در قالب یک پژوهش بررسی شد

رفتار درمانی نگاه انعطاف‌پذیرتری به افراد می‌بخشد

نشخوار فکری، به عنوان افکاری مقاوم و عودکننده، به طریق غیرارادی وارد آگاهی شده و توجه را از موضوعات مورد نظر و اهداف فعلی، منحرف می‌سازد. 

براساس این پژوهش، پاسخ‌های نشخواری، نقطه مقابل حل مساله موثر و ساختار یافته است و مانع بروز رفتارهای موثری می‌شود که می‌تواند به درمان کمک کند. اختلال‌های اضطرابی یکی از اختلالات رایج با مرکزیت اضطراب است. محققان در پژوهشی با عنوان «بررسی اثربخشی رفتار درمانی منطقی- هیجانی بر میزان افسردگی و نشخوار فکری افراد مضطرب» آورده‌اند، نظریه‌پردازان شناختی معتقدند که شیوه‌های تفکر، برخی افراد را نسبت به اختلال‌های اضطرابی آسیب‌پذیر می‌سازند. 

این پژوهش توسط محمد ابراهیم مداحی در دپارتمان روان‌شناسی دانشگاه شاهد تهران انجام شده که نشان می‌دهد، افرادی که بیشتر از سایرین دچار مشکلات اضطرابی می‌شوند، موقعیت‌های بی‌ضرر را تهدید کننده‌تر ارزیابی‌ کرده، توجه خود را بیش از حد بر تهدیدها متمرکز می‌کنند و به صورت انتخابی اطلاعاتی را یادآوری می‌کنند که تهدید کننده به نظر می‌رسد. اختلال‌های اضطرابی و اختلالات خلقی، به شکل خاصی با یکدیگر ارتباط دارند و در هر دو نشانه‌های قابل تعقیبی از نشخوار فکری مشاهده می‌شود. 

نشخوار فکری‌ را به عنوان یکی از مولفه‌های شناختی افسردگی معرفی می‌کنند زیرا به عنوان افکاری مقاوم و عودکننده تعریف می‌شود که گرد یک موضوع معمول دور می‌زند، به طریق غیر ارادی، واردآگاهی می‌شود و توجه را از موضوعات مورد نظر و اهداف فعلی منحرف می‌سازد. عده‌ای از محققان نشان دادند که نشخوار فکری می‌تواند میزان افسردگی را حتی پس از کنترل میزان اضطراب، پیش‌بینی‌ کند. این یافته با توجه به نقش نشخوار فکری در اضطراب و علایم مختلط اضطراب- افسردگی، حایز اهمیت است.

مطالعات، نشان داده است که نشخوار فکری هم در جمعیت‌های بالینی و هم در جمعیت‌های غیر بالینی وقوع می‌یابد و وقوع آن محدود به هیچ یک از آسیب‌های روان شناختی نیست. به طور معمول نشخوار فکری ساز وکارهایی را ایجاد می‌کند که منجر به عوامل خطرآفرین برای افسردگی می‌شود و کم شدن حمایت اجتماعی و خوش بینی و افزایش روان رنجوری را در پی دارد. برخلاف نگرانی، نشخوار فکری روی موضوعاتی از شکست یا زندگی گذشته فرد استوار است.

عده‌ای از متخصصان نشخوار فکری را به عنوان نمونه‌هایی از افکار منفی عودکننده مطرح کرده و آن را فرآیندی فرا تشخیصی می‌دانند که در بسیاری از آسیب‌های روان شناختی اتفاق می‌افتد. علاوه بر این، به نظر می‌رسد نشخوار فکری پیش‌بینی کننده سطوح اضطراب بوده و با هیپومانیا، قماربازی مرضی، اضطراب اجتماعی، تداوم علایم استرس پس از سانحه، کیفیت پایین خواب، آشفتگی خواب، شراب‌خواری و علایم سو مصرف الکل در بزرگسالان و دختران نوجوان، رفتار خودزنی و تفکر خودکشی رابطه دارد و در اختلال‌های دیگر اضطرابی نیز تجربه می‌شود.

