بافت تاریخی فرهنگی شهرهای ایران، به حتم سند مهم هویتیست؛ سندی که موریانهی کم توجهی، آنها را در شهرهایی نظیر شیراز منجر آرام و مستمر خورده و منجر به تخریب جسم و روحشان شده است. امروز بافت فرهنگی تاریخی شیراز نه تنها با معضل تخریب فیزیکی که با ویرانی کارکرد و هویت، روبروست.
اگرچه توجه جدی دستگاه قضایی و در راس آن دادستانی مرکز استان فارس به این مهم، که منجر به حداقل ۵ بازدید فردی و گروهی از محدوده بافت تاریخی شیراز شده، امیدهایی را در ذهن و دل دوستداران میراث فرهنگی، ایجاد کرده است. اما نبود برنامهای جامع مبتنی بر تحقیقات دانشبنیان و کاربردی، منجر به تاثیرات مقطعی، محدود و ناپایدار شده است.
پنجمین بازدید دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان فارس از گذر سنگ سیاه شیراز که با همراهی برخی مسئولان استانی و شهرستانی و فعالان مدنی و اجتماعی همراه بود، جدای از اهمیتی که حیدر آسیابی برای رفع معضلات و آسیبهای اجتماعی از ظاهر و بطن بافت فرهنگی تاریخی این شهر قائل است، در خود نکات متعددی داشت و منجر به مصوباتی شد که یکی از مهمترینهای آن، ایجاد کلینیک آسیبهای اجتماعی با مشارکت دستگاههای مختلف بود.
گفتهها و ناگفتههای یک بازدید چند ساعته
اولین ساعتهای صبح روز پایانی هفته اول از ماه دوم پائیز ۱۳۹۹، حیدر آسیابی، دادستان مرکز فارس در جلو و شماری از مسئولان خبرنگاران و عکاسان در پی او، با هدف بازدیدی دیگر، وارد محدودهای شناخته شده از بافت تاریخی شیراز میشوند.
بازدید کنندگان، از زیر طاق شوریده و کنار دیوار خانهی محلاتی که صاحبخانه آن را قفل و رها کرده، عبور میکنند و وارد خانهای از خانههای ۲۸ گانهای میشوند که سالها قبل در فهرست واگذاری به بخش خصوصی قرار گرفت و مدتی اختیار آنها به شهرداری واگذار شد اما هنوز به دلیل نبود طرحی جامع و مدلی کارآمد، روی دست دستگاههای مسئول مانده است.
بازدید کنندگان از هشتی اول که حالا به مخروبهای بدل شده عبور میکنند و در حالیکه سگی سیاه از پنجره اتاقی در طبقه دوم ساختمان مدام پارس میکند، وارد حیاط اصلی عمارت میشوند؛ این یکی از زیباترین بناهای باقیمانده بافت تاریخی شیراز محسوب میشود که طی حداقل ۱۰ سال گذشته، نه تنها بهبودی در شرایطش ایجاد نشده بلکه روز به روز ویرانتر شده است.
بعد از توضیحات مدیرکل میراث فرهنگی فارس، بی هیچ نتیجه مشخصی، از خانه که نگهداری آن طی یک دهه گذشته به یک خانواده سپرده شده است، خارج میشوند.
قبل عبور از کوچه و رفتن به محلی دیگر، توضیحات ۲ نفر از اعضای مسجد سیاوشون که سابقه فعالیتهای اجتماعیشان بیش از سایر بازدیدکنندگان است، دادستان را پای دیوار خانه محلاتی نگه میدارد.
جای جای دیوارهای محله، سوراخهایی است که کاربردی جز تبادل پول و موادمخدر ندارد، در میانه توضیحات، حرفها باز هم به ۲۸ خانه کشیده میشود و مصیب امیری، مدیرکل میراث فرهنگی فارس که سخنانش نشانههایی از نبود اطلاعات کافی پیرامون این بناها در خود دارد، علت واگذار نشدن این بناها را استقرار ساکنانی میداند که حاضر به تخلیه نیستند!!! ساکنانی که مستاجران این خانهها محسوب میشوند.
زنی که مدعیست از هفت سال قبل در یکی از همین خانهها ساکن و هزینههایی برای قابل سکونت شدن آن کرده است، میگوید: من هم هزینه کردهام هم فرزند جوانم را روی این خانه دادهام؛ پسرم اینجا معتاد شد و از دستم رفت.
یکی از مطلعان میگوید: هر خانوادهای که در این محدوده ساکن میشود، مشکلات را با جان و دل حس خواهد کرد، زیرا یکی از اعضای خانواده قربانی بستر ناامن موجود در بحث موادمخدر و اعتیاد خواهند شد.
