نویسندۀ این کتاب که اصالتاً فریدنی است، به ایسنا میگوید: تاریخ فریدن همیشه برای من در هالهای از ابهام بود. دوست داشتم ارتباط روشنتری بین فریدن، «پرتیکان»، داستان کاوه و قلعه داراب شاه پیدا کنم و وجود تپههای بیشمار باستانی شهر، مرا واداشت تا در دانشگاه، رشتۀ باستانشناسی را بخوانم.
او ادامه میدهد: در هزارههای پیش از تاریخ وجود منابع آبی یکی از مؤلفههای اصلی شکلگیری سکونتگاههای انسانی و فرهنگ و تمدن بوده و ما نیز این موهبت را به واسطه زایندهرود، از گذشته داشتهایم. بررسی باستان شناسی حوضه آبریز زاینده رود در منطقه فریدن بزرگ، حاکی از تشابهات فرهنگی زیادی در هزاره چهارم و پنجم ق.م در عصر مس و سنگ با مناطق همجوار خود از جمله منطقه مرودشت، لرستان، خوزستان، دشت خان میرزا در شهرکرد و سیلک کاشان در همین بازه زمانی است و نشان میدهد که این منطقه میتوانسته به عنوان یک کریدور ارتباطی استراتژیک، نقش پر رنگی را در این بر هم کنش ایفا کند.
یوسفیان خاطرنشان میکند: به همین سبب، موضوع پایاننامۀ دورۀ کارشناسی ارشدم را «برهمکنش فرهنگی حوضۀ آبریز زایندهرود با مناطق همجوار بر اساس گونه شناسی و مطالعات سفالهای حاصل از بررسی باستان شناسی شهرستانهای فریدن، فریدونشهر و چادگان» انتخاب کردم تا از این طریق، به بررسی باستانشناساسی این منطقه بپردازم.
این باستانشناس، با اشاره به شیوهای که از آن برای جمعآوری اطلاعات استفاده کرده، میگوید: روش انجام کار، بررسی پیمایشی سطحی بود اما در کنار تحقیق میدانی، مطالعات کتابخانهای هم داشتم که متأسفانه به دلیل بکر بودن منطقه، منابع کمی دراینباره وجود داشت. در مرحله بعد با بررسی ۶۴ محوطه و تمرکز بر ۱۶ سایت آن که به بازۀ زمانی پنج هزار پیش از میلاد مرتبط بود، نمونهبرداریهای تصادفی را انجام دادم.
او میافزاید: در مطالعات باستانشناسی مهمترین دادهها سفالها هستند و تلاش من این بود که با تمرکز بر روی نقوش سفالهای بهدستآمده، بین آنها و نقوش سفالهای کشفشده در محوطههای باستانی همجوار تطابقاتی پیدا کنم.
یوسفیان توضیح میدهد: طی این تحقیق به این نتیجه رسیدم که وجود اقوام کوچرو در این بازه زمانی تأثیر زیادی در برهمکنشهای فرهنگی داشته و بعد از جانمایی محوطههای باستانی کوچ رو، متوجه شدم که مسیر کوچ پیشازتاریخ، با مسیر امروزی که عشایر، برای ییلاق و قشلاق از آن استفاده میکنند، مطابقت دارد.
این باستانشناس با اشاره به یکی از معضلات حوزۀ باستانشناسی میگوید: عدم چاپ بهموقع گزارش از کارهای انجامشده قبل، باعث ایجاد سردرگمی در کار پژوهشگران است و آنها را با کمبود منابع علمی مواجه میکند. در حوضۀ آبریز زایندهرود نیز وضع به همین منوال بود و نگاهی به منابع محدود موجود نشان میداد که کار مطالعاتی گستردهای روی این منطقه انجامنشده است و قطعا برای دستیابی به اطلاعات دقیقتر از این حوضه نیازمند کاوش علمی و گسترده هستیم.
او یادآور میشود: اگر حمایت فریدون اللهیاری، مدیرکل اداره میراث فرهنگی اصفهان و حیدر علی عابدی، نماینده سابق مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی نبود، قطعاً پایاننامۀ من هم مثل خیلی از دانشجوها در کتابخانه خاک میخورد اما وقتی بهعنوان کارشناس باستانشناسی غرب اصفهان در اداره میراث فرهنگی استخدام شدم، تمرکز بیشتری بر روی تحقیقات دانشجوییام انجام دادم و نتایج حاصل آن را در قالب کتاب «نقش زندگی در زنده رود» گرد آوردم.
یوسفیان در ادامۀ سخن خود، با تشکر از همۀ کسانی که در این راه یار و یاور او بودند، از انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان نیز که یکی از معتبرترین نشریات کشور است، بابت کمک به چاپ این کتاب تقدیر میکند.
این باستانشناس که حین تدوین کتاب خود، به شناسایی و ثبت ملی برخی از آثار واجد ارزش موجود در منطقه نیز کمک کرده است، تصریح میکند: زایندهرود، حوضۀ آبریز خود را به یکی از منابع مهم باستانشناسی تبدیل کرده و تحقیق بر روی این موضوع، از رازهای هزارههای پیشین و تبادلاتی که در آن زمان بین فریدن، فریدونشهر، چادگان و فرهنگهای باستانی همجوار وجود داشته، پرده برمیدارد؛ به همین خاطر امیدوارم که با حمایت از پژوهشگران جوان، تحقیقات باستانشناسی در این حوضه، سهلتر شود.
انتهای پیام
نظرات