به گزارش ایسنا، "حسین امیرعبداللهیان" دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی در گفتوگوی تفصیلی با شبکه العالم، پیرامون جزئیات ترور شهید فخریزاده و عوامل این ترور، قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، برجام و برجامپلاس، روابط ایران و عربستان و عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با صهیونیستها توضیحاتی ارائه داد.
در ذیل بخشهای مهم این گفتوگو آمده است:
*قطعا صهیونیستها بدون همکاری با سرویسهای اطلاعاتی دیگر نمی توانستند مرتکب ترور شهید فخریزاده شوند.
* قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها تقریبا از حدود چهار ماه پیش در مجلس جدید شورای اسلامی کلید خورد.
* قانون نه صرفا پاسخ به ترور شهید بلکه پاسخ به بدعهدیهای کشورهای اروپایی و در پاسخ به تحریمهای ظالمانه یکجانبه و به عنوان یک راهحل منطقی و اصولی برای خارج کردن کشور از تحریمهای بیانتها و تکراری ایالات متحده آمریکاست.
* اختلاف نگاهها به قانون اقدام، حکایت از وجود چندصدایی و دموکراسی در ایران دارد.
*حتی در دوره اوباما ضمن اینکه برجام اجرا شد، نقض برجام هم در موارد متنوعی در همان دوره کلید خورد.
*اینکه روی کارآمدن بایدن بهمعنای بازگشت به یک دوره طلایی برجام و حل مشکلات ما با طرفهای مقابل باشد، در عرصه منطق سیاست خارجی سادهاندیشی و سادهانگاری است.
*بایدن نیامده، صحبت از ضرورت ایجاد یک ائتلاف با اروپا و برخی از کشورها میکند و به صراحت میگوید که هدف ما از این ائتلاف پیگیری سیاستهای مقابلهای با ایران، چین و روسیه است.
*بایدن از موضوعاتی فراتر از هستهای صحبت میکند، از منطقه صحبت میکند، از موشکهای دفاعی ایران صحبت میکند. طبعا بایدن میخواهد همه موضوعات را روی میز مذاکره قرار بدهد.
*برای ما ملاک حرفهای آشفته آمریکاییها نیست، ملاک برای ما این است که رفتار آمریکا چگونه خواهد بود.
*بایدن و دمکراتها باید بگویند آیا راهبردشان با ایران تداوم دشمنی است یا دوستی و همکاری مسالمتآمیز.
*ما برجام منطقهای و برجام موشکی و غیره نخواهیم داشت.
*وزیر خارجه آلمان باید پاسخگو باشد که در قبال بیتعهدی و بیعهدیشان در برجام در برابر مردم ایران چه کردهاند؟
*عربستان سعودی چنانچه مایل به گفتوگوی دوجانبه باشد، اهلا و سهلا، گفتوگوی جدید برجامی علیالقاعده در پیش نخواهد بود.
*عادیسازی روابط بین محمد بن زاید و رژیم صهیونیستی شکل گرفت اما حتی شش امارت امارات متحده عربی نقشی در این موضوع نداشتند.
*اصلا وزیر خارجه بحرین در معادلات منطقهای و جهانی جایگاهش کجاست که سر از تل آویو درمیآورد؟ جایگاه او همان تلآویو است.
*آمریکاییها با پیوندی که با صهیونیستها دارند، حتما از هر فرصتی برای تحقیر حاکمان عرب و عادیسازی بیشتر روابط استفاده میکنند.
*بیتردید مقامات فعلی حاکم در عربستان سعودی و عناصری از آلسلمان با صهیونیستها ارتباط دارند.
* کماکان تنها راهحل نجاتبخش برای یمن، گفتوگو، مذاکره و روش سیاسی است.
*انگلیس در ۵ سال گذشته بیشاز ۶ میلیارد دلار سلاح به عربستان فروخته است.
*در ۵ سال گذشته یک انفجار تروریستی در صنعا و شمال یمن که در اختیار انصارالله و متحدین هست، رخ نداده؛ اما جنوب یمن تبدیل به جولانگاه تروریستها و جنگهای نیابتی شده است.
*ملکسلمان و محمد بنسلمان خسته شدهاند و به دنبال این هستند که آبرومندانه از جنگ بیرون بروند اما بازیگران بینالمللی که به دنبال فروش سلاح هستند، به استمرار این جنگ نیاز دارند.
*سطح تصمیمگیری برای مساله یمن فراتر از امارات و حتی حاکمان عربستان سعودی است.
*حضور سفیر ایران در صنعا حاوی این پیام آشکار است که ما در کنار دولت قانونی و مردم یمن هستیم و در عین حال علیه هیچ یمنی نیستیم.
*سفر فیصل المقداد به پاس قدردانی از حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از ملت سوریه صورت گرفت.
*این سفر نشان داد که روابط دو کشور از اولویت برخوردار است و برای سوریه، جمهوری اسلامی ایران یک شریک مهم و راهبردی در منطقه است.
*من این را بارها از زبان آقای بشار اسد شنیدم که ایشان میگفت: خون مردم ایران و خون مردم سوریه در هم آمیخت.
مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است:
ترور شهید محسن فخریزاده
العالم: چند سالی بود که ترور دانشمندان هستهای ایران در رژیم صهیونیستی تعطیل شده بود اما با ترور شهید فخریزاده بهنظر دوباره این جوخه آغاز بهکار کرده و وارد فاز جدیدی شده است. بفرمایید در آن زمان چه اقداماتی صورت گرفت که رژیم صهیونیستی دست از این کار برداشت. فرماندهی کل سپاه متعاقب شهادت شهید فخریزاده اعلام کرد خودشان میدانند در آن زمان چگونه از آنها انتقام گرفته شد.
