به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی جهاددانشگاهی، دکتر علی منتظری جهاددانشگاهی را به عنوان یک نهاد انقلابی، مولود انقلاب فرهنگی میداند و معتقد است برای باقی ماندن روحیه انقلابی و فرهنگی در این نهاد، باید با بدنه دانشجویی و جوانان پیوند ایجاد کرد، حضور در این نهادِ فرهنگی و انقلابی را آن قدر دارای اهمیت میداند که تأکید میکند جهاددانشگاهی باید یک انتخاب باشد و کسانی که این نهاد را انتخاب میکنند، یعنی اینکه یک آرمان، فرهنگ و یک مسیر مشخص را انتخاب کرده باشند.
شاید به خاطر داشتن همین طرز فکر است که او را علاوه بر اینکه در پستِ تخصصی خود در جهاددانشگاهی ثابتقدم کرده، حضورِ بیوقفهاش در حوزههای فرهنگی نیز همیشه چشمگیر است.
دکتر منتظری که از زمانِ تشکیل جهاددانشگاهی در این نهاد، مشغول به فعالیت بوده و سه دوره ریاست آن را بر عهده داشته، از سال ۱۳۷۵ یعنی بدو تأسیس مرکز تحقیقات سرطان پستان وابسته به جهاددانشگاهی، با این مرکز همکاری علمی داشته و حالا هم رییس پژوهشکده علوم بهداشتی جهاددانشگاهی است؛ اما فعالیتهای منتظری فقط به حوزهی تحصیلیاش ختم نمیشود، بلکه در این سالها به واسطهی حضورش در پُستهای فرهنگی و به خصوص در عرصه تئاتر، خاطرات بسیاری از او در ذهنها مانده است.
او امروز در کارنامهی کاری خود عضویت پیوسته فرهنگستان هنر، ریاست جهاددانشگاهی، ریاست مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضو هیأت مؤسس خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، عضویت در هیأت مؤسس خبرگزاری قرآنی(ایکنا) و سردبیری فصلنامه علمی پژوهشی پایش را ثبت کرده است.
اکنون در آستانه چهلسالگی تشکیل جهاددانشگاهی، دکتر علی منتظری هنوز با همان نکتهبینیاش در حوزهی فرهنگ، از بهترین گزینههایی است که میتواند درباره تاریخ فرهنگ جهادی روایت کند. بر همین اساس در آستانه ۱۶ مرداد سراغ او رفتیم تا ابعاد مختلف «فرهنگ جهادی» را از دیدگاه این دانشمند که نامش در فهرست یک درصد برتر دانشمندان علوم اجتماعی در پزشکی جهان قرار گرفته، بررسی کنیم.
گفتوگوی زیر پاسخ دکتر علی منتظری به پرسشهایی است که فرهنگ جهادی را در دوران امروزِ ایرانِ اسلامی بررسی میکند.
آقای دکتر شما معتقدید با توجه به شرایط امروز و تمرکز جهاددانشگاهی بر تامین نیازهای دانشبنیان، آیا هنوز نیاز است که این نهاد به عرصهی فعالیتهای فرهنگی، آنهم بهاندازهی سالهای قبل ورود کند؟
صد درصد به این حرف پایبندم. چون معتقدم تا زمانی که فرهنگ جهادی و فعالیتهای فرهنگی در کنار سایر فعالیتها وجود نداشته باشد، اصلاً جهاد معنا ندارد. جهاددانشگاهی در اصل یک نهاد فرهنگی است که فعالیتهای علمی و ارائه خدمات تخصصی هم در ذیل این دیدگاهِ فرهنگی جهاد، قابل دفاع و توجیه است؛ بنابراین براساس این ملاحظات، معتقدم تا زمانی که نور این فرهنگ و دیدگاه بر جهاددانشگاهی میتابد، میتوان امیدوار بود که سایر فعالیتهای این مجموعه نیز در خدمت مردم و پیشرفت و آبادانی کشور باشد.
