قصه ی چشم پر آبِ دژ برازجان حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است. چه آن سال ها که نگهبان رشیدش را دشمنان میهن از پا درآوردند چه امروز که سال هاست در برزخ بلاتکلیفی و بی اعتنایی محض خشت به خشت رو به ویرانی می رود.
مرمت این بنای تاریخی برای مردم برازجان به امری همیشگی و تمام نشدنی بدل شده است. هنوز برازجانی ها حسرت دیدن «کاروانسرا» را کامل شده و بی منظره ی دپوی مصالح ساختمانی دارند. در سالهای اخیر دعوای مالکیت دژ هم بر روند مرمت بنای آن اثر گذاشته است.
هزارتوی مرمت
«مهدی بسارده»، پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا ضمن اشاره به این نکته که مرمت کاروانسرا از سالهای ابتدایی دهه هشتاد آغاز گردید و از اواسط آن دهه با شتاب بیشتری پیگیری شد می گوید: «با توجه به آسیبهای فراوانی که به دلیل کاربری های متفاوت طی دهه های پیشین به این بنای باشکوه رسیده بود، کاروانسرا به وضعیت بسیار خطرناکی رسیده بود.»
وی ادامه داد: «ایجاد شکاف های بسیار عمیق در بام کاروانسرا باعث حرکت دیواره و سقف جبهه شمالی کاروانسرا شده و خطر تخریب بخش هایی از کاروانسرا جدی بود. به همین لحاظ در سال های آغازین مرمت، هدف عمده و اصلی، حفظ این بنای باشکوه و نجات بخشی اضطراری آن بود، از این رو تمامی تلاش ها و عملیات حفظ و احیا به این سو هدایت میشد که با همت مرمت کاران و تیم فنی مربوطه استحکام بخشی اضطراری صورت پذیرفت و پس از نجات بخشی و استحکام بنا، برنامه مرمت کاروانسرا در سایر جبهه ها آغاز شد.»
این کارشناس افزود: «علاوه بر بخش معماری محوطه داخلی و بیرونی، طراحی سیستم الکتریکال و مکانیکال همراه با ایجاد حفظ حریم منظر نیز صورت پذیرفت.»
«بسارده» ضمن تشریح روند مرمت این اثر تاریخی می گوید: «در آغاز مرمت و تا پیش از ادغام و تشکیل سازمان جدید میراث فرهنگی، روند مرمت اصولی تر بود و نسبت به پس از تشکیل وزارتخانه، هر چند زمان مرمت آثار و ابنیه تاریخی بسیار کندتر بود اما کارشناسی تر و اصولی تر انجام می پذیرفت.»
وقتی مرمت آثار تاریخی هم سیاسی می شود
وی اظهار کرد: «پس از ادغام، به علت سیاسی شدن انتصاب مدیران و دیدگاه غیر تخصصی آنها، نوعی نگاه سیاسی حکمفرما شد که در برهه هایی متأسفانه تصمیماتی گرفته شد که آسیبهای جدی به سازمان وارد آمد. این اتفاقات آسیبهای جدی از جمله دخالت دادن نظرات غیر تخصصی در موضوعات تخصصی را به بدنه کارشناسی یک سازمان در بخش های مختلف وارد می کند.»
این کارشناس ادامه داد: «در سطح استان نیز چون که مرمت کار ابنیه وجود نداشت در سالهای ابتدایی مرمت کاروانسرا از مرمت کاران استانهای فارس، اصفهان و ارومیه استفاده می شد اما بعدها که مرمت به پیمانکاران سپرده شد، به علت اینکه در همان ایام تعدادی از بنّاها و استادکاران محلی در کنار مرمت کاران اعزامی از نقاط دیگر، برخی آموزش ها را فرا گرفته بودند درصد آزمون و خطا کاهش پیدا کرد و پیمانکاران نیز از همان نیروها استفاده کردند.»
دردهای تمام نشدنی دژ
از داستان تمام نشدنی مرمت دژ که بگذریم اختلاف بر سر مالکیت آن هم قصه ی دور و درازی دارد. سال هاست که سازمان اوقاف و امور خیریه و سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درگیر دعوی مالکیت آن هستند که این موضوع به تعیین مرمت کننده بنا و بهره بردار از آن هم تسری پیدا کرده است.
ماجرای این روزها و سالهای اخیر دژ اما از لون دیگری است. تا همین چند سال پیش دردهای این عمارت کهنسال هرچه بود از جنس تجاوزات و تخریب و تضییع منظر و جایگاه تاریخی و معنوی دژ نبود، اما امروز...
تجاوز به حریم دژ
به گزارش خبرنگار ایسنا چندسال پیش بود که المان ها و بناهایی در مجاورت و در فاصله چند متری دژ ساخته شد که به دلیل نوع معماری و شکل نمای آن که تصویر و کیفیت بصری کاروانسرا را تحت تأثیر قرار می داد مورد اعتراض مردم برازجان قرار گرفت.
ساخت بناهای تجاری با گنبدی عظیم که دورنمای دژ را مخدوش کرده است و همینطور استفاده از سبک معماری و مصالحی نامأنوس با معماری دژ هیچ برخورد و یا واکنشی را از سوی مسئولین شهری در بر نداشت.