نماینده شهرداری بافت تاریخی هم حل مشکل ۲۸ خانه میراثی قابل واگذاری را در گرو یافتن راهکاری برای اسکان ساکنان آنها میداند، موضوعی که تنها یک دستگاه از عهده حل آن بر نخواهد آمد؛ اقدامی هزینه و زمان بر که مشکلات حقوقی متعددی نیز دارد.
مصیب امیری که در بیان تعداد ساکنان خانهها نیز مانند نشانی آنها، اطلاعات کافی در اختیار ندارد، در مقابل اصلاحیههایی که به سخنانش میخورد سکوت اختیار میکند.
دادستان تاکید دارد که در گام اول باید برای این خانهها تدبیری اندیشید و در این زمینه شهرداری و میراث باید پای کار و همکار باشند و کار را به سامان برسانند.
خانمی که متولی یکی از سمنها و ایجاد کننده اشتغال برای خانوارهای ساکن این محله است در این بین پیشنهادش، دادن مجوز به سمنها برای استقرار در چنین اماکنی برای ایجاد محل کسب و کار است.
تخریب خانههای فاقد ارزش میراثی و تاریخی که به مخروب و محل تجمع معتادان و خردهفروشان موادمخدر بدل شده، راهکاریست که مدام از سوی نماینده شهرداری مطرح میشود و در این بین اهالی و فعالان اجتماعی محل، اعتقادی متفاوت دارند، آنها معتقدند که تخریب و حصارکشی مُسکن است و در دراز مدت، ایجاد کننده نقطهای امن برای سوداگران مرگ.
فعالان اجتماعی محل میگویند که محدودهای که در گذشته تخریب شده، علیرغم آنکه در اطرافش دیواری بلند کشیدهاند، اکنون و به دلیل قرار گرفتن بین ۲ خانه متعلق به ح.الف، از سودگران باسابقه موادمخدر، محلی مناسب برای تبادل این مواد شده است و دسترسی به آن بی هیچ مزاحمتی و حتی با عبور از خانههای مردم، امکانپذیر است.
به گزارش ایسنا، خانهها در بافت تاریخی به یکدیگر راه دارد، بام به بام و حیاط به حیاط میتوان از خانهای به خانهی دیگر رفت و آمد و مردم که سوداگران را خوب میشناسند، قادر به تقابل با آنان نبودهاند.
اولین مصوبه
پشت دیوار خانهی محلاتی و در نزدیکی طاق شوریده، اولین مصوبه شفاهی این بازدید شکل میگیرد؛ حیدر آسیابی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز فارس تاکید میکند که کتبا مالک این خانه که هیچ دسترسی به آن نیست احضار شده و تکالیف قانونی به وی ابلاغ شود؛ اگر تمکین نکرد، به اتهام معاونت در تمام جرائم حادث شده در محل، به دادستانی احضارش کنند؛ با ابزار قانونی، فشار را برای تعیین تکلیف این ملک و سایر املاکی که مالک خصوصی دارد و سر زیر بار قانون نمیبرند، افزایش دهند.
به گزارش ایسنا، براساس قانون اگر یک خانه میراثی دارای مالک توسط مالک و با نظارت میراث مرمت و حفظ نشود، امکان تملک قانونی آن وجود دارد.
گروه مسیر بازدید را ادمه میدهند و پس از عبور از کوچههای تنگ و باریک محله که دیوارهای هر کدام سوراخهایی را برای تبادل مواد در خود دارد، به خانهای دیگر وارد میشوند، خانهای که با وجود میراثی بودن به خرابهای میماند، طبقه اول غیرقابل سکونت بود اما روی پشتبام، اتاقهایی بیشتر شبیه یک زاغه است.
خانهای که میتوان زاغه نشینی در دل شهر شیراز را به عینه در آن دید؛ جایی که زنی بر بام یک بنای مخروبه، آلونکی را با یک سگ و چند گربه شریک شده است. ۲ اتاق تو در تو و پُر از عوعوی سگ، دیوارهای سیاه و جای پنجرههایی که با نایلون پوشانده شده است؛ اینجا عمق فقر و نکبت را میتوان به عینه دید.
کنار این خانه میراثی، یک خانه مخروبه غیرمیراثی قرار دارد و آنسو، خانهای با ساکنان خوشلهجه و صمیمی؛ از آن سوی بنا، زنی با لهجه کرمانشاهی، از مشکلات میگوید و جلسهای دیگر بر پشت بام همان بنای نیمه ویران و کنار آلودنک زن بی خانمان، بر گزار میشود.
