در یک نشست مطرح شد

چرا بخش خصوصی را تحویل نمی‌گیرند؟

در آستانه چینش کابینه در دولت سیزدهم، از تشکل‌های خصوصی گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی پرسیده شد که چرا در ارتباط با نهادهای بالادستی، مجلس، وزارتخانه‌ها و سایر دستگاه‌ها تا کنون ناموفق بوده‌اند و مرجع دریافت نظر و اطلاعات در این سه حوزه تخصصی نیستند.

به گزارش ایسنا، شعارها، برنامه‌ها، و وعده‌های انتخابات ریاست‌جمهوری خالی از سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بود. برخی کارشناسان و فعالان آن را به وضعیت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نسبت می‌دهند ‌که این سه حوزه را با وجود اثربخشی در اشتغال، ارزآوری، حفظ هویت و اعتماد به نفس ملی، از اولویت نامزدهای انتخاباتی خارج کرد. از سویی، تشکل‌های خصوصی نیز با وجود قدمت دیرینه‌ای که دارند، مرجعی برای دریافت برنامه و ایده نبوده‌اند، اما علت چه بوده است؟ به این پرسش با حضور رؤسای تشکل‌های سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در ادامه نشست‌های مجازی با موضوع چالش‌ها و اولویت‌های وزیر آینده پرداخته شد.

تدوین برنامه هفتم توسعه در غیاب کارشناسان میراث‌فرهنگی

نوروز رجبی از جامعه باستان‌شناسی کشور گفت: در زمان انتخابات ریاست جمهوری یک بار جلسه‌ای با تشکل‌های خصوصی در ارتباط با واکنش و توصیه ما برای دولت سیزدهم داشتیم که به این جمع‌بندی رسیدند کاندیداهای ریاست‌جمهوری درباره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اصلا حرف نزنند. این انتقاد به ما وارد است که سعی نکردیم برای تدوین برنامه هفتم توسعه و برقراری ارتباط با نهادها، مجلس و سایر دستگاه‌ها گام برداریم.

او معتقد است: وقتی وزیر این وزارتخانه قدرت ارتباط با نهادها، مجلس، وزارتخانه‌ها و سایر سازمان‌ها را داشته باشد، حتما فضا را برای ارتباط تشکل‌ها نیز فراهم می‌کند.

رجبی در عین حال افزود: فضای کشور برای برقراری چنین ارتباطی فراهم نیست. ما بارها تلاش کردیم، ولی به جایی نرسیدیم. اگرچه دست از تلاش برنمی‌داریم. جامعه باستان‌شناسی ایران در ارتباط با تخریب آثار تاریخی بارها بیانیه داده و رنج و دشواری را به خود تحمیل کرده است، مثلا در ارتباط با انتقال معاونت میراث فرهنگی به شیراز (در دولت احمدی‌نژاد) چقدر ضجه زدیم و تلاش کردیم و تحت فشار بودیم، ولی باز آن‌ها کار خود را کردند. به هر حال، ما راهی جز این تلاش نداریم. هرچند، گاهی این تلاش‌ها به نتیجه نمی‌رسد.

وی افزود: آقای دشتی‌زاده (رییس فراکسیون میراث فرهنگی و گردشگری مجلس) به ما گفت که درحال تهیه برنامه هفتم توسعه هستند، اما هیچ یک از تشکل‌های میراث فرهنگی حضور ندارند. چه خوب دست‌کم تشکل‌های گردشگری حضور داشتند، اما سوال ما از ایشان این است جامعه مرمتگران، باستان‌شناسان و میراث فرهنگی کجا هستند؟ فراکسیون مجلسِ کشور که در ارتباط با میراث فرهنگی و گردشگری فعالیت می‌کند، هنوز راه را نمی‌شناسند، نمی‌داند در این کشور دانشگاه‌ها دپارتمان‌های باستان‌شناسی دارند. اگر جوامع و تشکل‌های باستان‌شناسی و مرمتگران از این موضوع بی‌خبرند، دانشگاه که باخبر است. مؤسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران که رسمی است، چرا از این‌ها دعوت نمی‌کنند!؟ واقعا شرایط تلخی است.

درخواست دیدار با مقام معظم رهبری 

محسن حاجی‌سعید ـ رییس کانون سراسری انجمن‌های صنفی راهنمایان گردشگری ـ در ادامه نشست گفت: در دولت آقای خاتمی، وقتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شکل گرفت، کم کم شاهد سیاسی شدن بودیم، هرچند در برخی مواقع به نفع این سازمان تمام شد و به موضوعاتی چون گردشگری توجه می‌شد. دوران آقای مرعشی را در این سازمان مثال می‌زنم، چون آن دوره گردشگری در نهاد و ساختار دولت مورد توجه قرار گرفت، اما در این سال‌ها شاهد بودیم توجه به مطالبات بخش خصوصی کم است و هرجا که این بخش انتقاد می‌کند به چشم دشمن به آن نگاه می‌شود، این شاید بدترین رویکردی بوده که مسؤولان با بخش خصوصی داشتند و تشکل‌ها را به عنوان صاحبان صنعت قبول نداشتند و آن‌ها را مزاحم می‌دیدند.