«مهدی بسارده» درباره ضوابط ساخت و ساز در حریم آثار تاریخی میگوید: «هر گونه ساخت و ساز در حرایم آثار تاریخی تابع ضوابط خاصی است که هدف اصلی آن حفظ حریم منظر بنا می باشد و کاروانسرای مشیرالملک نیز از این قاعده مستثنی نیست.»
آیین نامه ها چه میگویند؟!
این پژوهشگر می افزاید: «میزان ارتفاع هر نوع بنای احداثی تابع دستورالعمل ها و ضوابط مربوط به حفظ حریم بنا است. یکی از این دستورالعمل ها ارتفاع ۴/۵متر از کف معبر تا بام است که بستگی به این دارد که ساختمان یا سازه جدیدالاحداث در کدام حریم واقع شده است. صدور مجوز ارتفاع و یا ساخت منوط به این است که هیچگونه آسیبی به حریم منظر کاروانسرا وارد نشود. البته صدور مجوز مجتمع تجاری در خیابان شهید چمران در سالهای گذشته همچنان جای سوال دارد!»
کافی است از ورودی بوشهر و چهارراه مخابرات به دژ نگاه کنید، بلندای گنبد مجتمع تجاری ساخته شده، هیچ نشانی از شکوه و چشم انداز اصیل و رسوب کرده در ذهن مردم شهر باقی نگذاشته و این در حالی است که در سالیان اخیر اِلمان های نا متجانس شهری نیز بر روند رو به زوال کیفیت بصری بنای کاروانسرا سرعت بخشیده اند.
«بسارده» با اشاره به این نکته که در گذشته طرح مرمتی برای حفظ حریم منظر و همچنین کاهش بار ترافیکی میدان شهید چمران واقع در ضلع غربی کارونسرا تهیه شده بود تصریح کرد: «در طرح مذکور بخشی از بار ترافیکی به خیابان پشت کاروانسرا هدایت می شد و مسیر تردد در ضلع غربی فقط به صورت پیاده پیش بینی شده بود که البته به دلیل عدم همکاری شهردار وقت اجرایی نشد.»
وی افزود: «اکنون نیز آنگونه که شایسته است حریم کاروانسرا، مبلمان شهری و نمادهای مربوطه رعایت نشده که این مسئله نیز در ۵سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است.»
دردسر تازه دژ
در چند روز گذشته اما خبرهایی مبنی بر ساخت یک کافی شاپ در نزدیکی بنای دژ سروصدای بسیاری به پا کرده است. به گفته ی فعالان حوزه میراث فرهنگی این بنای در دست ساخت در حریم کاروانسرا واقع شده و امکان آسیب رساندن به منظر و بنای دژ وجود دارد.
در واکنش به این اعتراضات روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان بوشهر در اعلامیه ای هرگونه تجاوز به حریم دژ برازجان از سوی سازندگان را رد کرده است.
در بخشی از این اعلامیه آمده است: «مجوز صادره مطابق با ضوابط عرصه و حریم مصوب کاروانسرای مشیرالملک (دژ برازجان) صادر شده است و مجری آن می بایست مطابق با محوز صادره اقدام نماید و هرگونه عملیات خارج از موضوع صادره تخطی از قوانین اعلام می گردد و با نامبرده برخورد قانونی صورت می پذیرد.
در این مجوز صادر شده برای این بنا، نوع سازه و ارتفاع آن نیز طبق مصوبات حریم درجه یک کاروانسرای مشیر الملک درج شده و نوع آن نیز گفته شده است که باید سازه قابل جمع آوری و سبک باشد.
همچنین در بخشی از مجوز صادره برای رعایت منظر کاروانسرا نظر کارشناسان را دخیل دانسته و تمامی موارد لازم طبق قانون صورت پذیرفته است.»
این اعلام نظر در حالیست که نظرات متناقضی در باب تهدیدی که متوجه کاروانسرا است وجود دارد و هنوز اما و اگرهایی پیرامون این مجوز و سازه در حال ساخت وجود دارد و زمزمه هایی از تلاش برخی دلسوزان میراث فرهنگی در جهت رفع این خطر که کاروانسرای مشیرالملک را تهدید می کند.
دژ نماد رنج های یک سرزمین
چه تلاش ها برای احیای این بنا به ثمر بنشیند و چه ساخت و ساز و تهاجم به سیمای دژ ادامه یابد، دژ نماد و سمبل زجرهای تاریخی این مردم است. زخم خورده از فراموشی ها و بی مسئولیتی ها در گذر زمان...
دژ برازجان بخش مهمی از خاطره ی جمعی مردم این شهر و یکی از ارکان هویت تاریخی این سرزمین تفتیده است.
این نماد تاریخی اما این روزها نیازمند نگاه دلسوزانه و کارشناسی است، یادگاری تاریخی که مسئولیت حفظ و صیانت از آن بر عهده نسل ماست تا ضمن حفظ هویت فرهنگی به نسل آینده واگذار شود.
گزارش از «حیدر کاشف»، خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
نظرات