به گزارش ایسنا، روزنامه گاردین در تحلیلی در مورد جنجال مربوط به گزارش اخیر پارلمان انگلیس درخصوص مداخله روسیه در امور سیاست داخلی این کشور به قلم مارتین کتل، ستوننویس این روزنامه نوشته است:
اگر به حرفهای روز چهارشنبه بوریس جانسون گوش کردهاید، این ایده به ذهنتان رسیده که در حقیقت گزارش کمیته امنیت و اطلاعات پارلمان درباره مداخله روسیه درباره چیزی بجز یک تلاش برای براندازی بریگزیت نبوده است. اما در حقیقت این گزارش خیلی اصیلتر و مهمتر از چیزی بود که هر کسی انتظارش را داشت. ماجرای واقعی که برملا کرد حتی در درجه اول درباره روسیه نبود. مساله اصلی مربوط به خود سرویسهای اطلاعاتی انگلیس است.
روایت اصلی گزارش جدید و فهم آن سخت نیست. روسیه از بعد از سقوط شوروی به دنبال این بوده که با آن مثل یک ابرقدرت رفتار شود. این کشور از سرویسهای اطلاعاتی خود برای ضربه زدن به کشورهای غربی همچون انگلیس برای پیشبرد این هدف استفاده میکند. ابزارهایش شامل مسموم کردن، اختلال سایبری، اشاعه اطلاعات دروغ، نفوذ مالی و جاسوسی هستند و همانطور که دومینیک راب، وزیر امور خارجه انگلیس در ارتباط با انتخابات ۲۰۱۹ اذعان کرد، روسیه هرگز دست از تلاش برنمیدارد.
اما افشاگری بزرگ در گزارش مربوط به مداخله روسیه مربوط به روسیه نیست بلکه مربوط به خود انگلیس است. این همان چیزی است که سیاستمداران کوتهبین بریتانیایی اتفاق افتادنش را تشویق کردند. این همان چیزی است که سرویسهای اطلاعاتی انگلیس وقتی که اتفاق افتاد تصمیم گرفتند تا در حاشیه قرار گرفته و نظارهگر باشند. به موجب سه جمله کلیدی این گزارش، این سرویسهای اطلاعاتی دفاع از دموکراسی انگلیس را نتوانستند به عنوان یک مساله بغرنج بزرگی که باید علیه آن مداخله کنند، ببینند. آنها آنقدر مشغول امور مبارزه با تروریسم بودند که "چشمشان را از توپ برگرفتند"؛ و همه این اتفاقات رخ داد چون دولت انگلیس به طور کلی و نه فقط آژانسهای دولت "سیاست رهاسازی" را در قبال روسیه در پیش گرفتند.
این شکست مهم است. اول به این خاطر که آژانسهای اطلاعاتی انگلیس بر تهدیدهای متخاصمی که از قبل شواهد علنی آنها وجود داشت متمرکز نشدند. در درجه دوم به این خاطر که این گزارش حاکی از وجود بی اطمینانی در میان دولت درخصوص اهداف مناسب این آژانسها است که در نهایت نگذاشته آنها کارشان را انجام دهند.
همیشه وضعیت اینطور نبوده است. زمانی که سرویسهای اطلاعاتی MI۵ و MI۶ بیشتر از یک قرن قبل تاسیس شدند ماموریت آنها در چهار کلمه مختصر به روشنی بیان شد: "دفاع از قلمرو". این عبارت تا زمانی که MI۵ نهایتا در سال ۱۹۸۹ تبدیل به یک نهاد قانونی شد پابرجا بود و پنج سال بعد از آن هم MI۶ تبدیل به چنین نهادی شد. ریچارد هالدین، رئیس کمیتهای است که از دل آن در سال ۱۹۰۹ این آژانسها ظهور پیدا کردند. او در باره این اهداف صریح بود. این آژانسها وظیفه داشتند کشف کنند که "ماهیت و ابعاد جاسوسی خارجی که در حال حاضر در داخل این کشور اتفاق میافتد چیست". گردآوری اطلاعات آنها باید "سیستماتیک" باشد. این کاری است که MI۵ به طور خاص برای مابقی قرن بیستم در پیش گرفت. اما امروز سیاستمداران و آژانسهای کشور ما در پرونده روسیه این کار را انجام ندادند.
