نقاشیهای جلیل ضیاءپور دارای شیوهای شخصی است و به دور از تقلید، که به اذعان بزرگان این رشته از هنر هر کدام نه تنها پشتوانه ملی فرهنگی، بلکه ثروت ملی محسوب میشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) - منطقه گيلان، استان گيلان، يكي از معادن غني فرهنگ ايران است. بسياري از فرهيختگان معاصر كشور ما، در اين آب و خاك رشد و نمو يافتند، باليدند و به غناي فرهنگي ايران زمين افزودند. ايجاد مدارس موسيقي و تئاتر در استان گيلان، آن هم در 92 سال پيش، نشان ميدهد كه مردم اين خطه چه ميزان به هنر و رشتههای متفاوت آن علاقه دارند. اين نسبت نه در حوزه موسيقي و تئاتر كه در حوزه شعر و داستان هم قابل توجه است و در حوزه نقاشي هم با وجود بزرگاني چون ضياپور اين علاقهمندي بيشتر معنا مييابد.
استاد جلیل ضیاپور در پنجم اردیبهشت ماه 1299 در بندرانزلی متولد شد.
او پس از به پایان رساندن تحصیلات مقدماتی در محل زادگاه، در سال 1317 به منظور ادامه و فراگیری علوم مورد علاقه رهسپار تهران شد و هم زمان با ورودش در امتحانات مربوط به رشته موسیقی شرکت کرد و رتبه لازم را کسب كرد.
در اولین گامهای کسب علم و دانش، فراگیری هنر موسیقی را آغاز کرد.
در مدت نه چندان طولانی از زمان شروع کار در هنرستان موسیقی و فراگیری رشته آهنگسازی، بنا به تصمیمات دولت وقت، اساتید بلژیکی مدیریت هنرستان را رها کردند و عازم کشور خود شدند و مسوولیت به عهده کلنل وزیری، واگذار شد. چون دیگر رشته آهنگسازی در هنرستان وجود نداشت، علیرغم میل درونی، موسیقی را رها کرد و به سراغ هنرهای تزئینی و سنتی رفت.
ضیاءپور پس از ورود به مدرسه صنایع مستظرفه قدیمه و فراگیری تذهیب، نقش قالی، مینیاتور، کاشیکاری و نگارگری در سال 1320 به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت و با شوقی فراوان، رشتههای تزئینات داخلی، دکوراسیون، نقاشی و مجسمه سازی را آموخت.
او در سال 1324 با احراز رتبه مقام اول و دریافت مدال فرهنگی درجه یکم، تحصیلات آکادمیک خود را در مقطع لیسانس به انجام رساند.
بر این اساس در همان سال از طریق بورس دولت فرانسه و از سوی دانشگاه تهران به منظور انجام تحصیلات عالیه تکمیلی عازم کشور فرانسه شد و از طرف دولت آن کشور در دانشکده ملی و عالی هنرهای زیبای پاریس - بوزار ثبتنام شد.
ضیاءپور که گویی با انرژی و کوششی غیرقابل وصف، کسب علم و دانش را پیگیری میکرد، علاوه بر رشتههای اصلی (نقاشی و مجسمهسازی، به طور جامع رشتههای دیگری چون تاریخ هنر، سبک شناسی، تاریخ تمدن، جامعهشناسی، نقششناسی و پوشاک) را نیز به صورت همزمان پیگیری و به انجام رساند.
سرانجام پس از اخذ درجه دکترا در هنر، در سال 1328 به کشور بازگشت و به منظور روشنگری اذهان نسبت به هنر نو در مجادله با هنر کهنه، با همکاری سه تن از دوستان، اقدام به تاسیس انجمنی به نام خروس جنگی كرد و مجلاتی را نیز تحت همین نام به چاپ رساند.
جلیل ضیاءپور، نقاشی پیشرو و منتقدی آگاه و پرچمدار نهضتی بود که در دشوارترین شرایط فرهنگی، از تنگنای زمانه سرافراز بیرون آمد و بیش از نیم قرن کوشایی در هنر ایران، ایراد بیش از 100 سخنرانی فرهنگی، هنری و اجتماعی در مجامع عمومی و خصوصی، خلق آثار هنری، نگارش بسیاری کتابهای تحقیقی، تالیفات، مقالات، بیان مصاحبهها و تصدی پستهای ارشد و داشتن مقامات دولتی از جمله نامورانی است که به نقل از کتب و مجلات هنری منتشره وی را همنشین نیما و هدایت در راه نوآوری دانستهاند.
