دوشنبهها با اهالی کتاب قرار همنشینی داریم تا تلخی روزگار کرونا را با کتاب شیرین کنیم که به فرموده حضرت حافظ: دو یار زیرک و از باده کهن دومنی/ فراغتی و کتابی و گوشه چمنی.
دوشنبهها با پویش #کتاب_یار میهمان صفحات شما در فضای مجازی هستیم. این هفته کتاب «کاش برگردی» توسط نویسنده کتاب، رسول ملاحسنی، فعال فرهنگی قزوینی معرفی میشود.
معرفی شناسنامهای کتاب
کتاب کاش برگردی، خاطرات زندگی شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر شهید است که توسط انتشارات شهید کاظمی در اردیبهشت ماه سال ۹۹ منتشر شده است.
این کتاب درباره...
این کتاب با عنوان مادرانهترین کتاب شهدای مدافع حرم خاطرات شهید زکریا شیری را از زمان طفولیت تا وقایع بعد از شهادت تقدیم خوانندگان خود میکند، انتخاب مادر شهید بهعنوان راوی کتاب یکی از مهمترین نقاط قوت کتاب است که در کمتر کتابی از شهدای مدافع حرم دیده شده است، عموماً کتابهای شهدای مدافع حرم به روایت همسر هستند و همین باعث شده به زمان کودکی و نوجوانی شهید کمتر پرداخته شود، کاش برگردی چون به روایت مادر نوشته شده است توانسته به ابعاد کمتر پرداخته شده از زندگی شهدای مدافع حرم در دوران کودکی و نوجوانی این شهید بپردازد.
این کتاب را بخوانید چون...
به نظر میرسد پیدا کردن الگوهای موفق تربیتی میتواند بسیاری از مشکلات جامعه ما را حل کند، این کتاب را باید بخوانیم تا بدانیم شهید شدن نیاز به زیست شهیدانه دارد و باید یک عمر شهیدانه زندگی کنیم تا این چنین رستگار شویم، کتاب کاش برگردی میتواند بدون شعار زدگی و در یک متن روان بههمپیوسته شما را به دل خانوادهای ببرد که توانسته با رعایت سادهترین نکات یک زندگی خوب را رقم بزند.
این کتاب را توصیه میکنم به...
جوانان، دانشجویان و دانش آموزان، فعالان حوزه تربیتی و به خصوص به مادران که به نظر میرسد نقش بیبدیلی در تربیت نسلهای آینده کشور دارند، این کتاب نشان میدهد مادران میتوانند با لحاظ یک روش تربیتی درست یک قهرمان در خانه خود پرورش دهند، در کتاب کاش برگردی آنچه که بیش از همهچیز موردتوجه بوده مسیر رسیدن به شهادت و عاقبتبهخیری است که به نظر میرسد نقش اولیا بهخصوص مادر بسیار حائز اهمیت است.
این کتاب به ما کمک میکند که...
کاش برگردی کمک میکند راه را پیدا کنیم، این کتاب یک مرامنامه است، یک برش از سبک زندگی اسلامی ایرانی است که سعی کرده از زبان زلال یک مادر شهید نکاتی را گوشزد کند که امروزه در زندگی ما فراموششده است، مرور خاطرات تلخ بعد از خبر شهادت شهید زکریا درحالیکه پیکر این شهید چندین سال مفقود بوده است میتواند هر خوانندهای را به این سؤال برساند که وظیفه ما در قبال اینهمه ایثار چیست و همین سؤال میتواند سرمنشأ حرکت برای رسیدن به جامعهای آرمانی باشد.
اگر بخواهم درباره کتاب خیلی کوتاه برای شما توضیح بدهم باید بگویم که...
کاش برگردی میخواهد ما را از دل سادگیهای یک زندگی خیلی معمولی به جایی برساند که یک حال خوش در بین همه ناملایمات در زندگی عادی ما بتابد، این حال خوش برگرفته از همان ذات شریف هر انسان است که خوبیها را دوست دارد، کاش برگردی مروری بر همه خوبیهای یک خانواده پرجمعیت اما باصفاست که مادر این خانه به عنوان محور توانسته است فرزندی چون شهید زکریا را تربیت کند.
این پاراگراف از کتاب را خیلی پسندیدم...
دستش را که گرفتم یخکرده بود، پاهایش میلرزید، رو به من گفت: عزیز نمیتونم راه برم، منو بغل میکنی؟
یک دستی فاطمه را بغل کردم و با دست دیگرم دوچرخهاش را گرفتم و راه افتادم، فاصله زیادی تا خانه نبود ولی آن چند دقیقه خیلی سخت گذشت، فاطمه محکم دستانش را دور گردن من انداخته بود و آرام اشک میریخت و من مجبور بودم مثل همیشه نقش مادری را بازی کنم که قرار است سنگ صبور این خانواده باشد.
هر چه جلوتر میرفتیم فاطمه محکمتر مرا بغل میکرد، میدانستم آغوش پدر میخواهد، حال خودم هم تعریفی نداشت، غربت خودم و دختر شهید را حس میکردم و روزهای سختی که قرار است بعد از این داشته باشیم.
انتهای پیام
نظرات