عبداللهیان: اقدام تروریستی که علیه دانشمند ایرانی آقای فخریزاده انجام شد، اولا، اولین اقدام از این نوع نبوده همانطور که اشاره کردید در سالهای گذشته هم یک سلسله اقدامات و ترورهایی در ایران در خصوص دانشمندان ایرانی انجام شد، این به این معنا نیست که در سالهای گذشته دشمنان جمهوری اسلامی ایران چه صهیونیستها و چه سرویسهای دیگری که علیه ایران فعالیت میکنند امکان انجام ترور را داشتند اما تمایلی که این کار را انجام بدهند موجود نبوده؛ نه آنها همیشه دانشمندان ما را زیر نظر دارند واز هر فرصت و شکاف اطلاعاتی سعی میکنند استفاده کنند برای ضربه زدن به حوزه علم و فناوری و هایتک در جمهوری اسلامی ایران؛ از جمله به حوزه دانشمندانی که در بخشهای دفاعی کشور و در بخشهای علوم دقیقه و حساس کشور دارند کار انجام میدهند و بخشی از آن هم در حوزه هستهای. لذا اگر بخواهم بگویم چه تحلیلی وجود دارد که در ادامه آن ترورهای زنجیرهوار امروز با یک فاصله چند ساله شاهد آن هستیم این است که در تمام این مدت دشمنان تلاشهای خودشان را داشتند اما موفق نمیشدند و متاسفانه در یک مقطع زمانی از یک شکاف امنیتی استفاده کردند و چنین اقداماتی را که البته طراحی پیچیدهای بود انجام دادند و این اتفاق ناگوار رخ داد.
اگر از من بپرسید که چه کسانی پشت این قضیه قرار داشتند، خب در داخل رژیم صهیونیستی برخی از مقامات اطلاعاتی رژیم جعلی اسرائیل ادعا کردند که ما در پشت این حادثه بودیم، نتانیاهو سعی کرد تکذیب بکند، نتانیاهو اساساٌ آدم ترسویی هست و ضمن اینکه ادعاهایی را مطرح میکند اما جرات پذیرش مسئولیت را ندارد چون میداند که عواقبش را نمیتواند تحمل بکند. آن طوری که من الان میتوانم بگویم این هست که آمران این ترور مشخص شدند برای جمهوری اسلامی ایران و قطعا پاسخ قاطعی خواهند گرفت.
عاملان اجرای این ترور که بخشی از آنها توسط دستگاههای امنیتی ما شناسایی و حتی دستگیر شدهاند، از عدالت فرار نخواهند کرد و حتما برخورد قوی پشیمانکنندهای با آنها خواهد شد، اما واقعیت این است که راجع به جزئیات این پروسه اطلاعاتی و امنیتی که وجود دارد برای برخورد با این شبکه من ترجیح میدهم متناسب با وضعیت پرونده و حساسیتهایی که وجود دارد دستگاههای ذیربط امنیتی که با اقتدار از امنیت جمهوری اسلامی ایران سالها دفاع کرده و میکنند، در زمان مناسب خودش انشاءالله اعلام خواهد شد.
العالم: گفتید که تحقیقات در خصوص کشف زاویهها و پشت پرده ترور دانشمند هستهای، شهید محسن فخریزاده در جریان است، تا این لحظه آیا دخالت طرفهای خارجی در طراحی و اجرای این عملیات اثبات شده است؟
عبداللهیان: اولا در خصوص طراحان ترور و عاملان ترور شواهد مختلفی وجود دارد که صهیونیستها در این موضوع نقش داشتند اما آیا صهیونیستها به تنهایی و بدون همکاری مثلا سرویس آمریکا یا سرویس دیگری قادر بودند این کار را انجام بدهند؟! قطعا قادر به انجام این کار نبودند، جزئیات این برای بخشهای امنیتی ما مشخص شده اما تا تکمیل این تحقیقات ترجیح این است که ما خیلی جزئیاتی را اعلام نکنیم و منتظر بمانیم که پیگیریهای امنیتی به نتیجه برسد.
اما همانگونه که در ترور دانشمندان هستهای ما بعدها روشن شد که صهیونیستها نقش مهمی را داشتند ولی در حوزه اجرا از دیگر عوامل و دیگر امکانات و دیگر سرویسها استفاده کردند برای اینکه بتوانند این نیت خبیث خودشان را پیش ببرند لااقل میشود گفت که این شواهد و قرائن همچنان وجود دارد و برای بخشهای امنیتی ما روشن است و شما در آیندهای نه چندان دور شاهد یک اقدام قاطع و یک پاسخ قاطع در حوزه آمران این ترور از سوی جمهوری اسلامی ایران خواهید بود.
العالم: چند ساعت پس از ترور دانشمند هستهای محسن فخریزاده، مقامات ارشد ایران از گرفتن انتقام سخن گفتند، دقیقا منظورشان چه بود؟
عبداللهیان: برای پاسخ گفتن به این جنایت و انتقام که باید گرفته بشود و اقدامی که پشیمانکننده باشد برای آمران این ترور اقدامات چند لایهای مدنظر جمهوری اسلامی ایران هست اما اینکه لایههای این اقدامات چگونه هست، فکر میکنم روزی که خبر در واقع پاسخ کوبنده و قاطع جمهوری اسلامی ایران و پاسخ پشیمانکننده جمهوری اسلامی ایران منتشر بشود ابعاد این مقابله به مثل و پاسخ پشیمانکننده و قاطع تشریح خواهد شد.
قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها
العالم: متعاقب شهادت شهید فخریزاده مجلس شورای اسلامی قانونی را به تصویب رساند که هم شامل تجدیدنظرهایی اساسی در رویکرد هستهای ایران بود و هم از ضمانت اجرایی سفت وسختی برخوردار بود، چنانکه درصورت عدم اجرای آن، مسئولین مربوطه را مستوجب مجازات معرفی میکرد. بفرمایید در شرایط کنونی چقدر این قانون جدید و اقدامات پیشبینی شده در آن را موثر میدانید؟ حداقل اروپاییان در "بیعملی" به توافقاتشان معروف هستند.