او به دلیل استفاده از اشکال هندسی و هنر تزئینی که برگرفته از دستمایههای ایرانی است و نیز تقسیمبندیهایی که به روش کوبیسم انجام داده و برای نخستین بار طرح نوینی را در هنر مدرن ایران رقم زده است، به عنوان پدر هنر نقاشی ایران مشهور است.
نقاشیهای جلیل ضیاءپور دارای شیوهای شخصی است و به دور از تقلید، که به اذعان بزرگان این رشته از هنر هر کدام نه تنها پشتوانه ملی فرهنگی، بلکه ثروت ملی محسوب میشود.
استاد ضیاءپور به دلیل علاقهای که به جوانان و دانشجویان داشت، در سال 1322 به درخواست اداره کل هنرهای زیبای کشور، اقدام به تاسیس هنرستانهای هنرهای تجسمی دختران و پسران تهران کرد و همچنین مقدمات تأسیس دانشکده هنرهای تزئینی را تهیه كرد.
ضياءپور، نسلي را تربيت كرد كه امروز هر كدام از آنها، خود از پيشروان و فعالان جنبش هنر معاصر ايران هستند و روندي را در ايران رقم زدهاند كه اگر نبود همت زندهياد ضياپور و شاگردان ايشان، چه بسا نقاشي مدرن موجود با جامهاي وارونه بر سر نقاشي كشور كشيده ميشد و آن گاه خوراك علاقه مندان به نقاشي و هنر، چيزي بود كه نه نشاني از فرهنگ ايران در آن ديده ميشد - همانگونه كه متاسفانه در برخي از هنرها با ادعاي مدرنيسم و پستمدرنيسم كمو بيش به چشم ميخورد- و نه مدرنيتي در آن دیده ميشد.
نگاهي به نقاشيهاي استاد ضياءپور نشان ميدهد كه هنر نقاشي وقتي كه آگاهانه و در عين حال به صورت علمي و با دانش در خدمت نقاش باشد، ميتواند ضمن حفظ فرهنگ و نشان دادن زيباييها و قابليتهاي آن، رنگي از روزگار و نشاني از تجدد و نو بودن را به همراه خود داشته باشد.
در تابلوي «زينت خاتون» همينكه نقاش يكي از موضوعهای هنري ملي را دستمايه كار خود قرار ميدهد و با توجه به يكي از شعرهاي عاميانه ايران (جُم جُمك برگ خزون) تصويري را جان ميدهد كه سالها مردم اين ديار با خواندن شعرش، شادي ميكردند، در حقيقت نشاندهنده هوش و آگاهي هنرمند از هنر بومي و پيوند آن با دنياي جديد است.
اما زندهياد ضياءپور در پيكره «زن كرد قوچاني» نگاهي مردمشناسانه به هنر نقاشي دارد و علاقه و عشق خود به مردم كشور ما را در قالب و نگاهي تازه به تصوير ميكشد؛ در حقيقت به بازنمايي فرهنگ اصيل ايراني ميپردازد و آن را لباسي تازه و نو ميپوشاند. شايد همين دقت و نگاه جديد او بود كه ديدگاههايش را با عنوان «لغو نظريههاي مكاتب گذشته و معاصر» به رشته تحرير در آورد تا راه تازهاي پيش پاي نقاشي ايران بگشايد.
اصطلاح نقد هنري را اولين بار به صورت علمي، زندهياد استاد جليل ضياءپور وارد ادبيات هنر ايران كرده است. به اذعان بسياري از اهالي هنر، بالاخص هنر نقاشي، زندهياد ضياپور هم پدر نقد هنري در ايران محسوب ميشود.
استاد ضياپور در عين حال كه يك نقاش چيرهدست و متبحر بود، در حوزه زبان و ادبيات بومي «واژهنامه تطبيقي گيلكي» را منتشر كرد كه از جمله مهمترين كارهايش در حوزه زبان و ادب گيلكي است. اين واژهنامه بيش از 60 هزار واژه گيلكي را در خود جاي داده است و امروز از منابع مهم زبان گيلكي به شمار ميرود. همچنين يك نقش قالي با نقشمايه زن و مرد گيلاني و حاشيه جاروي اسپيلي از جمله آثار مشهور مرحوم ضياپور است.
پدر نقاشی مدرن ایران؛ در شب یلدایی سرد و طولانی در 30 آذرماه 1378 نقاب در خاک کشید و در سن 79 سالگی دار فانی را وداع گفت.
نظرات