به گزارش ایسنا سید هادی برهانی استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل فلسطین در یادداشتی با این مقدمه ادامه میدهد: اینک در سایه وجود این تصویر واضح مهمترین سوال این است که آیا امارات و حاکمان آن و به ویژه زمامدار کلیدی این کشور شاهزاده محمد بن زاید این تحولات و این تصویر را نمی بیند؟
آیا امارات نمی بیند که تنها کشوری (در منطقه) که حمایتی واقعی و جدی از این توافق نمود کشور بحرین بود. کشوری که از حیث مساحت و ظرفیت یک صدم خاورمیانه نیز به حساب نمی آید. عمان و مصر نیز حمایتی کم رنگ از توافق داشتند اما بلافاصله به گوشه ای خزیدند و احتمالا دیگر حاضر نیستند همین حمایت نیم بند را تکرار کنند.
آیا امارات نمی بیند که این توافق حتی در داخل شورای همکاری مورد استقبال قرار نگرفت. موضع کویت، قطر و عربستان را نمی بیند؟
آیا امارات نمی بیند وزیر خارجه عمان و سخنگوی وزارت خارجه سودان که جسارت بیشتری در استقبال از این توافق داشتند از کار خود برکنار شدند.
آیا امارات نمی بیند که همه سازمان های فلسطینی اختلافات را کنار گذاشته و به اتفاق اقدام امارات را محکوم کردند. کار به آنجا رسید که تشکیلات خودگردان سفیر خود را از امارات فراخواند. اقدامی که برای اولین بار در منطقه اتفاق می افتد.
آیا امارات ناراحتی و نارضایتی مردم منطقه، از عرب و غیرعرب، از اقدام ابوظبی را نمی بیند. آیا می توان تردید داشت که اکثریت قاطع همه ملتهای منطقه این اقدام امارات را محکوم می کنند؟
آیا امارات نمی بیند که محبوبیت و مشروعیت این کشور در منطقه در حال سقوط است. مصر و اردن با همه بدبختی هایی که بابت صلح با اسرائیل کشیدند چیزی برای توجیه صلح با اسرائیل داشتند. آنها توانستند بخشی از خاک خود را به دست آورند. صلح امارات چه دستاوردی برای اعراب و فلسطینی ها داشته است. تحلیلگران در شبکه های ماهواره ای و رسانه های گروهی متفق هستند این توافق نه تنها یک وجب از خاک عربی فلسطین را آزاد نکرده بلکه زمینه تثبیت و تحکیم اشغال آن را فراهم کرده است. آیا امارات به هزینه های مردمی و معنوی این توفان تبلیغاتی علیه امارات فکر کرده است؟ آیا کارشناسان امر حق دارند این صلح را بدترین صلح با اسرائیل بنامند؟ این واقعیات چه هزینه ای را در کوتاه مدت و بلندمدت بر امارات تحمیل خواهد کرد؟
آیا امارات مخالفت دولتهای عربی و اسلامی با این توافق و موضع ترکیه، ایران، پاکستان، مراکش، تونس و مخالفت احزاب عربی و پارلمانهای عربی و اسلامی با این توافق را نمی بیند؟
آیا امارات مخالفت سرسختانه و محکم دو قدرت بزرگ منطقه، ایران و ترکیه، با این توافق نمی بیند؟ آیا اماراتی ها نگاهی به نقشه منطقه نمی اندازند و از جایگاه ایران و ترکیه در این منطقه و در مجاورت مرزهای امارات خبر ندارند؟
آیا امارات نمی بیند که مخالفت با این توافق به منطقه محدود نشده و سایر مناطق جهان را نیز در برگرفته است؟ پیشنهاد می شود امارات بیانیه سازمان عفو بین الملل در مورد این توافق را یکبار دیگر مرور کند.
