ایسنا در دو قسمت اول «آن روی دیگر سکه» به بررسی وضعیت این کارورزان پزشکی و دستیاران تخصص پرداخت تا رسالت خود را در برای آگاهسازی مردم از وضعیت این قشر از جامعه که تصور اشتباهی از وضعیت آنها در جامعه وجود دارد و هیچ تریبونی برای حرف زدن ندارند، انجام دهد.
در قسمت سوم این گزارش، همراه با «نفیسه» که دو سال است دوران سخت رزیدنتی را پشت سر گذاشته و الان با چالشهایی به عنوان یک متخصص جوان گوش، حلق و بینی در جامعه مواجه است، صحبت میکنیم.
«نفیسه» در رابطه با وضعیت روانی افراد در دوران رزیدنتی به خبرنگار ایسنا میگوید: به عنوان کسی که ۱۴ ماه به صورت مداوم ۱۵ شب در ماه کشیک دادم و فردا بعد از کشیک تا ۷ عصر بیمارستان بودم، باید بگویم که از لحاظ جسمی انسان قدرت تطبیق بسیار بالایی دارد و تا حدودی می تواند هر شرایطی را تحمل کند، البته اینکه در طولانی مدت چه عوارضی می تواند داشته باشد بحث دیگری است، اما بسیار مهم است که در این شرایط سخت فیزیکی از نظر روانی آسوده باشی و بتوانی قدرت روحی و روانی خودت را با شرایط وفق بدهی.
او با بیان اینکه در دوران رزیدنتی فشار روانی خیلی زیادی بر افراد وارد میشود، توضیح میدهد: این شرایط تقریباً شبیه فشار روانی و جوی است که در سیستم نظامی و شرایط جنگی حکمفرماست و ارزشگذاری بر مبنای رتبه و اطاعت بی چون و چرا از ارشد باید تحت هر شرایطی انجام شود البته در بعضی شرایط مثلاً رشتههای شلوغ و جاهایی که حجم مراجعان و کار بیماران زیاد است، لازمه کار این است که نظم سیستم با سختگیریهایی برقرار باشد اما متأسفانه خیلی وقت ها این سیستم درجه بندی و احترام به سال بالا دستاویزی برای عقده گشاییهای شخصی شدهاست.
نفیسه ادامه میدهد: به نظر من این قضیه سال هاست که وجود داشته و خیلیها از این سختیها گذشتند اما چیزی که اخیراً طی شش سال اخیر و تقریباً بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت انجام شده، ناامیدی رزیدنتها و پزشکان جوان از آینده شغلی است چراکه این رزیدنتها بعد از دوران طرح باید به طرح اجباری تخصص در یک شهر دیگر که معمولاً از مناطق محروم است، بروند و به عنوان متخصص با شرایط سخت و کمبود امکانات طبابت کنند در حالیکه اجازه مطب زدن و کار خصوصی ندارند و در بهترین حالت تنها ۵۵ درصد از کارکرد آنها را بعد از یک سال و با کلی کسورات به آنها میدهند.
او با بیان اینکه بعد از اتمام طرح باید امتیازات لازم برای تأسیس مطب در شهرهای بزرگ را داشته باشیم که آن هم در بسیاری مواقع میسر نمی شود، میگوید: حتی در صورت تأسیس مطب، تعداد پزشکان متخصص در شهرهای بزرگ آنقدر زیاد است و آنقدر پیشکسوتان این رشته زیاد هستند که جایی برای فعالیت پزشکان جوان نیست و کار در بخش دولتی هم با این پرداختیها واقعاً به صرفه نیست.
نفیسه ادامه میدهد: این شرایط باعث میشود که یک رزیدنت علاوه بر تحمل شرایط فیزیکی سخت و طاقت آوردن زیربار فشار روانی و سیستم رزیدنتی، باید نگران آینده هم باشد و آینده و چشماندازش را آنقدر روشن و امیدوارکننده نمیبیند که بخواهد به خاطر آن سختی را تحمل کند و به همین علت برخی افراد ممکن است نتوانند شرایط را تحمل و مرگ خودخواسته را ترجیح بدهند.
او در رابطه با تأثیر کرونا بر کار رزیدنتها توضیح میدهد: شرایط پاندمی باعث شده که حجم مراجعان به بیمارستانها بیشتر شود و بیشترین کار هم بر دوش رزیدنت هاست، از طرفی آموزش آنها را تحت الشعاع قرار میدهد یعنی به جای اینکه مباحث تخصصی رشته خودشان را آموزش ببینند مجبور هستند زمان زیادی را صرف ویزیت بیماران کرونایی کنند؛ به عنوان مثال در رشته خود من که گوش، حلق و بینی است، بخش مهمی از آموزش، آموزش اعمال جراحی مختلف است که باید در این چهار سال آموزش ببینیم اما حالا با وجود کرونا تعداد عملهای جراحی غیراورژانسی و مرتبط با رشته ما کاهش پیدا کرده و رزیدنتها ممکن است خیلی از جراحیها را آنقدر نبینند و آموزشی نداشته باشند که همین مسئله عامل افسردگی و نارضایتی از شرایط میشود.
به گزارش ایسنا، نفیسه میگوید: در صحبتهایی که با پزشکان جوان داشتم متوجه شدم که خیلی از این افراد نیز میدانند با توجه به سیستم وزارت بهداشت، خیلی از مسائل و مشکلات به صورت ناگریز وجود دارد و تغییرات در آنها خیلی ساده نیست اما حداقل انتظار میرود به مشکلات مالی این افراد رسیدگی شود و به اندازه کارهایی که میکنند به صورت عادلانه حقوق دریافت کنند.
او در پایان صحبتهایش در رابطه با انتظار پزشکان جوان از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سخن میگوید: ما انتظار داریم وزارت بهداشت، قوانین بدوی و ناعادلانه در دوران طرح تخصص مثل نداشتن اجازه کار خصوصی و تأسیس مطب را اصلاح کند و اصلاحاتی در دریافتی پزشکان انجام دهد چراکه در حال حاضر حداقل ۴۵ درصد دریافتی ما بابت مواردی مانند مالیات و طرح پلکانی قاصدک کسر میشود.
انتهای پیام