رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی ۱۹ دی دربارهی گمانهزنیها و مباحث جاری در فضای سیاسی کشور پیرامون رفتار جمهوری اسلامی در قبال برجام و وظایف آمریکا در این خصوص، گفتند «ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئلهی ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبهی منطقی ما و مطالبهی عقلانی ما است، رفع تحریمها است؛ این حقّ غصبشدهی ملّت ایران است.» این جملات مواضعی بود که رهبر انقلاب آن را به عنوان «سخن پایانی و قطعی» جمهوری اسلامی اعلام کردند.
به گزارش ایسنا، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR ذیل پرونده «حرف قطعی» موضع جمهوری اسلامی در زمینهی تحریمها و برجام را در گفتوگو با آقای دکتر کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و از اعضای هیئت نظارت بر اجرای برجام بررسی میکند.
رهبر انقلاب فرمودند درخصوص بازگشت آمریکا به برجام عجلهای نداریم و اصلاً مسئلهی اصلی ما نیست، مسئلهی اصلی ما این است که آنها باید تحریمها را رفع کنند و اگر این اتفاق نیفتد و آمریکاییها بدون رفع تحریمها به برجام برگردند، حتی بهجای سود، ممکن است برای ما ضرر هم داشته باشد. تحلیل شما از این بیانات چیست؟
برجام سندی بینالمللی است که میان چند کشور امضاء شد و طبیعتاً همهی طرفها باید به آن متعهد باشند. باید دید چرا برجام به این روز افتاد و به پیکر نیمهجانی تبدیل شد. علتش این بود که تحریمها برداشته نشد.
دلیل اینکه ما با این گروه مذاکره کردیم، برای برداشته شدن تحریمها بود و برای اینکه طبق متن برجام عمل شود، باید عامل ناکامی آن رفع گردد. لذا لازم است آمریکا ابتدا تحریمها را رفع کند تا بتواند دوباره به برجام برگردد. اگر کشورهای اروپایی هم بخواهند بدون آمریکا برجام را به وضع اولش برگردانند، اول باید به تعهداتی که تا به حال عمل نکردهاند، عمل کنند و تحریمها را بردارند.
اگر آمریکا بخواهد بدون رفع تحریمها به برجام برگردد موجب «باجخواهی» است؛ چرا که در برابر هر تحریمی که بخواهد رفع کند خواستهای را مطرح خواهد کرد و این اقدام عاقلانه نیست! بنابراین راه صحیح این است که قبل اینکه بخواهد به برجام برگردد تمام تحریمهایی که بعد از امضای برجام در قالب دستورات اجرایی رئیسجمهور وضع شده است؛ اعم از اینکه مربوط به هستهای باشد و یا برچسبهای تروریسم و حقوق بشر داشته باشد، بردارد. البته اگر آمریکا اصلاً به برجام برنگردد، این اقدامی عملی است که اروپاییها باید دنبال کنند و به تعهداتشان عمل کنند تا ما هم به اجرای تعهداتمان برگردیم.
با تغییراتی که در داخل آمریکا رخ داد، گاهی بعضی مؤثرین اطراف بایدن صحبت از این میکنند که اگر او بخواهد به برجام برگردد مسئله فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران هم باید مورد بحث قرار گیرد تا زمینهساز بازگشت آمریکا به برجام شود. تحلیل شما از این اظهارات چیست؟
اینها نوعی باجخواهی است؛ چرا که برجام سندی مشخص و قطعی است و در آن راجع به این مباحث صحبتی نشده است. ما توافق کردیم دربارهی مسائل هستهای صحبت کنیم، به توافق هم رسیدیم و بر تعهداتمان هم باقی بودیم تا اینکه آنها نقض تعهد کردند و ما هم در قبال آن تعهداتمان را کاهش دادیم؛ بنابراین جایی برای سخن از این موارد نیست. برجام و چهارچوب آن مشخص است و ارتباطی با مسائل منطقهای و موشکی ایران ندارد.
