درست در همین روزها که تصویر کریه کرونا پس زمینۀ زیست همۀ ماست، محمد بطلانی، استاد آواز اصفهان به دعوت فرید صلواتی، مدیر عمارت هنرمند به برنامۀ «عصرگاهی با هنرمندان» آمد. فرصت را برای پرسیدن از موسیقی خوب غنیمت دانستم و او چنین پاسخ داد: موسیقیای که انسان را به خدا نزدیک کند، موسیقی خوب و فاخر و اصیل است. من یقین دارم که موسیقی، شعر، ساز و آواز خوب حال مردم را بهتر میکند. برخی موسیقیها که امروزه از رسانههای مختلف میشنوم «موسیخی» است! نه شعر و قافیه درستی دارند نه بحر و صدا به همین خاطر مو را به تن آدم سیخ میکنند. سوای شوخی، به شخصه این کارها را موسیقی نمیدانم اما برای سلیقههای متفاوت افراد هم احترام قائلم.
بطلانی که در عرصۀ موسیقی نیم قرن تلاش کرده تا نتیجۀ مطلبوش را حاصل کند با گلایه یک جمله میگوید: عمدۀ توجه رادیو و تلویزیون به موسیقی پاپ است.
به گزارش ایسنا، میگویم از خودتان بگویید، سخن را به گفتن از بزرگان میکشاند: اوایل انقلاب از استاد محمد موسوی، نوازندۀ نی، یک ضبط صوت خریدم و به اصفهان آوردم. هرجا که برنامهای بود گوش دادم و صدای ساز اساتیدی مانند استاد شهناز، کسایی و تجویدی را ضبط کردم. حالا همۀ اینها در آرشیوم موجود است. یادم میآید زمانی استاد ایرج، استاد تجویدی، جهانگیر ملک و استاد شهناز به اصفهان آمده بودند و به همراه استاد کسایی که در اصفهان بودند، در محافل به اجرا میپرداختند. من هم که خوانندۀ شخصی استاد کسایی بودم در مهمانیها شرکت میکردم و در یکی از این مهمانیها، نواری از استاد ایرج ضبط کردیم که در ایران بینظیر بود.
خاطرۀ روزهایی را تعریف میکند که جلیل شهناز به اصفهان سفر میکرده و مهمان خانۀ او میشده؛ روزهایی که شهناز می زده، او می خوانده و نوار، همۀ این ظرافتها را در حافظۀ بلند مدتش ضبط میکرده.
بطلانی میگوید: اگر این نوارهای ناب امروز به بازار بیاید، مردم لذت میبرند و با افسوس ادامه میدهد: متأسفانه جوانان موسیقی دیگری گوش میدهند و افراد مسنتر نیز به خاطر مشکلات فعلی دلمرده شدهاند.
میدانم که دوستی دیرینهای با علیاصغر شاهزیدی دارد، احوال این استاد مکتب آواز اصفهان را از او میپرسم که پاسخ میدهد: چند روز پیش با ایشان تماس گرفتم. استاد شاهزیدی هم در خانه است و از من میخواست به ایشان سر بزنم. گفتم فعلاً کرونا هست و ایشان هم به شوخی میگفت شما که کرونا نداری، بیا.
نام شاهزیدی، خاطرهای قدیمی را در ذهنش تازه میکند: چند سال پیش تلویزیون مستندی به نام «کوچ دل» از زندگی من ساخت که ضبط آن سه روز طول کشید. از من خواسته بودند استاد شاهزیدی را راضی کنم سر ضبط بیاید. گفتم فردا صبح با هم به پارک میرویم و میتوانید یک صحنه هم از ایشان ضبط کنید. بعدازظهر همان روز هم با یکدیگر جایی بودیم و من «باغ مست» (تصنیف قدیمی و خاطرهانگیز استاد شاهزیدی) را خواندم تا او را ترغیب به خواندن کنم. موفق هم شدم، کار زیبایی شد، هر کسی میدید میگفت جالب است.
برمیگردد به زمان حال، به همین روزها که کرونا جزء بزرگی از آن است و میگوید: بعد از پنج ماه قرنطینه به دعوت عمارت هنرمند که وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان است در برنامه «عصرگاهی با هنرمندان» که امیدوارم ادامهدار باشد، شرکت کردم. قبلاً بهترین انجمنها را داشتیم اما فعلا تعطیل است.
خیره میشود به یک نقطه و ادامه میدهد: یک هنرمند موسیقی و آواز وقتی بداند چند روز یا چند هفته دیگر برنامه یا کنسرت دارد، تمرین میکند اما وضعیت امروز باعث شده که هنرمندان از ذوق بیفتند و دلمرده شوند. آخر کسی هم نیست که از هنرمند دفاع و دلجویی کند. به قول مرحوم تاج «در جیب من پولی نیست و هرجا میخوانم فقط برای من دست میزنند» و به قول استاد یاوری «عطای بزرگان ایران زمین، دو تا بارکالله است و یک آفرین!»
میخندد اما با غصه میگوید: ما نمیتوانیم مانند خوانندگان و نوازندگان جوان کنسرت برگزار کنیم. تعداد افرادی که موسیقی سنتی و اصیل را میپسندند هم خیلی کم است. میدانید؟
میگویم بله و سکوت میکنم.
انتهای پیام
نظرات