در این شرایط کدام عرصهها را نیازمندِ حضور جدی جهاددانشگاهی میدانید؟
مهمترین عرصه حضور جهاددانشگاهی، در دانشگاه است. جهاددانشگاهی باید حضور پررنگی در دانشگاه داشته باشد و به همین دلیل از ترکیب دو کلمه «جهاددانشگاهی» استفاده شده است. این ترکیب نشان میدهد ما باید کجا حضور داشته باشیم و صحنهی رزم اصلی این نهاد کجاست. طبیعتاً در دانشگاه نیز مخاطبان و اعضای اصلی ما جوانان دانشجویی هستند که در مراکز دانشگاهی و علمی مشغول تحصیلاند و ما باید به اندازه وُسع و توان علمی و فرهنگی خود در خدمت آنها باشیم و بتوانیم با پرورش این جوانان نیروهایی را تربیت کنیم که بتوانند در آینده برای پیشرفت و آبادانی کشور و رفع نیازها و خدمت به مردم و شکوفایی و اقتدار علمی حرکت کنند.
اکنون برای تأثیرگذاری بیشتر جهاد در عرصه فرهنگی و گسترش فرهنگ جهادی فکر میکنید به چه رویکرد و حمایتهایی نیاز است؟
از نظر قانونی بر طبق اساسنامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، جهاددانشگاهی میتواند در دانشگاهها حضور داشته باشد. البته این حضور مستلزم همکاری و همراهی مسؤولان نظام آموزش عالی کشور چه در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و چه در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. اما از بُعد فرهنگی، معتقدم که حمایتهای لازم در طول سالهای گذشته بهعمل آمده است. طی ۴۰ سال گذشته این حمایتها رخ دادهاند. وجود اساسنامه و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و وظایفی که به عهدهی ما در حوزهی فرهنگی قرار دارد، همهی اینها نشاندهندهی حمایتهایی است که از این مجموعه به عمل آمده و این ما هستیم که باید در این زمینه پرشور حرکت کنیم و درهای جهاددانشگاهی را در واحدهای دانشگاهی و علمی به روی دانشجویان و جوانان گشوده و از آنها استقبال کنیم تا مطابق بااستعداد، سلیقه، توانایی و مهارت خود در بخشهای مختلف جهاددانشگاهی در حوزههای علمی، فرهنگی و اجتماعی زندگی فردا را تمرین کنند.
امروز حدود چهار میلیون دانشجو در مراکز علمی کشور مشغول تحصیلاند، اگر حتی ما برای ۱۰ درصد دانشجویان بستری فراهم کنیم تا بتوانند در کنار اعضای رسمی، هیأت علمی و کارشناسان جهاد، حضورِ بامعنایی داشته باشند، میتوان خدمتی بزرگ به این کشور کرد.
در واقع باید توجه کنیم حضور در این نهاد، با روحیهی کارمندی در تناقض است. این جا محل اشتغال نیست. ممکن است شغل به عنوان یک نتیجهی ثانوی فراهم باشد؛ اما جهاددانشگاهی باید یک انتخاب باشد و کسانی که جهاددانشگاهی را انتخاب میکنند، در واقع یعنی یک آرمان، فرهنگ و یک مسیر مشخص را انتخاب کردهاند. بنابراین اگر کسی فقط با نگاه این که شغلی داشته باشد، به جهاد بپیوندد، قطعاً آن اهداف به خوبی محقق نمیشود.
اگر قرار بر انتخاب بین مهمترین و اثرگذارترین اقدام فرهنگی جهاددانشگاهی در طول چهل سال گذشته باشد، شما کدام یک را انتخاب میکنید؟
در مرحلهی نخست، تربیت جهادگرانی که امروز در نقاط مختلف کشور مشغول خدمت و تلاش برای پیشرفت کشور هستند. اکثر این افراد تا زمانی که در جهاد حضور داشتهاند، دستکم در دوران دانشجویی، مشق مدیریت، فعالیت علمی، پژوهشی، فرهنگی و ارایه خدمات تخصصی را گذراندهاند و امروز در نهادهای مختلف مشغول خدمت هستند و اینیکی از بزرگترین خدمات فرهنگی است که جهاددانشگاهی در طول چهل سال گذشته داشته و هنوز هم میتواند بهعنوان یکی از مهمترین اقداماتی که باید دنبال کند، پیگیری شود. متأسفانه معمولاً این خدمت بزرگ در آمار و ارقام دیده نمیشود در حالیکه این یکی از بزرگترین دستاوردهای فرهنگی جهاددانشگاهی است.
