کرونا یا آنطور که مجامع علمی می گویند «کووید-۱۹»، پیچیده ترین پدیدهای است که انسان امروزی تجربه کرده است. بمباران خبری و انبوه اطلاعات علمی و غیرعلمی پیرامون این بیماری، ماههاست رویهی ثابت رسانهها و محافل شده است؛ رویهای گیجکننده از اطلاعرسانی انبوه که منجر به رفتارهای عجیب و گاه خندهداری شده است.
اطلاعات ناقص، تصورات اشتباه
هرکس به فراخور اعتمادی که به هر رسانه دارد یک تعریف خاص از پروتکلهای بهداشتی و مراقبتی پیدا کرده است، خواه این رسانه بولتن یک مرجع پزشکی باشد، خواه اخبار حاصله در صف نانوایی و گفتگوهای تاکسی محور!
روزهای نخست ورود کرونا، مثل تمام پدیدههایی که برای بشر تازگی دارد اطلاعات ضد و نقیض با چاشنی ترس و استرس پمپاژ میشد. همین اطلاعات ناقص و گهگاه اشتباه باعث شد ذهنیتی غلط برای بسیاری از مردم و سازمانهای متولی شکل بگیرد.
آن روزها کرونا یک سرماخوردگی معمولی معرفی میشد، و گذران چند هفته با تلفات بالا، باعث شد به عنوان یک بیماری حاد دستگاه تنفسی شناخته شود.
ویروس ناشناخته، رفتارهای خطرناک
اوایل استفاده از ماسک تنها برای افراد مبتلا توصیه میشد اما مدتی بعد گفتند تنها اسلحه همه انسانها در مقابل این ویروس همین ماسکهای معمولی است. بعد ماسک، همین کالای بهداشتی مهم، گران و کمیاب شد و کار به جایی رسید که معاون وزیر بهداشت در برابر میلیونها بیننده دست به معرفی و توضیح طرز تهیه انواع ماسک خانگی بزند.
از اینها که بگذریم ضدعفونی در و دیوار شهرها و حتی کف آسفالت خیابان ها از همه عجیبتر بود. مانور چند ده نفری که هر شب با قرق خیابان ها صورت می گرفت و گویای ناشناخته بودن این دشمن میکروسکوپی بود. ضدعفونی شدن هر شب بانک ها و تاسیسات شهری و... مدتی بعد از فروکش کردن جو روانی و مطالبهگری روزهای ابتدایی، به کلی فراموش شد. البته فشار جامعه بر نهادهای مسئول، در بروز این رفتارها بیتاثیر نبود.
استیصال انسان عصر مدرنیته
طرف دیگر ماجرا نیز مردمی هستند که هنوز هم، پس از گذشت ماه ها برداشت صحیحی از رعایت و اجرای پروتکل های بهداشتی ندارند. رفتارهای پرخطر به تصور رعایت حداکثر احتیاط، کم نیستند. این رفتارها در اماکن شلوغ تر نمود بیشتری دارد، یکی ماسک نمی زند چون اعتقاد دارد «همه اینها جوسازی دولت است»، و دیگری برای محکم کاری از دو ماسک بر روی هم استفاده می کند. یا استفاده از دستکش و تصور ضدویروس شدن در حالی که یافته های جدید یکی از عوامل گسترش سطوح قابل انتقال ویروس را، دستکش می داند.
درگیری هم کم نیست، از هشدار برای رعایت فاصله در صف نانوایی بگیرید تا واکنش تحقیرآمیز بر سر عطسهای بد موقع میان جمعیت! این رفتارها همگی محصول استیصال انسان عصر مدرنیته در برابر موجودی میلیون ها بار کوچکتر از خودش است.
درماندگی ناشی از غافلگیری و نارسایی علمی و تکنولولوژیک دنیای امروز در مبارزه با پدیده ی مرگباری که نه جهان سوم و شرایط تحریمی می شناسد نه رفتاری متفاوت و مهربانانه با جوامع توسعه یافته دارد. برای نخستین بار تمام بشریت، برابر و به یک اندازه ضعیف، چشم در چشم یک دشمن نوپدید هستند.
مدرنیته، کرونا و رویاهای بر باد رفته
«اسماعیل حسام مقدم»، دبیر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات استان بوشهر در این باره به ایسنا می گوید: «جامعه مدرن در حال تجربه کردن رخدادی است که دیگر نمی توان به همان مختصات پیش از آن بازگشت، آنگونه که هیچگاه این امکان برای جامعه جهانی پیش نیامد که به قبل از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ برگردد. ما در حال ورود به برهوتی از واقعیت های اجتماعی برهنه و محض هستیم. کرونا، جامعه انسانی را به معنای واقعی با ناتوانی و کوچک شماری انسان مدرن مواجه کرده و از همین رو همه آن رویاهای بزرگ توسعه و پیشرفت انسان، با کوچکترین موجودی به باد رفته است.»
ساختار اجتماعی در معرض فروپاشی
این کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی ادامه می دهد: «حجم عظیم بیکارشدگان و فقرا در مواجهه با کرونا، می تواند سیستم و ساختار اجتماعی را به کلی از معنا تهی سازد؛ چرا که جامعه باید بتواند به رنج ها و سختی های مردمانش پایان دهد و التیامی بر زخمهای آنان باشد. این کارکرد ذاتی در جامعه ایران به کلی به فراموشی سپرده شده است.»