نتیجه صدور دستور تخریب یک ساختمان است، ساختمانی که ارزش میراثی و تاریخی ندارد اما یکی از ریزدانههای بافت محسوب میشود. تصمیم به تخریب در حضور مدیرکل میراث فرهنگی گرفته میشود، اما خبری از طرح موضوع لزوم حفاظت از هویت بافت به میان نمیآید.
به گزارش ایسنا، صاحبنظران به استناد تجارب تاکید دارند که تخریب بناهای قدیمی بافت حتی اگر مخروبه و ویرانه باشد، دردی را درمان نخواهد کرد بلکه باعث ایجاد مکانی امن برای استقرار شبانه شبگردها و کارتن خوابهای و معتادان خواهد شد.
تخریب خانههای فاقد ارزش میراثی و تاریخی، منجر به ماندن تک بناهای تاریخی در یک محدوده میشود اما دیگر نمیتوان نام بافت را بر آن گذاشت.
نماینده شهرداری منطقه تاریخی و فرهنگی از وجود ۱۸۴ خانه مخروبه در این محدوده میگوید، بناهایی که ۲۰ واحد آن جزو ممنوعههای میراثی است و ۳۴ مورد فاقد ارزش تاریخی و میراثی تاکنون تخریب شده است.
او قول میدهد که بعد از رسیدن دستور دادستانی، ظرف یک هفته بنای کنار آلونک زن و سگ را تخریب و اطراف آن را دیوار احداث کند. اقدامی که مورد نقد فعالان اجتماعی حاضر در این بازدید قرار دارد.
بازدیدکنندگان بار دیگر مسیر باریک کوچهها را عبور میکنند تا به زیر طاق شوریده بازگردند، مکانی که یکی از اصلیترین نقاط برای سودگران مرگ در بافت تاریخی شیراز و گذر سنگ سیاه محسوب میشود.
دیوارهای کوچه مملو از شعارهایی علیه آدم فروشهاست، تهدیداتی که خیلی از آنها هم عملیاتی شده و بلای اعتیاد به جان آنهایی که مقاومت کردهاند، افتاده است.
گروه به زیر طاق شوریده باز میگردد و یکی از فعالان مسجد سیاوشون، توضیح میدهد که اینجا شبها تا صبح صفی مانند صف نانوایی ایجاد میشود و معتادان برای گرفتن مواد پشت یک سوراخ به اندازه عبور یک دست، صف میکشند.
با کاویدن محوطه پشت سوراخ تبادل مواد، مخروبهای به چشم میآید که بقایای کاشیکاری دیواری باقیمانده از آن احتمال میراثی بودنش را تقویت میکند. پائینتر از طاق شوریده، جلسه دیگری شکل میگیرد، جایی که نماینده یکی از سرمایهگذاران در بافت تاریخی، مشکلات را شماره میکند و دادستان نیز بر گفتههای او صحه میگذارد که این منطقه خصوصا شبها، نقطهای امن محسوب نمیشود.
یکی از حاضران در جمع میگوید: اینجا (بافت تاریخی گذر سنگ سیاه) بزرگترین محدوده خرده فروشی موادمخدر در شیراز است؛ جایی که جا به جای آن را قاچاقچیان شناخته شده مدیریت میکنند.
از میان جمع یکی نامی را بر زبان میآورد و دیگران تایید میکنند؛ ر.ز، از بزرگان مقتدر موادمخدر که تداعی کننده باندهای مافیایی در ذهن است.
فعالان اجتماعی تاکید دارند که برای احیای بافت، اولین گام، دستگیری و مجازات سنگین قاچاقچیان و سر باندهای توزیع موادمخدر است نه تخریب خانهها و تخلیه آنها و بازداشت معتادان...
یکی میگوید: کار با یک تصمیم آنی انجا نخواهد شد، هر اقدامی در این محدوده باید مبتنی بر مطالعه باشد، باید توان اصلی صرف جمع آوری قاچاقچی شود نه معتاد.
یکی دیگر توضیح میدهد که از ارکان توزیع مواد مخدر و بروز مشکلات اجتماعی در این محدوده ۵ مکانی است که تحت عنوان انبار جمع آوری ضایعات و مواد بازیافتی فعالیت دارند.
او تاکید میکند که معتادان بعد از گردآوری ضایعات از سطح شهر، بارهای خود را به این باراندازها آورده و آنها را با قیمتی اندک میفروشند و در قبال آن پول یا مواد میگیرند، اگر هم پول بگیرند، چند قدم آنسوتر، پولشان را به مواد تبدیل کرده، در گوشهای مواد را مصرف می کنند و تاصبح می مانند و باز روز از نو روزی از نو....
