باستانشناسی علمی است که به مطالعه آثار بازمانده از گذشتههای بشر و ارتباط آنها با فرهنگ مردم گذشته میپردازد و باستانشناس فردی است که به مطالعه بازماندههای ملموس و غیرملموس گذشته پرداخته و سعی میکند تا بنا بر شواهد کشف و رمزگشاییشده بخشی تاریک از گذشتههای کهن را بازسازی و روشن کند.
عمر باستانشناسی بهعنوان علمی نوپدید در جهان حدود ۱۵۰ سال و در کشور ما نزدیک به ۹۰ سال است اما اولین فعالیت علمی باستانشناسی در استان گلستان، مربوط به کاوشهای فردریک وولسین آمریکایی در ترنگتپه گرگان به سال ۱۹۳۱ میلادی است.
در مدت این هشت دهه، مطالعات باستانشناسی بسیار زیادی در این منطقه انجام شد و محوطههای باستانی بااهمیتی مانند غار کیارام در گالیکش، ترنگتپه، شاهتپه و نرگستپه در حوالی گرگان، یاریمتپه، آقتپه و شهر جرجان در حوالی گنبدکاووس، تپه بازگیر مینودشت و همچنین قسمتهایی از دیوار بزرگ گرگان به وسیله هیئتهای داخلی و خارجی مورد کاوش باستانشناختی قرار گرفت.
در نتیجه این مطالعات بازه زمانی حدود ۱۰۰ هزار سال برای استقرار بشر در این منطقه آشکار شد که آغاز آن مربوط به شواهد یافت شده از دوران پارینه سنگی جدید در غار کیارام گالیکش است.
این فعالیتهای باستانشناسی تا به امروز بهطور گاهبهگاه ادامه داشته و همچنان سؤالات بیجواب بسیار زیادی در باستانشناسی این منطقه وجود دارد که با بررسیهای روشمند، کاوشهای علمی و استفاده از علوم میانرشتهای به بسیاری از این پرسشها پاسخ مناسبی داده میشود.
محوطههای باستانی محل فعالیت انسان گذشته است و حاصل این فعالیتهای انسانی شامل بقایای معماری، تدفین، سفال، فلز، استخوان، شیشه، مصنوعات سنگی و بسیاری از مواد فرهنگی دیگر در لایههای باستانی این محوطهها وجود دارد که دارای ارزش فراوانی است. متأسفانه این محوطهها مورد آسیبهای انسانی، حیوانی و طبیعی قرار میگیرند. یکی از وظایف باستانشناسان، شناسایی آسیبها و رفع خطر با کمک متخصصان دیگر رشتههاست.
در استان گلستان با توجه به اینکه اقتصادی مبتنی بر کشاورزی داشته و بسیاری از محوطههای باستانی دارای کاربری کشاورزی است، آسیب زیادی از جانب کشاورزان به عرصه و حریم این آثار وارد میشود.
در بسیاری از موارد این مالکان با زدن شخم عمیق، برش دیوارههای تپه، کانالکشی، فنسکشی، تسطیح و خاکبرداری این محوطهها صدمات جبرانناپذیری به آثار وارد میکنند.
در کنار فعالیتهای کشاورزی، فعالیتهای عمرانی و همچنین کاوشهای غیرمجاز اصلیترین عوامل تخریب انسانی این آثار محسوب میشوند. از تخریبهای حیوانی میتوان به لانهسازی و حفر گودال توسط حیواناتی مانند موش، مار، خارپشت و روباه نام برد و از تخریبهای طبیعی عواملی مانند فرسایش ناشی از سیل و برش به وسیله رودخانهها نام برد.
با توجه به علل فراوان آسیبهای ذکرشده باید اذعان کرد در صورت نبود مدیریت قوی در حفاظت از آثار و برخورد قانونی با مالکان و کشاورزان متخلف و تجاوز کننده به حریم آثار و همچنین عدم جلوگیری از فعالیتهای عمرانی تخریبکننده این محوطهها و از طرفی نیز فعالیتهای مخرب حفاران غیرمجاز، در آیندهای نزدیک شاهد نابودی و از بین رفتن بسیاری از محوطههای باستانی باارزش و در نتیجه نابودی قسمتی از فرهنگ و تاریخ این منطقه خواهیم بود که طی سالیان درازی از گذشتگانمان به ارث بردهایم.
حبیب رضایی، باستانشناس و کارشناس ثبت آثار غیرمنقول میراث فرهنگی گلستان
انتهای پیام
نظرات