«ایستاده در غبار» به نویسندگی و کارگردانی محمدحسین مهدویان، فیلمساز جوان ایرانی است که در سال ۱۳۹۴ به تهیهکنندگی حبیبالله والینژاد ساخته شده است. این فیلم که اولین تجربه مهدویان به عنوان کارگردان بود توانست در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کند. مهدویان پس ساخت این فیلم توانست استعداد خود را در فیلمسازی نشان دهد و در سال ۱۳۹۵ «ماجرای نیمروز»، در سال ۱۳۹۶ «لاتاری» و در سال ۱۳۹۷ «ماجرای نیمروز: رد خون» را کارگردانی کند. او به تازگی سریال «زخم کاری» را برای نمایش خانگی، نویسندگی و کارگردانی کرده است که بازخوردهای مثبت و منفی بسیاری را به همراه داشت.
هادی حجازیفر، بازیگر سینما و تئاتر، در این فیلم در نقش شهید حاج احمد متوسلیان به ایفای نقش میپردازد. او که تنها بازیگر مطرح این فیلم است، در فیلمهای «ماجرای نیمروز»، «لاتاری» و «ماجرای نیمروز: رد خون» نیز با مهدویان همکاری داشته است. حجازیفر به کمک گریم و توانمندیهای خود در بازیگری توانسته به خوبی از پس این نقش بدون دیالوگ برآید و به درستی یک قهرمان جنگی را به تصویر کشیده است.
احمد متوسلیان فردی آرام و کمحرف بود که رویای نجات آدمها را از کودکی در سر داشت. او از همان ابتدا لیاقت خود را در فرماندهی سپاه نشان داد و با رشادت و از خودگذشتگی، زندگی خود را وقف دفاع از کشورش کرد. متوسلیان در فرماندهی کردن سربازان خود بسیار جدی و در زندگی شخصی خود بسیار مهربان بود. احمد متوسلیان، پس از گذشت بیش از سه دهه همچنان مفقودالاثر است و هیچکس خبری از این فرمانده جنگ ندارد.
«ایستاده در غبار» هرگز قصد زیادهگویی و غلو را ندارد. مهدویان با فرمی مستندگونه توانسته به گونهای واقعگرایانه به زندگی احمد متوسلیان بپردازد و هرگز تلاش نکرده تا قهرمان به وجود بیاورد. او به کمک صدای نریشن خانواده، دوستان و همرزمان متوسلیان که هر کدام بدون اغراق، خاطرات خود را با آن فرمانده جنگی بازگو میکنند، توانسته داستان زندگی آن فرمانده جنگ را به تصویر بکشد. هیچ یک از تصاویر در فیلم واقعی نیست، اما صداها و سخنرانیهای متوسلیان در فیلم، واقعی بوده و مهدویان به خوبی آن لحظات را بازسازی کرده است.
مهدویان به بهانه نشاندادن زندگی احمد متوسلیان قصد داشته تا صحنههایی از هشت سال دفاع مقدس را با نگاهی واقعگرایانه تصویر کند. او دوربین خود را به گونهای قرار داده که انگار شخصی به صورت دزدکی در حال دیدن رخدادها است و با این فرم توانسته به فضای مستندگونه مورد نظر خود دست پیدا کند. دوربین روی دست و لرزان مهدویان فرم درستی بود که میتوانست صحنههای جنگ را به تصویر بکشد و اینگونه، واقعیتهای جنگ به درستی توسط مخاطب درک خواهد شد.
انتهای پیام