عبداللهیان: قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها تقریبا از حدود چهار ماه پیش در مجلس جدید شورای اسلامی ما یعنی در مجلس یازدهم کلید خورد و بحث های کارشناسی آن در مجلس و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با مشارکت کمیسیونهای دیگر اقتصادی، انرژی و غیره مورد بررسی جدی قرار گرفت.
اولا این قانون روند طبیعی خودش را طی می کرد که وارد مجلس بشود و در دستور کار مجلس قرار بگیرد و تصویب بشود، آن چیزی که یک مقدار در پایان کار و متنی که آماده بود و ممکن بود دو یا سه هفته بعد در مجلس تصویب شود باعث شد شتاب بیشتری به این مصوبه در مجلس داده شد، ترور شهید فخریزاده دانشمند ایرانی بود که طبعا مجلس به عنوان یک لایه از آن پاسخهایی که باید میداد در قبال این ترور سرعت بخشید به کاری که بایستی در این موضوع انجام میشد. اما واقعیت این است که من به عنوان کسی که ارتباط دارم و از نزدیک تحولات در درون مجلس را دنبال میکنم، این طرح به هیچ وجه یک طرح احساسی نیست، به هیچ وجه این قانون تحت فضای احساسی تصویب نشد و بین بخشهای ذیربط کارشناسی در کشور و پارلمان جمهوری اسلامی ایران رفت و برگشتها و گفتوگوهای بسیاری شد و آنچه که امروز به تصویب رسیده به عنوان قانون برای همه طرفها لازم الاجراست و حتی میبینید در داخل این قانون در یکی از بندها به صراحت آمده که مسئولیت اجرای این قانون متوجه مقامات رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران هست و حتی هر فردی تخطی بکند از اجرای این قانون، مجازات برای آن پیشبینی شده در دل این قانون. اما اینکه ارتباط این با ترور شهید فخریزاده چیست؟ عرض کردم قدری و چند روزی فقط شتاب داد و سرعت بخشید به اینکه این قانون به عنوان یک واکنش پارلمانی است، پاسخی که آنها باید بگیرند پاسخ بسیار قوی در سطوح دیگری خواهد بود برای آمران ترور، اما به عنوان اولین واکنش پارلمانی به این ترور آنچه را که در قالب این قانون مطرح شد به عنوان نوعی از پاسخ دیده شده اما در عین حال این قانون نه صرفا پاسخ به این ترور بلکه پاسخ به بدعهدیهای کشورهای اروپایی، در پاسخ به تحریمهای ظالمانه یکجانبه و به عنوان یک راهحل منطقی و اصولی برای خارج کردن کشور از تحریمهای بیانتها و تکراری ایالات متحده آمریکاست.
العالم: اشاره کردید که قسمتی از این تصمیم به بدعهدی کشورهای اروپایی در برجام بازمیگردد، به نظر شما موضع کشورهای اروپایی در خصوص این تصمیم چه خواهد بود؟
عبداللهیان: من اولا مایلم اینجا تاکید کنم که در این سالهایی که ما شاهد خروج آمریکا از برجام و شاهد بدعهدی سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان در برجام بودیم، رفتار چین و روسیه با جمهوری اسلامی ایران متفاوت بود، یعنی چین و روسیه همراهی نکردند با تحریمهای یکجانبه آمریکا. هر چند آنها هم در برخی از موضوعات دچار محدودیتها و ملاحظات سیاسی در قبال تحریم های ظالمانه و یکجانبه آمریکا بودند اما آنچه که به اروپا برمیگردد واقعا اروپاییها فقط با جمهوری اسلامی ایران در این موضوع بازی کردند، فقط حرفهای زیبا زدند و ژستهای زیبا گرفتند.
برخی از اقدامات کوچک انجام شد، برخی از کانال های مالی کوچک بین ما و با یک کشور اروپایی و یا بخشی از اروپا در برخی از موضوعات خاص؛ اما با توجه به توانی که در ایران وجود دارد، با توجه به جمعیت بالای ۸۰ میلیونی و وسعت سرزمینی ایران این اقدامات اقداماتی بسیار کوچک و حتی غیر قابل طرح هست در این مقوله و در این چارچوب، آنچه که به صراحت در این قانون آمده اشاره شده به اینکه بالاخره اروپا و آمریکا در چارچوب برجام قرار بوده دو کار انجام بدهند و اگر غیر از این باشد این قانون در موعد مقرر خودش با مهلتهایی که داده شده است با قوت اجرا خواهد شد و آن هم حداقلش این است که نفت ایران خریداری بشود و پول نفت ایران در مسیر درست بانکی در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد، این حداقل انتظاری است که مردم ما از برجام و توافق هستهای دارند. ولی من می توانم به صراحت بگویم که قانونی که در مجلس تصویب شد، روحیه ای که در مجلس وجود دارد برای پیگیری به این قانون به گونهای نیست که اروپایی ها فکر کنند که می توانند با ادامه آن بازی تکراری، با ادامه وعدههای پوشالی خودشان طرف ایرانی را منصرف کنند از اجرای این قانون، چرا که اصلا این قانون در مجلس تصویب شده است و دولت در قبال این قانون فقط مجری است و باید قانون را اجراء بکند.
