جلسه تحليل و بررسي رمان «دالان بهشت» نوشته نازي صفوي پرمخاطبترين كتاب كتابخانههاي عمومي خوزستان در سال 93 عصر چهارشنبه (30 ارديبهشت 94) در كتابخانه مركزي خوزستان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ـ منطقه خوزستان ـ در ابتداي اين نشست نقد و بررسي عباس حسين زاده، رييس كتابخانههاي عمومي اهواز، گفت: يكي از شاخصههاي ارزيابي رشد و توسعه فرهنگي هر كشوري ميزان مطالعه و كتابخواني آن كشور است.
وی تصریح کرد: آمار مربوط به ميزان عضويت و امانتداري بسیار نگرانكننده است. حتي ما اين نگراني را به صورت ويژه از بيانات مقام معظم رهبري در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نيز شنيدهايم.
او بيان كرد: عضويت در كتابخانههاي بيشتر جنبه استفاده از سالن مطالعه است و اين حساسيت را زياد ميكند چراكه هدف نهاد كتابخانههاي عمومي ارايه خدمات به پشت كنكوريها نيست بلكه دغدغه فرهنگي و ترويج فرهنگ مطالعه از جمله اهداف ما است.
حسينزاده تاکید کرد: در شهر اهواز با توجه به جمعيت و با وجود 19 باب كتابخانه عمومي با شاخص اصلي بسيار فاصله داريم و از هر 100نفر فقط 2 نفر عضو هستند. لذا در سطح كلان دستگاههاي ديگر مانند آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز باید وارد شوند.
سپس دکتر عبدالرضا نواح، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، با بیان این که در جامعه ما نقد هراس ايجاد ميكند توضیح داد: حس جامعهشناسي من ميگويد كه خوانندگان اين كتاب اغلب زنها هستند چراكه كتاب زنانه است و راوی آن يک زن است و از چشمانداز زنانه مسايل بيان شدهاند.
او تصریح کرد: اولين نقدي كه من ميتوانم به اين رمان وارد كنم اين است كه فضاي بازي رمان گم است. هيچ زمان مشخصي در رمان مشاهده نميشود. معلوم نيست مخاطبان در چه موقعيت زماني و در چه سالي زندگي ميكنند و چه فضايي بر آنها حاكم است. همچنين ساختارهاي طبقاتي در اين رمان تعريف نشده است و ميتوان گفت رمان در اين مرحله مشوش به نظر ميرسد.
این جامعهشناس با بیان این که اين یک رمان عاشقانه سطح پايين است و ابعاد اجتماعي آن پررنگ نيست گفت: نتيجهگيريهاي ابتدايي رمان خوب است اما در بخشهاي ديگر رمان نتيجهگيريها درگير کليشههاي زنانه ميشود.
نواح اظهار کرد: احساس ميكنم در اين رمان كليشه سنتي زنانه بسيار غلبه پيدا ميكند و حس مردسالارانه در اين ديده ميشود. به همين دليل اين رمان برای همیشه در دهه 70 ميماند و الان ديگر با اين فضا اُنسي وجود ندارد. شايد وقت جوان امروز را پر كند اما مسایل آموزشي ندارد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره پرمخاطب بودن این رمان گفت: وقتي كتاب به چاپ رسيد كساني آن را خواندند و به سايرين نیز توصيه كردند که آن را بخوانند. البته بايد تحقيقاتي در اين زمينه كه كدام جنسيتها در چه سني و چه قشري آن را مورد توجه قرار دادهاند مورد مطالعه قرار گيرد.
او بيان كرد: البته جسارت نويسنده اين كتاب بسيار تحسينبرانگيز است و جامعه ما به اين جسارت زنانه نياز دارد. نويسنده از چشمانداز زنانه دنيا را نگاه ميكند و از آن جايي كه ما مردها خالي از ذهن هستيم اگر چنين كتابهايي را مطالعه كينم در زندگي موفق خواهيم بود چراكه در كشور ما آموزشهاي قبل از ازدواج و زناشويي وجود ندارد و حتي جزو تابوها نيز هست اما در اين كتاب مسایل بسيار خوب مطرح شده است.
سپس دکتر نسترن جزايري، روانشناس، توضيح داد: اين كتاب از منظر روانشناسي يک بسته كامل روانشناسي ازدواج است و ميتواند به عنوان يک درمانگر ملجايي براي دوشيزگاني كه در شرف ازدواج هستند باشد. در طول اين رمان ميبينيم كه مهناز (شخصيت اصلي رمان) موفق ميشود زبالههاي ذهني خودش را بشناسد و يک بازگرداني شخصي در خود انجام دهد.
