فرجام تاریکخانه «بیداری»

چراغِ لژ فرانسوی «بیداری» به فاصله دو ماه از مرگ مظفرالدین شاه در زمستان ۱۲۸۵ و در اوائل سلطنت محمدعلی شاه با عضوگیری از دربار و چهره‌های سرشناس فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی روشن شد، اما در پی کودتای سوم اسفند سید ضیاءالدین طباطبایی و رضا خان میرپنج در سال ۱۲۹۹ به تدریج رو به خاموشی گذاشت و در سال ۱۳۰۲ به کلی از فروغ افتاد.

به گزارش ایسنا، ۲۹ آبان‌ یک صد و پانزدهمین سالروز تاسیس لژ بیداری در سال ۱۲۸۶ است.

در جریان نهضت مشروطه و در اواخر سال ۱۲۸۵ پایه‌های تاسیس اولین لژ فراماسونری شناسنامه‌دار در ایران توسط «لژ بیداری» گذاشته شد. تاسیس این لژ هشت ماه بعد در تاریخ ۱۴ آبان ۱۲۸۶ از سوی شرق اعظم یا گراند اوریان فرانسه به رسمیت شناخته شد و سند رسمی آن در تاریخ ۲۹ آبان همان سال صادر شد.

این لژ به‌عنوان نخستین لژ رسمی با مجوز لژ فرانسه از سوی برخی سیاستمداران ایران عصر مشروطه در اولین سال حکومت دو سال و هفت ماهه محمدعلی شاه قاجار تاسیس شد.

گردانندگان اصلی این لژ در تهران دو فرانسوی به نام‌های دکتر ویزیور رییس مدرسه آلیانس در تهران و دکتر هنری مورل بودند. البته این لژ ۱۳ سال بعد در سال ۱۳۰۲ تعطیل شد اما گردانندگان آن تا زمان اخراج رضا شاه به دست سیاستمداران انگلیسی از ایران به صورت زیرزمینی به فعالیت‌شان ادامه دادند و با نشستن پهلویِ پسر بر صندلی پادشاهی، بار دیگر فعالیت خود را آشکار کردند اما از  نفوذ سابقش کاسته شده بود.

گراند اوریان در سال ۱۷۲۷ توسط ژاک آندرسون با شعار «برادری، مساوات و برابری» در فرانسه بیانگذاری شد و گراند اوریان فرانسه یا شرق اعظم در سال ۱۷۷۳ در پاریس تأسیس شد و به یکی از مهم‌ترین و بزرگترین لژهای فراماسونری در اروپا تبدیل شد.

محمدعلی فروغی اولین نخست‌وزیر رضا شاه، محمد غفاری معروف به کمال‌المُلک، میرزا مَلْکَم خان ملقب به ناظم‌الدوله و شیخ ابراهیم زنجانی قزلباش قاضی دادگاه اعدام شیخ فضل‌الله نوری از اعضاء اولیه کرسی لژ بیداری در ایران بودند.

اولین نشست لژ بیداری هفتم آذر ۱۲۸۶ در خـانه‌ ابراهیم حکیمی ملقب به حکیم‌الملک برگزار شد. او در دوره سلطنت محمدرضا پهلوی سه دوره نخست‌وزیر ایران شد.

ساختار سازواره لژ

ساختار لژ

هسته اولیه لژ که تا اردیبهشت ۱۲۸۷ شکل گرفت شامل ژان باتیست لومر اسـتاد و رییس لژ و رییس وقت دسته موسیقی ارتش ایران، ژولین بوتن ناظر اول و مهندس ضرابخانه تهران، میرزا سعید انتظام‌السلطنه ناظر دوم، کارگزار و رییس وقت پلیس ایران، ابراهیم حکیمی ملقب به حکیم‌الملک سـخنگو، پل هـنری مورل دبـیر لژ و سردبیر روزنامه‌ ندای‌ ایران، ثقه‌الملک خزانه‌دار و مشاور سفارت، عبدالله میرزا افسر اتاق شاه و مهماندار لژ و حاجی سیاح‌ محلاتی کارپرداز لژ، تاجر و نویسنده سفرنامه حاجی‌سیاح بودند.

براساس اسناد گراند اوریان فرانسه ۱۶۳ نفر از نخبگان و تحصیل کردگان ایرانی در اروپا به خصوص تحصیل‌کردگان ایرانی در فرانسه به عضویت این لژ درآمده بودند.

برخی از اعضای این لژ در ایران عبارت بودند از: آیت‌الله سید محمد طباطبایی از رهبران جنبش مشروطه، یـپرم خان ارمنی، یپرم‌ داویدیان، ‌امان الله میرزا فرمانده‌ ارتش تبریز، ابراهیم خان ظهیرالدوله از نزدیکان نسبی‌ محمد علی شاه، مسعود میرزا ظل السلطان پسر ناصرالدین شـاه و عموی محمدعـلی شـاه، محمد صادق امیری‌ فراهانی، ‌محمد حسن شیخ الملک، ‌سید جمال واعظ، ملک‌المتکلمین، میرزا جهانگیر خان سردبیر روزنامه صوراسرافیل، سید حسن‌ تقی‌زاده، میرزا علی‌اکبر دهخدا، محمدحسن میرزا مـعتضدالسـلطنه، مـیرزا صادق خان امیری معروف به ادیب‌الممالک فراهانی، ابـوالفتح خان، محمدحسن خان شیخ الملک سیرجانی، حسین علاء، محمد ساعد، عباس قلی خان قریب، معزالملک، مستوفی الممالک، وثوق‌الدوله، کیخسرو شاهرخ زرتشتی، سید نصر الله‌ تقوی، حاج سیاح محلاتی، گشتاسب‌ فریدون، ناظم الدوله، ذکاء الملک، حاج قلی خان صمصام‌ السلطنه، غلامحسین خان رهنما، میرزا رضا خان ارفع الدوله، جعفر قلی خان سردار بهادر و حاجی خسرو خـان‌ سردار ظفر، صنیع الدوله، صمصام السلطنه بختیاری استاندار وقت‌ اصفهان، حسن پیرنیا، مشیرالدوله، مخبرالسلطنه، ادیب‌ السـلطنه، لقمان الممالک و ژنرال‌ میرزا فضل‌الله خان لواء‌المـلک.