اخیراً مجلس قانونی را برای کاهش تعهدات ایران در زمینهی هستهای مصوب کرد. دولت هم اقدامی را در این زمینه آغاز کرده است و شاهد کلیدخوردن غنیسازی ۲۰ درصد هستیم. ارزیابی شما از این اقدام چیست؟ آیا میتواند در عرصه دیپلماسی به تأمین منافع ملی ما کمکی بکند؟
اساساً وقتی ایران سندی را امضاء میکند بر تعهداتش میایستد و بر اجرای آن تأکید دارد. آنها بودند که تعهداتشان را انجام ندادند. ما برای اینکه اثبات کنیم زیر بار حرف زور و بیتعهدی و بدقولی آنها نمیرویم مهلتهایی را تعیین کردیم؛ چون آنها باز هم عمل نکردند تعهدات دیگری را کاهش دادیم تا اینکه مجلس این مصوبه را اعلام کرد. مصوبهای که بر اساس مفاد برجام است. مادهی ۳۶ برجام این امکان را به ما میدهد که در قبال نقض تعهد دیگران ما هم تعهدمان را کاهش دهیم. این نشان میدهد ما بر تعهدمان جدی هستیم، امّا در عین حال در برابر بیتعهدی دیگران هم ساکت نخواهیم نشست و از حقوقمان استفاده خواهیم کرد.
بخشی از تحلیلگران تحولات این چند سال اخیر را به شخص آقای ترامپ مرتبط میدانند و معتقدند با آمدن دموکراتها مسائل کاملاً حل میشود. تحلیل شما چیست؟ تا چه اندازه در تعامل با ما تفاوتی در میان جریانات داخلی آمریکا میبینید؟
ما با یک نظام روبهرو هستیم و رئیسجمهور بخشی از آن نظام است. کنگره، افکار عمومی و لابیستها و کشورهای خارج از آمریکا هم هستند که تلاش میکنند سیاست آمریکا را در جهت منافع خودشان شکل دهند. همهی اینها عواملی است که شکلدهندهی سیاست یک دولت هستند و رئیسجمهور بخشی از آن است. البته بین سیاستهای دموکراتها و جمهوریخواهان و همچنین میان شخصیت آقای ترامپ و شخصیت آقای بایدن هم تفاوتهایی وجود دارد. ما باید تمام این عوامل را در نظر بگیریم و آن زمان بتوانیم پیشبینی کنیم که چه خواهد گذشت؛ بنابراین نباید عجله کرد. باید دید در مجموع سیاست آمریکا نسبت به برجام چه خواهد شد تا متناسب با آن تصمیم بگیریم.
با توجه به تجربهای که با عنوان «تجربهی برجام» در این چند سال شکلگرفته است، اگر نظام بخواهد در چهارچوب برجام اقدام کند چه تغییراتی باید در سیاست خارجیمان بدهیم و این تغییر رویکردها باید شامل چه مؤلفههایی باشد؟
ما در تمام طول بیش از چهل سال گذشته نشان دادیم که اولاً مهمترین مسئله، منافع و استقلال کشورمان است و در برابر تمام این زورگوییها و فشارها ایستادهایم. برجام تنها یک نمونهی آن است و موارد دیگری هم بوده که حتی به جنگ منجر شده است؛ بنابراین برای استقلال خودمان و تأمین منافعمان هیچگاه حاضر نیستیم در برابر فشارهای دیگران تمکین کنیم.
آنها سندی را امضاء کردند و باید به آن متعهد باشند، امّا تعهدشان را نقض کردند. آمریکا از آن خارج شد و شروع به اعمال تحریم کرد! بیش از ۱۵۰۰ شرکت یا شخص ایرانی را تحت تحریم قرار داد و این غیر از سازمانها و دیگر تحریمها است. این مسئله خیلی به ما خسارت وارد کرده است؛ بنابراین باید در برابر چنین زورگویی بایستیم و بهترین راه رفع تحریمها، خنثیکردن آن است. اگر همین تحریمها به کشوری دیگر تحمیل شده بود و این ظرفیت را نداشت که بتواند در مقابل تحریمها مقاومت کند، مسلماً غربیها پیروز شده بودند؛ امّا ما در برابر این تحریمها مقاومت کردیم و عملاً نتوانستند ما را به زانو درآورند؛ بنابراین بهترین راه رفع تحریم، خنثیکردن آن است که سیاست ما بوده و خواهد بود.