دومین اثرگذاری مهم فرهنگی جهاددانشگاهی، الگوسازی است که این هم در آمارها و ارقام و اعداد بازتاب پیدا نمیکند. جهاددانشگاهی افتخار دارد که مبدع و شروعکننده بسیاری از حرکتهای جدید در کشور بوده است که محصول انقلاب اسلامی و جوانانِ تربیتشدهی فرهنگِ امام خمینی (ره) و رهبرمعظم انقلاب اسلامی بوده و هست.
میتوان از موفقترین این الگوها تأسیس خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، تأسیس خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) و تأسیس خبرگزاری علم و فرهنگ(سیناپِرِس) و دهها سازمان و نهاد فرهنگی دانست که امروز در مجموعه جهادانشگاهی مشغولِ فعالیت هستند. اکنون نهتنها این الگوها در نهاد جهاددانشگاهی وجود دارد، بلکه در سایر عرصههای اجتماعی نیز این الگوها تکرار و تجربه شده است.
اگر قرار بر ارایهی تعریفی درست برای «فرهنگ جهادی» باشد، معتقدید چه تعریفی را میتوان الگو قرار داد؟
تعریف درست فرهنگ جهادی کار دشواری است اما من برحسب تجربه میتوانم توصیفی از فرهنگ جهادی داشته باشم. در واقع فرهنگ جهادی را میتوان دستیابی به اهداف متعالی با کمترین امکانات و در کوتاهترین زمان ممکن دانست. پس فرهنگ جهادی یعنی این که فرصتها را بشناسیم و به دنبال عملِ صالح باشیم. از این دیدگاه فرهنگ جهادی یعنی اینکه بیش از همه کار کنیم و کمتر از همه توقع داشته باشیم.
اقداماتی مانند ایجاد کرسیهای آزاداندیشی، تأسیس خبرگزاریهای متعدد یا برگزاری رویدادهایی مانند مناظرات دانشجویی، همگی از یک فرهنگ جهادی نشأت میگیرند؛ شرایط کنونی جامعه، چه میزان اجازه میدهد تا فضا برای پرداختنِ دوباره به این مسایل آماده باشد؟
ما هنوز راه گفتوگو با یکدیگر را نیاموختهایم. در کنار هم که مینشینیم خوشوبش میکنیم، اما متاسفانه پشت تریبونها که قرار می گیریم همدیگر را با بدترین القاب خطاب میکنیم. این نشان میدهد که ما هنوز در این موضوع، بسیار مشکلداریم؛ در حالیکه برای مثال ترویج آزاداندیشی یا مناظره و گفتوگو برای فردای بهتر، جزو ضروریات است.
معتقدید در چه حوزههایی میتوان این کرسیها را پایهریزی کرد؟
چند تلاش مذبوحانه در سالهای اخیر شکلگرفته که وظیفهی ماست در برنامهریزی و برپایی کرسیها به آنها بپردازیم. اول، تطهیر فرهنگِ منحطِ شاهنشاهی، دوم بدبین کردن مردم به انقلاب و مسؤولان نظام اسلامی و سوم سیاهنمایی و سرپوش گذاشتن بر دستاوردهای بیشمار انقلاب اسلامی. به نظر من، این سه حوزه برای مناظره و مباحثه بسیار ضروری هستند.
از سوی دیگر بحث درباره نگرانیهایی که امام خمینی (ره) داشتند و اکنون رهبر انقلاب دارند. نگرانی این که انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان نیفتد و افراد انقلابی و دلسوز، حاشیهنشین نشوند و خدایی نکرده افرادِ نامحرم و نااهل، عرصه را بر صاحبان اصلی انقلاب، تنگ کنند.
همچنین مسایل اقتصادی و معیشت مردم جزو نگرانیهاست و راههای ارتقای زندگی معنوی و مادی مردم نیز جزو مطالبی است که میتواند در این کرسیها مورد توجه قرار گیرد و صاحبنظران در یک فضای آزاد و با امنیت و فراغِ بال دربارهی آنها اظهارنظر کنند، بدون این که وارد حاشیهها و مسایل فرعی و غیر اصلی شویم.
انتهای پیام
نظرات