به گزارش ایسنا، زهرا شیخی در این نامه با اشاره به شیوع گسترده ویروس کرونا این پرسش را مطرح کرده که چرا در شرایطی که هر روز داروهای گران قیمت آنچنانی و عمدتاً وارداتی یا مشابه سازی شده، یکی یکی از رده خارج شده و هزینه اثربخشی آنها مردود می شود، همچون سایر کشورهای دنیا و بنا بر خِرَد جمعی و عقل نخبگانی و فارغ از تعصب ها و افراط و تفریط به ظرفیت های طب های سنتی، بومی و مکمل توجه نمی شود؟

متن نامه شیخی نماینده اصفهان در مجلس به رییس جمهوری به شرح زیر است:

بسمه تعالی
جناب آقای دکتر حسن روحانی؛ رییس جمهور
سلام علیکم

ضمن ادای احترام به تمام افسران و سربازان جبهه مبارزه با کرونا که چندین ماه است چشم روی هم نگذاشته اند و خواب راحت نداشته اند و بدون هیچ شکایتی از تحمل لباسهای رزمی و ماسکهایی که نفسهایشان را به شماره انداخته اما جان بر کف ایستاده اند و دم نمی زنند و تکریم شهدای راه دفاع از سلامت و جان مردم شریف و مقاوم ایران اسلامی، به عنوان  یک پزشک که وکیل مردم مظلوم و صبور سرزمینم هستم از محضرتان سوال می کنم:

اکنون که در نبرد بی امان مبارزه با این ویروس منحوس، طاقت همگان به سر آمده و چشم ها گریان و قلوب ملت ایران مالامال از رنج جانکاه می باشد و شرایط بحرانی است و سرداران پیشگام حوزه سلامت و وزیر به ستوه آمده اند آیا در سکان ستاد ملی مبارزه به کرونا هیچ رنگ و بویی از آرایش جنگی وجود دارد؟ 

آیا شرایط جنگی ایجاب نمی کند از هر احتمال منطقی و یا کمک صادقانه به درستی استفاده کنیم؟

آیا اکنون که هر روز داروهای گران قیمت آنچنانی و عمدتاً وارداتی یا مشابه سازی شده، یکی یکی از رده خارج شده و هزینه ـ اثربخشی آنها مردود می شود، همچون سایر کشورهای دنیا و بنا بر خِرَد جمعی و عقل نخبگانی و فارغ از تعصب ها و افراط و تفریط به ظرفیت های طب های سنتی، بومی و مکمل توجه کرده ایم؟

آیا همه آنان که در چین و کره جنوبی و اروپا و... به استفاده از ظرفیت های علمی و عقلانی طبهای سنتی و مکمل خود پرداخته اند نابخرد هستند؟ 
سر و عقل گر خدمت جان کنند/ بسی کار دشوار که آسان کنند!

آیا علی رغم دستور و خواست وزیر بهداشت در ستاد ملی مبارزه با کرونا یا حتی ستاد خود وزارت بهداشت، یک صندلی به یک متخصص دانشگاهی طب ایرانی اختصاص داده شد؟

 آیا ما با پیشنیه چند هزار ساله طب ایرانی، حتی در مقام پژوهش و همسنگ داروهای شیمیایی که عملاً مردم خود را در معرض کارآزمایی آنها قرار دادیم، به کاربرد احتمالی و سنجش توانمندی ایده های این دانش پرداختیم؟

اگر بیان شود تعداد قابل توجهی کارآزمایی بالینی طب سنتی ایرانی انجام شده؛ باید گفت اولا این موارد علی رغم همه کارشکنی ها، حاصل همت برخی متخصصان و پژوهشگران و جهادگران بی ادعا در بستر دانشکده های طب ایرانی و فضاهای علمی بدست آمده است نه از هنر وزارت بهداشت و دولت! دوم اینکه انتظار می رفت یک کارگروه ویژه در این زمینه فعالیت نماید تا در این وانفسای نبرد نفس گیر، از هر احتمال علمی و کاربردی استقبال کنیم!

آیا اگر طبق ماده ٧٤ برنامه ششم تا کنون ادغام خدمات تایید شده طب سنتی ایرانی در نظام سلامت توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی این امر، انجام شده بود،  اکنون بستر لازم برای استفاده از این ظرفیت ملی وجود نداشت؟ چرا باید بعد از تصویب این قانون، همچنان در بازی رونمایی از طرح های کوچک و آزمایشی و محدود در امر ادغام باشیم؟

جناب آقای رئیس جمهور!
عدم بسترسازی برای اجرای بند دوازدهم سیاست های کلی سلامت کشور یعنی «بازشناسی، تبیین، ترویج، توسعه و نهادینه نمودن طب سنتی ایران» و عدم اجرای سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی کشور مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصداق عدم بهره گیری از ظرفیتهای موجود و بی توجهی و عدم پاسخ صحیح به خواسته و نیاز مردم!

در شرایط خاص کشور، توصیه مشفقانه و درخواست مجدّانه از شما و همکاران ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزارت بهداشت این است که با قید فوریت نسبت به تشکیل کارگروه ویژه طب سنتی ایرانی و مکمل با حداکثر توان و ظرفیت و در کنار همکاران پزشکی رایج در تمام زمینه های ممکن از جمله اصلاح سبک زندگی، پیشگیری از ابتلا با تقویت سیستم ایمنی و قوای مدبره بدن، کاهش عوارض بیماری و کمک به تاب آوری جسم و جان مردم و بیماران بپردازید. 

ان شاءالله در این آشفته بازار، از کیسه دانش و تجربه این مرز و بوم چیزی برآید.
همتی ای دوست ! که این دانه ز خود سر بکشد....

انتهای پیام