ممکن است سیاست خنثیسازی تحریم که رهبر انقلاب هم فرمودند نسبت به رفع تحریم اولویت دارد را بیشتر توضیح دهید؟
اگر تنها بگوییم باید تحریم را رفع کنیم و هیچ اقدام دیگری نکنیم، طبیعی است که آنها از موضع زور و فشار صحبت میکنند؛ بنابراین اگر ما تحریم را با تلاش مردممان و جهش تولید و اقتصاد مقاومتی و آنچه رهبر انقلاب تأکید داشتند، خنثی کنیم و با سیاستهای صحیح بتوانیم کشورمان را اداره کنیم آنها پی میبرند که تحریمها بیخاصیت بوده است و نتوانستهاند از طریق تحریم ما را به زانو درآورند.
در تمام دورهها اینگونه بوده است؛ مثلاً در زمان جنگ که آنها از صدام حمایت و خاک ما را اشغال کردند اگر ما میخواستیم بر مذاکره تکیه کنیم هیچگاه رژیم عراق از ایران خارج نمیشد؛ امّا تن به مذاکره و سازش ندادیم، ایستادیم و همهی فشارها را تحمل کردیم تا توانستیم دشمن را از خاکمان بیرون کنیم. اکنون هم در میدان برجام، ایستادگی و عدم تمکین ما و خنثیکردن تحریمها و اثر آن بر اقتصاد کشورمان راهی است که میتواند به موفقیت ما بینجامد و آنها را به این موضع برساند که این فشارها کارساز نیست و باید به برجام برگردند و آن را عمل کنند.
یکی از نکاتی که رهبر انقلاب اشاره کردند «تعهد در برابر تعهد» و اینکه اقدامات متناظر به شکل خوبی در برجام پیش نرفت و از این به بعد باید این اتفاق بیفتد. به نظر شما ما چه کمدقتیهایی کردیم و چه اقداماتی میتواند در دستور کار ما قرار گیرد؟
سیاست رهبری این بوده است که ما در برابر هر بیتعهدی آنها متقابلاً تعهداتمان را کاهش دهیم و شورای نظارت بر برجام هم برای همین به وجود آمد. در مجموع البته با کموکاستهایی این سیاست دنبال شده، امّا میتوانست زودتر، این اقدامات انجام شود که پیام قاطعتری داده شود.
غنیسازی ۲۰ درصد را میفرمایید؟
نهتنها غنیسازی ۲۰ درصد، بلکه اقدامات دیگری که در مصوبهی مجلس مطرح شده است، مقدماتش را فراهم کردهاند. رهبری هم دستور صریح دادند و تولید ۲۰ درصد شروع شد و نشان داد ما در تصمیماتمان جدی هستیم. آقای دکتر صالحی هم مقدماتش را فراهم کرد و در عین حال نگرانیهایی داشتند تا اینکه رهبری دستور دادند که بدون دغدغه این اقدام را شروع کنید و ایشان هم شروع کرد.
با توجه به تعاملهایی که با رهبر انقلاب داشتید. نگاه ایشان به مقولهی دیپلماسی، تعامل و گفتوگوهای سیاسی را برای ما تشریح بفرمایید و اگر روایت و خاطرهای از کمک و حمایت ایشان از فضای دیپلماسی دارید، شرح دهید.
مسئلهای را که میشود اذعان کرد این است که رهبر انقلاب خودشان کارشناس بسیار برجستهای در میدان روابط خارجی هستند و این حاصل ذکاوت ایشان و سالها تجربهای است که در سمتهای مختلف داشتهاند، چه قبل از اینکه ریاستجمهوری را بپذیرند و چه بعد از ریاستجمهوری و در دوران رهبری. ما در جلساتی که جمعاً و یا بهصورت انفرادی خدمت ایشان داشتیم واقعاً اطلاعات و تحلیلهای ایشان نسبت به مسائل سیاسی بسیار قوی و کارشناسی است و همه به این توانایی ایشان اذعان دارند.
در تمام دوران مذاکرات هستهای ایشان این موضوع را هدایت کردند و اگر تأکیدات ایشان نبود ممکن بود بهصورت دیگری عمل شود، چه در دورانی که آقای روحانی مسئول پرونده بودند و چه دوران جدید که زمان ریاستجمهوری ایشان است. دقتها و پیشبینیهای ایشان و جلوگیری از سوءاستفادههایی که طرفهای مقابل ممکن است در آینده بکنند مورد تأکید ایشان بود. ازجمله در مورد برجام، ایشان شروطی را اعلام کردند و بر نُه مورد تأکید کردند و اینها نشان میدهد که برخی مسائل را پیشبینی میکردند که ممکن است در آینده آنها بدقولی و زورگویی کنند و زیر بار اجرای تعهدات خود نروند. اینها حاکی از کیاست و دقت ایشان است که نظراتی کارشناسانه مطرح میکنند.
