باوجود پیشرفتهای قابـل توجهی کـه تـاکنون در زمینـه مقابلـه بـا بیماریها به دست آمده است، بیماریهـای واگیـر همچنـان از اهمیـت ویژهای در اپیدمیولوژی و سلامت جامعه برخوردار هستند.
در این زمینه ویژگیهای روانی اجتماعی، نقش بسیار مهمی در بهرهمندی از اقدامات پیشگیرانه و خودمراقبتی در برابر بیماریهای واگیر ایفا میکنند و در سطوح فردی، اجتماعی و بینالمللی طیف گستردگی را شامل میشوند. با توجه به گستردگی آثار زیانبار بیماری و دامنه وسیع درگیر شدن افراد در سطوح مختلف و در شرایط اضطرار، همکاری تک تک افراد جامعه در خودمراقبتی و مسئولیت پذیری در قبال سلامتی خود و دیگران، از ملزومات موفقیت در اجرای برنامهها است.
در پژوهشی که توسط محمود کیوان آرا، محمد ستاری، مجید جنگی، نسرین شعربافچی زاده و راحله سموعی از مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، مرکز تحقیقات فناوری اطلاعات در امور سلامت و مرکز تحقیقات مدیریت و اقتصاد سلامت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد، پیشبینی خودمراقبتی مردم ایران در مواجهه با پاندمی کووید ۱۹ بر حسب الگوهای ارتباطی ویژگیهای فردی اجتماعی آنها مورد بررسی قرار گرفت.
کیوان آرا و همکاران در این پژوهش، خودمراقبتی را توانایی فرد در مراقبت از خود و تلاش کردن به نفع خود برای حفظ زندگی، سلامتی و بهزیستی که با سلامت جسمی و اجتماعی مرتبط میدانند و میگویند: «توانایی و باور به خودمراقبتی به ویژه زمانی که مشکل سلامتی وجود دارد و با توجه به تأثیر مثبتی که بر سلامتی دارد، برای تقویت اقدامات مربوط به مراقبت از خود و رفتار سلامتی جویانه ضروری است.»
به گفته آنها، این عوامل میتواند دربرگیرنده ویژگیهای فردی اجتماعی افراد هر جامعه باشد که با شناسایی تعامل بین این ویژگیها و میزان خودمراقبتی افراد و الگوهای ارتباطی مشخصی برای استفاده در برنامههای پیشگیرانه قابل دستیابی است.
در این پژوهش، مطالعه به صورت پیمایشی بر روی ۱۰۵۶ بزرگسال ۱۸ ساله و بیشتر از سراسر ایران که از سواد خواندن و پاسخگویی آنلاین برخوردار بودند در سال ۱۳۹۹ با انتخاب غیر تصادفی انجام شد.
یافتهها نشان داد که زنان و افراد تحصیلکرده میانگین خودمراقبتی بیشتری کسب کردند و نتایج آزمون داده کاوی نیز نشان داد زنان متاهل، زنان گروه سنی ۴۱ تا ۵۵ سال و زنان در همین گروه سنی با مدرک تحصیلی دکترا در شرایط همهگیری بیماری، خودمراقبتی را در حد خیلی زیاد گزارش کردهاند.
کیوان آرا و همکاران عامل مشترک در همه این الگوها برای خودمراقبتی بیشتر را جنس زن اعلام کردند.
این محققان به نتایج بررسیهای مقطعی انجام شده در هنگ کنگ و سنگاپور اشاره و اعلام کردند که نتایج این کشورها نیز نشان داد که زنان به احتمال زیاد، بیش از مردان نسبت به مخاطرات بیماریهای همهگیر احتیاط آمیز رفتار میکنند و حفاظت بیشتری ازجمله شستن دستها، استفاده از ماسک و تمیز کردن سطوح آلوده به عمل میآورند. آنها گفتند: «همچنین مطالعهای در انگلستان گزارش کرد که زنان بیشتر از مردان در برابر همه گیری آنفلوانزای خوکی، رفتارهای محافظتی داشته و از توصیه ها پیروی میکردند.»
به گفته کیوان آرا و همکاران، زنان اصولا در هر خانواده، مرکزیت خانه را از جهت مراقبتهای سلامتی و برآوردن نیازمندیهای موقعیتی برای حفظ آسودگی، آرامش و روح زندگی بر عهده میگیرند که بخشی از آن میتواند تفاوتهای زیستی و البته یادگیریها و انتظارات اجتماعی را تبیین کند و تاکید کردند که برخورداری زنان از این قابلیت، برای صیانت زنده بودن و سلامتی در خانواده و نسل اهمیت دارد، به ویژه زنان متاهل که تجربه حفاظت و حمایت از خانواده خصوصا فرزندان را در وظایف همسری و مادری دارند. تفسیر دیگر این است که با عبور از سن جوانی و رسیدن به میانسالی، از یک طرف تجارب روانی زیستی افراد افزایش می یابد و از طرفی تجربه سازش و تاب آوری در موقعیتهای مختلف، میتواند به رعایت توصیه ها و انجام رفتارهای ایمن در شرایط دشوار منجر شود و انتظار می رود این ویژگی، زنان گروه میانسال را بیشتر به سمت همکاری و محافظت کنندگی در مقایسه با سایرین سوق دهد.
این پژوهشگران عامل مهم دیگری که احتمالا فرصت رویارویی بهتری با شرایط غیرمترقبه و بحرانها را فراهم می آورد، امکان حضور در دورههای تحصیلی و دانشگاهی میدانند و میگویند: «از بعد دانشی نگرشی می تواند هر فرد را تحت تاثیر قرار دهد و احتمال افزایش تعاملات با افراد برگزیده تر در دامنه ارتباطی وسیع تر را به دنبال دارد و به امنیت خاطر بیشتر و برخورداری از فضای حمایتی می انجامد.»
طبق یافتههای این مطالعه، مردان مجرد با مدرک دیپلم کمترین میزان خودمراقبتی را گزارش کردند.
کیوان آرا و همکارانش معتقدند که جامعه مردان اصولا در بیشتر اجتماعات در معرض خطرات بیشتر، به دلیل لزوم حضورشان در بطن جامعه، کسب وکار و مشاغل دشوار یا خطرناک است و کار و تعامل در شرایط پرخطر و گاها رقابتی را میطلبد و بهطور ماهیتی کمتر با روشهای محتاطانه و باور به آسیبپذیری و متعاقبا کمتر متمرکز بر خودمراقبتی همراه است. این ویژگی ها با یادگیری های اجتماعی فرهنگی مبتنی بر جنس نیز در هماهنگی است و مورد انتظار است که مردان به ویژه افراد مجرد که احتمالا جامعه جوان تری هستند مراعات کمتری در رعایت محدودیت ها و محافظت از خود داشته باشند.
این محققان نتیجه گیری کردند که یافتـههای ایـن مطالعه به شناسایی گروههای در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیماری، و همچنین شناسایی گروههایی که از همکـاری آنهـا برای مدیریت موفق تر بیماری های واگیر در سطح خانواده و به دنبال آن اجتماع میتوان بهره گرفت، می انجامد.
نتایج این پژوهش در سال ۱۳۹۹ در مجله دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران منتشر شد.
انتهای پیام