عباسآباد یکی از محلههای قدیمی، سنتی، زیبا و اعیاننشین اصفهان است که البته ساکنان بومی و قدیمی آن بر شهرت این محله افزودهاند. این محله، پیشتر به محلۀ تبارزه معروف بود اما تبریزیهای ساکن این محله برای ادای احترام به شاهعباس که آنها را در این محله جای داده بود، نام این محله را عباسآباد گذاشتند. در محلۀ عباسآباد، بناهای بسیاری توسط حاج محمدحسین کازرونی و خاندان وی ساخته شدهاند که از آن جمله میتوان به مسجد کازرونی اشاره کرد؛ مسجدی که این روزها حرفوحدیثهایی دربارۀ تخریب و بازسازی آن مطرحشده است.
اهالی محله میگویند: «هیئتامنای مسجد یک بانی پیداکرده و یکمرتبه و بدون هماهنگی قبلی تصمیم گرفتهاند مسجد را خراب کنند. بافت مسجد قدیمی است اما میخواهند مسجد چهار و پنج طبقه بسازند و چون مسجد وقف نشده و در مالکیت ورثۀ مرحوم کازرونی است میتوانند این کار را انجام دهند. آنها بدون اطلاع مردم محل میخواهند در این خصوص تصمیم بگیرند و حتی ممکن است شبانه آن را خراب کنند. این مسجد مشکلی ندارد، سالم و سر پاست و الان نماز ظهر و عصر در آن برگزار میشود. ورثه مرحوم کازرونی در ابتدا مخالف بودند، بعد فردی از هیئتامنا گفت که یک کارشناس رسمی از دادگستری بیاورند تا درست و غلط را تشخیص دهند و آن فرد که مهندس عمران است بله را به خانواده کازرونی داده. حالا میخواهند خراب کنند و دوباره مسجد بسازند. موافقان تخریب دوست دارند بهجای یک اتاق، یک طبقه در اختیار داشته باشند، سالن ورزش و سالن نمایش داشته باشند؛ البته اینها اهداف بدی نیست ولی متوجه نیستند که اگر مسجد را در ارتفاع ببرند به بافت تاریخی شهر آسیب میزنند، اصلاً چرا گیر دادهاند به این مسجد؟»
خط مرحوم ابریشمکار در مسجد کازرونی
رضا کازرونی، نه از وراث خاندان کازرونی است و نه عضو هیئتامنای مسجد کازرونی اما سالهاست که در این مسجد نماز خوانده و مورد وثوق همۀ آنهایی است که به این مسجد آمدوشد دارند؛ ضمن اینکه طراحی و مهندسی مسجد کازرونی، از ابتدا تا پایان توسط پدر وی «مرحوم علیاکبر کازرونی» انجامشده است.
او دربارۀ تاریخچه و ویژگیهای مسجد کازرونی در خیابان عباسآباد و ماجرای حرفوحدیثها در خصوص تخریب این مسجد به ایسنا میگوید: «مرحوم کازرونیها پسرهای حاج محمدحسین کازرونی بودند که در کار خیر بسیار فعال بودند. پدرشان حاج محمدحسین در تخت فولاد مدفون بودند و بعدها طبق وصیتشان به کربلا منتقل شدند. یکی از این کازرونیها، میرزا محمدجعفر کازرونی و دیگری هم آقا میرزا محمد کازرونی بودند که کارخانه وطن اصفهان را ساختند و کارخانه وطن تقریباً اولین کارخانه نساجی ایران بود که توسط این خاندان تأسیس شد. کازرونیها خاندانی ثروتمند و اهل خیرات و کمک بودند، بهطوریکه من تا جایی که شنیدم متجاوز از ۲۰ مسجد ساختند، بیمارستان و مرکز رادیولوژی ساختند و آبادانیهای زیادی در هزارجریب و گلدشت ایجاد کردند.
یکی از مساجدی که ساختند هم مسجد عباسآباد یا همان مسجد کازرونی بود که یکی از مسجدهای شبیه این مسجد به لحاظ فرم مهندسی نیز مسجد خیابان میر است که توسط مرحوم کازرونیها ساخته شد و مرحوم آیتالله طیب امام جماعت آن مسجد هم در آنجا مدفون هستند.»
کازرونی با اشاره به ویژگیهای مسجد فعلی ادامه میدهد: «مسجد کازرونی حدود هفتاد یا هشتاد سال پیش ساخته شد و فرم مهندسی آن به این صورت است که وقتی وارد مسجد میشویم شبستان و کل سیستم نماز رو بهقبله ساختهشده و اینطور نیست که مسجد به شکل شمالی جنوبی ساخته شود و بعد در شبستان کج بایستند بلکه کل شبستان روبهقبله ساختهشده است.
ویژگی دیگر مسجد کازرونی خطاطیهای مشهور این آن است، یعنی در ایران خیلی کم داشتیم خطاطان بزرگی که آیات قرآن را به خط نستعلیق بنویسند اما در این مسجد خط مرحوم ابریشمکار وجود دارد که آیات قرآن را به خط زیبای نستعلیق نوشتهاند و جزو زیباترین خطوط نستعلیق ایران است. خطوط مرحوم ابریشمکار هم در صفه و هم دورتادور مسجد دیده میشود.
نکتۀ دیگر اینکه در انتخاب آجر و سنگهای این مسجد دقتهای زیادی شده است. در گذشته این مسجد یک قسمت مهتابی یعنی یک پشتبام داشت که تابستانها نماز در پشتبام و زمستانها در پایین برگزار میشد اما بعدها که یک مقدار فرسوده شد و مجبور شدند طاق را قیرگونی و ایزوگام کنند برنامه نماز جماعت روی پشتبام برداشته شد و الان در پایین انجام میشود. در این مدت توسط خیرین برخی تعمیرات هم در این مسجد انجامشده مثلاً وضوخانههای این مسجد بهطور کامل بازسازیشده و محراب این مسجد را هم مرحوم خوروش کاشیکاری کرده و داخل شبستان هم تعمیر و رنگآمیزی شده است.»
علمای بزرگ مسجد کازرونی
فرزند مرحوم علیاکبر کازرونی خاطرنشان میکند: «از دیگر ویژگیهای بزرگ مسجد کازرونی این است که آدمهای بسیار بزرگی در این مسجد نماز خواندهاند. ازجمله حاجآقا رحیم ارباب که جزو مراجع و فقهای بزرگ ملی بودند و در گلستان شهدا مدفون هستند. ایشان فقیه بسیار بزرگ و اولین امام جماعت این مسجد بودند. دومین امام جماعت مسجد کازرونی مرحوم حاج میرزاعلی آقای شیرازی از عرفای بزرگ ایران بودند که ایشان استادِ مرحوم شهید مطهری در نهجالبلاغه بودند و در قبرستان شیخان قم مدفون هستند.
سومین امام جماعت این مسجد مرحوم حاج شیخ محمدحسن نجفآبادی از علمای بزرگی بودند که در تخت فولاد کنار مرحوم محمدباقر درچهای مدفون هستند، و چهارمین امام جماعت این مسجد که بنده همدوره با ایشان بودم مرحوم حاج میرزا آقا هاشمی از شاگردان فلسفۀ امام خمینی بودند که در گلستان شهدا مدفون هستند و دو تا از فرزندان ایشان هم شهید شدهاند.»
او میافزاید: « امام جماعت بعدی این مسجد هم حضرت آیتالله مجلسی بودند که اکنون در بستر بیماری هستند. درواقع یکی از خصوصیات این مسجد این است که علما و فقهای بزرگی در این سالها در آن اقامه نماز کردهاند. نکته دیگر اینکه در طول ۵۰ سال گذشته در این مسجد زحمات زیادی در مسائل علمی بچهها کشیده شده است و مرحوم شهید حاجآقا کلاهدوزان جزو اولین افرادی بودند که در این مسجد کلاسهای درسی ازجمله ریاضی برگزار میکردند و در این مدت بچههای این مسجد در زمینههای ریاضی و پزشکی فوقالعاده قوی هستند.»
کازرونی یادآور میشود: «تمام زمینهای عباسآباد در مالکیت کازرونیها بود و بخشی را به مسجد اختصاص دادند؛ یعنی همین مسجد عباسآباد. این مسجد وقف نشده و مالک آن ورثۀ آقا میرزا محمد کازرونی است که البته ورثه هم دخالت خاصی در امور مسجد نمیکنند و مسجد در این چندین سال بهصورت مردمی اداره شده است و سالها، شاید به مدت۶۰ سال هم هیئتامنا هم نداشت و بزرگان مسجد آن را اداره میکردند ولی در چند سال اخیر برای اینکه یک مقدار کارهای عمرانی و بازسازی در مسجد انجام شود، هیئتامنایی درست کردند اگرچه الان هیئتامنای رسمی ندارد و باید انتخابات مجدد انجام شود. اینجا همیشه ریشسفیدانه کارهایش پیش میرفته است و رئیس و مرئوس نداشته است یعنی تا آیتالله مجلسی بودند با ایشان همفکری میکردند البته مسجد کار خاصی هم نداشته و بزرگترین کار عمرانی مثلاً این بود که دستشوییها سرامیک شود که برای انجام این کارها یک نفر بانی میشد و هزینه میکرد و امام جماعت هم اجازه میداد و تعمیرات انجام میشد. »
در شرایط فعلی ساختن مسجد روی مسجد قبلی اولویت اول کار خیر نیست
او دربارۀ تصمیماتی که برای تخریب مسجد کازرونی گرفتهشده میگوید: «ما ماجرای تخریب مسجد کازرونی را در همین سال ۹۹ شنیدیم، به این صورت که یک نفر که دلش میخواست کار خیر انجام دهد، گفت که آمادگی دارد این مسجد را خراب کند و چندطبقه بسازد تا مردم استفادههای متنوعی از آن داشته باشند. در این خصوص آقایان نظرات مختلفی دارند؛ یعنی نظر واحدی برای تغییر این وضعیت وجود ندارد. مثلاً دکتر صراف میگوید اگر اینجا مسجدی سه یا چهار طبقه شود میتواند سالن کنفرانس و کلاسهای درسی داشته باشد و حتی بعضی قسمتها را برای کارهای پژوهشی استفاده کرد. یک دیدگاه دیگر که دیدگاه من هم است این است که الان مسجد ساختن اولویت اول کار خیر نیست و کسی که مثلاً ۱۰ میلیارد دارد بهتر است که مثلاً جهیزیه چند دختر را فراهم کند که ثوابش دهها برابر ساختن مسجد است یا اگر صد میلیارد و ۵۰ میلیارد دارند جایی سرمایهگذاری و اشتغال ایجاد کنند چراکه ایجاد کار برای یک جوان که بعد منجر به ازدواج و تشکیل خانواده شود در شرایط فعلی اولویت اول نظام جمهوری اسلامی است. یا میگوییم اگر کسی پول دارد و میخواهد کار علمی بکند برود چهارتا دانشجوی باهوش را بورسیه کند.»
کازرونی توضیح میدهد: «برخی دوستان اعتقاد دارند اگر این مسجد شیک بشود استقبال بیشتری از آن میشود که این حرف درستی نیست. این مسجد همیشه یک سری نمازگزار پیر و جوان خاص خود را دارد و اینطور نیست که ما اگر این مسجد را شیک کردیم دو هزار نفر بیایند و نماز بخوانند. اگر کسی میخواهد مسجد بسازد در مناطق محروم سیستان بلوچستان و هرمزگان بسازد که با ساختن مسجد، هدایت هم انجام شود. من به این دوستان گفتم شما که میخواهید مسجد چندطبقه بسازید که مثلاً سالن ورزشی هم داشته باشد، به این توجه کنید که اهالی این محل اینقدر وضعشان خوب است که بچههایشان دیگر با چهارتا سالن پینگپونگ و سالن بدنسازی جذب مسجد نمیشوند، چون هرکدام از آنها میتوانند در سالنهای مخصوص به ورزش بروند. البته ما چهل سال پیش یعنی اول انقلاب از طرف این مسجد مرتب اردو داشتیم به چادگان، باغ ابریشم و سد زایندهرود و ... و خیلی هم جذاب بود. شاید اولین مسجدی که در آن کامپیوتر آمد و آموزش این رشته در کل استان اصفهان شروع شد این مسجد بود اما الان دیگر بچهها این چیزها را خودشان در خانههایشان دارند و دیگر جذابیتی برایشان ندارد که بگذاریم در مسجد و بخواهیم به این وسیله آنها را جذب مسجد کنیم.»
او میافزاید: «مسئلۀ دیگر این است که اگر به این مسجد دست گذاشته شود، خاصیت سنتی و زیبایی و آرامبخش و قدیمی آن نابود میشود. ممکن است مسجد شیکی ساخته شود اما دیگر این حال و هوای سنتی آن از دست میرود. افرادی که بهاصطلاح روی هیجان، هوس مسجد ساختن میکنند وقتی دستشان بند شود و ببینند هزینهها خیلی بیشتر از آن مقداری است که آنها در ذهن داشتند وسط کار میبرند. ما بارها دیدهایم که افرادی روی هیجانات دینی به فکر کاری میافتند و اگر خداینکرده از دنیا بروند حتی اگر وصیت هم کرده باشند اولادشان دیگر نمیآیند یک ریال هزینه کنند چون این کار خیلی ریسک بزرگی است. »
بی بزرگتر بودن کار را به فکر تخریب رسانده است
فرزند مرحوم علیاکبر کازرونی خاطرنشان میکند: «من این مجموعه انتقادات را به دیگر دوستان هم گفتم و معتقدم اگر کسی یک ریال یا یک تومان یا یک میلیارد پول اضافی دارد و با آن میخواهد کار خیری انجام دهد که باعث خیر دنیا و آخرت خود شود، بهتر است یک ازدواج را تسهیل کند یا برود برای یک دختر و پسر جوان برای دو سال هزینۀ یک مکان ۵۰ متری را بدهد یا چهارتا دانشجوی باهوش را بورسیه کند تا اینها دانشمند بشوند، نه اینکه در خیابان عباسآباد یک مسجد سالم را خراب کند و دوباره بسازد. حالا اگر محلهای بود که محروم بود و نیاز داشت بله، اما این مسجد برای اهالی محل خودش کافی است، آنطرفش هم در خیابان اردیبهشت مسجد هست و نماز برگزار میشود، یک مسجد هم در خیابان ابراهیم امامزاده و یک مسجدالهادی هم در خیابان سیدعلیخان در ۳۰۰ متری مسجد عباسآباد وجود دارد و اصلاً نیاز به مسجد چند طبقه نیست.»
او یادآور میشود: حدود ۸۰ سال پیش و قبل از ساخت این مسجد، «اینجا بیمارستان عیسی بن مریم و پشت آن کلیسای حضرت لوقا قرار داشت و بهنوعی شده بود مرکز مسیحی شدن بچههای روستایی؛ یعنی لژیونرهای فراماسونری انگلستان به مدت ۵۰ سال بچههای روستایی را در قالب معالجه به بیمارستان عیسی بن مریم که آن زمان اسمش بیمارستان مسیحی بود و به آن بیمارستان انگلیس هم میگفتند میبردند و خانوادههایشان را به آنجا میآوردند و با بچههایشان مهربانی میکردند و بعد آنها را در کلیسا مسیحی میکردند. بعد هم برای ادامۀ تحصیل به لندن میفرستادند و آنها را که در حقیقت جاسوس انگلستان میشدند، در مناصب کشور سر کار میگذاشتند؛ در حقیقت بیمارستان حضرت مریم و کلیسای حضرت لوقا و این ساختمان دایرهای اسقفی که پشت مسجد کازرونی است مرکز اصلی جاسوسی انگلستان در ایران و اصفهان بود، به همین خاطر مرحوم کازرونی، مسجد عباسآباد را اینجا ساخت که در مقابل کلیسای حضرت لوقا، نقش اسلامی داشته باشد. این قسمتی هم که الان بیمه تأمین اجتماعی است، قبلاً بیمارستانی بود که آن را هم مرحوم کازرونی ساخت تا در مقابل بیمارستان عیسی بن مریم باشد و بچهها اینطرف هم جذب شوند و از منحرف شدنشان جلوگیری شود؛ البته حالا دیگر این مقولات مطرح نیست به همین خاطر اگر کسی پول دارد باید ببیند این پول را کجا بهتر است صرف کند.»
کازرونی درنهایت میگوید: «در مورد موضوع تخریب مسجد کازرونی بهشدت اختلافنظر وجود دارد و هیچ فرد رسمی یا یک مقام حقوقی یا پیشکسوت در این خصوص وجود ندارد که نظر او فصل الخطاب باشد. ورثۀ کازرونی هم زیاد دخالت نمیکند. تا زمان حاج میرزا آقا هاشمی که امام جماعت مسجد و فوقالعاده آدم وزینی بودند تصمیمات نهایی توسط ایشان گرفته میشد ولی بعد از جنگ که دو فرزند ایشان شهید شدند و خودشان هم از دنیا رفتند، دیگر تصمیمگیری توسط بزرگتر در این مسجد وجود نداشت و این بی بزرگتر بودن کار را بهجایی کشانده که الان یک عده میگویند مسجد را تخریب کنیم و یک عده میگویند تخریب نکنید و یک عده میگویند بالاخره چهکار کنیم.»
چه شده که شما با من تماس گرفتید؟
موضوع تخریب مسجد کازرونی را از محسن صراف، مسئول بسیج مسجد کازرونی و از اعضای هیئتامنای این مسجد جویا میشوم و اولین سؤال او از من این است: «منبع خبری شما دقیقاً چه کسی بوده است؟»
میگویم: اسم نمیآورم اما شنیدهها در این خصوص کم نیست.
صراف پاسخ میدهد: «در این مورد هیچ تصمیمی گرفته نشده است. از این پیشنهادها خیلی میآید و ما بررسی میکنیم. در هیئتامنا جزئیات را بررسی و کارشناسی میکنند. تقریباً هر ماه چند تا از این پیشنهادها داریم. اصلاً هنوز هیئتامنا موافقت یا مخالفت خود را در این خصوص ابراز نکرده است. ما هنوز هیئتامنا نداریم و مراحل صدور حکم هیئتامنای جدید در حال انجام است.» دوباره میپرسد: «یک خواهش دارم، چه شده شما با من تماس گرفتید؟»
از او سؤال میکنم: شما موافق تخریب و بزرگتر شدن مسجد هستید؟
صراف که عضو هیئتامنای مسجد کازرونی است جواب میدهد: «این موارد عموماً موارد خیلی سختی برای تصمیمگیری است و اصلاً هم اینطور نیست که میفرمایید. این مسجد یک پروسۀ خیلی پیچیدهای دارد چون مسجدی است که ورثۀ مرحوم کازرونی باید نظر اصلی را بدهند، چون این مسجد به نام آنها سند دارد و آنها هم تعدادشان خیلی زیاد است، نزدیک به ۳۰ نفر هستند و هر تغییری که ما بخواهیم در این مسجد ایجاد کنیم باید ۳۰ نفر ورثۀ مرحوم کازرونی نظر بدهند چون سند مالکیت دارند. برای همین اصولاً کارهای عمرانی در این مسجد کارهای خیلی پیچیدهای است و ۵۰ سال هم هست که به دلیل همین امکان تغییرات پیچیدۀ عمرانی در این مسجد انجامنشده است.»
ادامه میدهد: «اشتباه به شما اطلاع دادهاند، فقط در حد گمانهزنی است. صحتوسقم چیزی مشخص نیست. هیئتامنا عموماً دبیر دارد که متأسفانه ما نداریم و فعلاً در حال رایزنی برای انتخاب هیئتامنا هستیم، بنابراین خبرها جستهگریخته است و اصلاً قابل استناد نیست.»
میپرسم: اگر ۳۰ نفر ورثۀ خاندان کازرونی رضایت بدهند مسجد خراب میشود؟ و جوابش این است: «فعلاً که رضایت ندادهاند.»
ادامه میدهم: تخریب این مسجد با قدمت بیش از پنجاه سال چه ضرورتی دارد؟ آیا اصلاً خیابان عباسآباد به مسجد بزرگتر نیاز دارد؟
صراف میگوید: «این در حد صلاحیت بنده نیست که در این خصوص نظر بدهم، اینیک مسئلۀ کارشناسی است و چند تا مسئلۀ خیلی مهم در کنارش دارد؛ ازجمله وضعیت ایمنی مسجدی که ۶۰ سال قدمت دارد. الان بخش جلویی مسجد دارد تخریب میشود.»
میگویم امکان مرمت وجود دارد، چرا تخریب؟ پاسخ میدهد: «اینجا خانههای مسکونی است و قابل مرمت نیست. این مسئله خیلی پیچیده است یعنی چند تا واحد کنار هم است. هم مغازه و مسجد. فعلاً نه تخریب مطرح است و نه بازسازی، روی چیزی که وجود ندارد خیلی مانور ندهید.»
هیئتامنا با پیشنهاد خیّر برای بازسازی موافقاند!
موضوع تخریب مسجد کازرونی در خیابان عباسآباد را با وکیل خاندان کازرونی در میان میگذارم. محمدحسین نوری، ضمن تأیید پیشنهاد ارائهشده برای تخریب و بازسازی این مسجد، میگوید: «یک خیّری آمده و پیشنهاد داده که من حاضرم در این مسجد هزینه کنم تا مسجد مجدداً با یک نقشۀ جدیدی ساخته شود.»
وکیل خاندان کازرونی با بیان اینکه علاوه بر این مسجد، تعدادی مغازه و پلاک مسکونی در محدودۀ خیابان عباسآباد به خاندان کازرونی تعلق دارد، ادامه میدهد: «کل این پلاک متعلق به کازرونیهاست اما فقط یک قسمت از آن مسجد است و همهاش مسجد نیست؛ یعنی چند تا مغازه برِ خیابان و یک زمین و یکخانه جلوی مسجد، سمت مادی وجود دارد که اینها جزو مسجد نیست ولی پیشنهاد خیّر این بوده که همه اینها به مسجد داده شود و کل این محدوده یک مسجد شود، چون اگر فقط خود مسجد باشد شاید با یک بازسازی درست شود و نیاز نیست کل آن خراب شود.
همۀ آن پلاکها هم سند شخصی دارد و در مالکیت کازرونیهاست ولی فقط وسط آن مسجد است. اگر ورثۀ کازرونی قبول کنند که آن پلاکهای دیگر را هم برای نقشه بدهند، این خیّر نظرش این بود که کل اینجا، یعنی از سر عباسآباد تا کل مادی را هزینه کند و مجدداً بسازد.»
نوری تصریح میکند: «ورثۀ مرحوم کازرونی همگی بهجز یک نفر در اصفهان ساکن هستند ، ورثه هنوز به تخریب مسجد و ساختن مسجدی بزرگتر راضی نشدهاند. خیّر هم مبلغی پیشنهاد نداده و فقط گفته میسازد و هزینه را میدهد ولی اصلاً ایشان رقم اعلام نکرده و ما میدانیم که هزینهاش حداقل ۵۰ میلیارد ریال میشود.»
وکیل خاندان کازرونی، با تأکید بر اینکه اعضای هیئتامنای مسجد کازرونی با پیشنهاد بزرگترشدن مسجد موافق هستند، میگوید: « الان مسجد هیئتامنا دارد ولی از اول با هیئتامنا اداره نمیشد و دست خود کازرونی بود. بعدها تعدادی از اهالی مسجد و یک نفر از خود کازرونیها آن را اداره میکردند. اخیراً دارند هیئتامنا را عوض میکنند یعنی هیئتامنای قبل تغییر کردهاند و هنوز اسامی آنها ابلاغ نشده. البته چند تا از آنها همان قبلیها هستند و دو سه نفر از آنها تغییر کردهاند. انتخاب هم به این صورت است که همان هیئتامنا جلسه میگذارند و اکثریت درباره هیئتامنای جدید تصمیم میگیرند و برخی هم استعفا میدهند. الان هیئتامنا با پیشنهاد این خیّر موافق هستند ولی هنوز مالکین یعنی ورثۀ مرحوم کازرونیها موافقت نکردهاند؛ ضمن اینکه ما دو نمونه مسجد داریم؛ یکی مساجدی که وقفشده و دست اوقاف است و کسی نمیتواند به آن دست بزند و خرابش کند که البته اگر همان مساجد وقفی هم رو به خرابی برود اوقاف میتواند آنها را خراب و مجدداً بازسازی کند و یک مسجد که مالک دارد. مسجد کازرونی هم وقف نشده و هنوز مالکیت شخصی دارد و جزو اموال کازرونی است.»
کسی نباید به خیّر بگوید چرا مسجد
او مسجد کازرونی را فاقد ارزش هنری و معماری میداند و میافزاید: «این مسجد هیچ اثر خاصی ندارد و اصلاً کتیبه و اثر هنری در این مسجد وجود ندارد، چهارتا آجر قدیمی است. اگر از بیرون مسجد را ببینید مسجد ۱۰ سال دیگر فرومیریزد، سقفها همه قدیمی و چوبی است. مخالفان تخریب هم بیشتر کسبۀ آنجا هستند چون میترسند اگر اینجا خراب شود مغازهشان را از دست بدهند و دلشان نمیخواهد اینجا چنین اتفاقی بیفتد. بیشتر مخالفتها از طرف آنهاست و الا همه راضی هستند که اینجا یک کاری شود که تا ۱۰۰ سال و ۲۰۰ سال دیگر این مسجد بماند. البته این حرفها را نمیزنم که بگویم خودم موافق خراب کردن این مسجد هستم یا نیستم، بلکه دارم استدلالها را میگویم، چون آدم باید مصالح را ببیند و باید دلیل بیاورد بر بودن مسجد یا دلیل بیاورد بر خراب کردن و ساختن مجدد آن و بعد اینها را کنار هم بگذارد و ببینید کدام بهصرفهتر و به نفع عامه است.»
وکیل خاندان کازرونی در ادامه سخنان خود این مسجد را یکی از بهترین مساجد اصفهان معرفی کرده و میگوید: «مسجد کازرونی عباسآباد مسجد معروفی بوده و روحانیان بزرگی در این مسجد پیشنماز بودهاند. خیلی مساحت زیادی ندارد ولی یکی از بهترین مساجد است و روحانیون بزرگی در آن حضور داشتند. مردم عباسآباد بومینشین بودهاند و اینجا یکی از مناطق بسیار خوب اصفهان است. اینجا گنجایش آن را دارد که بزرگتر شود، غیر از مسجد هم میتوان کارهای فرهنگی در آن انجام داد. وقتی مالک حاضر بشود یا خیّر بخواهد این کار را انجام دهد چرا باید جلویش گرفته شود؟ به خاطر اینکه یک مغازهدار نمیخواهد مغازهاش خراب شود؟ همۀ این داستان این است که یکی از مغازهدارهای اینجا دارد اینطرف و آنطرف میگوید که نگذارد این اتفاق بیفتد، چرا؟ برای اینکه نمیخواهد مغازهاش خراب شود. فقط به خاطر همین. نمیشود که به خاطر یک کاسب که ممکن است به کسبش خللی وارد شود حقوق بقیه تضییع شود.»
نوری با اشاره به اینکه هر فرد خیّر و نیکوکاری در هر جایی که خودش بخواهد میتواند هزینه کند و کسی نباید به او بگوید که چرا جای دیگر هزینه نمیکنی، تصریح میکند: «آن خیّر از جیب شخصی خودش میخواهد هزینه کند، از دولت که نمیخواهد بدهد. دلش میخواهد و نیت کرده که این کار را بکند. مگر میشود به خیّر بگوییم چرا میخواهی اینجا هزینه کنی؟ مردم بلند میشوند به کربلا میروند ولی الان باب شده که میگویند بهجای اینکه به مکه و کربلا بروید بیایید و پولتان را بدهید چهارتا دختر ازدواج کنند. خیّر میگوید من عروسی را جدا میگیرم اما مکه هم میخواهم بروم، خب مگر کسی میتواند بگوید چرا مکه میروی و پولش را فلان جا بده یا چرا میروی کربلا؟ یعنی یک خیر خودش متوجه نیست که اموراتی وجود دارد که واجبتر است؟ آدم که از نیات مردم خبر ندارد. ما نمیتوانیم خیر را الزام کنیم. اگر از جیب دولت یا مردم قرار بود هزینه شود بله، درست نبود.»