العالم: بعد از تصویب این قانون بحثهایی در سطح رسانهها و برخی مسئولان درگرفت که نشان میداد نگاهها به این قانون جدید دوگانه است. آیا واقعا در اینخصوص اختلافنظری جدی میان مسئولان تصمیمساز وجود داشت یا دارد؟
عبداللهیان: خب چند صدایی در دمکراسی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، ما در همان زمانی که این قانون داشت در مجلس تصویب میشد مواجه بودیم با اظهارات سخنگوی محترم دولت که به نظر من اظهارات سخنگوی محترم دولت اظهارات زودهنگامی بود و با روح حاکم بر خواستههای نمایندگان مردم و قانونی که در حال تصویب بود، سازگاری نداشت اما از آن طرف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد به صراحت به طرفهای برجامی که به صرف اینکه دولت تحفظ دارد نسبت به بندهای این قانون یا ندارد بالاخره تبدیل به قانون شده و این قانون برای جمهوری اسلامی ایران لازمالاجرا است و دولت هم باید آن را اجرا کند. اما در دل آن قانون یک بندی هم دیده شده که اگر رفتار طرفهای مقابل تغییر بکند و این تغییر محسوس باشد و تضمین شده باشد و نه در حد وعده و حرف، امکان در واقع حرکت دولت در مسیر پیگیری موضوعات وجود داشته باشد.
سرنوشت برجام در دولت جدید آمریکا
العالم: شما در ایران منتظر تغییری در معادلات، مواضع و تصمیمهای آمریکا پس از به قدرت رسیدن جو بایدن هستید؟
عبداللهیان: سوال شما ابعاد خیلی متنوعی دارد، از یک منظر یک رویکرد و یک نگاهی وجود دارد این است که بالاخره برجام و توافق هسته ای در زمان حاکمیت دمکرات ها در اداره کاخ سفید به عنوان یک سند به تایید طرفین رسیده. پس با بازگشت دمکراتها به کاخ سفید امکان اینکه آنها به برجام بازگردند وجود دارد و این یک فرصتی است برای احیا و زنده کردن مجدد برجام؛ این یک نگاه است نسبت به برجام.
در ارتباط با این نگاه اگر شما از بنده بپرسید من میتوانم شواهد و قرائنی را خدمت شما ارائه بدهم که حتی در دوره اوباما ضمن اینکه برجام اجرا شد نقض برجام هم در موارد متنوعی در همان دوره اوباما کلید خورد. پس اینکه بخواهیم خیلی خوشبین باشیم به اینکه بایدن میآید روی کار این یعنی بازگشت به یک دوره طلایی برجام و حل مشکلات ما با طرف های مقابل؛ به نظر می آید در عرصه گفتمان سیاسی و منطق سیاست خارجی سادهاندیشی و سادهانگاری است.
نکته دوم این است که روش دمکرات ها با جمهوریخواهها فرق میکند یا روش بایدن با روش شخص ترامپ فرق می کند، این حرف درستی است، ترامپ یک شخصیت غیر قابل پیش بینی بود اما بایدن را میتوانید رفتار و شخصیتش را پیش بینی کنید، اساسا دمکرات ها در حوزه سیاست خارجی وقتی می خواهند سیاست مقابلهای داشته باشند ایجاد ائتلاف میکنند یا به قول عرب زبانان عزیز تحالف ایجاد میکنند و از طریق ائتلاف با چند کشور تصمیم میگیرند فشارهای خودشان را افزایش بدهند.
آقای بایدن هنوز نیامده، صحبت از ضرورت ایجاد یک ائتلاف با اروپا و برخی از کشورها میکند و به صراحت می گوید که هدف ما از این ائتلاف پیگیری سیاست های مقابله ای با ایران هست، همچنین با چین و روسیه هست. پس از این منظر هم مشخص هست که نگاه بایدن این است که همان اقداماتی که آقای ترامپ انجام داده دنبال کند ولی با یک هزینه کمتری در خصوص بحث برجام و توافق هسته ای بتواند کار را مدیریت بکند.
لایه سوم یا سطح سوم که در این خصوص میشود به آن اشاره کرد این است که آقای بایدن هم مثل ترامپ از مذاکره صحبت می کند، من دیشب یک توئیتی ترامپ کرده بود ترامپ هنوز این حرف بیاساسش را تکرار می کند که من پیروز شوم، ظرف یک زمان گفته بود ۲۰ ثانیه؛ اخیرا گفته ظرف یک ساعت با ایرانیها سر میز مذاکره خواهیم نشست. خب آرزوی هم ترامپ هم بایدن هست که ایران به میز مذاکره برگردد اما آقای بایدن چیزی که تاکنون اعلام کرده برای مذاکراتش از موضوعاتی فراتر از هسته ای صحبت می کند، از منطقه صحبت میکند، از موشکهای دفاعی ایران صحبت می کند طبعا می خواهد همه موضوعات را روی میز مذاکره قرار بدهد.
ببینید اولا برای ما ملاک این حرفهای آشفته آمریکایی ها نیست، ملاک برای ما این است که رفتار آمریکا چگونه خواهد بود، رفتار آمریکا می تواند تعیین کننده باشد که در قبال آن رفتار جمهوری اسلامی ایران چگونه عمل باید بکند، آمریکاییها در چهل سال گذشته امتحانشان را در مقابل جمهوری اسلامی ایران پس دادهاند، هم ما آنها را خوب می شناسیم و هم آنها ما را خوب می شناسند، لذا دوره بلوف زدنها و حرف های آشفته زدن در کاخ سفید به سر آمده، باید با رفتار ملموس، عینی و عملی آمریکاییها بگویند در مقابل مردم بزرگ ایران چگونه می خواهند عمل بکنند و طبعا در مقام پاسخگویی و پاسخ دادن به رفتار آمریکاییها ایران سیاستی را اتخاذ می کند که تناسب داشته باشد با رفتار آمریکاییها.
فرض آخر هم این است، ممکن است برخی از مخاطبین بیرونی یا داخلی بگویند بالاخره آمدن بایدن یک فرصت است، ممکن است دریچه های کوچکی باز بکند، ببینید در بحث ایران و آمریکا آن چیزی که تعیین کننده است نگاه راهبردی است، آن چیزی که تعیین کننده است در سطح راهبردهاست و نه در سطح تاکتیکها. پس آقای جو بایدن و دمکرات ها باید بگویند آیا راهبردشان با ایران تداوم دشمنی است یا راهبردشان با ایران دوستی و همکاری مسالمتآمیز هست، احترام به حقوق ملت ایران و احترام به حقوق ملتهاست یا روش های سلطهگرایانه قبلی خودشان را می خواهند دنبال کنند. لذا با همه بدبینی هایی که من دارم ولی در عین حال منتظر می مانیم از دوره حرفهای آشفته ببینیم رفتار عملی آمریکا چگونه است و متناسب با آن جمهوری اسلامی ایران تصمیم خواهد گرفت.
برجام پلاس!
العالم: از ضرورت انتقال از مرحله کلام به عملگرایی صحبت کردید، همچنین از تفاوت در سیاست جمهوریخواهها و دمکراتها که بر ائتلاف تاکید دارند، در همین راستا وزیر خارجه آلمان چند روز پیش تاکید کرد که باید بندهایی و موضوعاتی به توافق هستهای اضافه شود مانند موضوع موشکهای بالستیک ایران و نفوذ منطقهای ایران! نظر شما در اینباره چیست؟
عبداللهیان: وزیر خارجه آلمان اولاً از یک اصطلاحی استفاده کرده به نام برجام پلاس، این برجام پلاس یک مفهومش می تواند این باشد که موضوعات جدیدی به برجام اضافه شود، یک مفهوم دیگر این است که طرف های مذاکره جدیدی به برجام اضافه شوند، برداشت من شخصا از این اظهارات وزیر خارجه آلمان این بود که او به دنبال این هست که موضوعات جدیدی برای گفتوگوهای برجامی باید اضافه شود، جمهوری اسلامی ایران در این رابطه تصمیم خودش را از قبل گرفته، همان زمانی که برجام هسته ای به نتیجه رسید به صراحت مقام معظم رهبری اعلام فرمودند که برجام ۲ و۳ و غیره نداریم، ما برجام منطقهای و برجام موشکی و غیره نخواهیم داشت و آمریکاییها و اروپاییها و طرفهای برجامی ما باید اول صداقت خودشان را در همین برجام هستهای نشان بدهند که عملا علیه آن رفتار کردند و نشان دادند رفتار صادقانه در این رابطه ندارند اما من فکر می کنم اظهاراتی که اروپایی ها بعضا بروز میدهند در این رابطه، اروپایی ها حس میکنند که از دوره ترامپ فاصله می گیرند و وارد دوره کار با بایدن می شوند، هم اینکه ائتلاف و همکاری جدید شروع می شود برای اروپایی هایی که در مقابل آمریکا خیلی استقلال از خودشان ندارند.
من همیشه به مقامات اروپایی در ملاقاتهایم گفته ام که ما متاسف می شویم که شما در مقابل آمریکا هیچ استقلال و هویت مستقلی ندارید و مثل یک طفل خردسال حس میکنید دستتان را باید آمریکایی ها بگیرند که بتوانید تعادلتان را حفظ کنید، واقعا در عرصه سیاست خارجی، اروپایی ها در مقابل آمریکایی ها نشان دادهاند که ابتکار عمل و استقلال خودشان را نمیتوانند حفظ کنند.
به هر حال این وضعیت است که وجود دارد و ما فکر می کنیم اروپایی ها از تجربه گذشته درس بگیرند و باز باید بگویم که اروپایی ها باید از حرف های آشفته و تکراری فاصله بگیرند، اروپایی ها باید بدانند تبدیل یک موضوع و توافق بر سر یک موضوع بین اروپا و آمریکا به شکلی که یکی پلیس بد را بازی کند و یکی نقش پلیس خوب را بازی کند، دوران این مسئله هم به سر آمده، آن چیزی که مهم است این است که جمهوری اسلامی ایران با این خط کش مقایسه می کند که آیا حرفی که وزیر خارجه آلمان می زند، آیا طرحی که اروپایی برای این مسئله دارند، منافع ملت ایران را بدون فریب غربی و فریب آمریکایی تامین می کند یا نمی کند؟ این برای ما شاخص است والا این حرف هایی که زده میشود و حرف های مداخله گرایانه، من فکر می کنم وزیر خارجه آلمان باید پاسخگو باشد به ملت ایران که در قبال بیتعهدی و بیعهدیشان در برجام در برابر مردم ایران چه پاسخی دارند؟
روابط ایران و عربستان
العالم: در همین راستا بعضی از دولتها مثل عربستان اعلام کردند که میخواهند در هر مذاکرهای در آینده در خصوص توافق هستهای شرکت کنند، آیا ایران به این مسئله راضی میشود؟
عبداللهیان: اولا ما هیچوقت راه گفتوگوی دوجانبه را با عربستان سعودی نبستهایم، علیرغم رفتار غیرسازنده عربستان سعودی در قبال تحولات منطقه از جمله در مقابل جمهوری اسلامی ایران همیشه راه را برای بازگشت عربستان سعودی به گفتوگوهای دوجانبه و حرکتش در مسیر سازنده و اصلاح حرکتش از مسیر تخریبی به مسیر سازنده، ما راه را باز گذاشتهایم.
ثانیا فرمتهای مختلفی پیشنهاد می کنند بعضی از کشورها برای گفتوگوهای منطقهای. ولی این فرمت ها به گونه ای است که همیشه یک بخش این فرمت پنج کشور عضو دائم شورای امنیتاند و یک بخش آن برخی کشورهای منطقهاند، هنوز در قالب این فرمت ها جمعبندی وجود ندارد که آیا مذاکرات منطقهای با حضور بیگانگان به نفع مصالح منطقه هست یا نیست؟ ممکن است برخی از کشورها نیات خیرخواهانه داشته باشند اما تصور این هست که کشورهای منطقه و دولت های منطقه میتوانند خودشان با هم گفتوگو کنند و میتوانند در همکاری جمعی منطقه ای صلح و ثبات و امنیت پایدار و رفاه و توسعه را برای کل منطقه به ارمغان بیاورند، نباید اینگونه عمل بشود که طرفهای خارجی بخواهند واسطه بشوند برای اصلاح امور در کشورهای منطقه، ما در کشورهای منطقه مسلمانیم، همسایهایم، فرهنگ مشترک داریم، کتاب مشترک داریم، پیامبر مشترک داریم، میتوانیم خودمان بنشینیم و با هم صحبت کنیم.
به نظر ما این مسیری که عربستان دنبال می کند و به دنبال این است در گفتوگوهای جدید برجامی باشد اولا گفتوگوی جدید برجامی علیالقاعده نخواهد بود، برجام یک واقعیتی است که وجود داشت، از این برجام یک پوستهای باقی ماند و حالا در دل این برجام آیا طرف های مقابل می خواهند آن را در راستای منافع و مصالح جمهوری اسلامی احیا بکنند یا نکنند؟ یا همان برجام باید اجرا بشود و همه تحریم ها یکجا برداشته بشود و یا گفتوگوی جدیدی شکل بگیرد، گفتوگو با چه کسانی؟ با همانهایی که نقض کردند برجام را، گفتوگو با همان دمکرات هایی که خودشان در شروع نقض برجام؟ لذا اصل گفتوگو هنوز موضوعی است که ابهامات فراوانی راجع به آن وجود دارد، عربستان سعودی اگر نیتی دارد برای گفتوگو با ایران اهلا و سهلا، بارها مقامات ایران اعلام کردهاند که آمادگی داریم با عربستان سعودی گفتوگو کنیم و همکاری کنیم، ارتباطات و رفتوآمدهای طبیعی بین دو کشور وجود داشته باشد و علاقات و روابط دو کشور به حالت طبیعی خودش. اما متاسفانه برخی از حاکمان عرب در منطقه ما اولا مشروعیتشان گره خورده به کاخ سفید و بدتر از آن برخی از کشورها در ماههای اخیر مشروعیتشان گره خورده به رژیم نامشروع و جعلی اسرائیل، یعنی امت اسلامی باید خون بگرید از اینکه برخی از این حاکمان اینقدر بیهویتند که برای حفظ هویت خودشان به یک رژیم جعلی و بیهویت متوسل بشوند.
عادیسازی روابط با صهیونیستها!
العالم: در همین راستا موضوع عادیسازی روابط بین رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی مطرح میشود و به نظر میرسد این زنجیره ادامه دارد، تحلیل شما از این موضوع چیست؟
عبداللهیان: اولا آن چیزی که به نام تطبیع علاقات مطرح است با فشار ترامپ و لابی صهیونیست ها در آمریکا انجام شد، ما هیچ وقت فراموش نمیکنیم آن سیرکی که در بالکن کاخ سفید آقای ترامپ به راه انداخت و وزرای خارجه بحرین و امارات را با آن وضع زننده و تحقیرآمیز آورد و وادار کرد با طرف اسرائیلی یک قرارداد همکاری را امضا بکنند.
من تصور میکنم این عادیسازی روابط بیش از آنکه به مرحله عمل برسد بیشتر این عادیسازی روابط یک برد انتخاباتی قرار بود داشته باشد برای ترامپ، حاکمان کشورهای منطقه از پیگیری موضوع عادیسازی روابط سودی نخواهند برد، ملتها در منطقه اساسا با عادیسازی روابط مشکل جدی دارند و زیر بار این موضوع نمیروند، حتی مردم در امارات و بحرین کاملا مخالفاٌ این رویکرد هستند، فراتر از آن بگویم، شما در کشوری مثل امارات بروید و بررسی کنید عادیسازی روابط بین محمد بن زاید و رژیم صهیونیستی شکل گرفت حتی شش امارت امارات متحده عربی نقشی در این موضوع نداشتند یعنی در درون خودشان هم پیوندها پیوندهای بسیار ضعیف و تار عنکبوتی و سست است با رژیم صهیونیستی.
علیرغم ادعایی که صهیونیستها میکنند، علیرغم ادعایی که در روزهای باقیمانده دوره آقای ترامپ، پومپئو و بعضی از مقامات آمریکا انجام میدهند به نظر من عادیسازی روابط در همین حدی که انجام شد یک نمایش بیشتر نبود، مثلا جایگاه بحرین در نظام بین الملل در مقایسه با یک کشوری مثل مصر تمدنی و تاریخی و ادیانی، در مقابل کشورهای بزرگ منطقه، بحرین چه جایگاهی دارد که با این هیاهو میرود به سراغ رژیم صهیونیستی؟ اصلا وزیر خارجه بحرین در معادلات منطقهای و جهانی جایگاهش کجاست که سر از تلآویو درمیآورد؟ جایگاه او همان تلآویو است و نه بیشتر از تل آویو، جایگاه او در یک سرزمینی است که اشغال شده است و مشتی غاصب در آن سرزمین حضور دارند، من اصلا پروژه عادیسازی روابط را یک بادبادک تصنعی می دانم و یک حبابی که هیچ چیزی ندارد و با یک سوزن ضعیف متلاشی خواهد شد و خواهید دید چیزی به عنوان عادیسازی روابط عربی و رژیم صهیونیستی شکل نخواهد گرفت، اگر قرار بود شکل بگیرد در پی پیمان کمپدیوید انور سادات ترور نمیشد! اگر قرار بود شکل بگیرد امروز مردم مصر در کف خیابانها به حمایت از رژیم صهیونیستی میآمدند نه علیه رژیم صهیونیستی، لذا اینها بیشتر خوراک تبلیغاتی داشت برای ترامپ، البته آمریکاییها با پیوندی که با صهیونیستها دارند حتما از هر فرصتی برای تحقیر حاکمان عرب و عادیسازی بیشتر روابط استفاده میکنند ولی ما پیامهایی را دریافت کردیم که تائید میکند حاکمان عرب در زیر فشار ترامپ این کار را انجام دادند و امیدوار هستیم که این رفتار را شاهد اصلاحش باشیم از سوی همین حاکمان که همین خواست ملتهاست در منطقه.
العالم: پیش از ترور شهید فخریزاده، خبر سفر نتانیاهو به نیوم و دیدار او با بنسلمان تحت اشراف پمپئو رسانهای شد. طبق معمول رسانههای صهیونیستی خبر را درز دادند و بر روی آن معرکه گرفتند. نتانیاهو موضعی دوپهلو گرفت و وزیر خارجه سعودی در دو جمله مختصر آن را رد کرد. آیا این عملیات رسانهای در راستای زمینهسازی برای تطبیع سعودی – اسرائیل صورت گرفت؟ آیا جس نبض افکار عمومی بود و یا دلیل دیگری داشت؟
عبداللهیان: اگر از من بپرسید که آیا مقامات سعودی با رژیم صهیونیستی ارتباط پنهان دارند یا نه؟ میگویم بیتردید مقامات فعلی حاکم در عربستان سعودی و عناصری از آل سلمان با صهیونیستها ارتباط دارند، اما آیا اینکه این رفتوآمدها و سفرها انجام شده به این منطقی که شما میگویید، تائید این خیلی دشوار هست.
تحولات یمن
العالم: موضوع دیگر تحولات یمن است. اختلافات زیادی و درگیریهایی بین نیروهای مجلس انتقالی و نیروهای رئیسجمهور مستفعی عبد ربه منصور هادی وجود دارد، شما این عرصه را چگونه ارزیابی میکنید؟
عبداللهیان: من فکر می کنم اولا یمن هیچ راهحلی جز راهحل سیاسی ندارد و کماکان تنها راهحل نجاتبخش برای یمن گفتوگو و مذاکره و روش سیاسی است، ادامه محاصره انسانی یمن و اقداماتی که عربستان سعودی و برخی از طرفهای خارجی انجام میدهند نشان داد که در بیش از پنج سال گذشته نه تنها هیچ کمکی به سیاست های تجاوزکارانه عربستان نمیکند بلکه شرایط را پیچیدهتر و سختتر می کند، متاسفانه برخی از طرف های خارجی از جمله انگلیس در ۵ سال گذشته بیش از ۶ میلیارد دلار سلاح به عربستان فروخته که همه این سلاح ها تبدیل شده به عاملی برای کشتار زنان و کودکان و غیرنظامیان در یمن، از طرفی دیگر ما شاهد هستیم انصارالله و متحدینش با نگاه به اینکه یمن متعلق به همه یمنیهاست، همیشه از راهحل سیاسی استقبال کرده اند، به نظر من انصارالله کار بسیار بزرگی را در یمن انجام داده طی این سالها، شما ببینید در ۵ سال گذشته یک انفجار تروریستی در صنعا و شمال یمن که در اختیار انصارالله و متحدین هست، رخ نداده. اما در جنوب یمن بخشی تبدیل به جولانگاه تروریستها، بخش دیگری تبدیل شده به محل درگیریهای نیابتی که در آنجا وجود دارد و یمنیها را به جان هم میاندازند با پول عربستان سعودی و غیره و یک جنگی در جنوب یمن همچنان دارند رقم میزنند. ما فکر می کنیم هر چه زودتر همه طرفهای یمنی باید به میز مذاکره برگردند، عربستان که با حمایت آمریکا و انگلیس و صهیونیست ها این جنگ را شروع کرد باید هرچه زودتر از این جنگ خارج بشود، اطلاعات دقیقی در سطح سیاسی وجود دارد در سطح منطقه که ملک سلمان و محمد بن سلمان خسته شدهاند از این وضعیت و به دنبال این هستند که آبرومندانه از جنگ بیرون بروند ولی یکی از ایرادات این هست که بازیگران بینالمللی که به دنبال فروش سلاح هستند گویا به استمرار این جنگ نیاز دارند، امیدوار هستیم حاکمان عربستان به مسیر عقلانیت بازگردند و متوقف کنند کشتار زنان و کودکان را، یمن را واگذارند برای یمنیها، یمن میتواند یک همسایه خوب برای همه ما باشد و یک عضو خوب در منطقه باشد و این کشور در مسیر رشد و توسعه و امنیت پایدار حرکت بکند.
متاسفانه در سالهای اخیر هر جا آمریکایی ها وارد شدند ارمغانش ناامنی بود و رشد تروریسم، نمونه بارز آن را شما میتوانید هنوز بعد از نزدیک به ۲۰ سال در افغانستان و نزدیک به ۱۷ سال در عراق ببینید و هر جا عربستان سعودی وارد شد بیثباتی و کشتار و قتل بود، حضور نظامیان عربستان سعودی در بحرین ارمغانی جز کشتار و قتل و زندانهای چندلایه در آن کشور برای مردم نداشت، ارمغانی جز ایجاد شکافی عمیق بین حکومت و مردم نداشت و حضور و جنگ تحمیلی عربستان به یمن ارمغانی جز کشتار و ناامنی و بیثباتی در یمن نداشت، البته در پس همه این بحران های مدیریت شده توسط آمریکا و لابی صهیونیستها و فریبی که سعودی ها در این بازی خوردند یک اتفاق مهم را دشمنان منطقه دنبال می کنند رقم بخورد و آن تلاش آنها برای تجزیه کشورهای اسلامی است که در این رابطه امت اسلامی باید هوشیار باشد و حاکمان منطقه هم باید در مسیر هوشیاری و در مسیر حفظ استقلال کشور ها و جلوگیری از مداخلات خارجی و طرفهای ثالث حرکت کنند.
العالم: فرمودید که عربستان در یمن فریب خورد و صحبتهایی است که میگوید امارات عربستان را برای رفتن به باتلاق یمن تشویق کرد، شما چگونه به جنگی که عربستان در یمن به راه انداخت مینگرید؟
عبداللهیان: سعودی و امارات هر دو بلندپروازی خاص خودشان در منطقه از جمله در قبال یمن دارند اما عربستان سعودی قادر نیست جنگی را در منطقه علیه یمن شروع کند بدون چراغ سبز و همکاری امریکا. لذا سطح تصمیمگیری برای حمله به یمن فراتر از امارات و حتی حاکمان عربستان سعودی است.
روابط تهران-صنعا
العالم: سوال دیگر در خصوص یمن، ایران سفیرش را به یمن اعزام کرد، اول اینکه پیامهای ارسال سفیر ایران به یمن چیست؟ ثانیا اگر امکان دارد بفرمایید چگونه سفیر ایران به یمن اعزام شد؟
عبداللهیان: اولا اعزام سفیر ما به یمن پیام محکم را دارد که ما نسبت به حاکمیت دولت قانونی یمن در صنعا اقدام کردیم و ما انصارالله و متحدین انصارالله را که در یمن مستقر هستند، پارلمان یمن که قانونیترین نهاد در این کشور هست و در صنعا مستقر است، ما با این اقدام خودمان خواستیم اعلام کنیم این وضعیت را به رسمیت میشناسیم و از هرگونه گفتوگوی انصارالله و متحدین با دیگر طرفهای یمنی که همواره موردنظر آقای عبدالملک الحوثی بوده حمایت میکنیم، این پیام آشکار ما است که ما در کنار دولت قانونی در صنعا هستیم، در کنار مردم یمن هستیم و در عین حال علیه هیچ یمنی نیستیم و معتقدیم آینده یمن متعلق به همه یمنیهاست.
آقای سفیر حسن ایرلو از طریق رسمی و از طریق فردوگاه صنعا با پرواز رسمی و قانونی وارد صنعا شده و به وظایف دیپلماتیک خودش برای توسعه روابط دو کشور میپردازد، کشورهای دیگر هم هستند که انجا سفیر دارند یا به صورت ترددی یا به صورت مستقر.
العالم: فیصل المقداد وزیر خارجه جدید سوریه به تهران سفر کرد و با مسئولان عالیرتبه ایرانی دیدار کرد و این در حالی است که این اولین سفر خارجی او پس از تعیین وی به عنوان وزیر خارجه سوریه است، پیامهای این سفر چیست؟
عبداللهیان: اولا اولین سفر خارجی وزیر خارجه جدید سوریه به تهران در درون خودش معنای خیلی عمیقی دارد، ما وقتی از رابطه استراتژیک ایران و سوریه صحبت میکنیم این بخشی از نمودهای این رابطه هست، خب به کشورهای دیگری آقای فیصل المقداد سفر خواهد کرد و آن هم با همین نگاه راهبردی به کشورهای دیگری است که سفر خواهند داشت، طبعا در این سالها جمهوری اسلامی ایران در تعمیق روابط تهران و دمشق اقدامات خیلی بزرگی را انجام داد و آقای فیصل المقداد به پاس قدردانی از حمایت های جمهوری اسلامی ایران و می خواست این پیام را در این فضا منتشر بکند که روابط دو کشور از اولویت برخوردار است و برای سوریه، جمهوری اسلامی ایران یک شریک مهم و راهبردی در منطقه است و طبعا این نگاه رئیس جمهور سوریه آقای بشار اسد است، نگاه مردم سوریه است، بالاخره ما دیپلماتها هر وقت با مقامات سوری صحبت میکنیم در این سالها یک عبارت جدیدی بین ما رد و بدل میشود، من این را بارها از زبان آقای بشار اسد شنیدم که ایشان میگفت: خون مردم ایران و خون مردم سوریه در هم آمیخت در این تحولات و جنگ تروریستی ما شهدای بزرگی را برای امنیت ملی خودمان، برای امنیت منطقه و برای کمک به سوریه تقدیم کردیم و فکر میکنم این طبیعیترین رفتار هست که شاهد اقدامات متقابل مقامات سوریه و مردم سوریه نسبت به ایران باشیم.
ما هم عملا نشان دادیم در این دوران که سوریه برای ما به عنوان یک متحد راهبردی حائز اهمیت است و به حمایتهای مستمر خودمان با قدرت از سوریه ادامه میدهیم برای تدوام پاکسازی تروریستها از سوریه، برای توسعه روابط و برای بازگشت امنیت و آرامش به تمامی سرزمین سوریه و تاکید هم میکنم برای ملت خودم هم امروز امنیت هم یک معقولهای به هم پیوسته است و ما نمیتوانیم شاهد ناامنی در کشورهای پیرامون خود باشیم و این ربط پیدا میکند به امنیت داخلی ما و امنیت منطقه و به نگاه ارزشی ما نسبت به کمک به همنوعان خودمان در سوریه.
العالم: در خصوص تحولات سوریه آیا ایران سطح حضور مستشاری نیروهای خود را در سوریه تغییر داده است؟
عبداللهیان: ما همچنان به عنوان مستشار در سوریه حضور داریم، بنا به درخواست دولت سوریه و به کمکهای مستشاری خودمان به سوریه در بحث مبارزه با تروریسم ادامه میدهیم، در عین حال همکاریهای متنوع و همهجانبهای در حوزههای اقتصادی و بازرگانی بین دو کشور وجود دارد و از همین فرصت میخواهم استفاده کنم و هم به بازرگانان سوری و هم بازرگانان ایرانی تاکید بکنم اکنون زمان آن فرا رسیده که روابط بازرگانی بین دو کشور را بیش از پیش گسترش بدهند.
انتهای پیام
نظرات