کرونا، شفافیت و اعتماد اجتماعی
وی با اشاره به آسیب پذیری دوچندان اقشار کم درآمد جامعه می گوید: «جامعه ایران به دلیل کاهش بسیار گسترده سرمایه اجتماعی و افزایش بی اعتمادی، به گونه ای ساختارهای حمایتگر اجتماعی را ناتوان و غیرموثر نموده و از همین رو در تغییرات پرشتاب زمانه، اقشار فقیر و کم درآمد به شدت آسیب می بینند. کرونا یکی از آن رخدادهایی است که بیشتر از آنکه وجه بهداشتی و درمانی داشته باشد، تبعات و پیامدهای اجتماعی به همراه آورده است. جامعه امروز ایران به شفافیت و اعتماد فراگیر اجتماعی در مواجهه با فراگیری کرونا نیاز دارد، چه بسا در این غوغای زمانه، تنها بتوان به سازوکارهای امیدبخش زیست اجتماعی تکیه نمود.»
جامعه کرونا زده، دگردیسی ناخواسته
داستان همهگیری کرونا به اینجا ختم نمی شود، گویا کرونا آمده که خیلی از رفتارها و فرآیندها را عوض کند. ابعاد این دگرگونی ها بسیار فراتر از عادت های فردی یا سبک زندگی فردی و اجتماعی است. حتی اگر آن نظریه هایی را که بر ساختگی بودن این ویروس حکایت دارد بپذیریم و بپذیریم همه اینها فریب شرکت های بزرگ داروسازی است، باز هم دگرگونی هایی که کرونا به زندگی و روابطمان داده آنقدر جدی هست که انکار یا تایید ما بیاثر باشد.
آنگونه که از روند درمان و ساخت واکسن کرونا به گوش می رسد و به چشم می آید، این دگردیسی ناخواسته، تا حد زیادی در سبک زندگی ما رسوب خواهد کرد.
رسانه و لزوم ترمیم انسجام اجتماعی
حسام مقدم در گفتو گو با ایسنا ضمن اشاره به نقش رسانه ها در گسترش شفافیت و لزوم ترمیم انسجام اجتماعی توضیح میدهد: «رسانه ها و نهادهای مدنی در ایران با همه محدودیتهایی که دارند، باید بتوانند با گسترش شفافیت و عدم تقلیل مسائل مهم به موارد نخ نما شده، آن انسجام اجتماعی از هم گسیخته شده در جامعه را ترمیم نمایند. بی شک در مواجهه با رخداد کرونا به هیچ وجه نمی شود مسائل را تقلیل داد، که هر بی تفاوتی و کوچک انگاری، به نابودی انسانهای رنج دیده و فراموش شده منجر می شود.»
دبیر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات استان بوشهر میگوید: «وقتی به جامعه بشری و مواجهه آن با رخداد کرونا میاندیشم، به "بیچیزی" تمام عیار انسان در زمانه هیاهو و غوغا بیشتر پی میبرم. این شاید یکی از هزار سویه اندیشه و تاملات اجتماعی و فلسفی انسان باشد که باید پس از این بیشتر به آن بیاندیشد.»
این روزنامه نگار و فعال اجتماعی افزود: «در لحظه حال و در میانه میدان مواجهه انسان و جامعه مدرن با رخداد کرونا، باید روایت کرد و از میان روایتهای درهم شکستن انسان مدرن، چه بسا امیدی سوسو زند. در حقیقت آنچه که رخ داده؛ آوار شدن همه آن بناهای عظیم علم و دانش انسان مدرن و مواجهه عمیق و ژرف انسان با سویههای مختلف نادانیاش است.»
عادتهای نو و جسارت بازیافته
حالا عادتها و سبک زندگی که سالها به آن خو کرده بودیم، یک شبه زیر و رو شدهاند و ما در میانه تحولات عظیم فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی جهان کرونازده ایستادهایم.
اخبار این روزهای جهان پر است از این دست تحولات، شاید اگر کرونا و فشار اقتصادی ناشی از آن نبود آستانهی تحمل مردم لبنان پس از انفجار بیروت هم بیشتر بود. ممکن بود مردم برزیل به این سطح از نارضایتی از دولت نمی رسیدند یا در کشور خودمان، بحث های حول کنکور در این شرایط، موضوع مبارزه با مافیای کنکور را دوباره بر سر زبان ها نمی انداخت. گویی کرونا جسارت مضاعفی برای بیان ضعف ها و نارسایی هاست، این شاید سویه ی مثبت آن باشد.
هستی و نیستی جوامع امروز در معرض تندبادی است که اگر دانش امروزین بشر به دادش نرسد سرنوشت نامعلومی در انتظارش خواهد بود، ضعف و تحلیل رفتن اقتصادهای بزرگ و متلاشی شدن جوامعی که دهه ها از شکل گیری صورت مدرنشان میگذرد یا شاید شعلهور شدن آتش جنگی خانمانسوز، هیچکدام دور از ذهن نیست.
گزارش از: «حیدر کاشف»، خبرنگار ایسنا بوشهر
انتهای پیام
نظرات