به خسارتهای واردشده به ما اشاره کردید. خسارتهایی که از بابت عدم اجرای آنها به تعهداتشان در چند سال اخیر و مخصوصاً خروجشان از برجام به ما وارد شد. از لحاظ فنی و حقوقی در دیپلماسی بحث مطالبهی خسارتها از جانب جمهوری اسلامی به چه شکل خواهد بود؟
طبیعتاً خسارتهای زیادی به ما وارد شده است. در این تردیدی نیست، هم از نظر عدم فروش نفت که خودشان اعلام کردند ایران نتوانسته ۷۰ میلیارد دلار نفت بفروشد و چه از بابت تجارت، سرمایهگذاری و نقلوانتقالات بانکی و بیکاری که در کشور به وجود آمده و ورشکستگی شرکتها، همه خسارتهایی است که در اثر خروج آمریکا از برجام و نقض تعهدات اروپاییها وارد شده است. جایی باید به این مسائل رسیدگی شود که میتواند در چهارچوب برجام مطرح و مطالبه شود و یا اینکه در چهارچوبهای دیگر. باید وزارت خارجه از نظر حقوق بینالملل بررسی کند که احیاناً چگونه میشود این خسارتها را مطالبه کرد.
تجربهی کلانی در این چند سال به دست آمد و در ادبیات رهبر انقلاب بهعنوان «تجربهی برجام» از آن یاد شد. جمهوری اسلامی چه تجربیاتی از این مذاکره مستقیم با آمریکاییها به دست آورده و ما باید چگونه آن را در حکمرانیمان نهادینه کنیم؟
نفس این مذاکرات نشان میدهد که ما اهل مذاکره هستیم و از آن فرار نمیکنیم. ما در قبال مسئلهی مهمی مانند انرژی هستهای مذاکره کردیم و این خود یک نتیجهگیری بسیار مهمی است. دوم اینکه در مذاکره باید همواره مراقب بود کلاه سر کشور نرود. هم از جهت انتخاب مذاکرهکنندگان و هم از جهت تمهیداتی که از قبل باید داشت و استفاده از مجموعه کارشناسانی که بتوانند پیشبینی کنند و روش کار را ارائه دهند؛ بنابراین در مذاکرات باید با دقت و توان کامل وارد شد تا موجب خسران نشود.
سوم اینکه در هر مذاکرهای باید مکانیسمهایی را در نظر گرفت و طراحی کرد که در برابر نقض تعهدات دیگران از حقوق خود دفاع کنیم. همهی اینها تجربه است. ارتباط و مذاکره با دیگران و رسیدن به توافق جزء طبیعت روابط بینالملل است؛ چراکه ما نمیخواهیم در انزوا زندگی کنیم. میخواهیم با همه ارتباط داشته باشیم، اما زیر بار زور نرویم و از حقوق خود دفاع کنیم. بایستیم و فشارها و مشکلات را تحملکنیم تا دیگران به این نتیجه برسند که زورگویی در مورد این کشور فایده ندارد. بپذیرند که از طریق مذاکره، احترام متقابل و اصل برابری با ما وارد گفتوگو شوند تا دو طرف بتوانند سود ببرند و نتیجه برد - برد باشد.
اگر نکتهی پایانی دربارهی بازگشت آمریکا به برجام و یا نکات مرتبط دارید بفرمایید.
باید از ملت ایران بسیار قدردانی کرد که در برابر تمام فشارهای تحریم ایستادهاند و شرایط دشوار را تحمل کردهاند. این بهدلیل آگاهی و شناخت مردم نسبت به مصالح کشور و اهمیتی است که استقلال کشور برایشان دارد. انشاءالله با ایستادگی مردم، دیگران به این نتیجه خواهند رسید که ایران کشور قدرتمندی است و توانسته موقعیت خود را در منطقه حفظ کند و نفوذ بسیار زیادی در منطقه دارد و با قدرت دفاعی بسیار بالای خود از امنیت و منافع خود دفاع میکند. این موجودیت را نمیشود نادیده گرفت و باید با آن در تعامل بود. وقتی ما به چنین موقعیتی برسیم پیروزی بزرگی خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات