مجید خورشیدی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری بوشهر برای آن سعید فقید -استاد محمدرضا شجریان- آرامش در اعلی علیین و رضوان الهی و برای خانواده و علاقمندان به هنر فاخر ایران صبر و بردباری آرزو نمود.
در این دلنوشته که نسخه ای از آن در اختیار ایسنا قرار گرفته، آمده است:
"خسرو آواز ایران، مرغ سحر ایرانیان، ربناگوی افطارهای مومنان به دیدار معشوق شتافت. استاد شجریان «چهره به چهره» با مردمانش در اعتلای هنر فاخر ایرانزمین گذران عمر کرد.
او «به یاد عارف» و در «سپیده»دم، «چاووش»خوانی کرد و به پاس «خون جوانان وطن»، «راز دل» گفت. او «خلوتگزیده»ای بود که در «آستان جانان» در مایهی «ماهور»، «سرّ عشق» مینمود. از «بیداد» زمانه ناله کرد و در میانهی «دود عود» با خنیاگری «ساز قصهگو»، در «بزرگداشت حافظ»، غریو «دستان» سر داد.
چون «دل مجنون» داشت همراه با «دلشدگان» در دامنهی «دیلمان» از «چشمهی نوش»، «رباعیات خیام» نغمه کرد و به «یاد ایام»، «بهاریه» سر داد.
شجریان «سرو چمان» هنر ایران، به بلندای «آسمان عشق» تا «گنبد مینا» بود و «پیغام اهل دل» را به «جان عشاق» میرساند هر چند که خود را «خاک مردم ایران» نامید. او «در خیال» «شب وصل»، «آرام جان» داشت و در دل «شب، سکوت، کویر»، «بوی باران» میشنید.
در هنگامه بلای مردمانش «همنوا با بم»، «سرود مهر» سرایید و بدینسان به همنوعان نشان داد که «کاین رنج مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود» و هر چند عیان بود «زمستان است» ولی «فریاد» کرد: «بی تو به سر نمیشود».
چون عمر را «جام تهی» دید «رنگهای تعالی» «طریق عشق» را با «ساز خاموش» رفتنش نمایاند؛ در حالی که میلیونها «رندان مست» در «غوغای عشقبازان» ندای فراق یار و «آه باران» سر داده بودند.
«ای مرغ خوشخوان»! «ای مرغ سحر»! حال که در راه خراسانی؛ خیز و «به یاد پدر»، «خراسانیات» بخوان."
انتهای پیام
نظرات