اجازۀ تخریب نمیدهیم
ناصر طاهری، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگ، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان اما با ذکر اینکه مسجد نمیتواند مالک خصوصی داشته باشد به ایسنا میگوید: مسجد عباسآباد یا مسجد کازرونی حتماً وقف خاص است. درست است که قدمت بالایی ندارد اما در خاطرۀ جمعی مردم وجود دارد و ما اجازۀ تخریب نمیدهیم.
او تصریح میکند: تازگیها شنیدم که یکی از مغازههای جلوی مسجد را داشتند تعمیر میکردند، فقط در همین حد شنیدهام اما حالا که مطلع هستم، مکاتبهای با اوقاف و شهرداری خواهیم داشت و تا جایی که قانون از ما حمایت کند اجازۀ تخریب را نخواهیم داد.
به گزارش ایسنا، حاج محمدحسین کازرونی معروف به حاجکاکا حسین، فرزند حاج محمدجعفر حدود سال ۱۲۳۱ خورشیدی متولد شد. از نوجوانی به عرصه تجارت وارد شد و حدود ۲۰ سال در بوشهر به فعالیت پرداخت. کازرونی حدود سال ۱۲۶۶ به اصفهان آمد و در این شهر اقامت گزید تا کسبوکار خود را در اصفهان گسترش دهد. وی با کمکهای مالی خود از نهضت مشروطه حمایت و به تأسیس بانک ملی کمک کرد.
کازرونی پس از استبداد صغیر به امور اقتصادی پرداخت؛ بهطوریکه تکمیل و بازسازی بخش عمدهای از خیابان چهارباغ و خیابان شاه با سرمایهگذاریهای وی صورت گرفت. او در زمانی که اطراف چهارباغ زمین خالی بود، آنجا مغازه ساخت و محدوده خیابان را معین کرد. حاج محمدحسین کازرونی در سال ۱۳۰۴ کارخانه ریسندگی بافندگی وطن را تأسیس کرد و در سال ۱۳۱۱ در اصفهان درگذشت و در تکیه کازرونی مدفون شد اما بعد از سالها بنا به وصیتش جسد او را به کربلا منتقل کردند.
تکیه کازرونی مربوط به دوره قاجار است و در اصفهان، تخت فولاد، خیابان فیض، کوچه بابا رکنالدین واقعشده و در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۹۰۵۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
پسران حاج محمد کازرونی بهویژه میرزا محمد، میرزا محمدجعفر و میرزا محمدعلی کازرونی نیز منشأ خیروبرکت و موجد عمران و آبادانی بودهاند؛ بهطوریکه در سال ۱۳۱۴ کارخانه ریسندگی و بافندگی زایندهرود را تأسیس کردند و بهاینترتیب این خاندان صاحب دو کارخانه عظیم وطن و زایندهرود شدند و برای عرضه محصولات خود فروشگاه بزرگ چهار طبقه را نیز در چهارباغ عباسی و کوچه کازرونی راهاندازی کردند.
در سال ۱۳۲۹ که دانشکده پزشکی در حال تأسیس بود، خاندان کازرونی قسمتی از زمینهای خود در منطقۀ هزارجریب را بهصورت مجانی به دانشگاه اصفهان دادند و دکتر حکمی در زمان افتتاح دانشکده پزشکی از آنها تشکر کرد. ازجمله بناهای دیگری که توسط خاندان کازرونی احداثشده، میتوان به تأسیس دبستان و دبیرستان در نزدیکی بازار اصفهان، ساخت درمانگاه و زایشگاه، ساخت آبانبار و تکیه کازرونی در تخت فولاد، مسجد اقدسیه در بازارچه بلند، ساخت مساجدی در خیابانهای دروازه دولت، سپه و ملاصدرا اشاره کرد.
امید است که در اتخاذ هرگونه تصمیم برای مسجد ارزشمند کازرونی، حس تعلقی که اهالی محله عباس آباد به این اثر ارزشمند فرهنگی دارند نیز در نظر گرفته شود.
انتهای پیام
نظرات