دستگیر شدگان سلاح‌های غیرمجاز نیز کشف شده است ‌همچنین دستگیری متخلفان را ‌پیش از اینکه من آنان را شناسایی کنم در رسانه‌ها اعلام می‌کنند و در یکی از این موارد از من خواستند که امضا کنم که یک شخص همان متخلفی است که به سوی من شلیک کرده بود اما من از امضا کردن آن امتناع کردم چراکه نمی‌توانستم او را شناسایی کنم.

هادی‌پور در پایان می‌گوید: آن چهار متخلف به‌دنبال همکار من بودند و مدام به من می‌گفتند که زنگ بزنم تا او بیایید، مسئولان ‌پیگیری این ‌پرونده باید با همکار من صحبت کنند، شاید او بداند که این متخلفان که بودند و با او چه کار داشتند؟

ایسنا آماده انعکاس دیدگاه‌های مسوولان است.

انتهای ‍‍پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ / ۰۸:۰۰
  • دسته‌بندی: محیط زیست
  • کد خبر: 1400052618335
  • خبرنگار : 71646