کاهش منابع آبی، تغییر تدریجی سهم مصارف آب در بخش کشاورزی به دیگر بخشهای مصرف و جایگزینی کشت گیاهان با ارزشِ بالاتر نسبت به گیاهان راهبردی، شرایط را به سمت ناامنی غذایی سوق میدهد. عدم بهرهوری مناسب از آب و افزایش سرانه آب برای هر نفر به مرور زمان منجر به خشک شدن رودخانهها، دریاچهها و همچنین افت سطح آب زیرزمینی شده است.
گرچه استحصال آبهای زیرزمینی در کوتاهمدت در تولید غذا مؤثر واقع میشود اما ادامه آن در درازمدت پایدار نخواهد بود. امروزه افت سفرههای آب زیرزمینی در بسیاری از نقاط جهان، کشت آبی را غیراقتصادی کرده است. یکی از رویکردهای گذشته در افزایش تولید، افزایش سطح زیر کشت اراضی تحت آبیاری بود که این مهم در گذشته تنها با تأمین آب از منابع زیرزمینی یا با مهار آبهای سطحی به اجرا در میآمد.
در شرایط حاضر یکی از راهبردهای بسیار مهم در رفع فقر و گرسنگی استفاده بهینهتر از آبهای موجود است. افزایش تولید با حفظ منابع آبی موجود و حفظ تولید موجود اما با مصرف آبِ کمتر دو گزینه مهم ارتقاء بهرهوری آب هستند. یکی از روشهای مؤثر در استفاده بهینهتر از آب کاربرد روشهای آبیاری تحتفشار است. برنامهریزان اجرایی کشور در تلاش هستند تا هر ساله بر وسعت زمینهای آبیاری تحتفشار با هدف استفاده بهینهتر از آب بیفزایند.
با توجه به شرایط اقلیمی و کمبود منابع آب در کشور که بهتدریج آبستن حوادث متعددی شده، توسعه سامانههای نوین آبیاری تحتفشار بهعنوان یکی از راهکارهای مؤثر در تعدیل شرایط بحرانی آب در نقاط مختلف کشور، در دستور کار جدی متولیان بخش کشاورزی قرار گرفته است.
یک عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گلستان در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در سند چشمانداز ۱۴۰۴ با توجه به رشد جمعیت کشور، برای تأمین غذای موردنیاز قرار است در حدود ۱۹۰ میلیون تن محصولات کشاورزی تولید شود که برای رسیدن به این هدف باید دو برابر آب استحصالی کنونی و یا ۱.۵ برابر پتانسیل آبی کشور، آب تولید شود. این موضوع امکانپذیر نیست ولی درصورتیکه با اقداماتی بتوان بهرهوری فعلی آب در کشور را به عدد ۱.۶ کیلوگرم در هر مترمکعب آب ارتقاء داد، با توجه به منابع موجود آب امنیت غذایی برای افق ۱۴۰۴ پایدار خواهد ماند.
علیرضا کیانی با اشاره به اینکه کلیدیترین عامل برای تأمین امنیت غذایی و رفع فقر و گرسنگی، افزایش بهرهوری آب است، خاطرنشان کرد: افزایش تولید و کاهش مصرف آب، دو راهکار عمده برای افزایش بهرهوری آب است.
وی تصریح کرد: یکی از برنامههای وزارت کشاورزی برای کاهش مقدار مصرف آب، اصلاح و تغییر روشهای آبیاری سطحی و سنتی است. بخش کشاورزی در برنامه ششم توسعه میبایستی حدود ۱۱ میلیارد مترمکعب آب را کاهش دهد که یکی از روشهای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی اصلاح و تغییر روشهای آبیاری است.
این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات گلستان بیان کرد: اجرای سامانههای نوین آبیاری تحتفشار در کشور، از اواخر دهه شصت آغاز شده و تا همچنان بهطور مستمر ادامه دارد. میانگین سطح سامانههای آبیاری تحتفشار اجرا شده در برنامه اول توسعه (سال ۶۹ تا ۷۳)، ۲۲۹۳ هکتار بوده که ۶۰ درصد سهم دولت و ۴۰ درصد سهم بهرهبرداران بوده است. در برنامه دوم توسعه سطح سامانههای آبیاری تحتفشار اجرا شده ۷۰۱۷ هکتار بوده که نسبت به برنامه اول توسعه، ۶۸ درصد رشد داشته است. علت اصلی توسعه چشمگیر سامانههای آبیاری تحتفشار در برنامه دوم، پرداخت تسهیلات کمبهره به کشاورزان بوده است.
کیانی ادامه داد: در برنامه سوم توسعه اعتبارات طرحهای آبیاری تحتفشار بهصورت استانی شده و به همین دلیل مساحت اجرا شده در این سالها کمتر از برنامه قبلی، یعنی معادل ۵۶۰۲ هکتار بوده است. در برنامه چهارم توسعه سطح سامانههای آبیاری تحتفشار اجرا شده در کشور ۱۲ هزار و ۲۹۱ هکتار بوده که نسبت به سه برنامه توسعه قبل رشد بیشتری داشته است. افزایش پرداخت تسهیلات و همچنین میزان سهم دولت در این برنامه از دلایل اصلی افزایش مساحت سیستمهای اجرا شده بود.
وی خاطرنشان کرد: میانگین سطوح اجرا شده در برنامه پنجم توسعه در کل کشور ۲۰ هزار و ۶۰۹ هکتار بوده که حکایت از رشد ۱.۷ برابری آن نسبت به برنامه چهارم توسعه دارد. از دلایل افزایش سطوح اجرا شده در این برنامه نیز میتوان به افزایش میزان پرداخت تسهیلات دولتی جهت اجرای سامانههای نوین آبیاری تحتفشار در سال ۱۳۹۰ و نیز آشنایی بیشتر کشاورزان با این سامانهها و ترغیب هرچه بیشتر آنها نسبت به استفاده از آن اشاره کرد.