او ادامه داد: همچنين تفاوتهاي دنيای زن و مرد بسيار خوب نشان داده ميشود. محمد در رمان شخصيتي منطقي دارد و مهناز شخصيتي احساسي. در اين رمان به زيبايي شخصيتها با منظر روانشناسانه جهت داده شدهاند به طوري كه وقتي كتاب را خواندم فكر ميكردم نويسنده آن يک روانشناس است.
جزایری تصریح کرد: يكي از حسنهاي كتاب اين است كه در رمان از قشر خاصي دفاع نميشود. بلكه هر قشري ميتواند آن را بخواند و هر كسي ميتواند جاي مهناز باشد و با بحران او روبهرو شود. همچنین شخصيت رمان «دالان بهشت» شخصيتي خاكستري است.
این روانشناس با اشاره به این که اين
رمان داراي پندهاي اخلاقي بسيار زيادي است كه ميتواند مصداق بسياري از بيماريهاي
رواني باشد اظهار کرد: يكي از ويژگيهاي مهناز جلب توجه است و دوست دارد همه به او
توجه كند. این موضوعي است كه 70 درصد بانوان ايرانی با آن درگیرند.
او با اشاره به اين كه ركن اصلي اين كتاب شناخت است توضيح داد: در طول داستان مهناز خودش را ميشناسد و خودشناسي محور اصلي رمان است.
جزايري درباره پرمخاطب بودن این رمان گفت: دلايل مراجعه به اين كتاب ادبيات ساده و عامهپسند كتاب است. با ضرس قاطع ميگويم كه اين كتاب را نسلهاي مختلف خواندهاند و فقط مخاطب آن خانمها نبودند بلكه آقايان نيز بودهاند.
بعد از آن آرش آذرپناه، داستان نويس و منتقد ادبی، بيان كرد: اين رمان را بايد يک رمان عاشقانه دانست اما نکته جالب این است كه در طول گسترش طرح این رمان عاشقانه تبديل به يک رمان اجتماعي ميشود. اگر بخواهيم براي رمان يک نمودار رسم كنيم به شكل مثلث ميشود. رمان از يک نقطه كه عشق است آغاز ميشود و سپس رو به بالا حركت ميكند و به وصل منتهي ميشود و بعد بحران آغاز ميشود.
او ادامه داد: در ضلع آخر داستان كه مهمترين بخش رمان نيز هست سير و سلوک مهناز آغاز میشود اين سير و سلوك در واقع منجر به بازگشت زندگي با فرد اول ميشود. سير و سلوک زن در اين رمان مدرن است اما مرد در اين رمان سنتي است. سلوك مهناز يك سلوك دروني نیست بلكه سلوكی اجتماعي و به سمت بيرون است.
این داستاننویس بیان کرد: در بخشی از رمان وقتي بحران شخصيت شروع ميشود تضادها زياد ميشود و همين تضادها منجر به جدايي ميشود. رمان در فصلهاي پاياني وارد فاز غم و اندوه میشود.
آذرپناه خاطرنشان کرد: يكي از تفاوتهاي رمان با داستان كوتاه اين است كه در رمان شخصيت اول بايد در انتها متحول شود اما در داستان كوتاه اين طور نيست. براي همين بسياري از داستاننويسان جوان ما رمانهايشان داستانهاي كوتاه كش آمدهاند. اما رمان «دالان بهشت» رمان است.
او بيان كرد: همچنین نویسنده به خوبي سعي ميكند در دام فمينيسم نيفتد. يک جانبه نگاه نميكند بلكه رماني چند صدايي است. شخصيتها پرداخت قابل قبولي دارند و مثل خيلي از رمانها شخصيتهاي آن تيپ نميشوند. همچنين ريتم زباني رمان بسيار خوب تنظيم شده است و آن جايي كه ريتم بايد كند باشد کند است و آن جا كه بايد تند باشد نيز تند است.
این منتقد ادبی توضیح داد: يكي از مشكلات رمان اين است كه در بعضي قسمتها ذهنيگويي نويسنده تبديل به قضاوت ميشود و در واقع ورود نويسنده به متن حركت داستان را متوقف ميكند.