ابراهیمی معاون دادستان در پاسخ به تاکید دادستان بر پلمب این اماکن، میگوید: هر کدام از این مکانها بارها پلمب شده اما هر بار، قانونی یا غیرقانونی، فک پلمب و فعال میشوند.
نماینده شهرداری هم بر این نکته صحه میگذارد و از تداوم مشکل وجود این انبارهای ضایعات و مواد بازیافتی به عنوان یکی از ارکان ایجاد و تداوم مشکلات بافت، سخن میگوید.
مصوبه بعدی، ایجاد بسترهای اداری و قانونی لازم برای پلمب ۵ انبار خرید و دپوی ضایعات و مواد بازیافتی در محدوده بافت تاریخی است. اگرچه دادستان تاکید دارد که یک بهانه برای پلمب باید پیدا شود، بهانهای که اگر بر مبنای ایجاد ناامنی نیست، میتواند مشکلات بهداشتی برای ساکنان باشد.
راهاندازی کلینیک آسیبهای اجتماعی
معاون اجتماعی سپاه که از میانه راه با گروه بازدید همراه شده، بخش زیادی از حرفها را شنیده و در نهایت پا پیش میگذارد.
سرهنگ دوستدار، تاکید دارد که بزرگترین مشکل در مواجهه با آسیبهای اجتماعی در این بافت، نداشتن برنامه جامع است؛ برنامه ای که براساس آن، خانههای تاریخی مرمت و حفظ، سایر بناها در صورت امکان حفظ یا تخریب یا تبدیل شود.
دوستدار که تاکید دارد باید این محله و دیگر نقاط بافت تاریخی شیراز به منطقه زنده و پویا بدل شود تا آسیبها کاهش یابد، پیشنهاد تاسیس یک کلینیگ را مطرح میکند.
پیشنهادی که مورد تایید قرار گرفته و با قبول از سوی دادستان، شکل مصوبه به خود میگیرد و قرارها برای راه اندازی آن گذاشته و محل مناسب هم مسجد سیاوشون در نظر گرفته می شود.
دوستدار می گوید: در این محله شاهد یک چرخه کامل مواد مخدر هستیم، برای از بین بردن این چرخه باید برنامه داشت و این برنامه نیازمند همراهی و همکاری همه دستگاههای مسئول است.
او می افزاید: طی ۱۰ پانزده سال گذشته که مدام به این محله آمده و رفتهایم، ساکنان این بافت هیچ تغییری را شاهد نبوده اند، ایجاد یک کلینک، برای شناسایی دقیق آسیب ها و طراحی برنامه ای تاثیرگذار و پیگیری اجرای این برنامه، نیاز اصلی است.
به گزارش ایسنا، ماحصل پنجمین بازدید دادستان مرکز استان فارس از گذر سنگ سیاه، اگرچه مانند سایر بازدیدهای مسئولان، قبلا معتادان مورد مسیر پاکسازی و به جاهای دیگر عودت شده اند، مصوبات خوبی بود.
شناسایی دقیق نقاط مورد استفاده از سوی قاچاقچیان برای فروش مواد و مقابله موثر با این افراد با همکاری سمنها و توسط پلیس مبارزه با موادمخدر که با اعلام همراهی یک مسئول از پلیس موادمخدر انتظامی فارس همراه شد.
شناسایی واحدهای مخروبه، تعیین تکلیف نهایی و رفع مخاطرات آنها که همراهی شهرداری و میراث فرهنگی را به دنبال داشت و سمنها هم اعلام آمادگی کردند.
تعیین تکلیف خانه های میراثی دارای مالک شخصی با احضار مالک و تعیین وقت قانونی، کاری بود که باید توسط میراث فرهنگی، شهرداری و البته دادستانی به سامان نزدیک شود.
و از همه مهمتر، ایجاد کلینیکی برای شناسایی مشکلات، برنامه ریزی دقیق و پیگیری اجرای منظم و تاثیرگذار برنامه ها با حضور مسئولان تصمیم گیر هر یک از دستگاه ها، مرکزی که قرار شد در مسجد محل و با همراهی دادستانی، معاونت اجتماعی سپاه، دبیرخانه ستاد مبارزه با موادمخدر، میراث فرهنگی، شهرداری، سمنهای اجتماعی، بهزیستی و دیگر نهادهای ذیربط، به سرعت تشکیل شود.
انتهای پیام
نظرات