وی افزود: در مهرماه سال گذشته شورای سیاستگذاری میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جلسه‌ای داشت که تا الان دیگر برگزار نشده است، بخشی از آن به دلیل کرونا بوده و بخشی هم شاید سهل‌انگاری بوده است. سایر جلسات هم که برگزار می‌شود به ارائه گزارش عملکرد این وزارتخانه محدود می‌شود و در وقتی که به بخش خصوصی می‌رسد، اگرچه نقد می‌شود، اما آنچه به عنوان درد صنعت مطرح می‌شود مورد توجه قرار نمی‌گیرد، این را در ادوار مختلف تجربه کرده‌ایم که باید اصلاح شود.

حاجی‌سعید ادامه داد: در اولین جلسه‌ای که پس از وزیر شدن آقای مونسان داشتیم، یکی از اصلی‌ترین خواسته‌ها این بود که دیداری را با مقام معظم رهبری پیگیری کنند تا با ایشان مسائل، مشکلات و موانع گردشگری را مطرح کنیم تا رویکرد ایشان در اسناد بالادستی و برنامه‌های اصلی نظام و مجمع تشخیص لحاظ شود و به باز شدن گره‌ها کمک کند، اما تا کنون این اتفاق رخ نداده است.

تشکل منسجم بازدارنده است

حجت‌الله مرادخانی ـ کارشناس و پژوهشگر صنایع دستی ـ نیز با اعتقاد بر این که نظام صنفی فعال در این سه بخش فعال منسجم و نافذ نیست، افزود: البته در خصوص گردشگری، تشکل‌ها به نسبت منسجم‌تر است، ولی در صنایع دستی و میراث فرهنگی نظام صنفی قدرتمند نیست که در برهه‌های زمانی گذشته فرصت چانه‌زنی را مهیا کرده باشد یا مختصاتی را در فضای افکار عمومی به وجود آورده باشد. چنین خلائی عمدا و یا سهوا از طرف دستگاه‌های دولتی و ساختار آن مدیریت شده است، برای این‌که این ارتباط و نفوذ شکل نگیرد، چون ساختار منسجم قدرت چانه‌زنی بالایی خواهد داشت، در نتیجه به عنوان اهرم منتقد می‌تواند بازدانده باشد.

او اظهار کرد: در این سه حوزه، در سطح کلان و ملی اصولا مدیریت دانش نداریم، به این معنی که اطلاعات و داده‌ها در زمان درست به دست آدم درست برسد. بیش از ۷۰ _ ۸۰ پایگاه ملی میراث فرهنگی و ۲۴ اثر جهانی داریم که عدد پایگاه‌های آن‌ها به بیش از ۵۰ می‌رسد، ساختار فعالان حوزه صنایع دستی، تشکل‌ها و یا جاذبه‌های گردشگری نیز یک ساختار مدیریت‌شده دانش ندارند تا اگر سایر نهادهای نظارتی، مجلس و بخش‌های دیگر اطلاعات موثق نیاز داشتند به آن مراجعه کنند، معمولا مرجع آن‌ها گزارش‌های وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است که این داده‌ها همیشه در تأیید مدیریت خودشان بوده است. در این چند سال اخیر چندبار پرتال جامع گردشگری با آمدن هر یک از رؤسای‌جمهور و رییس سازمان و وزارتخانه افتتاح شد و در نهایت هم این پرتال که قرار بود ویترین گردشگری ایران باشد اشتباهاتی دارد. یا در حوزه صنایع دستی تقریبا هیچ مرجع اطلاعاتی نداریم. در حوزه میراث فرهنگی هم شاید جامع‌ترین مرجعی که بشود پیدا کرد، دانشنامه ویکی‌پدیا است و ما چیزی تدوین نکرده‌ایم.

مرادخانی گفت: نداشتن مدیریت دانش در این سه حوزه آسیب کلان‌تری وارد می‌کند؛ مجالی که هر کسی از هرجا درباره این حوزه‌ها اظهارنظر، تحلیل و حتی تحمیل کند، چون سنگ محک مشخصی وجود ندارد.