آذرپناه درباره علت پرمخاطب بودن این رمان گفت: كشش روايي و جذابيت روايت نكته اصلي است. همچنين وقتي مهناز باز به زندگي اولش برميگردد نشان ميدهد كه اين كتاب براي جامعه ترسو نسخه خوبي است.
همچنین قاسم آهنينجان، شاعر، درباره اين رمان اظهار داشت: كتابهايي اين گونه ريشه از قديم دارد. مثلا آثار و پاورقيهايي پرمخاطب و چند ساله از ارونقي كرماني يا رجبعلي اعتمادي (ر. اعتمادي) و اكنون فهميه رحيمي تا خانم نازي صفوي.
وی افزود: در ايران هميشه ادبيات بوده و بعد از تأسيس دارالفنون، ادبيات ترجمه هم رونق بسيار داشته و همهگونه ادبيات غربي در ايران از كلاسيک تا مدرنيسم ترجمه شد.
آهنینجان خاطرنشان کرد: در ايران دو نوع ادبيات پرمخاطب وحود دارد؛ يكي ادبيات جدي و بسيار جدي و تكنيكال مثل "بوف كور" صادق هدايت و "شازده احتجاب" هوشنگ گلشيري و ديگری ادبياتی از همين دست است. يعني آثار مانند نازي صفوي. آن چه در اين ميان ميگذارد چندان مخاطبي ندارد چراكه اكنون بسياری از آثاری كه در زمينههاي بسيار ادبي ادعا هم دارند تا صد نسخه مخاطب و فروش ندارند.
او تاکید کرد: اين نوع ادبيات را نميتوان انكار كرد چون مخاطب دارد و مخاطب آن انبوه است. همچنین نميتوان اين ادبيات را كه ادبيات جدي هم نيست انکار کرد. اما چيست!؟ من بر آن نام ادبيات كوچه و بازار را مينهم. همان گونه كه موسيقي كوچه و بازار وجود دارد و مخاطب هم دارد.
این منتقد ادبی توضیح داد: اين نامگذاري (كوچه و بازار) را به عنوان توهين و تحقير نميگذارم بلكه مقصودم اين است كه اين نوع ادبيات سطحي است و بسيار هم سطحي است و بد هم نيست چراكه به خاطر همين سطحي بودن هرگز به دام نقد و بررسي نميافتد.
او گفت: البته قرار نيست همه مثل داستايفسكي يا جيمز جويس، صادق هدايت، جلال آلاحمد، احمد محمود و مارسل پروست بنويسند چون اينان در جايگاه خود يگانهاند.
آهنینجان توضیح داد: اين نوع ادبيات از جمله آثار نازي صفوي در سطح عشق سوزناک، خيانت، فقر، صداقت و فداكاري عناصر اصلي حركت ميكنند نه در چارچوب اصول و ريتم و هارموني يک رمان.
او اظهار داشت: من نيز اين گونه ادبيات را هرگز رد نميكنم چراكه شايد اگر اين گونه آثار نبود انبوهي از آدميان هرگز كتاب نميخواندند.
لطفالله سپهر، رییس نهاد کتابخانههای عمومی خوزستان، نیز گفت: خوشبختانه اهواز با حمايتهاي استاندار عنوان پايتخت كتاب ایران را به دست آورد. اميدواريم كه در فرهنگ و مطالعه فعاليتهاي خوبي صورت بگيرد. همچنین مجموعه نهاد کتابخانهها تلاش ميكند از قطار فرهنگسازي عقب نماند و فعاليتهاي فرهنگي بسياري همچون نقد كتاب در دست كار دارد.
او گفت: رمان "دالان بهشت" 1300 بار به صورت امانت از كتابخانههاي اهواز بيرون رفته است. اين رمان بين جوانان، خانواده و جامعه آشتي ايجاد كرده است. البته من آن را نخواندهام ولي معلوم است اثر خوبي است.
وي با بيان فعاليتهايي كه در نهاد كتابخانهها قرار است انجام شود گفت: وضعيت ما در استان بد نيست. در همه شاخصها سوم هستيم و در شاخص عضو اول هستيم.
در پایان نازي صفوي، نويسنده رمان «دالان بهشت» گفت: «دالان بهشت» مثل فرزند من است اما او مرا بزرگ كرد. من اصلا ادعاي نويسندگي ندارم. البته وقتي بحث ادبيات ميشود گوش ميكنم. اين اتفاق باز هم خواهد افتاد و من اين مسير را ادامه خواهم داد.
در پايان از سخنرانان این جلسه قدردانی شد.
نظرات