به گزارش ایسنا، در پی درگذشت حمیدرضا صدر که پس از یک دوره مبارزه با بیماری سرطان در روز جمعه (۲۵ تیرماه) و در سن ۶۵سالگی در آمریکا از دنیا رفت، صفحهای به نام احمدرضا احمدی، شاعر و نویسنده پیشکسوت که با نظارت فرزند او اداره میشود با به اشتراکگذاری عکسی از حمیدرضا صدر در کنار این شاعر نوشته است: «تباهی شبانه بر شاخههای
درختها چه آورد: تباهی فراوان آورد.»
سیدضیاءالدین شفیعی، شاعر نیز تصویری را از حمیدرضا صدر به اشتراک گذاشته و نوشته است: «پیراهنی از ستاره بر تن، امشب
لبریزم از اشتهای خفتن، امشب
خوابی که به صبح میرساند شب را
صبحی که به شب رسیده چون من، امشب
پ.ن: در ازدحام بیدانشی، در محاصره غفلت، در تراکم نادانی، خوابیدنی چنین، یعنی رها شدن از تلخی همراهی با جماعت گمراه.
جناب صدر خواب جاودانهات گوارا»
از سوی دیگر، علیرضا بدیع، شاعر در پی درگذشت حمیدرضا صدر نوشته است: «ایشان درگذشتهاند.
اکثریت مردم دوستش داشتند.
من هم ناراحت شدم و تسلیت میگویم.
مردم تسلیت میگویند و حق دارند.
نکته: همین مردم زمانی که این آقا در تلویزیون به کارشناسی فوتبال میپرداخت او را با القابی ناشایست همراهی میکردند. دلیلشان هم این بود: هر کس به این سازمان برود فلان است!
در واقع عملکرد ناصواب یک سازمان را مینوشتند به پای تک تک کسانی که به آنجا میرفتند و کسی اگر بگوید نه اینگونه نیست در حقگوییاش شک باید کرد. مردم ما هنوز هم چنیند. با چشم بسته به هر کس که مشابه ایشان رفتار نکند توهین میکنند.
از صبح که شاهد تسلیتگویی خیل عظیم دوستان مشترک هستم با برخی وارد صحبت شدهام. برایم عجیب است این حجم از چرخش عقیده و یا از سنگر سکوت به در آمدن پس از مرگ چهرهای که به واسطه همان سازمان مطرح شده.
در واقع هضمش برایم مشکل است: چرا تا زنده بود هیچ یک شما نگفتید این فرد جزو معدود افراد قابل تحسین آن مجموعه است؟
چرا جزمی نظر دادید و نگفتید ممکن است در سازمانی تکصدا و چه و چه، کاراکتری خوب و کاربلد هم ظهور کند؟
اگر هم کسی گفته به قدری کمیت پایینی داشته که به گوش نرسیده.
قضیه خیلی ساده است: من معتقدم سازمان صداوسیما با کلیت جامعه زاویه دارد، کلیتش رسانه مورد علاقه من و بازتابدهنده آرای اکثریت مردم نیست.
از سویی معتقدم در همین سازمان میتوان معدود افراد کاردرست و به دردبخوری یافت مثل منصور ضابطیان و عادل فردوسیپور و دکتر صدر. اینکه این سازمان هر یک را با چه دلیلی از خود طرد کرده یا به چه علت طردش کردهاند بحث دیگریست.
مشکل من در این خطابههای مجازی یک چیز است: جزمی نظر ندهید! همین.»
انتهای پیام