این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات گلستان در ادامه گفت: بعد از تدوین چندین برنامه برای توسعه اراضی تحت پوشش آبیاری تحتفشار و عدم تحقق برنامهها به دلایل مختلف، همچنان حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از اراضی تحت آبیاری کشور با استفاده از شیوههای سنتی آبیاری میشوند.
وی خاطرنشان کرد: در پنج برنامه توسعه از سالهای ۶۹ تا ۹۳، از کل برنامههای پیشبینی شده برای اجرای سامانههای آبیاری تحتفشار، بهطور میانگین در حدود ۲۸ درصد اجرا شده است.
این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات گلستان خاطرنشان کرد: با تبدیل روشهای سنتی به بارانی و قطرهای به ترتیب در حدود ۴۰۰۰ و ۵۲۰۰ مترمکعب به ازای هر هکتار آب صرفهجویی میشود.
وی تأکید کرد: توسعه آبیاری تحتفشار اگرچه میتواند منجر به افزایش بهرهوری آب در بخش کشاورزی شود، ولی همزمان نیاز است تا با کنترل برداشت از منابع آبهای زیرزمینی، پایداری منابع نیز حفظ شود.
موانع توسعه سامانههای نوین آبیاری
کیانی در ادامه گفت: بهطورکلی در استفاده از روشهای آبیاری تحتفشار مباحث در تئوری و ذهنیات بسیار ایده آل مورد تجزیه و تحلیل هستند ولی در عمل نه تنها با شرایط مطلوب فاصله داریم بلکه به نظر میرسد اهداف در مسیر عمل کمرنگ میشوند. در تمامی مراحل شناخت، طراحی، اجرای سیستمها، کیفیتها فدای کمیتها میشوند و نتیجه این میشود که برای افزایش راندمان آبیاری که بهحق از این روشها قابل حصول است، بهای سنگینتری پرداخته شود که در نهایت منجر به عدم پذیرش آن از طرف کشاورزان در شرایط حذف تسهیلات اعطائی میشود.
این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات گلستان بیان کرد: مهمترین موانع توسعه آبیاری تحتفشار در کشور مربوط به عوامل کلی اقتصادی – اجتماعی شامل سیاستگزاری و اقتصاد آب و مسائل اجتماعی و مسائل فنی شامل طراحی، اجرا و بهرهبرداری و نگهداری آنها است.
وی افزود: شواهد حکایت از آن دارد که نبود کمکهای دولتی یکی از موانع رشد و توسعه این سامانهها بوده که متأسفانه یک سیاست اشتباه بوده و میبایست از سوی کارشناسان و دولتمردان مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرد. علاوه بر این ساختار نامناسب و کمبود کارشناسان متخصص در اکثر استانهای کشور امکان اجرای طرحها را با مشکل مواجه ساخته است.
کیانی بیان کرد: متأسفانه در کشور ما بهرهبرداران برای صرفهجویی در مصرف آب انگیزه لازم را ندارند و از طرفی قیمت آب در شرایط کنونی در بخش کشاورزی ترغیبکننده استفاده بیشتر از منابع آبی است.
وی، خردهمالکی و کوچک بودن اراضی کشاورزی را مانع بزرگی در توسعه سامانههای نوین آبیاری تحتفشار در کشور دانست.
کیانی با اشاره به اینکه فراگیر کردن و افزایش ضریب نفوذ سامانههای آبیاری تحتفشار تنها با توسعه کمی کفایت نمیکند، گفت: کشاورزان در مقابل تغییر و فناوری نو، ابتدا مقاومت نشان میدهند و از همدیگر تأثیرپذیری زیادی دارند، به همین خاطر بهترین عامل برای توسعه سامانهها، رضایت بهرهبرداران از اجرای سامانهها است.
این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات گلستان در بخش دیگری از صحبتهای خود تصریح کرد: در فرآیند اجرای یک سامانه آبیاری تحتفشار نقش طراحی بسیار با اهمیت و تأثیرگذار است. اگر این مرحله بهدرستی انجام نشود، اجرای بقیه مراحل با موفقیت همراه نبوده و اهداف و پیشفرضها محقق نخواهند شد.
وی با بیان اینکه چگونگی اجرای سامانههای نوین آبیاری تحتفشار نقش کلیدی در طول عمر مفید و همچنین پذیرش سامانه توسط بهرهبرداران دارد، گفت: یکی از مهمترین مشکلات در این بخش عدم حضور کارشناسان خبره در زمان اجرای طرح توسط شرکت مجری در مزرعه است. در بیشتر موارد در زمان اجرای طرح تنها چند نیروی کار تجربی غیرمتخصص اقدام به اجرای این سامانهها میکنند.
کیانی با اشاره به اینکه مدیریت و بهرهبرداری سامانههای نوین آبیاری تحتفشار بهعنوان آخرین حلقه برای تکمیل فرآیند اجرای سامانهها، نقش بسیار مهمی در موفقیت یا شکست آن ایفا میکند، تصریح کرد: در سامانههای اجرا شده آبیاری تحتفشار به دلیل عدم آموزش بهرهبردار توسط شرکت مجری و همچنین عدم دانش علمی و فنی از نحوه کارکرد سامانههای آبیاری و اطلاعات ناکافی بهرهبرداران از مسائل مرتبط با برنامهریزی آبیاری و اصولاً تمام مسائل فنی، میزان بازدهی این سیستمها پس از چند سال بهطور چشمگیری دستخوش تغییرات شده است.
انتهای پیام
نظرات