تشکل‌های سه حوزه کنار هم قرار بگیرند

حسین بختیاری ـ مدیرعامل مجمع هنرمندان و صنعتگران صنایع دستی ـ در پاسخ به این پرسش رأی مخالف داشت و گفت: اتفاقا ما در دهه اخیر ارتباط‌های خوبی را بدنه نظام به ویژه مجلس داشته‌ایم، اما این‌که در کلیت تا کنون موفق نبوده‌ایم به نقش دولت‌ها در مدیریت تشکل‌ها در سه حوزه برمی‌گردد. رؤسای سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از دولت نهم به بعد، به شدت همه امکانات و اختیارات خود را به کار گرفتند تا اجازه ندهند تشکل‌ها همه توان خود را نشان دهند. حتی با خبرنگاران ارتباط گرفتند که با بخش خصوصی ارتباط شایسته‌ای نداشته باشند و فضا تا این حد تنگ شد.

وی بیان کرد: برای جبران این خلاء، تشکل‌های سه حوزه باید کنار هم قرار گیرند و کمیسیون میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی در مجلس شکل بگیرد.

دست از سر بخش خصوصی بردارید

حرمت‌الله رفیعی ـ رییس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت جهانگردی و هوایی ایران ـ در ادامه این بحث، اظهار کرد: متاسفانه بخش خصوصی، نه فقط در دوران انتخاب وزیر، بلکه در کارهای دیگر هنوز به اجماع نرسیده است. هر مشکلی داشته باشیم، یا نگاهمان به دولت است، یا با اتحاد و همبستگی اقدام نمی‌کنیم و انفرادی پیگیریم. البته که در بخش خصوصی و تشکل‌ها فضای دوستی حاکم است، اما در فضای تشکیلاتی هنوز نتوانسته‌ایم با ید واحد کارهای‌مان را پیگیری کنیم. امیدوارم به این جایگاه برسیم. از سوی دیگر، امیدواریم دولت به بلوغ واقعی برسد و دست از سر بخش خصوصی بردارد و این همه تشکل‌زایی نکند.

بخش خصوصی را تحویل نمی‌گیرند

ابراهیم پورفرج ـ رییس هیات مدیره جامعه تورگردانان ایران ـ نیز با ابراز بی‌اطلاعی از تدوین برنامه هفتم توسعه و گله از در جریان نگذاشتن تشکل‌های خصوصی، گفت: بعضی وقت‌ها ما را دعوت می‌کنند و ما پیشنهادهایی می‌دهیم، اما در نهایت نظر خود را اعلام می‌کنند، به هر حال ساختار دولتی است و طبیعی است که نظرات خود را ارجحیت بدهد. بنابراین، طبیعی است که گردشگری در اسناد بالادستی حذف می‌شود.

او اضافه کرد: بخش خصوصی را معمولا تحویل نمی‌گیرند. وقتی هم که می‌پرسیم چرا پیشنهادات ما لحاظ نشده است، می‌گویند قبول نکردند. برنامه هفتم الان درحال تدوین است، ولی ما حضور داریم!؟ حتما مدیری حضور دارد که اصلا از خواسته و مطالبات ما خبر ندارد. بارها در شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری تقاضا دادیم یک جلسه با ستاد کرونا بگذارند تا ما با اعضای آن حرف بزنیم، شاید به عنوان وزیر دولتی برای بیان برخی حرف‌ها محدودیت داشته باشند، ولی بخش خصوصی می‌تواند صراحت داشته باشد. مطمئنم اگر ما با ستاد ارتباط داشتیم حداقل گروه‌های طبیعت‌گرد تا حالا اجازه ورود به ایران را گرفته بودند. پس به نظر می‌آید حرف‌های ما را با سایر دستگاه‌ها و تصمیم‌گیران بیان نمی‌کنند.

عزم ملی برای گردشگری وجود ندارد

علی صدرنیا ـ رییس هیأت مدیره جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی ـ نیز خلاء ارتباطی را به نبود عزم ملی ربط داد و اظهار کرد: از بالاترین مقامات کشور تا رده‌های میانی همواره بیان کرده‌اند که گردشگری را می‌پسندند و باید در مسیر آن حرکت کنند، ولی این کافی نیست، ضمن این‌که معنی آن با عزم ملی فرق دارد؛ عزم ملی یعنی همه هیأت دولت بسیج شوند و به گردشگری اهمیت دهند، مثل کشورهای دیگر. نمونه بارز برزیل است که حتی ارتش خود را در خدمت گردشگری می‌بیند. آقای وزیر جزئی از دولت است و باید همراهی وزرای دیگر را داشته باشد، چون گردشگری فراجناحی است.

این راهنمای گردشگری گفت: هیچ‌وقت از مشاوران و کارشناسان واقعی استفاده نشده است. رؤسای تشکل‌ها نظر کارشناسی می‌دهند، اما معمولا توجه نشده است. 

انتهای پیام

  • شنبه/ ۱۹ تیر ۱۴۰۰ / ۱۳:۱۹
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 1400041913362
  • خبرنگار : 71021