سه دلیل اصلی وجود داشت. دلیل نخست این است که دولتهای متوالی خیلی طول کشید تا فهمیدند ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به دنبال برقرار مجدد شکلی از یک جنگ سرد قرن بیست و یکمی با دموکراسیهای غربی است. به جایش نخست وزیرها از تونی بلر گرفته تا بوریس جانسون همچنان دری باز را به روی قدرت و پول روسیه پیشنهاد دادند. از این بابت به سختی میشود تقصیر اصلی را به گردن آژانسها انداخت هر چند که آنها میتوانستند و باید قاطعانهتر در باره تهدید هشدار میدادند. این سیاست فراتر از ساده لوحانه بود.
دلیل دوم حجم کار آژانسهای اطلاعاتی پس از جنگ سرد بود. حجم کاری آنها به ویژه بعد از حملات یازده سپتامبر در سیطره مبارزه با تروریسم به همراه مشکلات ادامه دار دیگری نظیر ایرلند شمالی و تهدید فزاینده راست افراطی قرار گرفت. طبق گزارش روسیه، تا سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹ تنها سه درصد از تلاشهای MI۵ به تلاشها علیه "فعالیتهای دولت متخاصم" اختصاص پیدا کرد. تا سال ۲۰۰۶ تنها چهار درصد از تلاشهای آژانس GCHQ متمرکز بر بلوک شوروی سابق برای دلایل مشابه بود. این نسبتها اخیرا دوباره رشد یافتهاند هر چند که ارقام دقیق در گزارش مورد ویرایش قرار گرفتند. با این حال معنای آن این است که روسیه تحت رهبری پوتین تا حد زیادی با یک هدف باز مواجه شده است.
دلیل سوم دشوارترین و چالش برانگیزترین دلیل است. در سال ۱۹۰۹ "قلمرویی" که این آژانسها قرار بود از آن دفاع کنند هنوز یک عبارت معنادار بود. امروز در یک دموکراسی لیبرال این یک عبارت منسوخ شده است. و با این حال همانطور که گزارش روسیه بیان کرده، این آژانسها "خودشان را مسئول اصلی دفاع فعالانه از فرآیندهای دموکراتیک بریتانیا نمیبینند". آنها وقتی با پرسش کمیته در مورد نقش احتمالی روسیه در همه پرسی مربوط به اتحادیه اروپا روبرو شدند، "احتیاط شدید" نسبت به این که این مساله ممکن است مربوط به آنها شود در پیش گرفتند.
در یک سطح این قابل تحسین است. این نشان میدهد که این آژانسها چقدر جدی به وظایف قانونی خود نگاه میکنند. این نشان دهنده حساسیت نسبت به خط مشی که آنها به عنوان آژانسهای مخفی در جهان مطالبه کننده شفافیت و مدیریت خوب باید در پیش بگیرند، است. اما این همچنین نشان میدهد که آنها بخشی کلیدی از شغل خود را مورد غفلت قرار داده و باید شفافیت بیشتری نسبت به چیزی که از آن دفاع میکنند، داشته باشند.
به عنوان مثال فروپاشی بالقوه بریتانیا که ممکن بود در نتیجه همه پرسی سال ۲۰۱۴ استقلال اسکاتلند اتفاق بیفتد به شکل محوری به نفع بریتانیا نبوده و همچنین یک مشکل بزرگ برای امنیت ملی آن بود. بنا براین این مساله باید مایه نگرانی MI۵ قرار بگیرد نه صرفا به این خاطر که این فروپاشی به وضوح به نفع قدرت متخاصمی همچون روسیه است. محدودیت سیاسی بزرگ روشن است. ممکن بود اکثریت در اسکاتلند به نفع استقلال رای دهند و ممکن است که این کار را بکنند. در اینجا نقش آژانسهای اطلاعاتی به روشنی بسیار حساس و ظریف است اما به سختی میتوان استدلال کرد که در این مورد آنها نباید کاری انجام دهند.
انتهای پیام
نظرات