بررسی‌ها، نشان داده است که نشخوار فکری نه تنها دلالت بر افسردگی بلکه با علایم اضطرابی نیز رابطه دارد. با توجه به اینکه اختلال‌های اضطرابی، عوارض سویی بر رفتار و زندگی فرد می‌گذارد، روش‌های درمانی مناسبی برای آن طراحی شده است. یکی از این روش‌ها رفتار درمانی منطقی-  هیجانی است. رفتار درمانی منطقی- هیجانی روشی است که به افراد می‌آموزد عقایدشان را برای خودشان تفسیر کنند، با عقاید نا معقول خود آشنا شوند و عقایدی که باعث ایجاد احساسات منفی در آن‌ها می‌شوند را شناسایی کنند، با آن عقاید نامعقول برخورد مناسب کنند تا در نهایت بتوانند عقاید مخرب را تغییر دهند. 

رفتار درمانی منطقی – هیجانی، ویژگی اصلی افراد سالم را نسبی‌گرایی می‌داند و معتقد است زمانی که فرد تمایلات، آرزوها و خواسته‌های غیر مطلق خود را به حکم‌های قطعی و نیازها تبدیل می‌کند، بیمار می‌شوند؛ هرگاه آرزوهای فرد برآورده نشود، هیجان‌های منفی ولی مناسب مانند غمگینی و تاسف را تجربه خواهد کرد اما هرگاه این آرزوها تبدیل به حکم‌هایی شود که برآورده نشده است، هیجان‌های شدیدی مانند افسردگی، اضطراب شدید، خشم و تنفر را به دنبال خواهد داشت.

در رابطه با تاثیر رفتار درمانی منطقی هیجانی بر افسردگی و نشخوار ذهنی بیماران مبتلا به اختلال‌های اضطرابی، دیده می‌شود که رفتار درمانی منطقی هیجانی بر افسردگی و نشخوار ذهنی بیماران تاثیر معنادار دارد و موجب کاهش افسردگی و نشخوار ذهنی بیماران می‌شود. کارآمدی روش رفتار درمانی منطقی- هیجانی و هیپنوتیسم درمانی را در ۴۸ آزمودنی دچار اضطراب و نشخوار ذهنی بررسی کرده و دریافتند که این رویکرد، اضطراب و نشخوار ذهنی گروه‌های آزمایشی را به شکل معناداری کاهش می‌دهد. 

نتایج این پژوهش، نشان داد رفتار درمانی منطقی هیجانی بر افسردگی و نشخوار ذهنی موثر است و موجب کاهش این بیماری‌ها می‌شود. در ارتباط با تاثیر رفتار درمانی عقلانی - هیجانی، تحقیقات متعددی صورت گرفته است. به نظر می‌رسد که رفتار درمانی منطقی – هیجانی بیشتر از سایر روش‌های درمانی، موجب کاهش افسردگی و نشخوار ذهنی می‌شود و بیماران با این درمان، یاد می‌گیرند که انعطاف پذیر باشند و با تمرکز بیشتر بر مشکلات، سعی می‌کنند در جهت رفع آن‌ها گام بردارند. 

درمان منطقی- هیجانی به بیمار کمک می‌کند تا راه حل‌های مناسب را در مواقع لازم به اجرا درآورد. در واقع، نشخوار ذهنی موجب می‌شود توانایی حل مساله افراد، کاهش یابد، بنابراین، درمان منطقی-هیجانی به افراد کمک می‌کند که از زندگی خود لذت ببرند، عقاید و احساسات مخرب خود را شناسایی کنند، سعی کنند آنها را تغییر دهند، تسلیم نشوند، عقاید خود را تفسیر کنند و با آن‌ها برخورد مناسب داشته باشند. در واقع، رفتار درمانی منطقی - هیجانی به افراد افسرده و دچار نشخوار ذهنی کمک می‌کند تا با باورهای غیر منطقی مبارزه کنند.

این پژوهش در مجله اندیشه و رفتار منتشر شده است.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ / ۱۳:۰۹
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1400052517966
  • خبرنگار : 50081