آیا امارات می داند جهان خسته از ترامپ چه نگاهی به این توافق دارد؟ آیا امارات می داند همه کشورهای جهان و دولت های آنها (با چند استثنا مانند رژیم اسرائیل) از حکومت ترامپ خسته شده و به جان آمده اند و برای پایان این حکومت شریرانه لحظه شماری می کنند؟ و آیا امارات نمی داند این توافق در همه جای جهان به عنوان کمک انتخاباتی به ترامپ و تنفس مصنوعی امارات به حکومتی در حال سقوط تلقی می شود؟ آیا امارات می داند اتحادیه اروپا و قدرتهای اروپایی هم از این اقدام امارات، با این استدلال، ناراضی هستند؟
آیا امارات می داند به شکل مشابهی جهان و قدرتهای آن (با چند استثنا) از حکومت افراطی، متکبرانه و قانون شکن نتانیاهو خسته شده و در آرزوی حذف وی از قدرت و سیاست هستند و می داند این توافق مساعدتی اساسی به نتانیاهو برای باقی ماندن در مسند قدرت تلقی خواهد شد؟
آیا امارات می داند حمایت آن از ترامپ و نتانیاهو رقبای آنها در آمریکا و اسرائیل را عصبانی کرده است؟ حزب دموکرات در آمریکا، که در آستانه پیروزی در انتخابات آتی است، به این توافق چگونه می نگرد؟ و در صورت رسیدن به قدرت به این حمایت اماراتی از ترامپ چگونه پاسخ خواهد داد؟ نتانیاهو نیز در اسرائیل موقعیت متزلزلی دارد و احتمالا کمک به او شرط بندی روی اسب بازنده است.
آیا امارات و خصوص شاهزاده محمد بن زاید احوالی از زمامدارانی که سابقا و قبل از او به کاروان نگون بخت صلح با اسرائیل پیوسته اند، پرسیده است؟ نظر کارتر، پطرس غالی، محمود عباس، ملک عبدالله در مورد صلح با اسرائیل چیست؟ این صلح چه برسر یاسرعرفات و انورسادات آورده است؟
آیا امارات می داند اسرائیل به هیچ یک از پیمانهای قبلی صلح پایبند نبوده و همه آنها را نقض نموده است؟ تعهد اسرائیل در پیمان کمپ دیوید برای تعیین سرنوشت فلسطینی ها (به دست خود آنها) به کجا انجامید؟ کنفرانس مادرید و ایده صلح در برابر زمین چه شد؟ پیمان اسلو و تشکیل دولت فلسطینی در کرانه باختری به کجا انجامید؟ چرا اینک اردن تهدید می کند از پیمان وادی عربه خارج خواهد شد؟
آیا امارات می داند برغم پشیمانی همه طرفهای قبلی از صلح با اسرائیل هیچ کدام نتوانسته اند از راهی که آمده اند بازگردند؟ آیا امارات می داند راه صلح با اسرائیل راهی بی بازگشت است و آمریکا، غرب و اسرائیل به کشورهای متصالح با اسرائیل اجازه نخواهند داد از این صلح خارج شود؟ حتی اگر برای این کار به کودتا (مانند کودتای نظامیان علیه مرسی) و دخالت نظامی نیاز باشد؟
واقعا این همه هزینه چگونه در امارات توجیه می شود؟ چه منفعتی می تواند این هزینه های هنگفت را توجیه نماید؟ به دست آوردن چند عدد جنگنده اف ۳۵؟ که اسرائیل با فروش آن مخالف است. و می دانید که با وجود مخالفت اسرائیل بعید است امارات به این جنگنده ها دست پیدا کند و اگر هم دست و پیدا کند چنان شرط و شروطی به آن می بندند و چنان شرایطی درست می کنند که امارات خیری از این جنگنده ها نخواهد دید. حتی اگر فرض کنیم امارات این جنگنده ها را به دست خواهد آورد و از آن برخوردار خواهد شد آیا این فایده با آن همه هزینه های سنگین مناسبتی دارد؟ آنچه برای امارات اهمیت، موقعیت و ثروت فراهم کرده امنیت این کشور و امنیت اقتصادی و تجاری آن است. اگر این امنیت به خطر بیفتند دهها جنگنده اف ۳۵ و بیشتر از آن هم نمی تواند آب رفته را به جوی بازگرداند. شاهزاده محمد بن زاید، هر چه باشد، زمامدار زیرکی است و بعید است از دیدن این تصویر نگران کننده ناتوان باشد!
انتهای پیام
نظرات