"پولشو میدم" ، " زورتون به دولت نمیرسه به ما میگین کم مصرف کن"، " بقیه مردم خیلی بیشتر مصرف میکنن" و ... جواب هایی مشابه از این دست جملات آشنایی هستند که مدتهاست در کوچه، خیابان، پارکها، مغازهها و خانهها و هر گوشه از زندگی ما در انتقاد به شکل مصرف "آب" آنها را تکرار میکنیم یا میشنویم و تکرار این جملات، سالهاست بحرانی که درگیر آن هستیم را به سمت نقطه ای بی بازگشت نزدیکتر میکند.
بخش بزرگتر این بحران انتقال این جملات و منطق معیوب آن به نسلهای بعدی است. نسلی که بهجای مدارا در مقابل بحران آب مجبور است با آن بجنگد.
آنچه که مسلم است باید اصلاحات عمدهای در فرهنگ مصرف آب اتفاق بیفتد. اما همه ما در حال دامن زدن به بحرانی هستیم که نهایتا دامن همه مان را خواهد گرفت.
"مردم" با مقصر دانستن حاکمیت و "حاکمیت"، بی توجهی مردم را، در شکل گیری بحران آب عامل اصلی میداند. اما این سادهترین و خطرناکترین روش برای فرار از بار مسئولیتیاست که بر دوش تک تک ماست.
اکنون در حالی به روز میانی تابستان رسیدهایم که مسیر منتهی به بحران آب مدت هاست که از میانه راه گذشته و به انتهای خط نزدیک میشود. این بحران ، بحران همه ما است و راه حل آن در دست یکایک ما. مادامی که هرکدام از ما اشتباهمان را نپذیریم و نخواهیم که در جهت اصلاح رفتارمان تلاش کنیم هیچ قدرت و نهاد و قانونی نمیتواند اتفاق مثبتی را برای ما به ارمغان بیاورد و مادامی که ما دلخوش به عمل دیگران و منتظر قوانین و عوامل بیرونی برای برون رفت از این بحران باشیم زمان بیشتری را از دست خواهیم داد. مانند تمام سال های از دست رفته... .
عکس: سارا سیدآبادی و فاطمه روحانی
نظرات