به گزارش ایسنا، فاطمه نکولعل آزاد، کارشناس مسائل خاورمیانه و پژوهشگر موسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران در یادداشتی با عنوان "نگاهی به خروج نظامی آمریکا از خاورمیانه" نوشت: تحرکات سیاسی – نظامی ایالات متحده گویای این واقعیت است که آمریکا در حال کاهش تعهدات خود در منطقه خاورمیانه است. این کشور در کنار اجرایی کردن تصمیم خروج از افغانستان تا آخر آگوست ۲۰۲۱، در حال مذاکره با دولت عراق درباره چگونگی خروج از این کشور است.
علاوه بر این، ایالات متحده برخی از ناوهای نظامی خود را از منطقه خلیج فارس خارج ساخته و همچنین سه پایگاه نظامی خود در قطر را تعطیل کرده است. ایالات متحده همچنین برخی از تجهیزات نظامی خود را از عربستان سعودی خارج کرده است. آن گونه که از شواهد پیداست قرار است صرفاً تعداد کمی نیروهای اطلاعاتی – امنیتی در عراق، شمال سوریه و برخی کشورهای دیگر باقی بمانند که به نظر میرسد شمار آنها زیر ۲ هزار نفر باشد. ایالات متحده آمریکا با در اولویت قرار دادن رقابت با چین و تمرکز حضور خود در شرق آسیا، به دنبال کاهش تعهدات خود در مناطق مختلف دنیا و به ویژه خاورمیانه است.
از زمان خروج نیروهای بریتانیایی از خلیج فارس در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی، ایالات متحده به عنوان یک قدرت فرامنطقه ای حضور سیاسی و نظامی مداوم در منطقه داشته است. در واقع، حضور آمریکا در منطقه یک اصل ثابت بوده است که صرفاً در گذر زمان و بر مبنای شرایط مکانی شدت و ضعف داشته است. سؤال اساسی که مطرح میشود این است که تحرکات نظامی آمریکا و تلاش این کشور برای کاهش تعهدات خود در خاورمیانه به چه معناست. در پاسخ به این پرسش اساسی باید به چند نکته توجه کرد.
اول اینکه آمریکا صرفاً در پی کاهش حضور و لذا کاهش تعهدات نظامی خود در منطقه است و به دنبال عقب نشینی کامل و همهجانبه از منطقه نیست. این کشور هنوز مأموریت فرماندهی سنتکام در خاورمیانه و شمال آفریقا را حفظ کرده و بخش زیادی از تجهیزات نظامی خود را در اردن انبار کرده است. این بدین معنی است که این کشور در صورت نیاز و ضرورت بنای بازگشت به خاورمیانه را دارد. دلیل این تمایل روشن است. خاورمیانه و به طور خاص خلیج فارس در رقابت پیش رو با چین اهمیت ویژهای دارد. لذا باید گفت هرچند حضور نظامی آمریکا کاهش پیدا کرده اما تعهدات سیاسی آن به منطقه و به طور خاص متحدین آن همچنان باقی مانده است.
دوم اینکه آمریکا با خروج از منطقه به شکل مستقیم و غیرمستقیم متحدان منطقهای خود را به تشکیل ائتلافها و اتحادها برای اداره امور منطقه سوق میدهد. لازم به ذکر است که خود کشورهای منطقه نیز چنین تمایلی دارند. اخیرا محافل فکری اسرائیل خواهان ائتلاف با کشورهای عرب خلیج فارس برای دوران پساآمریکایی در منطقه شدند. تلاشهای مشابهی توسط کشورهای عراق، اردن و مصر در جریان است. ترکیه نیز به دنبال عادی سازی روابط خود با مصر، اسرائیل، عربستان سعودی و مصر است تا زمینه برای بازیگری این کشور فراهمتر شود. تحرکات سیاسی از این دست ممکن است با تشویق و حمایت آمریکا نیز همراه گردد.
سوم اینکه هرچند مداخلههای آمریکا به عنوان یک قدرت فرامنطقهای سبب بسیاری از ناامنیها و جنگها شده است اما خروج آمریکا به معنی رسیدن خاورمیانه به حد نسبیای از امنیت قابل قبول نیست و خروج این کشور صرفاً نقش یکی از منابع بیثباتساز را تعدیل میکند. واقعیت این است که بین کشورهای منطقه نیز رقابتها و تضاد منافع شدید وجود دارد که قدمت و سابقه آن به دههها قبل باز میگردد. تعارض منافع در سطح منطقه چنان شدید و جدی است که ممکن است در نبود حضور آمریکا، کشورها را به سوی تشدید رقابتها با یکدیگر سوق دهد. همچنین خلاء قدرت در خاورمیانه ممکن است برخی کشورها را در جهت تبدیل شدن به هژمون منطقهای سوق دهد که با توجه به اینکه این منطقه هژمون پذیر نیست، خود سبب عمیقتر شدن رقابتها خواهد شد. در این صورت میتوان انتظار داشت برخی ائتلافها مانند ائتلاف عبری – عربی روند سریعتری به خود بگیرند.
چهارم اینکه ممکن است برخی کشورهای اروپایی مانند انگلیس و فرانسه به خواست آمریکا یا برخی کشورهای منطقه مایل باشند نقش بیشتری در منطقه پیدا کنند که خود سبب پیچیدهتر شدن شرایط منطقهای میشود. همچنین ممکن است تلاشهایی از طرف روسیه و چین نیز صورت گیرد که البته بدون شک آمریکا به تلاشهای احتمالی چین واکنشی متفاوت نشان خواهد داد.
در پایان باید گفت که خروج آمریکا از منطقه میتواند هم منبع فرصت باشد و هم منبع تهدید. فرصت از این جهت که کشورهای منطقه از طریق تشکیل ائتلافهای منطقهای به دنبال مقابله با مشکلات موجود در منطقه مانند تروریسم، افراطگرایی، مشکلات محیط زیستی، بیثباتیهای داخلی، مشکلات توسعه و .... باشند و به جای اینکه در مقابل همدیگر قرار گیرند در کنار همدیگر به مدیریت مسائل مشترک منطقه بپردازند.
از طرفی همانگونه که خروج آمریکا از افغانستان، طالبان را تشویق کرد که مسیری متفاوت را در پیش گیرد این احتمال نیز وجود دارد که خروج آمریکا سبب شود برخی بازیگران دولتی و غیر دولتی مسیر رقابت و تشدید خصومتها را در پیش گیرند. برای مثال اسرائیل در جهت مقابله با ایران از این انگیزه برخوردار است و مایل است با تشدید رقابتهای ایران با همسایگان عرب خود، کشورهای عربی را تشویق کنند که با اسرائیل وارد ائتلاف و حتی اتحاد بشوند.
انتهای پیام