محمدعلی فروغی رییس لژ فراماسونی بیداری

روسای لژ

ریاست لژ بیداری از تولد تا مرگ بین پنج رییس دست به دست شد. ژان باتیست لومر اولین رهبر لژ که رهبر ارکستر و سازنده اولین سرود ملی ایران بنام «وطنم، وطنم» بود، رییس بعدی جانشینش پل هنری مورل بود. رییس سوم پل کومیو استاد رشته پزشکی در مدرسه دارالفنون بود. پس از او شارت لات و بعد محمدعلی فروغی ملقب به ذکاء الملک ریاست لژ را بر عهده داشتند.

گستردگی اعضای لژ بیداری موجب شد این لژ ماسونی نفوذ و قدرت گسترده‌ای در دستگاههای دولتی عصر محمدعلی و احمد شاه قاجار پیدا کند. کمتر مسئول حکومتی رده بالایی بود که در این لژ عضویت نداشتند. البته سهم وزارتخانه‌های مختلف دولت‌های وقت ایران در عصر پادشاهی پدر و پسر قجری متفاوت بود اما سهم دو وزارت‌خانه امور خارجه و عدلیه بالاتر از سایر وزارتخانه‌ها بود.

به عنوان مثال می‌توان به استخدام آدولف پرنی دادیار دادستان پاریس به عنوان مستشار وزارت عدلیه که به درخواست حسن پیرنیا وزیر عدلیه و حمایت لژ گرانداوریان فرانسه انجام شد اشاره کرد. پرنی به همراه حسن پیرنیا، محمدعلی فروغی و میرزا سید نصرالله تقوی آیین دادرسی و جزایی ایران را در ۵۰۶ ماده تهیه کردند.

مرگ لژ

برخی اعضای لژ که به امید توسعه عدالت، علم و فرهنگ به عضویت لژ درآمده بودند اما متوجه اشتباه خود شده بودند از لژ جدا شدند. علاوه بر آن نفوذ بیش از پیش انگلیس در ساختار سیاسی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و امنیتی ایران و تاسیس لژهای انگلیسی مختلف به خصوص لژ «روشنایی» از یک سو و درگیری فرانسه در جنگ جهانی اول از سوی دیگر رفته رفته موجب کاهش نفوذ لژ بیداری و تعطیلی آن تا سال ۱۳۰۲ شد. هر چند که لژ بیداری با مرگ سیاسی رضا شاه پهلوی بار دیگر احیا شد اما نفوذ و تاثیر دهه ۱۲۹۰ خودش را به دلیل نفوذ لژهای انگلیسی از دست داده بود.

جنگ جهانی اول و قطع ارتباط لژ مادر با لژ بیداری در ایران اصلی‌ترین دلیل انحلال لژ بیداری در ابتدای دهه ۱۳۰۰ بود. ورود فرانسه به جنگ جهان اول و اشغال خاک فرانسه موجب شد فعالیت گراند اوریان تعطیل شود.

توسعه دامنه جنگ جهانی اول به داخل خاک ایران با وجود اعلام بی‌طرفی دولت ایران در این جنگ و کشاندن پای ایران به جنگ توسط دول متفقین و آلمان موجب بالا گرفتن آتش جنگ و زد و خورد و پراکنده شدن ماسون‌های لژ بیداری به قم، کرمانشاه و اسلامبول شد و پاشیدن ماسون‌های ایران به خصوص انحلال اولین لژ ماسونی ایران شد.

این همه به نفع استعمار پیر شد. سعید نفیسی در کتاب نیمه راه بهشت نوشت: «استعمار انگلستان همواره از تشکیلات فراماسونری در کشورهای مختلف بهره برده است. از آنجا که انگلستان می‌دانست نزد ایرانیان بد نام است و فرانسه‌ از محبوبیت بیشتری‌ در ایران برخوردار است‌ لذا سعی داشت تحت پوشش فراماسونری وابسته به فرانسه، نقشه‌های استعماری خود را در ایران محقق سازد. فراماسونری فرانسه در ایران‌ در خدمت سیاستهای استعماری‌ انگلستان‌ بـود و یکایک وابستگاه به این نوع‌ تشکیلات نیز نوکران بیگانه و خائنین بـه ملت محسوب می‌شدند. »

منابع:

کتیرایی، محمود، فراماسونری در ایران، ص ۱۹۹

ادیب الممالک فراهانی، اشـعار ماسونی ایرانی، ۱۹۰۸، بایگانی شرق اعظم فرانسه. ص ۲۴

رائین، اسماعیل، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج ۲. امیرکبیر. تهران. ۱۳۵۷. ص ۴۵۲

شاه‌آبادی، حمیدرضا، تاریخ آغازین فـراماسونری در ایران، ج ۱، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی. تهران. ۱۳۷۸. ص‌ ۳۳۲‌

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۹ آبان ۱۴۰۱ / ۰۶:۴۵
  • دسته‌بندی: سیاست داخلی
  • کد خبر: 00062093125
  • خبرنگار : 90089